eitaa logo
ٺـٰاشھـادت!'
2.7هزار دنبال‌کننده
17.5هزار عکس
5.2هزار ویدیو
194 فایل
شہـد شیـرین شـہـٰادت را کسانی مـے چشند کـہ..!! لذت زودگذر گنـٰاه را خریدار نباشند .. 💔 دورهمیم واسہ ڪامل تر شدن🍃 '' ناشناس'' @nashanastashahadat🍂 گوش جان @montazeralhojja🌿 ڪپے؟! با ذکر صلواٺ حلالٺ ؛ براے ظہور مولا!!
مشاهده در ایتا
دانلود
دانشجوی دانشگاه اهواز بود هوا خیلی گرم بود میرفت می‌نشست توی راهرو پشت درِ اتاقِ اساتیدی که کولر داشتند و اونجا درس میخوند. میگفت : اگه قراره درس بخونیم در هر شرایطی باید بخونیم. اونقدر هم باید بخونیم که هیچ کس نتونه بگه بچه مسلمونا بی سوادن! 🌷شهید دکتر محمدعلی رهنمون🌷 هُتِل نیوسایت
#زندگی_به_سبک_شهدا🔥 #حجاب💖 ایشان به حجاب خیلی تاکید داشت، حتی در وصیت نامه اش آورده است. خیلی ولایی بود، می گفت ما منتظریم که آقا دستور دهد هر کجا که باشد برویم، گوشمان به دهان مبارک مقام معظم رهبری است که امر کنند و ما برای هرکاری آماده ایم. به من می گفت می خواهم به لحاظ حجاب برای دخترم الگو باشی، اگر کسی را می خواهم امر به معروف کنم باید پشتم از طرف شما گرم باشد. می گفت دخترمان که به سن تکلیف نرسیده است، نماز را یادش بده و به مسجد ببر. می گفت من خیلی خانه نیستم، تربیت اصلی با مادر است، من در کنارت هستم ولی خیلی چیزها را نمی بینم و نمی دانم، پس شما حواست باشد. #راوی: همسرشهید🌸 #شهید_الیاس_چگینی❤️ 🌷 @taShadat 🌷
🔻شب‌ها که خانه بود، کاغذۍرا دَست‌ می گرفت و علامت‌ می‌زد. شبۍ صدایم‌ زد و گفت: «عیال، این‌ کاغذ را دیده‌ای؟» گفتم: «نه. چه هست؟» گفت: «نامهٔ‌ عملم‌ است. حساب‌ و کتاب‌ کارهایم! می خواهم‌ بدانم‌ هرروز، دݪ‌ چند نفر را شکسته ام با چندنفر خوب‌ بوده‌ام‌ و چہ‌ کارهایۍ کرده‌ام. همهٔ‌ این‌ها را می‌نویسم گفتم‌ نشان‌ تو هم‌ بدهم؛ شاید دوست‌ داشتی برای خودت‌ درست‌ کنی.» ⁣⁣📕کتاب‌ طلایه داران‌نور محمد علی‌خورشاهی •♡ټاشَہـادَټ♡•
💟 🟡شهید مدافع‌حرم 💜همسر شهید نقل می‌کنند: محمود خیلی مهربان و باگذشت بود؛ زمانیکه ایشان در منزل بود، در کارها به من کمک می‌کرد؛ نقطه قوت اخلاقی ایشان، احترام خاصّی بود که به پدر و مادر و کلیه اعضای خانواده می‌گذاشتند و این را من در کمتر کسی می‌دیدم؛ این خصوصیت ایشان در من تاثیرگذار بود‌. 💛مردم‌داری محمود زبانزد اقوام و فامیل بود. صله‌رحم و رفت‌وآمد با اقوام را هیچ وقت قطع نمی‌کرد؛ حتی با اقوامی که از لحاظ تفکر و اعتقادی با ایشان هم‌عقیده نبودند، این عامل، مانعِ رفتن به منزل ایشان نمی‌شد. @tashahadat313 🕊
💟 🟢شهیدمدافع‌حرم 💜همسر شهید نقل می‌کند: آقا مجتبی همیشه به دو فرزندمان می‌گفت: «شما دوتا مثل طفلان مسلم هستید.» عاشقانه و خالصانه بچه‌ها را دوست داشت. از وقتی بچه‌ها کوچکتر بودند، حفظ حریم و غیرت را به بچه‌ها آموزش می‌داد و صحبت‌های مردانه با آنها می‌کرد. مجتبی می‌گفت می‌خواهم تا وقتی که خودم هستم، اینها را به فرزندانم آموزش بدهم. 💚شهید ذوالفقارنسب روحیه‌ی خیلی خوبی داشت. تکاور و سرهنگ ارتش بود ولی هرگاه به خانه می‌آمد، ۱۸۰درجه اخلاقش عوض می‌شد. تمام درگیری‌های ذهنی را پشت در می‌گذاشت و با یک سلام گرم وارد منزل می‌شد. 💜با وجود اینکه یک ارتشی بود و همه از شخص نظامی، یک فرد خشک را تصوّر می‌کنند ولی مجتبی این‌گونه نبود. او هر ماه برای بچه‌ها کادو می‌خرید. گاهی ماشین، هلیکوپتر، تفنگ و... . هر وقت به خانه می‌آمد، آنقدر در شور و هیجان بازی بود که صدای او از بچه‌ها بالاتر می‌رفت. کودکِ درون او زنده بود و همبازیِ خوبی برای بچه‌ها بود. 📡 👇 ꧁•♡ټاشَہـادَټ♡•꧂
✨سه‌تایی رفتیم خرید؛ من و حاجی و مادرم. اذان مغرب بود. اول نماز خواندیم، بعد هم راه افتادیم توی بازار. یک آئینه و شمعدان خریدیم؛ یک مانتو، یک دست بلوز و دامن، دو تا هم چادر. می‌خواستیم همه‌چیز ساده باشد. 👌 هرچند خیلی‌ها خریدمان را که دیدند تعجب کردند. من و یونس راضی بودیم، اهمیتی نداشت دیگران چه می‌گویند. 📚 کتاب حاجی یونس، ص ۳۰ (به روایت همسر شهید) ꧁•♡ټاشَہـادَټ♡•꧂
🌿شهید مدافع‌حرم 🌿 ✨همسر شهید نقل می‌کنند: رضا می‌دانست که من طاقت دوری‌اش را ندارم. بی­‌نهایت صبور بود. وقتی بحث‌مان می‌شد، من نمی‌توانستم خودم را کنترل کنم، یکسره غُر می‌زدم و با عصبانیت می‌گفتم تو مقصری، تو باعثِ این اتفاق شدی! ✨او اصلا حرفی نمی‌زد. وقتی هم می‌دید من آرام نمی‌شوم، می­‌رفت سمت در؛ چون می‌دانست طاقت دوری‌اش را ندارم. آنقدر به همسرم وابسته بودم که واقعا دوست نداشتم لحظه‌ای از من دور باشد. حتی جلوی مسجد رفتنش را می‌­گرفتم. ✨او هم نقطه‌ضعف‌ام را می­‌دانست و از من دور می­‌شد تا آرام شوم. روی پله‌ی جلوی در می‌نشست و می­‌گفت هر وقت آرام شدی، بگو من بیام داخل. اصلا دادزدن بلد نبود... •┈••••✾🕊••✾•••┈