eitaa logo
📖✍️کانال مناسبتی توسلنامه🎤🖥
442 دنبال‌کننده
573 عکس
247 ویدیو
105 فایل
🔵متن #مولودیه ها و #روضه های اهل بیت علیهم السلام ⭕️مطالب مناسبتی 🔵لطفا مبلغ این کانال باشید . ✅کانالهای دیگرما 🆔 @Basirat_E 🆔 @hal_khosh 🆔 @darshaayenahjolbalagh 🆔 @Imam_zamani 🆔 @hzrt_mahdi 🆔 @menbar_kotah
مشاهده در ایتا
دانلود
«قهرمان صبر» عنوان سروده ای از شاعر خراسانی سیدعبدالله حسینی است که امروز آن را با هم می خوانیم. کیست آن بانو که قبل از مرگ محشر دیده بود آن که در یک روز داغ شش برادر دیده بود کیست آن بانوی اندوهی که با غم شد بزرگ در زمان خردسالی داغ مادر دیده بود کیست آن بانو که هنگام هجوم ظالمان مادرش را ملتهب از ضربت در دیده بود کیست آن بانو که وقت غسل دادن ناگهان صورت و پهلوی مادر را مکدر دیده بود کیست آن بانو که تشتی را به چشم خود پر از لخته های خون سیال برادر دیده بود کیست زینب(س) آن زن تنها که چرخ نیلگون از برایش خواب های حسرت آور دیده بود کیست زینب(س) آن که ناوک های زهرآلود را بر گلوی کودک شش ماهه تا پر دیده بود کیست زینب(س) کوهی از آرامش و صبر و ثبات گرچه یار خویش را افتاده بی سر دیده بود ناگهان از فرط غربت خورد بر محمل سرش چون سر خورشید بر نی در برابر دیده بود کیست زینب(س) آن که در آن ظهر با چشمان خویش شمر را بر سینه چاک برادر دیده بود کیست زینب(س) آن که از روز ولادت تا وفات چشم هایش را همیشه آسمان، تر دیده بود داغ جعفر، داغ اکبر، داغ اصغر(ع) دیده بود هرچه گل پرورده بود آن روز پرپر دیده بود
ای خوش آن روز که بر دیده دری باز شود دارم امید دری از سحری باز شود جز غم و غصه ی تو غصه و غم نیست مرا سفره ی دل نه به هر خیره سری باز شود مرغ بی بال و پرم گوشه ی زندان خراب باید از کنج قفس بال و پری باز شود جز حریم نظرت نیست پناه دگری گره بسته ی ما با نظری باز شود دم به دم یاد تو هستم که تو یادم باشی درد گفتم که ز کویت خبری باز شود بس دعا کردم و گرییدم و دادم قسمت تا در وصل تو با چشم تری باز شود
💥 عاقبت انحراف این اشعار از اهل سنت است، ببینید، چون ولایت اهل بیت علیهم السلام را ندارند ، و اعتقادی هم به شفاعت ندارند عاقبت کارشان، طبق شعر خودشان، به کجا می انجامد. 👇👇👇👇👇؛ خواب بودم نیمه شب در بسترم سایه ای افتاد ناگه بر سرم خواب بر چشمم هنوز تحمیل بود سر بلند کردم که عزرائیل بود رنگ از رخسار گلگونم پرید آب پیشانی به دامانم چکید دست و پایم سست، تن خیس از عرق خِس خسی در سینه، جانم بی رمق التماسش کردم و گفتم : امان گفت : امر است از خدای آسمان زندگانی بر سرت پایان گرفت از تو باید این دقیقه جان گرفت گفتمش : مال و منالم مال تو تا رها یابم من از چنگال تو گفت : نه هنگامه ی هجران توست آنچه داری سهم فرزندان توست سالها از عمر خود دادی هدر از گناهان کاش می‌کردی حذر آن همه فرصت چه کردی تا کنون حال فرصت از کفَت آمد برون کن وداع با خانمان و زندگی رَو به عُقبی با چنین شرمندگی گفتم أشهد ، جان من تسلیم شد. روح من دست ملَک تقدیم شد سخت جانم را برون آورد مَلَک ناله‌ام افتاد در گوش فلک لاشه ای دیدم زمن در بستر است چشمهایش بسته و گوشش کر است صبح شد دیدم عیال و خانمان آمدند بر بسترم گریه کنان دخترم می زد به صورت : کای پدر زود بستی از میان بار سفر آن طرف تر خواهرم خون می‌گریست داد می زد این مصیبت چیست؟ چیست؟ یک نفر آمد لباسم را درید. آن دگر گفتا که تابوت آورید غسل میّت دادنم خویشان من در کفن پیچیده کردند جان من سوی قبرستان روان کردند مرا اهل منزل صد فغان کردند مرا زین پس از آنان سرایم دور بود. بعد از این‌ها منزل من گور بود بردَنم در قبر نهادند در لحد قبر شد منزلگه من تا ابد خاک را بسیار بر من ریختند. خود دعایی کرده و بگریختند آن زمان من بودم و تنگی گور ظلمتی گسترده بی یک ذره نور ناگهان آمد صدای گفتگو دو مَلَک ، با گرز دیدم روبرو گفت برخیز ای فلان ابن فلان لحظه‌ی پرسش رسیده ست این زمان اولین پرسش : بگو ربّ تو کیست؟ دومین پرسش : بگو دین تو چیست؟ سومین پرسش : که بود پیغمبرت؟ کو نماز و روزه ، حجّ اکبرت؟ مانده بودم در جواب آن دو من مهر خاموشی مرا بُد بر دهن رَبّ؟ نمیشناسم نکردم طاعتش دین؟ نکردم پیروی یک ساعتش بی جوابم چون بدیدند آن زمان برسرم کوبید با گرزی گران آنچنان گرزی که آتش در گرفت شعله هایش گور من را بر گرفت وامصیبت این چه حال است ای خدا ناگهان آمد به گوشم این ندا بنده ی من : حُبّ دنیا داشتی عمر جاویدان به خود پنداشتی حُبّ عیش و نوش و ثروت بود تورا پیروی از نفس و شهوت بود تورا بر نماز خویش کاهل می‌شدی روزه می‌آمد تو غافل می‌شدی دست یاری با شیاطین داشتی بی خیالی از برِ دین داشتی غافل از یاد خدا بودی کنون از عذاب سخت کی آیی برون در غل و زنجیر کردند پای من پس نشان دادند به من مأوای من یک در از دوزخ برایم باز شد. ناله و درد و فغان آغاز شد. ضجّه‌ها کردم خدایا الأمان شعله ای برخاست بند آمد زبان آه ، دیدم ناله ام بی حاصل است دیدم آنجا منزل این جاهل است آرزو کردم که : ای کاش این زمان بر بگردم ساعتی را در جهان تا تن از دوزخ دمی راحت کنم بی نهایت سجده و طاعت کنم آرزویم بود این ، اما چه سود راه برگشتی برای من نبود. 💥💥💥
یا فاطمه زهرا(س)..............💕 💞دل خوشی یعنی خدا را داشتن در بهشت لطف او جا داشتن بین سینه حب مولا داشتن مادری مانند زهرا داشتن دل خوشی یعنی دو دنیا مال ماست روز محشر فاطمه دنبال ماست بندگی یعنی عبادات شبش ذکر تسبیحات بر روی لبش سجده های غرق نور زینبش آن حجابی که رسید از مکتبش بندگی یعنی حجاب فاطمه سجده های ناب ناب فاطمه عشق یعنی خنده های فاطمه پر گرفتن در هوای فاطمه💞 نوکری کردن برای فاطمه با امید یک دعای فاطمه عشق یعنی یک نگاه مادری سر پناهی در پناه مادری زندگی یعنی سکوتی پر سرور انعکاس نور در سیمای نور و بساط عاشقی ها جور جور دور باد از زندگیشان چشم شور زندگی یعنی بهشت بندگی بندگی کردن برای زندگی سادگی یعنی به کم ها ساختن در تنور خانه نان را ساختن و حصیری زیر پا انداختن نه به دنیا و طلا دل باختن سادگی یعنی دو لیوان گلی وصله نعلین مولایم علی💞 ✨اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج✨🦋🦋🦋🦋🦋💙💙💙
4_443692751859482788.mp3
3.35M
دستگاه گوشه مادر مادر مادر شبی دیگر به کنار من جان بر لب باش مادر چون کبوتر، نزنی پَر دو، سه روز دگر با زینب باش مادر بیمارم، شده گریه بر تو کارم به شفای تو، دل خوش دارم ای همه هست من ، نروی تو از دست من که دلم توان بی مادری ندارد بی تو زینبت یاوری ندارد ز سکوت تو هویدا، ز خموشی تو پیدا می سوزی و می سازی، گنجینۀ پر رازی می دانم امشب مادر، آماده پروازی گر می روی امشب، با خود ببر زینب زینب، زینب، زینب، مزن امشب تو دگر به دل مادر آذر من خود در افغانم، پریشانم که شوی تو زفردا بی مادر ای طرفدار من، که شدی پرستار من به آخر رسیده کار من خانه دارم زینب ، گل بی قرارم زینب به خدا که درد مادر دوا ندارد مادرت امید شفا ندارد تو پس از من یگانه ، بشوی چراغ خانه هم بر علی یاور باش ، هم بر حسین مادر باش من می روم اما تو ، همسنگر حیدر باش آسوده حالم کن ، زینب حلالم کن مادر مادر مادر شبی دیگر به کنار من جان بر لب باش مادر چون کبوتر، نزنی پَر دو، سه روز دگر با زینب باش ای بود و نبود من ای یاس کبود من زهرا زهرا تنها تکیه گاه من عشق بی گناه من زهرا زهرا از پیش من مرو زهرا زهرا جان حسن نرو زهرا زهرا کوه محکم علی تنها همدم علی برخیز از جا بی تو میخورم زمین آه و زاریم ببین بین غم ها بانوی صف شکن در سنگر باش حرف از سفر نزن با حیدر باش از پیش من مرو زهرا زهرا جان حسن نرو زهرا زهرا
4_5764612260383164755.mp3
14.1M
🏴 🏴شهادت حضرت فاطمه (سلام الله علیها) 🏴سبک زمینه : با غم تو مسمار گریه میکنه 🎤مداح : حاج سید مجید بنی فاطمه ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ با غم تو مسمار گریه میکنه آسمونم انگار گریه میکنه یه جور زدن که عاقبت در شکست و دیوار گریه میکنه بمیرم چه غربتی داری آخه نه شکایتی داری نه میتونی پاشی از بستر نه یه خواب راحتی داری نه یه استراحتی داری شب تا صبح از درد بیداری بیداری بیداری معلومه مادر درد داری درد داری درد داری آسمون صدا زد پشت در نرو وی نرفت و آمد پشت در نرو بمون بخاطر علی بوی هیزم اومد پشت در نرو یه نفر دلش نمیسوزه ورم رو گونه میسوزه یه جوری زدن برا داغت دل تازیونه میسوزه داره قلب خونه میسوزه خدا میدونه چی میشه چی میشه چی میشه مادر میون آتیشه آتیشه آتیشه شب تا صبح از درد بیداری بیداری بیداری معلومه مادر درد داری درد داری درد داری یاس رنگ خونم پیش من بمون ماه قد کمونم پیش من بمون چرا نفس نمیکشی مادر جوونم پیش من بمون دلم از غم تو سرشاره خونمون چه غربتی داره تو میخوای صدام کنی اما تنگی نفس نمیزاره داره خون تازه میباره هوای خونه دلگیره دلگیره دلگیره تو میری بابا میمیره میمیره میمیره شب تا صبح از درد بیداری بیداری بیداری معلومه مادر درد داری درد داری درد داری قدم مثل هلاله محاله شفا دیگه محاله دلم تنگه دلم تنگه یه اذان بلاله اذان بگو یاد پیمبر بلند بگو الله اکبر بلند بگو اشهد ان علیا حجة الله خیلی غریبه حیدر وای بلال حرمتمو شکستن وای بلال دست علی رو بستن وای بلال دست علی رو بستن
كربلايی حسين طاهری_سیاهپوشان فاطمیه97 - 25 دی - زمینه - ای روی تو ماه تمام-1547643127.mp3
34.44M
كربلايی حسين طاهری_سیاهپوشان فاطمیه97 - 25 دی - زمینه - ای روی تو ماه تمام-1547643127.mp3
4_5776161092434659502.mp3
7.05M
‍ هدیه به حضرت زهرا صلوات زمینه و شور حضرت زهرا شعررضا نصابی به نفس کربلایی ایمان میرزایی جوونه من کجا داری میری یاره قد کمونه من ببین التماس و از دو چشمه خونه من جوونه من بمون زهرا بری میشه ویرونه این اشیون زهرا بی تو من ندارم دیگه هم زبون زهرا بمون زهرا بمون زهرا نزار فاصله بیا فته بینمون زهرا تو جوونی تو شدی چه قد کمون زهرا بمون زهرا نداری نا کاره خونه می کنی به زحمت ای زهرا معلومه همین روزا می افتی تو از پا ببین بانو نمونده برای پهلوونه تو نیرو نمونده دیگه توونی توی این زانو ببین بانو. کبوده روت ورم کرده بد جوری عزیزه من بازوت نداری تو خواب دیگه از درده این پهلووت کبوده روت شکسته پر دوباره بگو بخند تو زهرا با حیدر نپوشون کبودیه چشاتو با معجر چه بد می زد تورو وحشیونه پشت در نامرد می زد تو افتادی رو زمین و داشت لگد می زد چه بد می زد نزن نامرد نزن اخه داره می بینه حسن نامرد دستت و بلند نکن به روی زن نامرد رضا نصابی
4_5969943058983159197.m4a
9.52M
‍ هدیه به حضرت زهرا صلوات تصنیف زمزمه روضه حضرت زهرا شعر رضا نصابی به نفس کربلایی سید مجید براشکی وای زجور این زمانه می کشد شعله زبانه گویی قیامت شده برپا در خانه دختر احمد را زنند وحشیانه می زند قنفذ با تازیانه می زند مغیره بی بهانه مانده حیدر. مانده حیدر بی کس و تنها خدا در زمانه وای ازاین غم. وای از این غم. چشم عالم گشته گریون میخ درب و لکه ی خون هق هق گریه نفسش را بریده از ماتم فاطمه گردیده خمیده می زدش فریاد در بین کوچه همسرش افتاد در بین کوچه کس ندیده. کس ندیده داغی که حیدر میونه کوچه دیده
enc_16907461352058242832686.mp3
2.61M
🔶قیامت کردی... 🔶 قیامت کردی قیامت کردی خیال یه بنی هاشمو راحت کردی تو از شأن زن حمایت کردی تو با وارث ذوالفقار بیعت کردی نگاهت کراره طیب الله خانم تب مولا داره طیب الله خانم یه زن که سرداره طیب الله خانم عدو شد بیچاره طیب الله خانم شبیه معجزه کلامت نافذه شبیه تیغ علی اثر داره دمی مهلت نده همه حیرت زده مگه بازم مرتضی پسر داره عصمت الله عصمت الله عصمت الله الکبری ... به حیدر رفتی به حیدر رفتی تو کاخ اموی تو قلب خیبر رفتی علم دستت بود رو منبر رفتی بگو از عباس هم جلوتر رفتی تو میخواستی عاشقانه خواهر باشی ولی بعد اباالفضل برادر باشی میخواستی واسه حسین لشکر باشی شما حق داشتی دقیقا حیدر باشی تو رفتی منبر و میدیدن حیدرو صدای گرم علی قالب شد چنان کردی غضب تو شامات عرب نماز وحشت به جمع واجب شد عصمت الله عصمت الله عصمت الله الکبری ...
کانال مداحی عاشقان حضرت زینب سلام الله علیها 🔻 https://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122