eitaa logo
تشرف‌ محضر‌ امام‌ عصر‌ عج
492 دنبال‌کننده
528 عکس
654 ویدیو
18 فایل
کپی باصلوات برای ظهور آقا مجاز.به شرط کپی آزاد بودنتون @tashaarrofat
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلوک در مکتب روضه 11.mp3
9.23M
۱۱ صدبار اگر توبه شکستی ... بازآی! کشتی حسین "ع"، برای همگان جا دارد! @ostad_shojae
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔹یکی از شیفتگان حضرت ولیعصر ارواحنافداه نقل می کند: من مبتلا به آرتروز گردن شده بودم و به بسیاری از دکترها مراجعه کردم اما درد گردنم خوب نشد. روزی به خانواده ام گفتم: من می خواهم پیش دکتر خودم (وجود مقدس حضرت بقیة الله روحی فداه) بروم و در دل با امام زمانم عهد بستم که چهل شب چهارشنبه به مسجد مقدس جمکران بروم. چهل شب چهارشنبه به مسجد مقدس جمکران آمدم و در میان این چهل شب دیگر از گردن درد و آرتروز خبری نبود، درشب چهلم بسیار گریه کردم وحال معنوی خوبی داشتم و ارتباط با امام زمانم برقرار کردم. 🔹عرض کردم آقاجان من برای وجود نازنین شما به اینجا آمده ام و نیّتم فقط شما بودید وبعد از مناجات با امام زمان و انجام اعمال مسجد مقدس به قصد منزل از مسجد حرکت کردم. در میان مسجد آقای بزرگواری را دیدم که بسیار با وقار و باعظمت بود و عمامه سبزی برسر مبارک داشتند، به ایشان سلام کردم، جواب مرحمت فرمودند، عرض کردم آقا برایم دعا کنید، فرمودند: هم اکنون برایت دعا کردم، خم شدم دست مبارکش را بوسیدم و به طرف درب خروجی حرکت کردم، خواستم برگردم و دوباره جمال زیبای ایشان را ببینم اما نمی توانستم، مثل اینکه دست خودم نبود برگردم. 🔹هنوز متوجه نبودم تا اینکه به منزل رسیدم، همین که به داخل منزل رسیدم اهل خانه به من گفتند: این چه عطری است که شما استفاده کرده اید؟ تا به حال چنین عطر خوش بویی را ندیده ایم! تمام فضای خانه را پر کرده بود، گفتم: من اصلا هیچ عطری استفاده نکرده ام. دخترم کنار من آمد دستم را بویید و گفت: عجب بوی خوشی از دست شما می آید و من قضیه فوق را برای آنها نقل کردم و همه اهل خانه منقلب شدند و حال توجه خاصی به وجود مقدس حضرت بقیة الله ارواحنافداه بوجود آمد و من یکباره متوجه شدم که به دیدار امام زمانم نائل شده ام. 📚ملاقات با امام زمان در عصر حاضر ص 129
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔖 تشرف یافتگان 🔹دفع دشمن به عنایت حضرت(عجل الله تعالی فرجه) 🏷مرحوم آقا نجفی اصفهانی فرمودند:  در سفر حج و مکه معظمه، روزی به خارج شهر رفته و مشغول عبادت بودم. در بین نماز، که آنرا با کمال شرایط و آداب بجا می آوردم، یکی از اعراب و اشقیاء از بالای کوه مرا دید و آتش بغض در سینه پر کینه اش سرشار گردید. دست به خنجر برد و به سویم دوید؛ 🔰 چون فضا خلوت از مردم و فارغ از ازدحام بود، یقین نمودم الان است که آن نابکار کار را تمام خواهد ساخت. ♦️در همان حال نماز و توجه به مناجات حضرت کار ساز بی نیاز، دست توسل به ملجأ کل، حضرت ولی عصر علیه السلام ، زدم.  ⚫️فوراً پای آن خبیث به سنگی گرفت و واژگون گردید. گویا کسی دستی بر قفایش زده و او را از بالای کوه به زمین افکند و همان دم به جهنم فرستاد.  🌼اَللّهُمَّ‌‌عَجِّل‌‌لِوَلیِّکَ‌الفَرَجَ‌‌وَالْعافِیَةوَالنَّصْرَ
تشرف احضارى جناب حجة الاسلام هاشمى نژاد فرمود: روزى مرجع بزرگ شيعه آية الله ميرزاى قمى به شهر مقدس نجف اشراف آمد، ديدارى با مرحوم حجة الاسلام سيد مهدى محرابى داشت . در آن ديدار به اصرار رو به مرحوم محرابى كرد و فرمود: من مى دانم جنابعالى توفيقاتى در تشرف به محضر بقية الله عجل الله تعالى فرجه الشريف داشته ايد، لطف كنيد يكى از آن تشرفات را برايم بيان كنيد. او عليرغم ميل باطنى ، به احترام مرحوم ميرزاى قمى چنين فرمود: روزى در مسجد كوفه نشسته بودم ، لحظه اى به فكرم رسيد به مسجد سهله بروم ، ابتدا، با خود گفتم اگر به مسجد سهله بروم ، فردا به درس صبح نمى رسم ، ناگهان تند بادى شديد از طرف مسجد كوفه به سوى مسجد سهله وزيدن گرفت ، بلافاصله فهميدم كه بايد به سوى مسجد سهله بروم . پس به راه افتادم وقتى به مسجد سهله رسيدم ، ناگاه صداى دلنشين مناجات حضرت بقية الله عجل الله تعالى فرجه الشريف را شنيدم . آن حضرت از دور صدايم زد، تا به نزدش بروم . قدرى جلو رفتم ، ولى باز به احترام ايستادم ، آن حضرت دوباره مرا فرا خواند، پس چند قدمى دوباره جلوتر رفتم ، حضرت فرمود: احترام به اطاعت است ، پس جلوتر بيا. ديگر چاره اى نداشتم ، آنقدر جلو رفتم ، كه دستم به دستان حضرت رسيد، آنگاه به پاى حضرت افتادم ، آن حضرت سر مرا به سينه خود گذارد.  💚