- تاسیان -
_ مگه ادم یادش میره بهش چی گذشت، تا گذشت
من در لاک خود راحت ترم؛
آنجا میشود آرام و بیدغدغه زندگی کرد.
ازم پرسید؛
تو که دربارهی دلتنگی انقدر قشنگ مینویسی، تاحالا دلت برای کسی تنگ شده؟
بهش گفتم؛
-آدم تا الفبا بلد نباشه نمیتونه بنویسه! :)
درون خود را مانند زخمی بازکرد؛ تمام وجود خود را دید: افکار، افکارِ درباره افکار، افکارِ درباره افکارِ ناشی از افکار ...
همیشه بر آنم دلِ کسۍ را نشڪنم اما ،
وقتی به خودم نگاه میکنم تکهتکهـَم ؛
-ایلہان برڪ
- تاسیان -
من در لاک خود راحت ترم؛ آنجا میشود آرام و بیدغدغه زندگی کرد.
عشق دليلِ تحمل بى احترامى نيست...!
- تاسیان -
یه دیالوگ تو سریال شهرزاد بود که به نظرم شهرزاد خیلی حرف دلمونو زد اونجا که گفت: چیزایی که از تو،تو
این دیالوگ فیلم پل چوبی عالی بود، میگفت:
روزی که فکر کردی یه چیزی رو از ته دل دوست داری هيچوقت ولش نکن..
ممکنه دوباره تکرار نشه؛ آدم وقتی تو سن و سال توئه فکر میکنه بازم پیش میاد؛ باید ده پونزده سال بگذره که بفهمی همون یه بار بوده که حالت دیگه خوب نمیشه...