تو حوزه حواسش به درس نبود. هوایی شده بود. هوایی #کربلا🕊
🔹بهم گفت #عرفه بریم #کربلا
گفتم آرزو دارم برم ولی پول ...😔
🍃باور کردنی نبود. یک ماه بعد کربلا بودیم. سید هزینه منو پرداخت کرده بود! در این سفر سید را بیشتر شناختم.
🔺سید انسان بسیار وارستهای بود. در این سفر جدای از عشق به #اهل_بیت مرا با #شهدا آشنا ساخت. از کربلای ایران برایم گفت. از #شلمچه از #فکه و ...
#همسفر_شهدا
#سید_علیرضا_مصطفوی🌹
🌷 @taShadat 🌷
🔰 #همسفر_شهدا
✅سید در #کار_فرهنگی خیلی فعال بود. تلاش میکرد تا همه گونه دانشآموزی را جذب نماید. حتی آنها که ظاهر درستی نداشتند.
❇️میگفت: اینها به این دلیل دچار انحراف شدند که شیرینی #ارتباط_با_خدا را نچشیدهاند. لذا سعی میکرد حتی با کسانی که امیدی به آنها نبود #رفیق شود و از این طریق آنها را جذب و هدایت کند.
🌷 #همسفر_شهدا_سید_علیرضا_مصطفوی
🌷 @taShadat 🌷
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
#همسفر_شهدا
🌷خیلی از شهدا صحبت می کرد . به شهیدان همت و باکری علاقه خاصی داشت . برای من از اون ها صحبت می کرد عکس هاشون رو می گرفت و نگه می داشت .می گفت : دوست دارم رو نفس خودم کار کنم تا بهتر مهارش کنم !تا خدارو بهتر بشناسم . چون گام اول در خداشناسی ، خود شناسی است.
.....
دست کم ماهی دوبار به مزار شهدا می رفتیم . بعد از این که شهید قهاری شهید شد می گفت باید بیشتر از این شهید قهاری بدونیم .
به من گفت : هادی جان بیا بریم خاطرات شهید قهاری رو از زبان دوستان و خانواده اش بشنویم . ببینیم چطور آدمی بوده .می گفت : تو این سال ها که نه از جنگ خبری است و نه از آن حال و هوا ، شهید قهاری چی کار کرد که شهادت قسمتش شد . همیشه وقتی به کنار مزار شهدا می رفتیم حتما" لحظاتی در کنار قبر شهید قهاری می ایستاد !عجیب این بود که اسماعیل بعد از شهادت در اطراف مزار این سردار بزرگ آرمید !
@tashadat