#خاطرات_شهدا 💌
صبح زود⛅️ یکی از اقوام خیلی دورمان که رفت و آمدی با هم نداشتیم آمده بود برای #تشییع_مصطفی.
برایم عجیب بود که چطور ما را پیدا کرده و سر از اینجا درآورده.🤔😳
برایمان تعریف کرد: که از #حضرت_عباس (ع)حاجتی داشتم قبل از #شهادت پسرتان خواب حضرت عباس(ع)را دیدم.✨
توی خواب حضرت به من گفتند: نماینده من در روز #تاسوعا داره میاد پیشم. برید پیش اون.
وقتی بیدار شدم متوجه منظور حضرت نشدم.
دوباره خواب دیدم، اینبار مادر مرحومم رو دیدم. گفت: چرا نرفتی پیش نماینده حضرت؟
و بعدش عکس مصطفی رو نشونم داد.
بعد از بیدار شدن با پرس و جو فهمیدم که این #شهید، از فامیلای خودمون هست.🌱
به نقل از مادر
#شهیــدمصطفــیصـدرزاده🌷
#شهدا_را_یادکنید_باذکر_صلوات 💌
꧁•♡ټاشَہـادَټ♡•꧂
مادر او می گوید:
او نذر #حضــــرت_عبـــــاس بود
و روز #تاسوعـا به شهادت رسید.
🍂مادر مصطفی صدرزاده میگوید:
روز تاسوعا مصطفی حدود ۳/۵سالش بود، من توی روضه نشسته بودم. آقا مصطفی میره دم در و موتور بهش میزنه. میان بهم میگن که مصطفی کشته شد.
🍃من همینطور که نشسته بودم جلوی کتیبه ها، به حضرت عباس علیه السلام گفتم: (این که نذر خودتونه، اینو نگهش دارید بشه سربازتون. دقیقا این ماجرا ده دقیقه، یه ربع قبل اذان ظهر بود، ظهر تاسوعا... و دقیقا شهادتشون هم همون موقع است. ده دقیقه یه ربع قبل اذان ظهر تاسوعا...
@tashahadat313