جسمــے که ذوب شد...🥀
🌷شهید علی عرب
تاریخ تولد: ۱۳۴۹
تاریخ شهادت: ۱۰ / ۴ / ۱۳۶۵
محل تولد: روح آباد،زرند،کرمان
محل شهادت: منطقه مهران
*🌷کوله پشتی اش را محکم بسته بود. کوله سنگین بود پر بود از خرج و موشک آر پی جی.⚡️پشت سر هم به ستون از داخل معبر رد میشدیم، سنگرهای دشمن در 200 متری ما قرار داشت آرام آرام بی هیچ سر وصدایی پیش میرفتیم.🌙اطرافمان میدان مین بود، کوچکترین صدایی فاجعه به بار می آورد. کوله پشتی علی محکم بسته شده بود، ناگهان کوله پشتی علی گلوله خورد و خرج های آر پی جی آتش گرفتند... و علی شعله ور شد. 🔥 همه داشتند بهت زده علی را نگاه میکردند شعله های آتش لحظه به لحظه بیشتر علی را در کام خودشان میکشیدند و علی همانطور که داشت میسوخت نارنجکهایش را از خودش جدا کرد.🥀و یک کار دیگر هم کرد..دستش را گرفت جلوی دهانش ومظلومانه روی زمین افتاد.🥀فقط میشد نگاه کرد، شعله ها ذره ذره علی را میسوزاند و علی جلوی چشم ما داشت جان می داد و جلوی دهانش را محکم گرفته بود مبادا فریادی سردهد وحرکت ستون لو برود.🥀آتش کم کم سرد شد علی که هنوز ته رمقی برایش مانده بود با اشاره به یکی از بچه ها تقاضای آب کرد رزمنده ای چفیه اش را خیس کرد و بر روی لبهای علی گذاشت🥀 آبی که برای علی حتما مراد بود نوید لحظه هایی از بهشت را به این بسیجی 16ساله میداد.💫چفیه را که روی لبهایش گذاشتند نگاهش برای همیشه خیره ماند و شهید شد، علی عرب بسیجی شهید 16 ساله لشکر ثارالله کرمان که اینگونه شمع محفل شهدا شد*🕊️🕋
شهادت: شامگاه نهم تیرماه (شب دهم)
#شهید_علی_عرب
#شادی_روح_پاکش_صلوات 💙🌷
@razechafieh