eitaa logo
ٺـٰاشھـادت!'
2.6هزار دنبال‌کننده
18.8هزار عکس
6.1هزار ویدیو
199 فایل
شہـد شیـرین شـہـٰادت را کسانی مـے چشند کـہ..!! لذت زودگذر گنـٰاه را خریدار نباشند .. 💔 دورهمیم واسہ ڪامل تر شدن🍃 '' ناشناس'' @nashanastashahadat🍂 گوش جان @montazeralhojja🌿 ڪپے؟! با ذکر صلواٺ حلالٺ ؛ براے ظہور مولا!!
مشاهده در ایتا
دانلود
زندگیمان داشت به عادی پیش می‌رفت❗️ تا اینکه جنگ سوریه شروع شد؛⚔ سید اعتقاد داشت اسلام مرز جغرافیایی ندارد و در هرجایی که فریاد بلند می‌شود باید به پا خیزیم و کمک کنیم؛ در هرجایی که باشند فرقی نمی‌کند؛❌ ایران، افغانستان، سوریه، پاکستان باشند .یک جور   خاص به ائمه(ع) داشتند؛ به ویژه به حضرت زینب (س).سید حکیم تنها برای دفاع از اسلام و حفظ حرم حضرت زینب (س) رفتند✌️ 🌷
ٺـٰاشھـادت!'
یک روز در خواب 💤 دیدم سجاد مبلغی را تا کرده و می‌گوید معصومه این مال شماست و به من داد. فردایش یکی از دوستان که در سوریه با هم بودند گرفت و گفت امانتی دارید، می‌خواهم بیاورم و به شما بدهم. 😇 دیدم خود شهید را آوردند و با همان مقدار پولی 💰 که در خواب دیده بودم به من دادند. من هیچ‌گونه چشم‌داشتی 👀 به مسائل نداشت. با آنکه نبود همسرم به من و بچه‌ها خیلی سخت می‌گذرد 😰 اما تحمل می‌کنیم. با شرایط و دادن پول اجاره ماهانه، هزینه سرویس🚎 بچه‌ها و... فعلاً همه ما گردن پدرم است که با جان و دل💞 تقبل می‌کند. ✍ به روایت همسر بزرگوار شهید 🌷 @taShadat
#رسم_خوبان 🌺🍃ارادت عجیبی به حضرت زهرا(س) داشت. می گفت دوست دارم خدا به من سه دختر بدهد و در اسم هر سه از نام فاطمه استفاده کنم. دخترمان را خیلی دوست داشت. بغلش میکرد، بو میکرد و همه اش می گفت که تو فاطمه من هستی. 🌺🍃تا جایی که می توانست اهل کمک به بقیه بود. خیلی وقتها از خودش و از ما میزدند تا به بقیه کمک کند. با اینکه خیلی صبور بود ولی با ناراحتی و مریضی فاطمه زینب بعضی وقت ها گریه میکرد. 🌺🍃یک مرتبه فاطمه زینب تب کرد از شب تا صبح خیلی مواظب بود که تبش بالا نرود. اگر حشره ای پای بچه را میگزید جای آن را بوس میکرد و میگفت: بابا ببخشید اینها نمی فهمند که تو فاطمه ی منی همیشه کف پای بچه را بوس میکرد و روی چشمانش میگذاشت. #شهید_موسی_جمشیدیان🌷 #سالروز_شهادت 🕊 @taShadat 🕊
وقتے فهمید بچه مون دختره اولین چیزے کہ براش خرید پارچہ چادر بود. رو حجاب دخترش حساس بود بخصوص روی چادر، حتے چند شب قبل شهادت هم رو این مسئله خیلے تاکید ڪرد. 🌷 🏴 @taShadat 🏴
با این‌که حقوق معلمی‌اش کم بود، به دیگران کمک می‌کرد. اگر بچه کسی مریض می‌شد، او را به دکتر می‌برد و می‌آورد و پولی نمی‌گرفت و به مادرش می‌گفت: «مادر اگر پولی آوردند قبول نکن، وضعشان زیاد خوب نیست.»... دفعه آخری که به مرخصی آمده بود، همه دوستانش را جمع کرد و لباس‌ها و دوربینش را به دوستانش داد و گفت: «دیگر برنمی‌گردم.»... می‌گفت: «هرچه دارم از خداست. اگر شما در کار‌ها به یاد خداوند باشید، کار‌هایتان درست می‌شود.» 🌷 ولادت : ۱۳۳۵/۱۰/۸ فریدونکنار ، مازندران شهادت : ۱۳۵۹/۱۱/۱۴ آبادان 🌷 @taShadat 🌷
#رسم_خوبان با این‌که حقوق معلمی‌اش کم بود، به دیگران کمک می‌کرد. اگر بچه کسی مریض می‌شد، او را به دکتر می‌برد و می‌آورد و پولی نمی‌گرفت و به مادرش می‌گفت: «مادر اگر پولی آوردند قبول نکن، وضعشان زیاد خوب نیست.»... دفعه آخری که به مرخصی آمده بود، همه دوستانش را جمع کرد و لباس‌ها و دوربینش را به دوستانش داد و گفت: «دیگر برنمی‌گردم.»... می‌گفت: «هرچه دارم از خداست. اگر شما در کار‌ها به یاد خداوند باشید، کار‌هایتان درست می‌شود.» #شهید_ناصر_اسدی🌷 ولادت : ۱۳۳۵/۱۰/۸ فریدونکنار ، مازندران شهادت : ۱۳۵۹/۱۱/۱۴ آبادان 🌷 @taShadat 🌷