eitaa logo
ٺـٰاشھـادت!'
2.8هزار دنبال‌کننده
17.1هزار عکس
4.9هزار ویدیو
193 فایل
شہـد شیـرین شـہـٰادت را کسانی مـے چشند کـہ..!! لذت زودگذر گنـٰاه را خریدار نباشند .. 💔 دورهمیم واسہ ڪامل تر شدن🍃 '' ناشناس'' @nashanastashahadat🍂 گوش جان @montazeralhojja🌿 ڪپے؟! با ذکر صلواٺ حلالٺ ؛ براے ظہور مولا!!
مشاهده در ایتا
دانلود
⬛️◼️◾️▪️ ✨خدايا دلـــــم تنگ است هم جاهلـــــم هم غافـــــل نہ در جبهۂ سخـــــت، مےجنگـــــم نہ در جبهۂ نـــــرم!!! كربلاے حسيـــــن(ع) تماشاچے نمی‌خواهد يا حقـــــے يا باطــــل راستے من ڪجا هستـــــم؟؟ 🌷 صبح تون شهدایی
🌸 🌸 قسمتے از توصیہ هاے جوان مؤمن انقلابـے 🌷 شهید عباس دانشگر بہ جوانان 🌷 اول : از انرژے جوانیتان استفاده ڪنید ... دوم : ورزش را فراموش نڪرده و منظم حداقل یڪ روز در میان 2 ساعت ورزش ڪنید . سوم : تا مےتوانید در بسیج و مدرسہ و هر جاے دیگر مسئولیت بگیرید . خیلے در مدیریت و اعتماد بہ نفس بہ شما ڪمڪ میڪند ... 🌹
تا حالا با #‌شهدا رفاقت کردی؟!🙂 رفیق #شهید داری؟!😇 دوست #شهیدت کیه؟! 🤔 روی اسم رفیق #شهیدت بزن ببین کجا میبرتت 😳☺️😍 #شهید_ابراهیم‌_همت 🌹 #شهید_ابراهیم_هادی 🌺 #شهید_احمد_مشلب 🌷 #شهید_محمدهادی_ذوالفقاری 💐 #شهید_بابک_نوروزی 🌸 #شهید_صیاد_شیرازی 🌻 #شهید_محسن_حججی 🌹 #شهید_مهدی_باکری 🌼 #شهید_حجت‌الله_ملارحیمی 🌷 #شهیدجهادمغنیه 🌺 #شهید_عباس_بابایی 🌸 #شهید_رسول_خلیلی 💐 #شهید_محمودرضا_بیضائی 🌹 #شهید_حسین_معزغلامی 🌼 #شهید_مسعود_عسکری 🌺 #شهید_مصطفی_نبی‌لو 💐 #شهید_مجید_قربانخانی 🌸 #شهید_محمد_دهقان_امیری 🌷 #شهید_عباس_دانشگر 🌻 حواست باشه ⚠️ یه موقع دست رد ✋🏻 به دعوت #شهدا نزنی 🙃 #شهدا منتظرت هستن 😍 تادیر نشده بیا 😇
🌹🌹 ‌ اهـل دل که بـاشے دو چـیز رو خـوب یاد مـے گـیری ، جـدا شـدن از زمـــــین ... پریـدن به آســـــمان ... ایـن دوکـار روشـهدا خـیلے خـوب انـجام دادند آیـامـاهـم مـــــے توانـیم؟ 🌷 @taSahadat 🌷
🌷🍃 🌺🍃 ۱۳۹۵/۳/۲۰ 💐 شادی روح شهدا صلوات 🌸🍃 🌹🍃 🌷 @taShadat 🌷
حضرت ولی عصر در غربت است😭 🖌نوشته شهید دانشگر 🗞به امام زمان ❤️ ❤️ ❤️
«عباس دانشگر فرزند مؤمن، هجدهم ارديبهشت 1372 در شهرستان سمنان در خانواده‌اي متدين به دنيا آمد.» كتاب زندگينامه شهيد دانشگر نثر و سبكي ساده و خطي دارد. زندگي شهيد را به سادگي بيان مي‌كند. روايت‌ها و نقل قول‌ها در خصوص عباس را از مقطع كودكي‌اش آغاز مي‌كند و زير هر خاطره‌اي نيز نام راوي آورده مي‌شود: «از همان دوران كودكي، مسير بندگي را در پيش گرفته و 9 ساله بود كه اعتكاف‌هاي رجبي‌اش را آغاز كرد» (پدر شهيد). خاطرات، قدم به قدم ما را با زندگي يك شهيد آشنا مي‌سازند. از حسن خلق عباس در مدرسه و احترام به والدينش در خانه و... از آنجايي كه شهيد دانشگر در خانواده‌اي مذهبي پرورش يافته بود، بسياري از خاطرات مربوط به او، با خاطره عبادت‌هايش عجين شده است: «عباس بعد از نماز در مسجد به تعقيبات مشغول مي‌شد. يكي از مستحباتي كه از هشت سالگي شروع كرده بود، بعد از هر نماز حدود 3 تا 5 دقيقه سر به سجده مي‌گذاشت.» گردآورندگان كتاب براي هر بخش، تصويري از شهيد در نظر گرفته‌اند كه به جذابيت كار اضافه مي‌كند. جاذبه‌اي در اين كتاب است كه عطرش را از وجود خود شهيد مي‌گيرد: «موقع رفتن به مدرسه در مقطع ابتدايي و راهنمايي سرش را مي‌شست، بعد جلوي آينه مي‌ايستاد و موهايش را شانه مي‌كرد و به لباسش عطر مي‌زد.» عباس دانشگر پنجم مهر 1390 وارد دانشگاه امام حسين(ع) شد و رخت رزمندگي به تن كرد. دوراني را شروع كرد كه او را تا شهادت بالا برد. «هميشه مي‌گفت نكند ما به اندازه‌اي كه حقوق دريافت مي‌كنيم به همان اندازه كار نكنيم؟ همين كه در سپاه خدمت مي‌كنيم و توفيق خدمت در اين نهاد انقلابي را داريم بايد خدا را شاكر باشيم و حقوق و مزايا كمترين چيز براي ماست.» حضور شهيد دانشگر در جبهه سوريه از جذاب‌ترين بخش‌هاي كتاب است. او كه 23 بهمن 1394 دختر عمويش را به همسري برگزيده بود، كمتر از سه ماه بعد در اول ارديبهشت سال 1395 عازم سوريه شد: «پشت بيسيم شنيديم كه يكي از نيروهاي جبهه النصره پارچه‌اي به دست گرفته و روي خط خودنمايي مي‌كند. عباس، قناسه (دراگانوف) درخواست كرد. با قناسه او را زد و به درك واصل كرد.» خاطرات مقطع سوريه يكي بعد از ديگري تا شهادت عباس آورده مي‌شوند. شهيد دانشگر كمي قبل از شهادت نماز ظهر را در تيررس دشمن اقامه مي‌كند؛ مثل ياران حسين(ع) اما باز هم آرام است و اين موقعيت خطرناك از كيفيت نمازش كم نمي‌كند. كسي نمي‌داند در اين نماز ميان عباس و خدا چه مي‌گذرد. او چند ساعت بعد به شهادت مي‌رسد: «عباس ساعت سه و نيم بعد از ظهر پنج‌شنبه 95/3/20 به شهادت رسيد ولي ما در مقر بوديم، نمي‌دانستيم كه عباس شهيد شده يا نه، فقط مي‌دانستيم كه عباس براي جلوگيري از پيشروي دشمن به جلو رفته، موقع غروب خورشيد بود كه همه نگران بوديم و مي‌گفتيم عباس الان مياد، سياهي شب فرارسيد، همه بي‌قرار بوديم. گاهي از مقر بيرون مي‌آمديم، چشم‌انتظار عباس بوديم، از سر شب تا صبح هر صدايي كه مي‌آمد همه بيرون مي‌پريديم كه عباس اومد... عباس اومد... صبح فرارسيد، نيروهايي براي تفحص جلو رفتند، پيكر مطهرش را به عقب آوردند. ديديم خون صورت عباس را خضاب كرده و سرخي‌اش سرزمين حلب را رنگين كرده است.» عباس تازه‌داماد بود. رفقاي عباس در سوريه هم‌قسم شده بودند كه از او مراقبت كنند و او را سالم به ايران برگردانند. بعد از شهادتش گفتيم خدا براي او نقشه كشيده بود. عباس درس عاشقي را چشيده بود و بايد مي‌رفت. | 🌷@tashadat🌷
من استغفار📿 ڪردم، از نگاه تو، نمے دانم... اجابت 🤲مے شود این توبہ ڪردن هاے با اڪراه؟! ❤️ 🌷 @tashadat
شبها میخواند ....🍃👆🏻 🌷 @taShadat 🌷
🖌عنایت‌شهیدبه‌دختر درپارتی‌شبانه😳 این‌لبخندشهیدازاون😊 ‌لبخندای‌خاصه...😍 وخیلیارو‌عوض‌کرده...🌹 خودمن‌از‌دیروز‌گزاشتم‌🍁 تصویرزمینه‌گوشیم‌...📱 دلم‌نمیاد‌عوضش‌کنم...❤️ این‌لبخندشهیدرویه‌دختر☺️ توی‌پارتی‌میبینه‌توبه‌میکنه✌️ وعوض‌میشه...😎🤲 عکس‌شهیدروبه‌روی‌خونه‌ای بوده‌که‌توش‌پارتی‌بوده...🏘 @taShadat
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
فایل‌باکیفیت‌عکس‌بالا👆 شماهم‌میتونین‌بانشراین‌عکس ‌موجب‌هدایت‌خیلی‌ازجوونابشین...😍 مخصوص‌استوری👌 وتصویرزمینه‌گوشی🌹 @taShadat
🌷بسم رب الشهدا و الصدیقین 🌷   🌷قرار عاشقی🌷 ✨شهیدان را نیازی به گفتن و نوشتن نیست ، آنان نانوشته دیدنی و خواندنی هستند.... ☁️ باز هم ساعت 🕖به وقت  قرار تپش قلبهاست ❤️ ...برای شنیدن عاشقانه هایی که شهیدان 🌷 خلق کردند... امروز میزبان یکی از پرستوهای سبکبال این مرزو بوم هستیم.... 1⃣ 🌷 @tashadat 🌷
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
📝خاطره‌ای از استاد رائفی پور و شهید عباس دانشگر و توصیه استاد به جوانان و نوجوانان •♡ټاشَہـادَټ♡•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‼️ میگفت مشکل‌خیلی‌ازمامیدونی‌چیه؟! اینکه‌شهادت‌رو برای‌خلاص‌شدن‌میخوایم... شهادت‌رو‌برای‌رسیدن‌به‌خدانمیخوایم ! محتاج معجزه توئم...:))) 🌷 🌱🤲 ꧁•♡ټاشَہـادَټ♡•꧂
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷عباس روزی که به شهادت رسید سوم ماه رمضان بود... 20 خرداد 95 مصادف با سوم ماه مبارک رمضان 🌷 شادی روحش صلوات 🌷 ꧁•♡ټاشَہـادَټ♡•꧂
16.1M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎤سخنرانی دیشب مداح اهل البیت حاج محمد رضا طاهری درباره شهید مدافع حرم عباس دانشگر 💠مراسم مناجات شب سوم ماه مبارک رمضان – دوشنبه ۱۵ فروردین ۱۴۰۱ 🌷 هرشب بیاد یک شهید 🔸️حسینیه‌ی چهارده مــعـصوم علیهم السلام خیابان شریعتی ، خ شهدای ناجا (پلیس) ستــاد فــرماندهی انتظامی تهــران بــزرگ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
|✨🥀| ‌ با‌هم‌رفتیم‌قم جلو‌ضریح‌بهم‌گفت‌:احمد آدم‌باید‌زرنگ‌باشھ ما‌از‌تِهران‌اومدیم‌زیارت باید‌یہ هدیہ‌ بگیریم، گفتم‌چۍمۍخواے ؟ گفت شهادت ..:)!💔✨ 🌱' _🌸🌱_____🌸🌱____ @nokararbabb131318 🌿🌼 _🌸🌱_____🌸🌱____
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 گوشه‌ای از کرامات یک شهید دهه هفتادی... 👌🌹 پس خواهشا از این بعد هرموقع خواستیم بگیم جوونای امروز همه فلانن و بد و بیراه بگیم بهشون،... یه نگاه به عکس آقا عباس بندازیم شاید شرمنده شدیم🙂 🌹🍃 🕊🕊 ⭐️«اللهم عجل لولیک الفرج»⭐️ ꧁•♡ټاشَہـادَټ♡•꧂
🌹درد را انسان بی‌هوش نمی‌کشد، انسان خواب نمی‌فهمد، درد را، انسان باهوش و بیـدار می‌فهمد. راستی...! دردهایم کو؟ چرا من بیخیال شده‌ام؟ نکند بی‌هوشم؟ نکند خوابم؟ مثل آب خوردن چندین هزار مسلمان را کشتند و ما فقط آن را مخابره کردیم. 🌹قلب چند نفرمان به درد آمد؟ چند شب خواب از چشمانمان گریخت؟ آیا مست زندگی نیستیم؟ 💔خدایا؛ تو هوشیارمان کن، تو مرا بیـدار کن، صدای العطش می‌شنوم، صدای حرم می‌آید، گوش عالم کر است. خیام می‌سوزد اما دلمان آتش نمی‌گیرد.😔💔 🥀 🥀 🕊🌷 شادی ارواح همه شهدا فاتحه وصلوات💐💐💐 ❣❣❣❣❣ ✨ ꧁•♡ټاشَہـادَټ♡•꧂
✍_ماه محرم که فرا می‌رسید پیراهن مشکی به تن میکرد و چفیه سبزرنگی به گردن می‌انداخت، شورحسینی او را به هیئت می‌کشاند. میشد عشق و محبت او به سیدالشهداء علیه سلام را در چهره‌اش دید. اما او به شور اکتفا نمیکرد. به هیأتی میرفت که بار علمی و معنوی بیشتری داشته باشد. کنار دوستانش می‌نشست و سینه‌زنی که شروع میشد، عاشقانه سینه می‌زد. ...🌷🕊
🌷 زمستان بود. به طور طبیعی در آوردن پا از پوتین و وضو گرفتن قدری سخت است عباس می توانست در اتاق فرماندهی ساختمان تربیت جهادی نماز مغرب و عشاء را به تنهایی بخواند ولی می دیدم که او مرتب در حسینیه سید الشهداء (ع) در نماز جماعت شرکت می کند. گاهی بعد از نماز جماعت در حسینیه امام علی (ع) و یا در حسینیه آیت الله بهاءالدینی سخنرانی بود راه دور بود و سوئیچ ماشین اداری هم در دست عباس بود. اما من ندیدم که عباس به تنهایی با وسیله نقلیه سپاه به نماز بیاید بلکه ایشان با لباس آراسته و پوتین و پیاده در نماز جماعت حضور پیدا می کرد.
✍من در دبیرستان دکتر علی شریعتی مربی ورزش بودم. یادم هست در سال تحصیلی ۱۳۸۹-۱۳۸۸ در ایامی که زنگ ورزش، بعد از اذان ظهر می خورد، از بین دانش آموزان یکی دو نفری بودند که برای خواندن نماز از من اجازه می گرفتند. یکی از آن ها عباس بود. خبر شهادتش را که شنیدم در دل گفتم کسی که نماز اول وقت بخواند به چه درجاتی می رسد... ...🌷🕊 @tashahadat313