eitaa logo
📖✍️کانال مناسبتی توسلنامه🎤🖥
425 دنبال‌کننده
572 عکس
241 ویدیو
105 فایل
🔵متن #مولودیه ها و #روضه های اهل بیت علیهم السلام ⭕️مطالب مناسبتی 🔵لطفا مبلغ این کانال باشید . ✅کانالهای دیگرما 🆔 @Basirat_E 🆔 @hal_khosh 🆔 @darshaayenahjolbalagh 🆔 @Imam_zamani 🆔 @hzrt_mahdi 🆔 @menbar_kotah
مشاهده در ایتا
دانلود
🟢 🍃بدنیا دل نبندد هرکه بر عقبی نظر دارد چرا دل بسپرد جائی که میبایست بردارد 🍃مشو مست غرور باده دنیای دون ایدل که بهرت نشئه این باده در پی دردسر دارد 🍃بدهر بی ثبات بی وفا پابند نتوان شد بمنزل دل نبندد هرکسی عزم سفر دارد 🍃بهرکس بنگری از او بر افلاکست افغانش بپرسی حال هرکس را از او خون در جگر دارد 🍃اگر مرد طریقی خیره بر عیش جهان کم شو که این سودا یقین نفعش زیان، سودش ضرر دارد 🍃بدانایان جهان سفله افزونتر جفا ورزد که دنیا سازگاری بیشتر با بی هنر دارد 🍃ترا در دعوت حق راحت عقبی قرین باشد که این گلبانگ روحانی دم باد سحر دارد 🍃نگردد «اشتری» گمراه و سرگردان بهر وادی هر آنکس چون علی مولای مردان راهبر دارد 🔵کانال موضوعی و مناسبتی 🔻 https://eitaa.com/joinchat/3406626836C8d7f688c0d
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎤عباسعلی الماسی 🔶قرائت دعای کمیل در آخرین شب جمعه سال
تنها تو می‌دانی در این ایام حالم را از دور می‌خوانم برایت باز فالم را حالا شده بغض فراق تو گلو گیرم دلدادگانت خوب می‌فهمند حالم را دور سرت این روزها مشتاق پروازم افسوس، زنجیر گناهم بسته بالم را تصویر زیبای حرم را قاب می‌گیرم پُر می‌کنم با عطر دیدارت، خیالم را هرگز برای هیچ‌کس سَر خَم نخواهم کرد چون در تو دیدم آرزوهای محالم را خورشید من می‌سوزم از هجر تو و تنها پروانه می‌فهمد دلیل اشتعالم را تحویل می‌گیرد مرا دنیا به لطف تو وقتی به نامت می‌کنم تحویل، سالم را مبهوت ماندم کیستی؟ که از ازل جانا با عشق خود دیوانه کردی کل عالم را آیا میان زائرانِ اربعین هستم؟ تنها تو می‌دانی جواب این سؤالم را ✍️ © کانال اشعار آیینی حسینیه
رسید فصل بهار و بهار ما نرسید بهار عمر گذشت و نگار ما نرسید کجاست مرهم غم‌های بی‌شمار علی دوای زخم دل داغ‌دار ما نرسید به شوق دیدن رویش به صبح خیره شدیم چقدر خیره شدیم و سوار ما نرسید کجاست نور امید نجات این عالم کجاست صبر و قراری، قرار ما نرسید چقدر چله گرفتیم تا ببینیمش ولی به منزل مقصود بار ما نرسید هزار حرف مگو بین سینه بود و کسی به داد این دل بیمار و زار ما نرسید چقدر گریه نوشتیم پای غربت او چقدر گریه نوشتیم... یار ما نرسید به جد بی‌کفنش می کنم توسل، چون به جز حسین کسی هم به کار ما نرسید ** فدای گریه‌ی آن مادری که می‌فرمود: دو قطره آب به این شیرخوار ما نرسید ✍️ © کانال اشعار آیینی حسینیه
ذکر لب ها یا مقلّب می شود استجابت نیز واجب می شود حال و روز دل مناسب می شود همدم آن یار غائب می شود کعبه ی آمال من ، یابن الحسن اَحسنُ الاَحوال من ، یابن الحسن آرزویی بر لب ما مندَرَج روی تار و پود جان ها رَج به رَج حکّ شده با خطّ زرّین حُجَج کاش باشد سال ما ، سال فرج شام ما با جلوه ی تو روز شد این خزان با عشق تو نوروز شد نور تو خورشید راهم می شود پرچم تو سرپناهم می شود هر چه را با تو بخواهم می شود به یقین دفع بلا هم می شود با دعایت می شود سال جدید سال رشد و رونق و سال امید تازه دل با عشق تو دل می شود تو بیایی غصه باطل می شود آیه های نور نازل می شود هفت سین سفره کامل می شود با تو ممکن می شود امر محال ای دعای اوّل تحویل سال تو دعا کن ، ای امید آخرم ‌محترم باشد همیشه این حرم با تلاش و رنج ها ، شد باورم جان بگیرد اقتصاد کشورم ای اصول عشق ، اصل ِ اصل ما ای پدر ، برکت بده بر نسل ما جان عالَم جان جان فاطمه آرزوی هر اذان فاطمه اِرجعی ، سرو جوان فاطمه سفره دار مهربان فاطمه در حقیقت روزی از تو می رسد وعده ی پیروزی از تو می رسد معدن اسرار حقّ ، سرّ مگو ای زلال چشمه ی پاک وضو کی تحقّق می شود با من بگو وصل تو شد آرزوی آرزو در کویر تشنگی باران ِ من نقطه ی آغاز من ، پایان من ذکر ادرکنی ، تمام مکتبم ذکر السّاعه همیشه بر لبم ناله الغوث شد تاب و تبم العجل ای حسرت روز و شبم آرزویم گشته با قلب صبور باشد امسال ای خدا ، سال ظهور ✍️ © کانال اشعار آیینی حسینیه
برای ما که همه عمر در پی وصلیم همین که ختم شود انتظار، نوروز است ✍️ © کانال اشعار آیینی حسینیه
غبار از سر و روی خانه تکاندم شنیدم قرار است مهمان بیاید نشد آب و جارو کنم کوچه‌ها را دعا می‌کنم باد و باران بیاید به گلدان برای شب سال تحویل سپردم پر از نرگس و یاس باشد سپردم اگر باد از این کوچه رد شد به عطر لباس تو حسّاس باشد به گنجشک گفتم اگر راه دارد یک امشب برایم قناری بخواند به بید سر کوچه گفتم می‌آیی به من قول داده مرتب بماند به سرو و سپیدار پیغام دادم برای تو در حال تعظیم باشند به تقویم و ساعت هم اعلام کردم به وقت ظهور تو تنظیم باشند به فوارۀ حوض تأکید کردم همین که تو را دید برخیزد از جا به شب‌بو سپردم سر حال باشد فقط کاش امشب نیفتد به فردا به تحویل امسال چیزی نمانده دلم شور زد، پس کجایی عزیزم؟ من بی‌نوا چند قرن است اینجا سر سفره‌ام تا بیایی عزیزم.. ✍️ © کانال اشعار آیینی حسینیه
کسی که از سر نفسش حذر نداشته باشد دمی به کوی امامش گذر نداشته باشد چه زجر آور و تلخ‌ است اینکه بهر ظهورت دعا کنیم ولیکن اثر نداشته باشد چگونه شرح دهم حال و روز منتظرت را شبیه حال کسی که پدر نداشته باشد دوباره است و ذوق نیست در آن کس که از امام زمانش خبر نداشته باشد قبول می‌کنم آقا که مستحق شرار است دلی که از غم هجرت شرر نداشته باشد اگر که نوکرت آقا به دردتان نخورد هم خدا کند که برایت ضرر نداشته باشد چه حسرتی‌ست اگر نوکری بمیرد و یک دم به روی پاک امامش نظر نداشته باشد به روز حشر پر از حسرت است و غرق خجالت کسی که از غمتان چشم تر نداشته باشد ✍️ © کانال اشعار آیینی حسینیه
به مناسبت خدایا لحظه‌ی تحویل سال است و هر از گاهی دلم مثل کبوتر از خراسان سر درآورده‌ست هر از گاهی به قم رفته‌ست تا شیراز اما باز دل من از شمالِ شرق ایران سر درآورده‌ست مرا با وسعت جغرافیایم آشناتر کن بیاور سفره را که لحظه‌ی تحویل، نزدیک است بیاور دخترم با خود گل لبخند را امشب غمت را زیر چادر در کنار اشک پنهان کن بیاور سیب را، آیینه را، اسفند را امشب تو حول حالنایت را بخوان، آمین آن با من کمک کن دخترم! این سرزمین را قدر بشناسیم دعا کن دخترم تا زینت این بوم و بر باشی که از تقسیم نان با کودک همشهریت خوشحال و از همسایه بیش از خانه ی خود با خبر باشی الهی یا محول ! احسن الحالی عنایت کن چه بویی خانه را پر کرده ! حالا خوب می دانم چرا این سفره را اینقدر با احساس می چینی کنار سفره ی امسال ، شب بو را نمی بینم به جایش خوب می فهمم چرا هی یاس می چینی خدا را شکر ، یاس خانه را پرپر نمی بینم دم تحویل سال است و من و تو دست بر سینه کنار سفره می خوانیم با هم ، کوثر از قرآن سلام ای ابر باران زا ! سلام ای دختر دریا ! سلام ای مادر آب و سلام ای همسر باران ! سلام ای فاطمه ! امسال ، ما را فاطمی تر کن ✍️ © کانال اشعار آیینی حسینیه
بهاران قَد عَلم کرده، ولی رنگ قیامَ‌ت نیست قبای سبز پوشیده درختی که به نام‌َت نیست چه معنا می‌دهد عیدی که یارت را نمی‌بینی چه دارد هفت‌سینی که در آن سروِ امامَ‌ت نیست بساط این دُکان‌داران پشیزی هم نمی‌ارزد زمانی که متاع آن کتابی از کلام‌َت نیست مقام جبرئیلی هم بیابد..، باز بی اجر است پری که استراحت‌گاه آن بالای بام‌َت نیست گناه روسیاهی مثل من صحرانشین‌ات کرد بمیرد نوکرت ارباب..، این شأن مقام‌َت نیست همین که دست من را رو نکردی از تو ممنونم تو آقایی ‌و غیر از آبروداری مرامَ‌ت نیست دمِ تحویل سال کهنه..، نـُو کن کاسه‌ی ما را نمی‌خواهیم ظرفی را که در حدِّ طعام‌َت نیست به گریه‌کردن یعقوب‌هایت اعتنایی کن اگرچه این طریق‌ عاشقی‌کردن به کام‌َت نیست کسی این آخر سالی مرا گردن نمی‌گیرد به جز تو هیچکس پشت و پناه این غلام‌َت نیست بساط کفْن و دفنم کاش در خاک نجف باشد جز این هیچ اتفاقی در خُورِ حُسن ختام‌َت نیست اگر امسالِ ما بی کربلا باشد..، بُکُش ما را که این جا ماندن هر سال، کم از قتل‌عام‌َت نیست تو را جان‌ِ همان گودال‌رفته..، خواهشاً برگرد به لب‌هایش قسم دردی چو دوریِ مدام‌َت نیست ▪️ همان شاهی که دیگر بعد غارت بی عمامه شد همان جسمی که دیگر بعد مرکب‌ها سلامَت نیست ✍️ © کانال اشعار آیینی حسینیه
به چشم روشنی شام تار منتظرم به صبح - آن قسم آشکار- منتظرم بیا که عید بیاید به خانه‌ی دل ما حضور سبز تو را ای بهار منتظرم اگرچه دیر شده با گذشت این‌همه سال به حُکم مطلق پروردگار منتظرم تورا نخواستم آنگونه‌ای که باید خواست شبیه مردم اهل شعار منتظرم زمانه می‌گذرد نا امید؛ اما من به رغم خستگی روزگار - منتظرم هنوز آمدنت آرزوی عقربه‌هاست به دیرپایی این انتظار منتظرم تو را ندارم و از هرکسی ندارترم کجاست آن کرم بی‌شمار؟ منتظرم میان روضه هوای مدینه پیچیده به خاک چادر آن بی‌مزار منتظرم ✍️ © کانال اشعار آیینی حسینیه
چشمم به در است بلکه عیدم برسد دل خوش که خبر ز "سررسیدم" برسد مرگ است که میدود به سویم شاید او زودتر از سال جدیدم برسد ✍️