#جوهرعشق
دستمالی زیر درخت آلبالــو🍒❤️|•
عجب کالسکه ای، دوتا اسب سفید جلو، آروم آروم دارن میبرنت سمت برکه ی پائین آبادی
همون جای همیشگی، زیر درخت آلبالو.
جای این سؤالا که من کیم و چی ام؟! بهتره یکم سکوت کنی، راهی نمونده، فرصت خوبیه چند لحظه ای چشمات رو ببندی و ذهنت رو متمرکز کنی و یکم حرف زیر لبت جمع و جور کنی...
راستی پرنسس یه فکری هم به حال اون دستای رعشونت هم کنی بد نیست...
از صدای بالا و پائین پریدن قطره های آب و بازی ماهی ها، باید فهمید که دیگه، رسیدیم...
آروم پیاده شو، نیمخواد کفشت رو بپوشی، چمن های این دامنه ی باشکوه، خیلی لطیف تر از اون چیزی هستن که بتونن زمختی کفشات رو تحمل کنن.
دستت رو بده به دست پروانه های رنگین کمونی...
من به شاپرک ها میگم دستمال مهربونی هات رو بیارن...
از بچگی موقعی که میخواستی از دامنه ی کوه بری، دولا میشدی و چهاردست و پا میوفتادی به دل زمین و میرفتی بالا؛ فقط یه فرقی با گذشته هات داری، اون سر به هوای قبل، بی قرار و آشفته حال امروز شده..
یه نگاهی به ساعت روی مچ دستت بنداز، عقربه هاش خیلی آهسته تر از همیشه حرکت میکنن ولی تو حواست رو جمع کن، سرعتت رو ببر بالا، باید سر موقع برسی.
به بهار گفتم، یه شاخه گل نه، یه دشت پر از گل برات تو آماده کنن، برای تقدیمش، فقط کافیه اشاره کنی...
از یه طرف خوشحالی شاپرک ها و از طرف دیگه عطر و بوی وجود شاهزاده میشه رسیدن رو فهمید.
آره... شاهزاده تکیه زده به درخت، یه دستش زیر چونشه، انگار خیره شده به شلوغ بازی ماهی ها و هیجان قطره ها در کنار سکوت سنگین صخره های داخل آب...
بدون سر و صدا بشین کنارش، تو هم زل بزن تو چشماش
هیس... آروم تر نفس بکش پرنسس
تو همون نگاه عمیقش، زیر لب داره چیزی میگه...
حالا وقتشه... در گوشش آروم بگو: چشمات رو ببند؛
دستت رو بگیر جلوی چشماش، اونقدری که وقتی چشماش رو باز کرد، مژه هاش دستت رو نوازش کنه...
خوبه ... حالا به شمارش من آهنگ حیات و زندگی رو براش خاطره انگیز کن: 2,1 3,
چه سر و صدایی به راه افتاده، اون قطره های کوچیک، برات یه آبشار بزرگ درست کردن، پرنده ها هم بال به بال برات سرود آرامش میخونن...
تو همین شلوغیا، حرف های دلت رو بهش بزن...
من سکوت میکنم...
آماده ای پرنسس؟!... پاشو بریم... تعجب نکن عقربه های ساعت با سرعت دنبال هم میدویدن تا اینکه بهت بگم وقت رفتنه...
انگار از آرامش صدات حسابی داره چرت میزنه، بیدارش نکن، با همون آرومی ِ رسیدنت، باید بری..
خوبه... کالسکه هم آمادست...
برای قرار دل بی قرارت، یه نگاهی به اون بالاها زیر درخت آلبالو بنداز...
اینجا چه خبره؟!! چرا انقد پریشونی، حتماً دستمالت رو زیر درخت آلبالو گم کردی؟!
عیبی نداره، اینجا رو ببین: یکی برات یه دستمال ِ نقاشی شده از چهره ی خودت، با یه دست نوشته اینجا گذاشته، درست رو به روی چشمای خیره شده ی شاهزاده...
نوشته: دوستت دارم پرنسس.
به کجا خیره شدی؟
به دستمالی که اون بالا دست شاهزادست؟
اون دستمال توئه پرنسس.
یه دستمال نقاشی شده از چهره ی شاهزاده که زیرش نوشته: "دوستت دارم" شاهزاده.
و من همون احساس بین تو و شاهزادم تو فاصله ی قلب هاتون..
#نوشته_محمدحسینے
#ارسالے
@tasmim_ashqane
#جوهرعشق
عشقِــ تو!
دل هارا به غبطه وا مےدارد!🌸💜
در سر و صداهای عشق های پلاستیکی و یکبارمصرف از حرکت لبهایش خواندم که می گوید: دوستت دارم
در شب های پر آشوب دلم برای آرامش وجودم دست هایم را می گیرد و به انتخاب خودم، حتی از پَسِ آسمانِ ابری ستاره ای را برایم می چیند و نثارم می کند.
دستانم پر شده از ستاره های محبت او...
اما
امشب من دستانش را می گیرم و بی انتخاب خودش آسمان را برایش می چینم؛ و در سکوت عشق های حقیقی، به او می گویم: دوستت دارم...
آسمانِ قلبت پر ستاره...
#دلنوشته_های_منـــ
#ارسالے
#نوشته_محمدحسینے
@tasmim_ashqane
#جوهرعشق
نسیم و دل بیقرار ♥|
زانوانم را محکم گرفته ام
و دستانم در هم گره خورده
چشمانم به گلدسته هایت خیره مانده
و دلم را به نسیم های کویت داده ام
نسیم هایی که گهگاهی این دل زنگین را
به مناره های رنگین حریمت میزنند
میان این دل غوغایی به پا میشود
زشتی هایم فهمیده اند که دیگر وقت رفتن است
و نسیم، خبر از آمدن آرامش میدهد
حالا این دل بیقرار، قرار می یابد
پلکی بر هم می زنم و نسیم
آرام تر از همیشه اشکهایم را با خود میبرد و واژه های برخاسته از دلم را برایم می آورد
می شنوم:
تو ذکر خدایی
با یاد تو دلم آرام میشود.
الا بذکرالله تطمئن القلوب.
آقای زمانم؛
خودم اینجا کنار حوض مسجدت نشسته ام
و دلم میان محرابِ مسجدت در انتظار توست..
[تقدیمــ به امام زمانمــ🌸💜]
#دلنوشته_های_منـــ
#ارسالے
#نوشته_محمدحسینے
@tasmim_ashqane
#ارسالے
#نیت_خالصانه☺️🍃
در پَس آرام ترین لحظاتِ آن دخترک∞
مدام چشمانِ تو دل آشوبشْـٓـ میکرد!
[شهیـــد محمدابراهیـم همت•❤️•]
@tasmim_ashqane
#ارسالے
#نیت_خالصانه☺️🍃
پلک هایمـ را برهم نمیزنم
حلقهٔ اشکانِ دیده امــ
بیقرار هواے آن تشنه بےسر دارند🌙
[شهیـــــد محسنــ حججے🌸🍃]
@tasmim_ashqane
#جوهرعشق
#خلوتِ_شب است و این #قدر
به راستے
چه میڪند با دلهاے خسته!🙂🌸
هو العشق❤️
امشب از آن شب هایے است که دلت عجیب می گیرد..
از آن شب هایے ڪه بغض به مهمانے گلویت مے آید آن هم بے دعوت...♥🍃
شبے ڪه مولاے متقیان،•|💎|•
پدر تمام خوبے ها
بهترین مرد زمین و آسمانـــ💞
[عرض وسماء]
همسرِ فداڪار فاطمه[س]،
پدر صبور و شجاع حسینــ❤️زینب[سـ]،
یارِ غار محمد[ص]...
مردِ عدالت و عمل،علے بن ابے طالب به مهمانےآسمان رفته..
محرابــ💛و نماز و سجده خالصانه اش بال و پر معراجشــ شده...🌸🍃
همان شب غم بارے که علی به آسمان ها پر گشوده..
یاعلے..
یه نگاه کنے تمومه همه غم و دردا...
.
.
#ارسالے
#فدایے_اهل_بیت s.L
رمضان97
@tasmim_ashqane
- هَمقرار'
#جوهرعشق
#غریبِ_دلها💔
دلم #لک زده
#مشهد...
نیمه های #شب
ایوان #طلا...
روی #فرشهای دوست داشتنی صحن
#خیره به گنبد طلا...
نسیم #خنک
و اشک...اشک...اشک...
و یک #آرزو...
#سلاماماممہربونم
#نوکرتمصبحدلشپربزنه
#حرمندیبهش
#چهکنه..؟
#ارسالے🌸🍃
@tasmim_ashqane
هَارِبٌ مِنْكَ إلَيْكَ ...
جز آغوشت
جـایـے بـرای
پناه بردن ندارم ...
#خدای منــ❤️🍃
#ارسالے🌸💕
@tasmim_ashqane
#شعرِ_دل
عقل و دلــ❤️ اصلِ وجودِ بشــر است🎈
ورنه باقـے ثنمے خاڪ و گِݪ است😉💕
#ڪنج_نویس✏️
#ارسالے
@tasmim_ashqane
[🌸🎈]
زندگے را زندگے ڪردن و مرگ را مردنــ باید آموخت،
تلخ میشود وقتی نه مےدانیم چگونه زندگی کنیم و نه در آرامش مردن را بلدیم،
آنگاه این گونه میشود که وقت زندگی میمیریم و وقت مردن برای زندگی دست و پا مےزنیم..
#ارسالے
@tasmim_ashqane
چو دلبـ[❤️]ــر در خیالم هست،
منْ غزل خوانــ میشوم برتر ز شاعرهاے عالمــ🎈
#عشق🍃
#ارسالے
@tasmim_ashqane
#جوهرعشق
[دلنوشتـه هاے منــ💜]
{حاشیــہ ے ڪتابِ عشق🌾❤️}
اصولا حاشیه نویسے،دنیایے دارد پراز رمز وراز؛فقط بعضےها میتوانند روے حاشیه ها برانند!
شاید همه ڪسے چه میداند.....
یڪے ڪنار متن زندگیش گهگداری،پارڪ میڪند و میرود سر وقت حاشیه،به قول معروف هرچه دلْــ❤️ تنگت میخواهد بنویس!
یڪے هم ترجیح میدهد مُدام زیر نوشته ها را خط بڪشد،تا بهتر یادش بماند..
🎈اما از همه این ها بگذریم حاشیه عالمے دارد برای خودش..
بستگے به هواے دلت دارد،البته این حالت زمانے رخ میدهد ڪه ڪتاب دل چه باشد؟!
اگر هواے دلت بهارے باشد تو بهتراز هزارانــ ادیب و نویسنده مینویسے، و آنها سرا پا گوش،فقط تایید میڪنند و تو ریز میخندے،آخــر تمام خاطراتت،را روے سنگ فرش حاشیه پیاده میڪنے،
حتے با یڪ بیت شعر:|🍂🎼|
سراغ من اگر میایے نرم و آهسته بیا
نڪند ڪه ترڪ بر دارد،چینےتنهایے من..💕
❣البته هرچند هم ڪه خرچنگ
قورباغه مینویسے، ولـے تو حاشیه نوشتن،
میر داماد هم انگشت به دهانْــ میمانـد
از نستعلیق تو!!🍃
بستگے به ڪتاب|📚| حالت دارد، جزوه هاے ریاضے،دیفرانسیل ڪه حاشیه ندارد،از بس ڪه لشگر فرمول ها،حمله میڪنند به ساحل|🏝| حاشیه و تو مغلوب میمانے،با فشار قلم بر سرشان حرصت را خالے میڪنے،البته این نیز تبصره دارد
مگــر اینڪه حالت خوب خوب باشد،
مثلا عاشق باشـے ، آن وقت است ڪه در دل انتگرال هم شده،لبخند میزنے،و در حاشیه مینویسے،
آمدے جانم به قربانت ولــے حالا چـرا؟؟!|💜|
گاهے متن [زندگے] آنقدر تلخ است ڪه جز فرار به حاشیه راه دیگرے نداری!
و آنجاست ڪه میتوانے دوباره رصد ڪنےـ.✨ ستاره گانِــ💛 زندگیت را ، وبا امید بیشتـرے به متن برگردے،حاشیه ها همیشه هم بد نیستند،وشاید عاشقانه هم باشند.|💞|
#به_قلم_سندس
#ارسالے
.
.
.
─═┅✫✰💎✰✫┅═─
دلنوشتـه هاے دخترانقلابے💜👇
✏️:📜| @tasmim_ashqane
#جوهرعشق
[دݪنوشتــه هاے منــــ💜]
{السلام علـــیڪ یــااباصالـح المهدے🍃🌸}
مهدے جــانــ/❤️/
بیــــا....و...
درڪویر برهوتِ دلـ💓ـم
جوانـہ اے ازعشـق بڪار...
من درایـــن دنیــا غریبم و
آشنایے جزخــدا نےــست❣
میدانے..آرے
حال این روزهایم را میگویم.../😓/
هرڪجا ڪہ باشم...تمام وجـــودم درپے عطرگـل نرگـــس آرام وقرارندارد!/💕/
بیا...تاطلوع عشق باشے
بیـا...تا غروبِ غــم را ببینم
دلــــم در انتظارِ توست...
چـه انتظار زیبایے...
چـــه تضاد زیبايے ام من..
خوبترین بـدِ دنیا هسـتم..
امـا..نیم نگاهے به قلب خســـتہ ام بنداز
تا گلــ/💐/ هاے پژمرده دلم
جــانِ دوباره بگیرند..
و قلبــم ازسیاهےها پاڪ شود....
#نرگــس_نصیرے
#انتظار_فرج
[باشد ڪہ توراببینمـ..]
#ارسالے
─═┅✫✰💎✰✫┅═─
دلنوشتـه هاے دخترانقلابے🍃👇
✏️:📜| @tasmim_ashqane
#جوهرعشق
[دݪنوشته هاے منـــ💔]
{انگور و تسبیح!}
امڪانش هست من را چند توصیـه ڪنید؟
..تا حالا پاے پیاده گز ڪردے براے دیدنش؟!
_پای پیاده...
_...برو از انگور تسبیحے بساز و مستانه صدا ڪن!
_از انگور....تسبیح...!!
_پاے پیاده ڪه هیچ ،با پاے دل چند فرسنگ گز ڪردی؟
اصلا همان تربتم را باید مستانه به دست گیری...مستانه شو، مستانه شو....
یارب یارب گفتن نه این ڪه نفست تمام شود،بلکه نفست را ازمیان برداری..
اصلا خودت را نشانه دار ڪرده ای؟
_نشانه؟
پس چطور راه را طے ڪنے؟
تا در ظلمات دنیا گم نشوی؟
_گم نشوم؟!
مطمئنے راه را گم نمیڪنے؟
بسم اللهے بگو وانگور را تسبیح ڪن،
بسم الله نشان تو وتسبیح فانوس راهت....
حواست هست؟!
دیر نشود...
مستانه شو ، مستانه شو
#سندس
#ارسالے
─═┅✫✰💎✰✫┅═─
دلنوشتـه هاے دخترانقلابے💜👇
✏️:📜| @tasmim_ashqane
#دل_نوشت
و ما چون غبارے در هوا معلق،
دریغ از فهمِ حقیقت بادهایے ڪه مارا به آن سو و این سو مےبرند و مےدانیم ڪه هیچ چیز ←اتفاقے نیست🌸🍃
پس اگــر چنان است ڪه دردها را تو مے پسندے و زخم ها را تو مےزنے..
🎈بےشڪ خود التیام دهنده و مرهمے🎈
💜•{الا بذکر الله تطمئن القلوب}•💜
••آگاه باشید ڪه دلها به یاد خدا آرامش مےیابد.
#ارسالــے
#مدافع_قلبم
@tasmim_ashqane
#جوهرعشق
[دݪنوشتـه هاےمنــ❤️]
{توݪدت مبـارڪ شهیـد دݪها💕🍃}
بسم رب الشهدا...
این روزها دوباره عڪس هایت،درفضای مجازی منتشر مےشود..
فقط به یڪ بهانه..
بهانه زمینے شدن تو فقط به یڪ مدت محدود..
به اندازه ۲۷ سال...
اما در همان عمر ڪوتاهت چنان حسینے زندگے ڪردی..
چنان علےاڪبر شدی براے حسینت
ڪه شدی مدافع حریم حسین
مدافع خواهر حسینــ💕
خدا خریدار دلت شد و اهلِ ڪبریا به استقبالت آمدند..
درجوارِ بانوی دمشق شفاعتمان ڪن..
به اندازه یڪ نگاه...
تولدت مبارک قهرمان❤️
مبارڪت اے شهید بی سر....
[به قلم سنا لطفے]
#ارسالــے
••دݪنوشتــه هاے دختـرانقلابے💜••
@tasmim_ashqane
#جوهرعشق
[دݪنوشتــه های منــ❤️]
{جــامانده💔💫}
گاهے اوقات مرور خاطرات مُهر حسرت میشود براے دل گرفته ات...💔
نگاه ڪردن ب عڪسے ڪه روزی با شوق به عڪاسـ📸 گفته باشے لطفا با دقت ، برای گذرنامه میخواهم و امروز...
دق مرگ مےشوی برای مرگ تمامِ ذوق و شوق آنروزت..💜
خاطره ای همچونـ
صدای زنگِ در، و پستچے محله ڪه در دستهایش مقدمات آرزوی چندین ساله ات را میبینے و امروز تمام صفحات سفید گذرنامـه ب سیاهے دلت سیلے مےزنند🍂
فیش بانڪے ڪه در آن قبل از اسمت شناسه زیباے زائر را ببینے، اما آنقدر چڪ برگشتے توبه داشته باشے ڪه نتوانے مُهر ثبت راهےشدن را بگیرے..💛
🎈اشڪ هایے ڪه روزے مےخندیدند برای امیدی که در دل بود و منتظر برای دیدنــ "بین الحرمین" در آینده اے نزدیڪ و اڪنون فقط مےگریند با حسرت در جاده زائرانِ ڪوے حسینـ🍃
ابر ـدلتنگےـ💔 مهمانِ همیشگے آسمان دلم است، بارانِ☔️ چشمانم بند نمےآید درفراقِ ڪربلا✨
من..جا مانده از ڪاروان ڪربلا، حسرت به دل در آرزوی دیدن شش گوشه ، بازهم منتظر مےمانم..
🍃بـرای منتظرِ دل شڪسته حسرت به دل یڪ کربلا دعاڪنید...
اربعینِ و محرمِ حسین نزدیڪ است
#ان_شاالله_پای_پیاده_زائرآقــا
[به قلم طاهره بنایے(منتظر)]
#ارسالــے
@tasmim_ashqane
•°🏴°•
#جوهرعشق
#دل_تکونے
خون دل🥀
اول حرکتش گفته بود
هر کس میخواهد "مهجه" اش را
در راه ما ببخشد و فدا کند،
با ما بیاید.
"مهجه" یعنے خون قلب، خون دل💔
بعد توی زیارت عاشورا به آن صحابهی رویایے با
"الَّذِينَ بَذَلُوا مُهَجَهُمْ دُونَ الْحُسَيْنِ"
اشاره مےکنیم.
دعا مےکنیم که خدا قدمهای ما را هم مثل آنها ثابت و صادق قرار دهد...
از خود سیدالشهدا هم توی زیارت اربعین با همین لفظ یاد مےکنیم؛
وَ بَذَلَ مُهْجَتَهُ فِيكَ ...
یعنی همان حسینےکه
خون قلبش را در راه تو فدا کرد...
همراهیِ شان آسان نیست!
باید خون دلت را بگذاری وسط..
و همهی سختے ڪربلا شاید به همین باشد...
#ارسالے
#آقای_کاف
#السلامیاخامسآلُالله
•| @tasmim_ashqane °•
|°• #دلانه
شَہادَتـ ݪاݪــہ ـہا ڔا ڇیــدݩے ڪــڔد
ݕــہ ڇـــشݦـ دݪـ خــُڋا ڔا دیـدݩے ڪــڔد
ݕــݕوس اۍ خــۅاـہرݦ قــݕر ݕــڔادر
شَہادَتـ سݩــگ را ݕــوسیدݩے ڪــرد...🌸
#ارسالے
#اللهمالرزقناشهادتفیسبیلک💔
@tasmim_ashqane
- هَمقرار'
☔️🌱؛ #جوهرعشق
:| خاطرات یا اتفاقهایِ روزمرهی اینجانب^^ |
تویِاطرافمونخیلیجاهاهستکہبهمون
آرامشمےده:)
مثلایکیازاونمکانهابرایمن..؛
نمازخونہیِمدرسهست:)🌱
امروز زنگِ آخر دبیرِ ادبیاتمون گفت بچهها بریم نمازخونهبرایِنماز
و از بینِ اون جمعیتِ ۲۵نفره ۱۴ نفر موافقت کردنورفتیم..:))
یه حسِ خاص داشت..
یہ حسِ آروم.. از اونهایی کہ هر چهقدرم انجام بدی کلیشہای نمیشهــ..؛
دیدنِ آب بازی بچهها موقعِ وضو
انتخابِ چادر گلگلی از بین چادرهــا
"حاجخانم"گفتنهایِ از سر شوخــے
تویِ صف کنارِ رفیقهات ایستادن..؛
همشون باعث شد این نماز خیلي
بهمون بچسبہ🌱
طوریِ کہ اون دخترهایی کہ نمازخون هم نبودن از دبیر خواستن بازم بیایم:))
خواستم بگم اگر معلمی این و میخونہ
یا اگر دانشآموزی..؛
یه بار انجامش بده:)🌱
و از خودش این حسوحالِ قشنگ و دریغ نکنہ
بعد از یہبار..؛ نمک گیر میشه!:)
فوقالعادهست..
طعمشم با بقیهیِ نمازها متفاوتہ☺️💜
به من کہ این یکی خیلی چسبید ツ
+اشتراکِیہحسِخوبباشمــا🌱🌙
#ارسالے
💛🍃
#جوهرعشق
♡| آخرالزمآن
ما چه کردیم؛
از دیدن حجت خدا محروم شدیم.
چه کردیم از زیارت ها محروم شدیم.
چه کردیم مریضی لاعلاجی سراغمان آمده است.
چه کردیم دیگر نمیتوانیم بهم حتی دست دهیم چه برسد به اینکه مصافحه و روی هم را ببوسیم و همدیگر را در آغوش بکشیم.
چه کردیم پدر از فرزند و مادر
از فرزند و فرزند از والدینش با فاصله سلام و احوالپرسی میکند و فیض و لیاقت دست بوسی والدین را از دست دادیم و از ما گرفتن.
چه کردیم از هیات ها و نماز جماعت ها محروم شدیم.
چه کردیم به دیدار یکدیگر و
صله رحم هم نمیتوانیم برویم.
چه کردیم به ملاقات بیمار نمیتوانیم برویم.
چه کردیم نه مجالس ترحیم و نه تشیع جنازه مسلمان و شیعه
نمیرویم.
چه کردیم حتی از کسب و
کارهایمان دور شدیم.
چه کردیم حتی در این شرایط بحرانی احتکار میکنیم و و به هم رحم نمیکنیم.
آخر الزمان است نمیدانم، ولیکن این نشانه های خوبی نیست و تمامش ریشه در اعمال ما دارد.
خدایا بحق حجت و اولیاء ات
از ما بگذر ، ما پذیرفتیم اشتباه کردیم و نفهمیدیم،الهی لا تادبنی بعقوبتک.
خدایا با ما چه میکنی و چه خواهی کرد، ما اسیران خفته در شهوات و غضبها،شک و شرک، نفاق و دو رویی و هزاران معاصی شناخته و ناشناخته
اسیریم و در قفس خودساخته محبوسیم، نجاتمان ده بحق این ماه پر فیض.
بحق بی بی دو عالم
حضرت زینب سلام الله علیها
بحق مادر علمدار بی بی ام البنین
سلام الله علیها
بحق حضرت محسن علیه السلام
و بحق مردان پاک و مومنین غریب و مظلومت.
شهدا با عزت ماندن و من با ذلت رفتم، رفتم سراغ نفس و تمایلات نفسانی.
الهی الحقنی بنورک الابهج
فاکون لک عارفا و عن سواک منحرفا.
● اللهم عجل لولیک الفرج ●
#ارسالی
🍃@tasmim_ashqane 🍃
💛🍃
- هَمقرار'
#جوهرعشق
وقتی وارد گلستان میشم و میون سیل پرچم های روی مزار شهدا گم میشم،با خودم میگم تصور کن همشون بلند شن...:))
چقدر زیادن نه؟!
بعدش تو دلم نیشخند میزنم...
به خدا میگم:
ینی واقعا من به اندازه یدونه ازینا هم لیاقت ندارم؟!
میشه بهم بگی کجام میلنگه؟!
تو میشنوی صدامو...؛)
.
خسته میشم از حرف زدن و درخواست کردن،
با خودم لج میکنم...
بهش میگم اصلا حالا که اینطور شد دیگه نمیام!!
بابا منم یه نشونی میخوام خب...
تا کی انقدر #سرگردون باشم؟!
راضی هستی به این وضعیتم؟!
.
یکم که میگذره و به چشماشون نگاه میکنم عرق شرم پیشونیم رو میپوشونه،انگاری زندهیزنده ان...
دارن با چشماشون حرف میزنن بخدا!!!
یکیشون میگه:
+تو هنوز معلوم نیست خودت با خودت چندچندی...
اون یکی میگه:
مگه کم راهنماییت کردیم؟!تو قدردونستی؟!
صداش میاد:
+تو تا خدا نزنه تو گوشت آدم نمیشی...
مال محبت نیستی...((::
.
توی دلم میخندم،راستشو بخوای به خودم...
به این فکر میکنم همش درحال گول زدن خودم بودم،راست میگن...
.
میدونی،مشکل من و تو اینه،
همش دنبال جمله خوشگل خوشگل میگردیم،دنبال عکس قشنگ، دنبال شهیدخوشگل، دنبال جای دنج برا عکاسی اینستا...
چقدر بدبخت شدیم...
هوم؟!
هرچند وقت یه بار بشین فکر کن،
نمیخاد کار خاصی بکنی،فقط به این نتیجه برس که #بــدی(:
به خدا بگو یاغی نیستی...
اینکه گناه میکنی از سر لج و لجبازی نیست
مال نفهمیه...
وگرنه موقع گناهم به غلط کردن میفتی و ادامه میدی...
.
بگو به خدا...
مگه ما چند وقت دیگه زنده ایم؟!
چقدر مطمئنی اونور فرصت داری انقدر راحت باهاش دردودل کنی..
ازین خیالت راحته که اونور قرار نیست هرلحظه بهش بگی :
(صبرت علی عذابک) ؟!....
.
برو سراغش...
برو تا دیر نشده..(:
.
#ارسالی
#خدا
@tasmim_ashqane
#حےعلےالعزا
⚫️آجرک الله یا صاحب الزمان
فی مصیبت جدک الحسین علیه السلام⚫️
نقل شده مرحوم علامه امینی هر چه به تاسوعا و عاشورا نزدیک می شدند بیش از پیش برای سلامتی امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف صدقه کنار میگذاشتند و میفرمودند قلب نازنین امام عصر
پیوسته در فشار است...
👈 مانیز #صدقه_سلامتی_پدر
را فراموش نکنیم!
دوستان بزرگوار ، سورة یس
هدیه به امام عصر ارواحناه فداه
جهت سلامتی مولایمان قرائت کنیم.🙏
#آجرڪاللهیاصاحبالزمان💔
#ارسالے
@tasmim_ashqane