eitaa logo
مجموعه روایت به قلم طیبه فرید
1.1هزار دنبال‌کننده
523 عکس
82 ویدیو
1 فایل
دلنوشته های طیبه فرید https://eitaa.com/tayebefarid شنونده نظرات شما هستم @ahrar3
مشاهده در ایتا
دانلود
🌿«با من گریه‌کن» ✍️به قلم طیبه فرید خانم‌ جان خدا بیامرزم هر وقت بابام دیر می کرد و مادرم شروع می کرد خودخوری کردن با سرعت بیشتری تسبیح توی دستش می چرخید و می گفت: _ننه خبر بد زود می پیچه.حالا میاتش. مادرم شرطی شده بود.همان ایام چند تا پاسدار و آدم مذهبی را جلو در خانه شان ترور کرده بودند.دور از ذهنش نبود که شاید این اتفاق برای همسر او هم بیفتد. هنوز هم وقتی بابام می رود مسجد و دیر می کند دلش هزار راه می رود.من حرف خانم‌جان از باب «العلمُ فی الصَّغَر کالنَقشُ فی الحَجَر »توی ذهنم مانده اما جرأت ابرازش را ندارم.حرف های پیرزن ثمره یک عمر سپید شدن‌ هزاران نخ گیسوش بود.ادعایش در حد احتمال بود و جای نقض شدن هم داشت اما بعضا همدلی اش احتمال قریب به یقین بود.راستش این چند سال شکل ابتلائات یک جوری شده که آدم‌دلش برای همدلی های خانم‌جان تنگ می شود.این چند وقت هر امتحانی که پیش آمد مبتنی بر انتظار بود.از صبر کردن در انتقام سخت گرفته تا گم شدن هلیکوپتر آقای رئیسی توی جنگل های ارسباران. ماجرای خونخواهی اسماعیل هنیه و حالا هم... وااای خدایااااا...حتی تصورش برایم دور از ذهن است. هنوز تبِ انتقام فرودگاه بغداد التیام پیدا نکرده،زخم میهمان کشی... از دیشب تا حالا جمله خانم‌جان را صد بار با خودم تکرار کردم.هر چند شنیدن از خودش لطف دیگری داشت «خبر بد زود می پیچه،حالا میاتش...» راستش دلخورم! از آنهائی که زورشان می آید با آدم های نگرانِ شرطی چند مثقال همدلی کنند.سریع فاز نصیحت بر می دارند تا یک جوری نشان بدهند خیلی به عالم قدس ربط دارند.خیلی دلم می خواهد بهشان بگویم چند بار نشستید کلیپ حضرت آقا را دیدید که حتی آهنگ کلماتتان را شبیه خودشان بگوئیدکه«آروم باشید،آروم باشید این اتفاقا طبیعت این مسیره....» راستش وزن حرف زدن باید به قد و قواره آدم بیاید.این را همه می دانند که خدا در انتقام از اسرائیل خلف وعده نمی کند اما بعضی ها یک جوری از قائم به شخص نبودن انقلاب حرف می زنند که دور از جان انگار آدم‌ها برگ تربچه اند و عاطفه و تعلق کشک است. دستمان از جنگیدن کوتاهست اما آدم لحظه های سخت بودن کار سختی نیست.خیلی ها نگرانند.آدم نگران توصیه نمی خواهد. گوش شنوا می خواهد برای شنیدن غر و لُندهایش.زبان‌گرمی که بگوید من هم نگرانم و تند تند دانه های تسبیح تربتش رابا سر انگشت هایش جدا کند و وسط ذکر گفتنش بگوید: « خبر بد زود می پیچه .حالا میاتش.» و بعد همراهش گریه کند.... https://eitaa.com/tayebefarid