روضه جانسوز _شهادت امام سجاد علیه السلام _استاد حجت الاسلام میرزامحمدی.mp3
2.64M
برای امام زمانم چه کنم؟
⚫️ روضه امام سجاد علیه السلام
🎤#استاد_میرزا_محمدی
#شهادت_امام_سجاد ع
#محرم
@emamamm
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
••♥️🌿••
-هرچهماروضهشنیدیمتمامشرادید
-آتشوسوختنِاهلِخیامشرادید:)
#محرم #امام_حسین #شهادت_امام_سجاد
1_1145726057.mp3
5.83M
#تشرفات
داستان تشرف جعفر نعلبند اصفهانی به محضر #امام_زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف و عنایت ویژه امام عصر(عجلالله) به زائر جدشان سید الشهدا
الّلهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الفرج
#امام_حسین
@tashaarrofat
داستان
امام زمان :
چرا به دنبال من میگردید!! من خودم به دیدارتان میآیم اگر مثل این باشید ...
خیلی دلش می خواست #امام_زمان (عج)را ملاقات کند.برای همین نذر کرد چهل صبح جمعه برود و در چهل مسجد زیارت عاشورا بخواند.
در یکی از جمعه ها هنگامی که مشغول خواندن زیارت عاشورا بودکه ناگهان شعاع نوری را دید.نور از خانه ای در نزدیکی های مسجد بیرون می تابید.
خوشحالی و شعف وجودش را فرا گرفت. برخاست و به سمت نور حرکت کرد.مسیر نور تا درب خانه ی یک کلبه ی فقیرانه ادامه داشت.وارد خانه شدو با حیرت ولی عصر(عج) را درآن خانه دید.آقا در یکی از اتاق های خانه بر سر جنازه ای که پارچه سفیدی روی آن کشیده شده بود ,حاضر شده بودند.
اشک ریزان وارد شد و بر حضرت سلام کرد.حضرت پاسخش را دادːچرا اینگونه دنبال من می گردی!! و رنج ها متحمل می شوی!مثل این باشید تا من به دنبال شما بیایم.این بانویی است که در دوره بیحجابی هفت سال از خانه بیرون نیامد تا مبادا نامحرمی او را ببیند! تا مدت ها بعد از ملاقات با امام زمان(عج)صدای آقا در گوشش بود.
(حضرت زهرا(س),
چهل حدیث از #حجاب).
@tashaarrofat
هدایت شده از زگنهخستهشدمچهکنم؟
#حکایت
ازعزرائیل پرسیدند:
تابحال گریه نکردی زمانیکه جان بنی آدمی را میگرفتی؟
عزرائیل جواب داد:
یک بارخندیدم،
یک بارگریه کردم
ویک بارترسیدم.
."خنده ام" زمانی بودکه به من فرمان داده شد جان مردی رابگیرم،اورادرکنارکفاشی یافتم که به کفاش میگفت:کفشم را طوری بدوز که یک سال دوام بیاورد! به حالش خندیدم وجانش راگرفتم..
"گریه ام"زمانی بود که به من دستور داده شدجان زنی رابگیرم،او را دربیابانی گرم وبی درخت وآب یافتم که درحال زایمان بود..منتظرماندم تا نوزادش به دنیا آمد سپس جانش را گرفتم..دلم به حال آن نوزاد بی سرپناه درآن بیابان گرم سوخت وگریه کردم.."ترسم"زمانی بودکه خداوندبه من امرکردجان فقیهی را بگیرم نوری ازاتاقش می آمد هرچه نزدیکتر میشدم نور بیشترمی شد وزمانی که جانش را می گرفتم ازدرخشش چهره اش وحشت زده شدم..دراین هنگام خدا وندفرمود:
میدانی آن عالم نورانی کیست؟..
او همان نوزادی ست که جان مادرش راگرفتی.
من مسئولیت حمایتش را عهده دار بودم هرگز گمان مکن که باوجودمن،موجودی درجهان بی سرپناه خواهد بود..
@gonahh
حضرت آیتالله بهجت قدسسره:
🏴 خدا چه برکتی به #امام_حسین داده، به این دستگاه داده، به این راه داده که اگر کسی زیارت عاشورا را بخواند و مداومت کند، در روز قیامت محشور میشود درحالیکه مُلَطَّخاً بِدَمِه (آغشته به خون #امام_حسین علیهالسلام) است.
◾️آیتالله بهجت با گفتن این جملهها، حالش تغییر میکرد و اشک در چشمانش حلقه میزد.
📚 رحمت واسعه، ص ٢٢
#محرم
«اَلَّلهُمعجِّللِوَلیِڪَالفرَج»
@tashaarrofat
#تشرف_محضر_امام_زمان_عج
آیت الله سعادت پرور میفرمایند از علامه طباطبایی(ره) سوال کردم: «آیا امکان تشرف به محضر امام زمان(عج) وجود دارد و در صورت امکان چه اعمال و دستوراتی تشرف را حاصل می کند؟»
ایشان فرمودند: در این مورد، رعایت سه مطلب ضروری است:
●برای دیدار امام زمان(عج) باید بسیار باتقوا و پرهیزکار بود.
●باید محبت، عشق و معرفت فرد زیاد باشد. البته هرگز کسی نخواهد توانست به حدی معرفت کسب کند که درخور امام زمان(عج) باشد، اما می توان در حد توان نسبت به این مسئله تلاش کرد.
●مداومت کردن بر یکی از زیارت های مشهور.
👈خود ایشان در این مورد زیارتی را که با «سلام علی آل یاسین» آغاز می شود توصیه می فرمودند.
#امام_زمان
هدایت شده از برای امام زمانم چه کنم ؟
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
برای امام زمانم چه کنم؟
🔴 پنج راهکار نزدیکی به امام زمان ارواحنا فداه از طریق #امام_حسین علیه السلام
🎙 ابراهیم_افشاری
📹 کلیپ_مهدوی
#محرم
#امام_زمان
اللھمعجللولیڪالفࢪج🥀
@emamamm
تا ندهم بھت سلام
صبحم بخیر نمیشود...
|•السَـلامُ عَلَیکَ یا صاحِبَ الزَّماݩ•|
🟢 صلوات بر امام زمان ارواحنا فداه
🔵 أَللَّهُمَّ صَلِّ عَلي وَلِيِّكَ وَابْنِ أَوْلِيائِكَ، اَلَّذينَ فَرَضْتَ طاعَتَهُمْ، وَأَوْجَبْتَ حَقَّهُمْ، وَأَذْهَبْتَ عَنْهُمُ الرِّجْسَ، وَطَهَّرْتَهُمْ تَطْهيراً. أَللَّهُمَّ انْتَصِرْ بِهِ لِدينِكَ، وَانْصُرْ بِهِ أَوْلِيائَكَ وَأَوْلِياءَهُ وَشيعَتَهُ وَأَنْصارَهُ، وَاجْعَلْنا مِنْهُمْ.
أَللَّهُمَّ أَعِذْهُ مِنْ شَرِّ كُلِّ باغٍ وَطاغٍ، وَمِنْ شَرِّ جَميعِ خَلْقِكَ، وَاحْفَظْهُ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَمِنْ خَلْفِهِ، وَعَنْ يَمينِهِ وَعَنْ شِمالِهِ، وَاحْرُسْهُ وَامْنَعْهُ أَنْ يُوصَلَ إِلَيْهِ بِسُوءٍ، وَاحْفَظْ فيهِ رَسُولَكَ وَآلَ رَسُولِكَ. وَأَظْهِرْ بِهِ الْعَدْلَ، وَأَيِّدْهُ بِالنَّصْرِ، وَانْصُرْ ناصِريهِ، وَاخْذُلْ خاذِليهِ، وَاقْصِمْ بِهِ جَبابِرَةَ الْكَفَرَةِ، وَاقْتُلْ بِهِ الْكُفَّارَ وَالْمُنافِقينَ وَجَميعَ الْمُلْحِدينَ حَيْثُ كانُوا مِنْ مَشارِقِ الْأَرْضِ وَمَغارِبِها، وَبَرِّها وَبَحْرِها، وَامْلَأْ بِهِ الْأَرْضَ عَدْلاً، وَأَظْهِرْ بِهِ دينَ نَبِيِّكَ عَلَيْهِ وَآلِهِ السَّلامُ. وَاجْعَلْنِي اللَّهُمَّ مِنْ أَنْصارِهِ وَأَعْوانِهِ، وَأَتْباعِهِ وَشيعَتِهِ، وَأَرِني في آلِ مُحَمَّدٍ ما يَأْمُلُونَ، وَفي عَدُوِّهِمْ ما يَحْذَرُونَ، إِلهَ الْحَقِّ آمينَ.
📚مصباح المتهجّد : ۴۰۵
صحیفه مهدیه: بخش۶ دعای۲۰
#ادعیه_مهدوی
#امام_زمان
هدایت شده از برای امام زمانم چه کنم ؟
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴امسال #اربعین هر زائر يك مُبلّغ براى #امام_زمان عج
👌 سخنرانی بسیار شنیدنی
#تکلیف_همگانی
꧁꧂ 🖤 لبیک یا حسین 🖤꧁꧂
کپی باذکرصلوات ثواب مضاعف دارد
@emamamm
🏴 تشرّف حاج سیّد حسین حائری در مجلس روضه ی دهه اول محرم
قسمت اول:
🔰 حاج سیّد حسین حائری، ساکن ارض اقدس مشهد الرضا علیه السّلام، در اوایل ماه ذی القعده الحرام سال ۱۳۶۴، فرمود:
▫️ حدود سال ۱۳۰۴ هجری، در ایّام دهه محرّم سیّدی غریب که او را نمیشناختم به منزل من در کرمانشاه وارد شد. غالبا زوّار چه اهل علم و چه غیر ایشان از عراقین (ایران و عراق فعلی) بدون هیچ آشنایی بر من وارد میشدند و من از ایشان پذیرایی مینمودم.
پس از دو روز، یکی از اهل علم نجف اشرف به دیدن من آمد و آن سیّد را شناخت. به من اشاره کرد که:
🔸 این آقا را میشناسید؟
▫️ گفتم:
🔹 سابقهای با ایشان ندارم.
▫️ گفت:
🔸 یکی از مرتاضین (افرادی که با هدف تصفیه و تهذیب نفس، در مکانی خلوت ریاضت می کشند.) بسیار مهم میباشد. به ظاهر در کوچه مسجد هندی در نجف اشرف دکّان عطّاری دارد و غالبا از نجف و اهل و عیال خود مفقود میشود. هرچه در کربلا و کاظمین و حلّه تفحّص مینمایند، او را نمییابند. بعد از چند ماه معلوم میشود که در یکی از حجرات مسجد کوفه پنهان و با موی بلند سر و ریش، در آنجاست. با حال پریشانی او را به نجف آورده، باز هم بعد از چند روز مفقود میشود و در مسجد به خادم میسپرد که به اهل و عیالش خبر ندهد.
▫️ من بعد از اطّلاع بر حال سیّد، به ایشان بیشتر محبّت کردم و اظهار داشتم که:
🔹 بعضیها شما را از مرتاضین میدانند!
▫️ با کمال انکار و امتناع این مطلب را رد میکرد و بالأخره بعد از معاهده به این که اظهار نشود، گفت:
🔸 من دوازده سال در مسجد کوفه و غیره ریاضت کشیدم و شرط تکمیل ریاضت دوازده سال است و در کمتر از آن زمان، کسی به مقامی نمیرسد.
▫️ او کمالات خودش را مخفی میکرد فقط گفت:
🔸 احضار جنّ ممکن است؛ ولی جنّ دروغ میگوید و گاهی راست هم میگوید؛ لذا اعتمادی به قول آنها نیست. احضار ملک هم ممکن است؛ ولی چون آنها مشغول عبادت هستند، شایسته نیست ایشان را از عبادت بازداشت. ولی من روح همین علماء گذشته را احضار میکنم و آنچه از مغیّبات سؤال کنم، جواب میگویند.
▫️ من در آن چند سال اخیر که به مجالس روضهخوانی و سینهزنی توهین میکردند، جهت تقویت اساس شرع، مجلس روضهخوانی خیلی مفصّلی اقامه مینمودم که از اوّل فجر، مجلس منعقد و تا یک ساعت بعد از ظهر ختم میشد و از لحاظ هزینه زیاد و زحمات بدنی، خیلی در زحمت بودم. در آن مجلس شصت نفر روضهخوان شهری و غریب که از سایر شهرها آمده بودند و پنج مدّاح، روضه میخواندند و در این هشت و نه ساعت که مدّت مجلس بود، سی نفر و بقیّه در باقی ایّام میخواندند و همه آنها حقوق داشتند؛ لذا از سیّد خواهش کردم که:
🔹 شما از علماء سؤال کنید، آیا این مجلس با این زحمات مقبول اهل بیت علیهم السّلام هست؟
▫️ گفت:
🔸 من شبها روح علماء را احضار میکنم.
▫️ بنا شد این کار را انجام دهد؛ لذا گفت:
🔸 من به چهار نفر از علماء مراجعه و از آنها سؤال میکنم:
مرحوم آقا میرزا حبیب اللّه رشتی، مرحوم آقا میرزا محمّد تقی شیرازی، مرحوم آقا سیّد اسماعیل صدر و مرحوم آقا سیّد علی داماد قدّس سرّه که ایشان داماد آقا شیخ حسن مامقانی و به این جهت معروف به داماد بود.
▫️ روز بعد گفت:
🔸 من آقایان را احضار و سؤال کردم، گفتند:
🔶 بلی، این مجلس مقبول اهل بیت علیهم السّلام است و در روز نهم یا دهم حضرت ولیّ عصر عجّل اللّه تعالی فرجه الشّریف تشریف میآورند.
▫️ با کمال وجد و شوق گفتم:
🔹 چرا روزش را تعیین نکردید؟
▫️ گفت:
🔸 امشب سؤال میکنم.
(ادامه دارد)
⬅️ برکات حضرت ولی عصر (علیه السلام)، صفحه: ۲۴۲
🏷 #امام_زمان_عج #محرم #روضه
🏴 تشرّف حاج سیّد حسین حائری در مجلس روضه ی دهه اول محرم
🏷 قسمت دوم (آخر)
▫️ فردا صبح گفت:
🔸 آنچه میگویم بنویسید و نگه دارید.
▫️ آن روز، روز پنجم محرّم بود. وضع من برخلاف وضع ریاست و ترتیب علماء در کرمانشاه بود که در جای معیّنی بنشینند و اشخاص محترم به طرف ایشان بیایند و قهرا آن قسمت، صدر مجلس محسوب شود؛ بلکه کنار در خانه نشسته یا میایستادم و برای هرکسی قیام مینمودم؛ لذا این مجلس مورد توجّه عموم اهل شهر بود و (به علت جمعیت زیاد شرکت کنندگان مجلس،) غالبا راهش مسدود میشد و یک دسته دیگر در کوچه انتظار میکشیدند تا زمانیکه اشخاص داخل منزل خارج شوند و آنها به جایشان بیایند.
سیّد گفت:
🔸 در روز نهم، حدود ساعت دو، کنار چاهی که نزدیک در خانه است، نشستهاید یک مرتبه حال شما منقلب میشود و تمام بدنتان تکان میخورد؛ در آن حال به نقطهای که آخرین حدّ محلّ نشستن زنها است نگاه کنید. هروقت تکان خوردید متوجّه آن نقطه مجلس باشید که یک عدّه اشخاص (ده دوازده نفر) به یک هیئت و یک لباس و یک شکل، نشستهاند یکی از آنها حضرت ولیّ عصر عجّل اللّه تعالی فرجه الشّریف است. آنها ساعت دو، از در اتاق روضهخوانها از طرف بیرونی، وارد میشوند و تا ساعت سه تشریف دارند و ساعت سه که مجلس برای خارج و وارد شدن افراد بهم میخورد، ایشان در ضمن مردم بیرون میروند و شما ملتفت نمیشوید. با وضو باشید و به محضر مبارکشان برسید و خدمتی از قبیل: چای دادن یا استکان برداشتن انجام دهید. آنها برای شما قیام نمیکنند و میگویند:
🔶 این خانه، خانه خودمان است؛ در خانه بروید و از مردم پذیرایی کنید.
🔸 در همان ساعتی که تشریف دارند دو روضهخوان، روضه میخوانند و هر دو از امام زمان علیه السّلام میگویند و کسی مصیبت نمیخواند با این حال، مجلس خیلی دگرگون و ضجّه و ناله بیشتر از هر روز میشود. آقای اشرف الواعظین که هر روز یک ساعت بعد از ظهر میآید و مجلس را ختم میکند، در همین ساعت آمده و منبر میرود و از امام زمان علیه السّلام میگوید.
▫️ بههرحال این مذاکرات در روز پنجم محرّم بین من و سیّد مرتاض اتفاق افتاد و این مطالب را نوشتم.
من همیشه دم در میایستادم و پذیرایی میکردم و اتاقی در بیرونی، مجمع آقایان روضهخوانها بود. تا روز نهم در انتظار این قضیّه روزشماری میکردم. در آن روز، مجلس جمعیّت زیادی داشت و من در آن ساعت معیّن کنار چاه نشسته بودم ناگاه لرزشی بر من عارض شد و بدنم شروع به تکان خوردن نمود. فورا به آن نقطه معیّن نگاه کردم؛ دیدم در همان مکان حلقهای مشتمل بر ده، دوازده نفر دایرهوار و در لباس معمول اهل کرمانشاه (عبای بلند و کلاه نمدی و دستمال روی آن و کفش پاشنه خوابیده) نشستهاند. آنها تماما گندمگون و قویاستخوان و در سنّ نزدیک به چهل سالگی بودند به من تبسّم کردند و قیام و تواضعی که معمول همهکس بود؛ حتّی اهل حکومت و امراء لشکر، نکردند و گفتند:
🔶 خانه ی خودمان است همه چیز آوردهاند شما در خانه بروید و مشغول پذیرایی باشید.
▫️ به مکان خود مراجعت نمودم و دانستم که این آقایان از در اتاق بیرونی به اندرونی آمدهاند.
بههرحال در آن ساعت دو نفر منبر رفتند و با آنکه روز تاسوعا معمولا مصیبت حضرت ابالفضل علیه السّلام را میخوانند، هرکدام چند دقیقه منبر رفتند و به امام زمان علیه السّلام به عنوان تسلیت خطاب میکردند. مجلس از گریه و زاری هنگامه بود.
آقای اشرف الواعظین که باید بعد از ظهر بیایند، ساعت دو آمدند و به اتاق روضهخوانها نرفتند و در همان مجلس وارد شدند و کنار در خانه، پهلوی من نشستند و گفتند:
🔹 من امروز برای رفع خستگی تعطیل کردم؛ چون فردا که عاشورا است کار زیاد است. ولی نتوانستم اینجا نیایم.
▫️ ایشان بعد از چای و قلیان، به منبر رفت و سکوتی طولانی کرد و بعد بدون مقدّمهای که معمول اهل منبر است صدا زد:
🔹 ای گمشده بیابانها روی سخن ما با توست.
▫️ مجلس بحدّی از این کلمه پریشان و مردم به سر و سینه میزدند که همگی بیاختیار شدند. پس از لحظهای دیدم افراد آن حلقه نیستند. و دانستم از همان در اتاق وسطی رفتهاند.
⬅️ برکات حضرت ولی عصر (علیه السلام)، صفحه ی ۲۴۲
🏷 #امام_زمان_عج #محرم #روضه
هدایت شده از برای امام زمانم چه کنم ؟
برای امام زمانم چه کنم؟
عمری گذشته از مَحَنَت گریه میکنم
از داغِ باغِ یاسَمَنَت گریه میکنم😭
روضه برای تو شب جمعه گرفته ام
همراهِ زینب و حَسَنَت گریه میکنم😭
بَرسَر زنان به کرب و بلا زائر تو گفت
بهر حسین بی کَفَنَت گریه میکنم😭
زخم زبان و زخم عطش زخم دل کنار
امشب برای زخم تَنَت گریه میکنم😭
بر لحظه ای که خواهر تو گفت یا اَخٰا...
چیزی نمانده از بَدَنَت گریه میکنم😭
از خاطرم نرفته سنان با دلم چه کرد
بر زخم نیزه بر دَهَنَت گریه میکنم😭
عریان شدی و هرچه که داشتی برده اند
بر پاره پاره پیرُهَنَت گریه میکنم😭
با تو چه کرده سُمِّ ستوران که سالهاست
از وقت زیرو رو شُدَنَت گریه میکنم😭
قاتل به ضربه سر زقفایت بُرید و رفت
با یاد دست و پا زَدَنَت گریه میکنم😭
نـوكــر_نـوشـت:
حـسین_جـان💔
نذر ظهور #امام_زمان عج
هرچه میخواهی بگیر از من، ولی ای باوفا
گـریههای روضـهی گـودال را از من نگیر🤲
#اربعین
#امام_حسین ع
@emamamm
📚نجات شهید ثانی در بیابان توسّط #امام_زمان (علیه السلام):
✨شهید ثانی به همراه کاروانی در حال سفر بود. در بین راه به جایی به نام رمله رسیدند. شهید خواست به مسجدی که معروف است به جامع ابیض برود، بخاطر زیارت کردن انبیایی که در آنجا مدفون هستند. پس دید که در، قفل است ودر مسجد هیچ کسی نیست.
✨پس دستش را بر روی قفل گذاشت وکشید. به اعجاز الهی در باز شد. او داخل شد ودر آنجا مشغول به نماز ودعا گردید وبخاطر توجّه وی بسوی خداوند متعال، متوجّه حرکت کاروان نشد واز قافله جا ماند.
پس متوجّه شد که کاروان رفته وهیچ کسی از آنها نمانده است. نمی دانست چه کار باید بکند ودر مورد رسیدن به آنها فکر می کرد، با توجّه به اینکه وسایل او نیز بار شتر بوده وهمراه کاروان رفته است.
✨بنابراین شروع کرد پیاده به دنبال کاروان راه رفتن تا اینکه از پیاده راه رفتن خسته شد وبه آنها نرسید واز دور هم آنها را ندید.
✨وقتی در آن وضعیّت سخت ودشوار گرفتار شده بود ناگهان مردی را دید که به طرف او می آمد، وآن مرد بر سوار استری بود. وقتی آن سوار به او رسید گفت: «پُشت سر من سوار شو».
✨پس شهید ثانی را پشت خود سوار کرد ومثل برق در مدّت کوتاهی او را به کاروان رساند واو را از استر پیاده کرد وفرمود: «پیش دوستانت برو». و او وارد کاروان شد.
شهید می گوید: «در جستجوی آن بودم که در بین راه او را ببینم ولی اصلاً او را ندیدم وقبل از آن هم ندیده بودم».
📗نجم الثّاقب
#تشرفات
#اللھمعجلݪوݪیڪاݪفࢪج
@tashaarrofat
هدایت شده از برای امام زمانم چه کنم ؟
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا