«خوردیم زَخمها که نه خون آمد و نه آه
وه این چه نیش بود که تا استخوان برفت.»
سعدی
۲۰ مهر ۱۴۰۳
۲۰ مهر ۱۴۰۳
۲۱ مهر ۱۴۰۳
۲۱ مهر ۱۴۰۳
۲۱ مهر ۱۴۰۳
- تاسیان -
من ؟ واژهایِ گمشده در زبانی از یاد رفته . .
زندگی من میتوانست خواب پریشان کسی باشد.
۲۱ مهر ۱۴۰۳
مبر ز مویِ سپیدم گمان به عمرِ دراز
جوان ز حادثه ای ، پیر می شود گاهی ؛
-آقاے ِسپند
۲۲ مهر ۱۴۰۳
پرسید به خودت افتخار میکنی؟!
گفتم بسیار..!
پرسید چرا؟!
گفتم؛ هیچکس نمیدونه من چند بار از اول خودمو بازسازی کردم تا زندگی امروزمو داشته باشم.
۲۲ مهر ۱۴۰۳
کسایی که دلتنگی دارن اصلا شبیه دلتنگها نیستن؛
میتونن راه برن، غذا بخورن، کار کنن،
حرف بزنن، بخندن حتی!
از درون ولی؛
نابودن، نابود ..
۲۲ مهر ۱۴۰۳
۲۲ مهر ۱۴۰۳
به سکوت خو میگرفت و آن قدر بیحضور شده بود که همه فراموشش کرده بودند ، انگار به دنیا آمده بود که تنها باشد !
- عباس معروفی .
۲۲ مهر ۱۴۰۳
- تاسیان -
:)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
میم شین وقتی ماهُ میبینه :)🌝
۲۲ مهر ۱۴۰۳