eitaa logo
تضاد وهابیت با امت
591 دنبال‌کننده
14 عکس
19 ویدیو
1 فایل
جستارهایی در باورهای اصیل شیعه و اندیشه‌های اهل‌سنت با رویکرد رد پنداشت‌های وهابیت حسن حسینعلی (پژوهش‌گر) بیان دیدگاه 👈 @hossinali14
مشاهده در ایتا
دانلود
🔻 مواضع وهابیت معاصر درباره حماس و طوفان الاقصی ⛔️ وهابیت و داعش تکفیری نه تنها کمکی _حتی در حد اجتماع علیه اسرائیل نکردند_، بلکه نیروهای خط مقاومت فلسطین را تبدیع و تکفیر کردند. نبرد اسلامی مجاهدانِ حماس، بهترین زمان برای تحقق کلام رسول الله (صلی‌الله‌علیه‌وآله) در مشروط کردن برپائی قیامت به نبرد با یهود است[1]، یهودی که بر اساس آیه 82 سوره مائده خبیث‌ترین دشمن مسلمانان می‌باشد. اما 🔥 وهابیان مجاهدان حماس را تخریب کرده و آنان را تکفیر می‌کنند. 🔥 شیخ سالم الطویل طی یک سخنرانی از حماس برائت می‌جوید.[2] و در کمال تعجب محمد بن سعید رسلان از وهابیان معاصر، حماس را دست‌نشانده صهیونیست و آمریکا می‌داند. [3] ادعایی که کسی در دروغ بودن آن شک ندارد. همچنین حرکت جهادی حماس در جهاد علیه صهیونیست را بدعت اعتقادی می‌خواند. [4] شيخ سليمان الرحيلي از وهابیان معاصر نیز حماس را چنین توصیف می‌کند که: حماس هي شر بعينه؛ حماس شر مطلق است. [5] 🔘 ادامه دارد ... 🌀 منابع: [1] لاتقوم الساعة حتى يقاتل المسلمون اليهود، فيقتلهم المسلمون... (صحيح مسلم، ج4، ص2239، ح2922.) [2] https://www.youtube.com/watch?v=iy8YlJ_A1Hc [3] https://www.youtube.com/watch?v=c5ZYsQVcF7I [4] https://www.youtube.com/watch?v=ayNOA_BnqqA [5] https://www.youtube.com/watch?v=OuHTE8UDObU کانال ما در ایتا و تلگرام 👈 🌐@tazaddvahhabiyyat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ ادعای عبدالقدوس تکفیری درباره «لقد ولدنی ابوبکر مرتین» 🔘 با خبر شدیم که صحفه‌ی اخوت، ادعای عبدالقدوس وهابی را استوری کرده است؛ تاسف خوردیم که چرا؟!!! 👌 چنین استوری از یک شیعه، فریب و به نوعی خیانت است. در واقع با نادانی خویش در تشخیص میدان جنگ، به عقاید حقه‌ی شیعه حمله کرده است. 🌀 نقد: 1️⃣ اولا باید بدانیم که عبدالقدوس دهقان از کارشناسان شبکه‌ی ماهواره‌ای وهابیت «وصال حق» است. این وهابی کذّاب با ادعای‌های کذب و دروغ خویش، به دنبال به راه انداختن جریان یکی بودن اهل سنت با وهابیت است. 👌 از شگردهای وهابیان معاصر این است که خود را در قالب اهل سنت معرفی کند و بتواند در بین مسلمانان سنی نفوذ کند؛ وجود همین استوری نشان از موفقیت نسبی وهابیت در این شگرد دارد و باید به شدت از آن پرهیز کرد. 2️⃣ ثانیا: ادعای این وهابی، در منابع کهن شیعه وجود ندارد و اولین بار توسط مرحوم اربلی (م692ق) اواخر قرن هفتم در کشف الغمۀ ذکر شده است که ایشان نیز از عبدالعزیز جنابذی (م611) ذکر کرده است. جنابذی بدون ذکر سند این روایت را نقل کرده است؛ با توجه به سال شهادت امام صادق علیه السلام یعنی سال 148 هجری، حدود 450 سال بین امام صادق علیه السلام و جنابذی فاصله زمانی وجود دارد و امکان نقل روایت جنابذی از آن حضرت وجود ندارد. ✳️ پس این روایت، از منابع متأخر اهل‌سنت (قرن هفتم) و دارای ارسال است لذا ارزشی برای استناد ندارد. ┏━━ °•☆•☆•☆•° ━━┓ @tazaddvahhabiyyat 👈 ایتا و تلگرام ┗━━ °•☆•☆•☆•° ━━┛
🔻واژه «وهابیت» در گذر زمان «وهابیت» عنوانی است که در دوره دوم وهابیت، گاه از سوی وهابیان [1] و گاه از سوی مخالفین به کار رفته است که البته مورد قبول وهابیان بوده است. [2] قبول عنوان «وهابیت» در دوره سوم با چالش‌های برای وهابیان مواجه بوده است. از طرفی سليمان بن سحمان نجدي (م1349ق) در این دوره از آن به تجلیل یاد کرده است. [3] اما محمد بن ابراهیم بن عبداللطیف ‌آل‌شیخ (م1389ق) از آن نهی کرده است.[4] محمد بن ابراهیم بن‌عبداللطیف، به مدیر وقت معارف وهابیت(محمد بن عبدالعزیز بن مانع(م1385ق))، اعتراض می‌کند که چرا از «وهابیت» به عنوان مذهب جدید در امتحانات درسی دانش‌پژوهان استفاده شده است. [5] عبدالعزیز بن عبدالله بن باز(م1420ق) نیز گاهی آن را دسیسه مخالفین [6] و گاهی آن را پذیرفته [7] و گاهی وهابیت را تجلیل کرده و به آن افتخار می‌کند. [8] ✳️ بنابراین می‌توان گفت «وهابیت» عنوانی است که از سوی خود وهابیان، مورد قبول است؛ لذا به کارگیری این عنوان برای پیروان محمد بن عبدالوهاب به جهت تفکیک ماهیت فکری‌شان با اهل‌سنت بوده است. 📕 منابع: [1] عبدالرحمن بن حسن بن محمد بن عبدالوهاب(م1285هـ)، المورد العذب الزلال في كشف شبه أهل الضلال، ص306. [2] عبداللطيف بن عبدالرحمن آل‌الشيخ (م1293ق) مجموعة الرسائل والمسائل النجدية لبعض علماء نجد الأعلام، ص441. [3] سليمان بن سحمان نجدي (م1349ق) كشف غياهب الظلام عن أوهام جلاء الأوهام، ص110. [4] محمد بن إبراهيم بن عبداللطيف آل‌الشيخ، فتاوى ورسائل، ج1، ص71. [5] همان. [6] بن‌باز، عبدالعزيز بن عبدالله، فتاوى نور على الدرب، ج3، ص145. [7] بن‌باز، عبدالعزيز بن عبدالله، فتاوى نور على الدرب، ص24. [8] بن‌باز، عبدالعزيز بن عبدالله، فتاوى نور على الدرب، ص19و20. ┏━━ °•☆•☆•☆•° ━━┓ @tazaddvahhabiyyat 👈 ایتا و تلگرام ┗━━ °•☆•☆•☆•° ━━┛
🔻تقابل وهابیت با احمد بن حنبل در استغاثه 🔰 وهابیان با پیروی از محمد بن عبدالوهاب(م 1206ق)، استغاثه را از مصادیق عبادت و انجام آن برای غیرخدا را شرک دانسته‌اند.[1] ابن‌عبدالوهاب معتقد است که جهاد پیامبرخدا(صلی‌الله‌علیه‌وآله) با مشرکین برای این بوده است که همه عبادات از جمله استغاثه، تنها باید از خداوند خواسته شود. [2] ادعایی که وهابیان در شرک خواندن استغاثه به انبیاء و اولیاء الهی دارند هر چند همراه با شعار تبعیت از مذهب احمدبن حنبل است. [3] اما کاملا متضاد با گفتمانی است که احمد بن حنبل (م241ق) بر آن پایبند بوده است. 🔹 در منبع روایی سنی، به استغاثه توصیه شده است. دسته اول از روایات، در مقام بیان جواز استغاثه برای برطرف شدن گرفتاری در بیابان است.[4] ابن‌حجر عسقلانی(م852ق) سند این روایت را حسن می‌داند. [5] دسته دوم در مقام بیان جواز استغاثه برای متوقف کردن حیوانی فراری است.[6] طبرانی(م360ق)این روایت را مجرب و سودمند می‌داند.[7] 🔘 احمد بن حنبل (م241ق) از جمله بزرگان سنی است که عملا به این روایات پایبند است. 🔸 ابویعقوب مروزی، اسحاق بن منصور بن بهرام (م251ق) شاگرد احمد بن حنبل، درباره استغاثه او در بیابان نقل می‌کند که امام احمد بن حنبل گفت: پنج حج به جا آوردم که سه تای آن پیاده بود، در یکی از این حج‌ها سی درهم انفاق کردم 👈 و در بعضی از این سفرها در حالی که پیاده بودن، راه را گم کردم و گفتم: ای بندگان خدا راه را به من نشان دهید و پیوسته این را می‌گفتم. [8] ✅ عبدالله بن احمد بن حنبل(م290ق) بر حکایت بالا اضافه می‌کند که پدرم احمد بن حنبل گفت: 👌 پیوسته این کلام (استغاثه مذکور) را گفتم تا اینکه راه را پیدا کردم. [9] محمد بن مفلح (م763ق) نیز حکایت عبدالله بن احمد بن حنبل را نقل کرده است. [10] ♻️ بنابراین گفتمان وهابیت در شرک‌خوانی استغاثه به انبیاء و اولیاء الهی متضاد با سیره عملی احمد بن احنبل است. 📍 ادامه دارد ... 📚 منابع: [1] محمد بن عبدالوهاب، أصول الدين الإسلامي مع قواعده الأربع، ص8. [2] محمد بن عبدالوهاب، کشف الشبهات، ص 7. [3] لبعض علماء نجد الأعلام، مجموعة الرسائل والمسائل النجدية، ج4، ص 832. [4] أبوبكر أحمد بن عمرو البزار، مسند البزار، ج11، ص181، ح4922. بيهقي، أحمد بن الحسين، شعب الإيمان، ج1، ص325، ح165. [5] ابن‌حجر العسقلاني، المطالب العالية، ج14، ص46. [6] أبويعلى موصلی، أحمد بن علی، مسند أبي يعلى، ج5، ص123، ح5269. ابن‌سنی، أحمد بن محمد دینوری، عمل اليوم والليلة سلوك النبي مع ربه عز وجل ومعاشرته مع العباد، ص455، ح508. [7] طبراني، سليمان بن أحمد، المعجم الكبير، ج17، ص117، ح290. [8] ابویعقوب مروزی، مسائل الإمام أحمد بن حنبل وإسحاق بن راهويه، ج1، ص62. [9] أحمد بن محمد بن حنبل، مسائل أحمد بن حنبل رواية ابنه عبد الله، ج1، ص245، ح912. [10] محمد بن مفلح بن محمد بن مفرج، الآداب الشرعية والمنح المرعية، ج1، ص429. ┏━━ °•☆•☆•☆•° ━━┓ @tazaddvahhabiyyat 👈 ایتا و تلگرام ┗━━ °•☆•☆•☆•° ━━┛
🔻 تقابل وهابیت با احمد بن حنبل در طلب دعا از رسول‌الله(صلی‌الله‌علیه‌وآله) 🔰 در حالی وهابیان درخواست دعا از انبیاء و اولیاء الهی پس از وفات را شرک می‌دانند،[1] که مسلمانان طلب دعا از پیامبرخدا (صلي‌الله‌علیه‌وآله) در زمان حیات و ممات را جایز می‌دانند. احمد بن حنبل از علمای بزرگ سنی است که درخواست دعا از پیامبرخد (صلي‌الله‌علیه‌وآله) را عملِ دارای نفع می‌داند. 👌 هبة الله لالکائی(م418ق) و محمد، ابن أبي‌يعلى(م526هـ)، فرزند قاضی ابویعلی(م458ق) به سند خویش از جعفر بن محمد بن شاکر(م279ق) نقل می‌کند که: شخصی در همسایگی خانه احمدبن‌حنبل زندگی می‌کرد که اهل گناه بود. روزی در مجلس احمد حضور یافت و بر او سلام کرد اما احمد، جواب کاملی به او نداد و روی از او برگرداند. او به احمد گفت: من خوابی دیدم و از گذشته خویش توبه کردم. احمد به او گفت: در خواب چه دیدی؟ گفت:پیامبرخدا(صلي‌الله‌علیه‌وآله) را دیدم که گویا بر سطح بالایی از زمین قرار داشت و بسیاری از مردم در جلوی ایشان نشسته بودند و هر کدام برای طلب دعا بلند می‌شدند و ان حضرت برای او دعا می‌کرد تا همه درخواست دعا کردند مگر من و من به خاطر گناهانم خجالت کشیدم و بلند نشدم. رسول‌الله(صلی‌الله‌علیه‌وآله) به من فرمود: چرا بلند نمی‌شوی و از من طلب دعا نمی‌کنی! عرض کردم یا رسول‌الله اعمال زشتم، مانع درخواست دعا از شماست. آن حضرت فرمود: اگر حیا می‌کنی، (اشکالی ندارد) از من بخواه تا برایت دعا کنم. او می‌گوید: من برخواستم و آن حضرت برایم دعا کرد و بر اثر آن دعا متنبه شدم و خداوند بغض اعمالی که انجام می‌دادم را در دل من قرار داد. 👈 احمد بن حنبل به شاگردان خویش دستور داد: این داستان را نقل کنید و آن را حفظ کنید پس همانا این حکایتی است که انسان از آن انتفاع می‌برد. [2] 🔹 این حکایت را ابن‌قدامه مقدسی (م620ق) [3] و محمد مقدسی (م643ق) [4] و ابن مفلح (م884هـ) [5] نقل کرده‌اند. 🔸 بر اساس این حکایت، احمد بن حنبل طلب دعا از رسول‌الله(صلی‌الله‌علیه‌وآله) را جایز و دارای نفع می‌داند. تقابل وهابیت با احمد بن حنبل (1) ادامه دارد ... 📚 منابع: [1] طلب الحوائج من الموتى، والإستغاثة بهم والتوجه إليهم. وهذا أصل شرك العالم. (محمد بن عبدالوهاب نجدي(م1206ق)، مفيد المستفيد في كفر تارك التوحيد، ص296.) أما دعاء الأموات أو دعاء الغائبين من الملائكة والجن، أو دعاء الأحجار والأصنام والأشجار، هذا شرك أكبر. (بن باز، عبدالعزيز بن عبدالله (م1420)، فتاوى نور على الدرب، ج2، ص90.) [2] ... قَالَ: فقال: لنا أبوعبداللَّه ياجعفر يا فلان حدثوا بهذا واحفظوه فإنه ينتفع به. (لالکائی شافعی هبة الله بن حسن بن منصور (م418ق) شرح أصول اعتقاد أهل السنة والجماعة، ج7، ص1332، ح2372. ابن أبي يعلى، محمد بن محمد، طبقات الحنابلة، ج1، ص125.) [3] ابن‌قدامه مقدسی، عبدالله بن أحمد، كتاب التوابين، حکایت 110، ص157و158. [4] ابوعبدالله مقدسی، محمد بن عبدالواحد المقدسي، النهي عن سب الأصحاب وما فيه من الإثم والعقاب، ص 114، ح58. [5] ابن مفلح، إبراهيم بن محمد، المقصد الأرشد في ذكر أصحاب الإمام أحمد، ج1، ص299و300، ح312. ┏━━ °•☆•☆•☆•° ━━┓ @tazaddvahhabiyyat 👈 ایتا و تلگرام ┗━━ °•☆•☆•☆•° ━━┛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻 اقرار به نسل کشی در فلسطین 🔹 نظامی آمریکایی: من جنگ را میشناسم، آنچه در فلسطین می گذرد جنگ نیست، یک نسل‌کشی است... 🔥 بدتر از استکبار جهانی، طواغیت کشورهای اسلامی و وهابیان هستند که از این نسل‌کشی حمایت می‌کنند. ┏━━ °•☆•☆•☆•° ━━┓ @tazaddvahhabiyyat 👈 ایتا و تلگرام ┗━━ °•☆•☆•☆•° ━━┛
🔘 تضاد وهابیت با گفتمان اهل‌بیت (علیهم‌السلام) 🔰 وهابیان در ادعایی بی اساس بر این تصور هستند که گفتمان توحیدی‌شان با قرآن و سلف همخوانی دارند، حتی در ادبیات معاصرشان این را نیز اضافه کرده‌اند که اهل‌بیت (علیهم‌السلام) نیز هم‌نظر با آنان هستند. 📍 بر آن شدیم همانگونه که تضاد آنان با قرآن و سلف را مورد بحث قرارمی‌دهیم؛ 👈 تضاد گفتمان وهابیت با کلام و سیره اهل‌بیت(علیهم‌السلام) را نیز مورد بررسی قرار دهیم تا ثابت گردد که ادعاهای وهابیان در توحید و شرک چیزی جز انحراف از خط اصیل اسلامی قرآن و سنت رسول‌الله(صلی‌الله‌علیه‌وآله) و اهل‌بیت‌(علیهم‌السلام) نیست. 👈 برای دیدن تضاد وهابیت با گفتمان اهل‌بیت‌(علیهم‌السلام) همراه ما در کانال تضاد وهابیت با امت باشید و منتظر پست‌های بعدی باشید. (علیهم‌السلام) ┏━━ °•☆•☆•☆•° ━━┓ @tazaddvahhabiyyat 👈 ایتا و تلگرام ┗━━ °•☆•☆•☆•° ━━┛
🔻 تضاد وهابیت با گفتمان اهل‌بیت(علیهم‌السلام) در توحید ربوبی 🔰 توحید ربوبی از مهم‌ترین مفاهیم اسلامی است که دقیقا از اصلی‌ترین انحرافات گفتمان وهابیت می‌باشد. مرز خروج گفتمان وهابیت از اسلام، همین توحید ربوبی است. وهابیان با ادعایی که در تعریف این مفهوم کلیدی دارند، شکافی در حد شرک و کفر بین خود و مسلمانان ایجاد کرده‌اند. خاستگاه اصلی تکفیر مسلمانان در اندیشه وهابیت، تعریفی است که وهابیان از توحید ربوبی ارائه کرده‌اند. ⭕️ بنیان‌گذار وهابیت، محمد بن عبدالوهاب نجدی(م1206ق) در تعریف توحید ربوبی می‌نویسد: توحید ربوبی یعنی شهادت به اینکه هیچ خالق و مالک و محیی و ممیت و مدبری غیر از خدای سبحان نیست.[1] پیروان گفتمان ابن‌عبدالوهاب مانند نوه‌اش عبدالرحمن بن حسن(م1285ق) [2] و محمد بن صالح العثیمین [3] و عبدالعزیز بن عبدالله بن باز [4] بر تعریف امامشان تاکید کرده‌اند. 👈 آنان با این تعریف، آفرینش، مالکیت، تدبیر امور، زنده کردن و میراندن را از خصائص ربوبیت خداوند دانسته‌اند و بدون هیچ قید خاصی، مجردِ نسبت این امور به غیرخدا را شرک محسوب کرده‌اند، 👌 به طوری که تصریح کرده‌اند که اعتقاد به ربوبیت غیرخدا و یا مستقل دانستن غیرخدا شرط شرک بودن نیست. [5] 🔘 در حالی که این گفتمان وهابیت با تصریحات قرآن و سنت در نسبت دادن این امور به غیرخداوند متناقض است. در روایات اهل‌بیت(علیهم‌السلام) یگانه سنجه و معیار شرک ربوبی، مستقل دانستن غیرخداوند است. 🔹 شیخ صدوق (م381ق) از امام کاظم(علیه‌السلام) نقل کرده است که آن حضرت فرمود: امیرالمومنین (علیه‌السلام) بر جمعی از مردم کوفه عبور می‌کرد که دربارۀ «قَدَر» به گفتگو مشغول بودند. حضرت به گوینده‌شان فرمودند: آیا به واسطه قدرت الهی بر افعالت استطاعت می‌یابی؟ یا در برابر و در عرض خدا استطاعت داری؟ و یا بدون قدرت الهی (به جای خداوند)، دارای توان و استطاعت بر فعل هستی؟ آن شخص نتوانست جوابی بدهد. امیرالمومنین علیه السلام فرمود: اگر گمان کنی به واسطه قدرت و توانایی خداوند دارای توان و استطاعت هستی، پس اشکالی بر تو نیست. اما اگر گمان می‌کنی در برابر و عرض خداوند، توانائی و استطاعت داری، پس گمان کرده‌ای که شریک خدا در مُلکش هستی. 👈 و اگر گمان کنی به جای خداوند و مستقلا دارایی توانائی و استطاعت هستی، پس به جای خداوند، ادعای ربوبیّت کرده‌ای. آن شخص گفت: ای امیرالمومنین، خیر؛ چنین اعتقادی ندارم بلکه معتقد هستم که با قدرت الهی دارای توانایی هستم. امیرالمومنین(علیه‌السلام) فرمود: اگر غیر از این گفته بودی گردنت را می‌زدم. [6] ♻️ بنابراین بر اساس این روایت، سنجه‌ی ربوبیت در کلام معصومانه حضرت امیر، استقلال و عدم وابستگی به خدای متعال است یعنی اگر قدرتی حتی اگر خارق العاده باشد به غیرخدا نسبت داده شود اما صاحب آن، مستقل از خداوند تصور نشود ن بلکه قدرت او در راستای قدرت خداوند و مأذون از سوی خداوند فرض گردد، ذره‌ای از خط توحید فاصله گرفته نشده و عین توحید است؛ لذا آنگونه که وهابیت ادعا کرده است، نسبت دادن اموری مانند آفرینش و زنده کردن و میراندن به غیرخداوند شرک نیست. 📍 ادامه دارد ... 📚منابع: [1] محمد بن عبدالوهاب، الرسائل الشخصية، ص145 و مؤلفات ابن عبدالوهاب، ص145. [2] عبدالرحمن بن حسن بن محمد عبد الوهاب، رسائل وفتاوى، ص91. [3] العثیمین، محمد بن صالح، مجموع فتاوى ورسائل، ج8، ص14. [4] بن باز، عبدالعزیز بن عبدالله و العثیمین، محمد بن صالح؛ فتاوى مهمة لعموم الأمة، ص4. [5] علماء نجد، الدرر السنية في الأجوبة النجدية، ج12، ص205. [6] صدوق، محمد بن على، التوحيد، ص352و353. (علیهم‌السلام) ┏━━ °•☆•☆•☆•° ━━┓ @tazaddvahhabiyyat 👈 ایتا و تلگرام ┗━━ °•☆•☆•☆•° ━━┛
🔻ابن‌تیمیه روایت‌گر تضاد وهابیت با احمد بن حنبل در توسل 🔰 در حالی که وهابيان توسل به اموات اعم از انبیاء و اولیاء الهی را بدعت و راهی برای شرک می‌دانند[1]؛ اما مسلمانان توسل به دعای پیامبرخدا (صلي‌الله‌علیه‌وآله) را در زمان حیات و ممات، مشروع و جزو باورهای اسلامی پذیرفته‌اند. احمدبن‌حنبل امام مذهب حنابله توسل به پیامبرخدا(صلي‌الله‌علیه‌وآله) پس از رحلت را جایز می‌شمارد. 🔹 ابن‌تيميه‌(م728ق) می‌گوید: مشهور اصحاب احمدبن‌حنبل (م241ق) همانند مالک بن انس(م173ق) بر این باورند که در هنگام دعا، باید رو به قبر و پشت به قبله بود. و اسحاق بن منصور مروذی(م251ق) از احمد بن حنبل نقل کرده است که: هنگام خروج از مدینه به مسجد بیا و دو رکعت نماز بخوان و با رسول‌خدا (صلي‌الله‌علیه‌وآله) مانند سلام اولت وداع کن و صورتت را به سمت قبله بازگردان و در حالی که به پیامرخدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) توسل می‌کنی، جاجتت را از خداوند بخواه؛ (در این صورت قطعا) حاجتت از سوی پروردگار روا خواهد شد. [2] 🔸 ابن‌تیمیه در ادامه می‌نویسد: درباره عبارت «اللهم إني أتوسل إليك به» بین علما دو دیدگاه وجود دارد همانگونه که درباره سوگند دو دیدگاه وجود دارد. یکی از دیدگاه‌های احمد بن حنبل این است که سوگند به نام رسول‌خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) منعقد می‌گردد به همین دلیل در کتاب مناسکی که احمد آن را برای رفیقش (مروذی) نوشته، چنین آمده است که توسل به دعای رسول خدا (صلی الله علیه و آله) جایز است. [3] 👌 ابن تیمیه دیدگاه احمد بن حنبل مبنی بر جواز توسل به رسول‌الله (صلی‌الله‌علیه‌وآله) را نقل و آن را مصداق آیه «اتَّقُوا اللَّهَ وَابْتَغُوا إِلَيْهِ الْوَسِيلَةَ» دانسته است.[4] محمد بن مفلح مقدسی (م763ق) [5] و فرزندش إبراهيم بن محمد (م884ق) [6] و علی مرداوی (م885ق) [7] از فقهای حنبلی دیدگاه احمد بن حنبل مبنی بر جواز توسل به دعای رسول‌الله (صلی‌الله‌علیه‌وآله) را نقل و مصداقی مشروع از آیه «اتقوا الله وابتغوا إليه الوسيلة» دانسته‌اند. تقابل وهابیت با احمد بن حنبل (1) تقابل وهابیت با احمد بن حنبل (2) 📍ادامه دارد ... 📚منابع [1] علماء نجد الأعلام، الدرر السنية في الأجوبة النجدية، ج5، ص162. محمد بن صالح بن محمد العثيمين، فتاوى أركان الإسلام، ص181. صالح بن فوزان الفوزان، مجموع فتاوى، ج1، ص30. [2] ...وحول وجهك إلى‌القبلة وسل الله حاجتك متوسلاً إليه بنبيه صلى‌ الله‌ عليه‌ وسلم تقض من‌الله‌عزوجل. (ابن‌تیمیه، احمدبن عبدالحلیم، الإخنائية، ص409 و410.) [3] ابن تيميه، احمدبن عبدالحلیم،مجموع الفتاوى، ج1، ص140. الفتاوى الكبرى، ج2، ص422. [4] ابن‌تیمیه،احمدبن عبدالحلیم، الفتاوى الكبرى، ج5، ص358. الاختيارات الفقهية، ص442. [5] ابن مفلح مقدسی، كتاب الفروع ومعه تصحيح الفروع، ج3، ص229. [6] إبراهيم بن محمد، المبدع في شرح المقنع، ج2، ص207. [7] علی مرداوی، الإنصاف في معرفة الراجح من الخلاف، ج2، ص456. ┏━━ °•☆•☆•☆•° ━━┓ @tazaddvahhabiyyat 👈 ایتا و تلگرام ┗━━ °•☆•☆•☆•° ━━┛
⛔️ربوبیت بُت هُبَل نزد مشرکین 🔰 همانطور که در پست قبلی بیان شد، وهابیان مسلمانان را به مجرد نسبت آفرینش، تدبیر امور، احیاء و اماته به انبیاء و اولیاء، مشرک خواندند. در حالی که اهل‌بیت (علیهم‌السلام) بُن‌مایه‌ شرک در ربوبیت را اختصاص استقلالی این امور به غیرخداوند می‌دانند؛ همانطور که در روایت قبلی، امیرالمومنین (علیه‌السلام) تبیین فرمودند. 🔹 روایت دیگری که تضاد ادعاهای وهابیت با گفتمان اهل‌بیت(علیهم‌السلام) در توحید ربوی را ثابت می‌کند، روایتی که علامه‌مجلسی(م1110ق) آن را نقل کرده است. علامه این روایت را از کتاب تفسیری منسوب به امام حسن‌عسکری (علیه‌السلام) است. (برای بررسی سند و انتساب این کتاب، به امام یازدهم (علیه‌السلام) می‌توانید اینجا و اینجا و اینجا و اینجا را کلیک کنند.) 🔸 محتوای این روایت که گزارشی از گفتگوی پیامبرخدا(صلی‌الله‌علیه‌وآله) با مشرکین مکه است با قرآن هم‌خوانی دارد. پس از بیان مختصری از این روایت، آیه مرتبط با مضمون روایت نیز بیان خواهد شد. 🔹 امام عسکری(علیه‌السلام) فرمود: مشرکین به رسول‌خدا گفتند: 👈 همانا هُبَلُ،‏ ربّ و پرورگار ماست و کسی است که بیماران ما را شفا و هلاک‌شوندگان ما را نجات و مجروحان ما را معالجه می‌کند. رسول الله(صلی‌الله‌علیه‌وآله) فرمودند: دروغ گفتید، هُبَل هیچ کدام از این کارها را نمی‌تواند انجام دهد بلکه تنها خداوند متعال است که آنچه را بخواهد این کارها را برای شما انجام می‌دهد. مشرکین گفتند: تو از این گفتار نمی‌ترسی که بُت هُبَل به تو ضرر برساند؛ آن حضرت فرمود: آنچه را که گفتید، احدی قادر به آن نیست مگر خداوند سبحان. 🔸(اما مشرکین بر شرک خویش اصرار کرده) و به رسول الله(صلی‌الله‌علیه‌وآله) گفتند: 👌 اگر برای تو ربّی است که غیر از آن ربّ دیگری نیست و آن را می‌پرستی، پس از او بخواه این بلاها را بر ما برساند، تا بدانی که هُبَل شریک پروردگار توست. جبرائیل امین نازل شد و فرمود: ای رسول‌خدا، تو و علی آنان را نفرین کنید، با نفرین رسول‌الله(صلی‌الله‌علیه‌وآله) و امیرالمومنین(علیه‌السلام)، مشرکین به جز زبان و گوش‌شان کاملا دچار فلج، برص و جذام شدند و به سراغ بُت هُبَل رفته و درخواست شفای بیماری کردند و شنیدند که 👈 آن بُت گفت: ای دشمنان خدا! من چه قدرتی در چیزی از امور دارم، اگر خداوند، حضرت محمد(صلی‌الله‌علیه‌وآله) را که برای مخلوقات مبعوث کرده و ایشان را برترین پیامبران قرار داده، مرا نفرین کند چیزی از من باقی نمی‌ماند. مشرکین با شنیدن سخن بُت‌هُبل ضجه زنان نزد رسول‌الله رفتند و استغاثه به حضرت کرده و درخواست دعا کردند و آن حضرت نیز با همراهی امیرالمومنین گفتند چشمانتان را ببندید و بگویید: «اللَّهُمَّ بِجَاهِ مَنْ بِجَاهِهِ ابْتَلَيْتَنَا، فَعَافِنَا بِمُحَمَّدٍ وَ عَلِيٍّ وَ الطَّيِّبِينَ مِنْ آلِهِمَا» و آنان نیز با گفتند این دعا و توسل از بیماری‌ها خلاصی پیدا کردند و همه آنان و برخی از خویشانشان ایمان آوردند. [1] ♻️ در این روایت، چند مساله تصریح شده است که عبارتند از: ✔️شرک ربوبی مشرکین؛ ✔️ مستقل دانستن بُت هُبَل توسط مشرکین؛ ✔️ یگانگی ذاتی و استقلالی خداوند در امور ربوبی؛ ✔️ استغاثه و توسل مشرکین به رسول الله(صلی‌الله‌علیه‌وآله)؛ 👌 محتوای این روایت موافق آیه ﴿أَلَيْسَ اللَّهُ بِكَافٍ عَبْدَهُ وَيُخَوِّفُونَكَ بِالَّذِينَ مِنْ دُونِهِ﴾ [2] است. بر اساس روایت مذکور و این آیه مشرکین معتقد بودند که آلهه قدرت ضرر رسانی به دشمنان را دارند. محمد جریر طبری(م310ق) [3] و محمد قرطبی (م671ق) [4] نیز همین مطلب را نقل کرده‌اند. تضاد وهابیت با گفتمان اهل‌بیت (علیهم‌السلام) (1) 📍ادامه دارد ... 📚 منابع: [1] حسن بن على، امام يازدهم، التفسير المنسوب إلى الإمام الحسن‌العسكري عليه‌السلام، قم، اول1409ق. ص377و378. و مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، بحار الأنوار، بيروت، دوم1403 ق. ج17، ص262تا264. [2] سوره زمر، آیه 36. [3] طبري، محمّد بن جرير، جامع البيان في تأويل القرآن، ، ج21، ص294. [4] قرطبي، محمّد بن احمد، الجامع لأحكام القرآن، ج15، ص258. (علیهم‌السلام) ┏━━ °•☆•☆•☆•° ━━┓ @tazaddvahhabiyyat 👈 ایتا و تلگرام ┗━━ °•☆•☆•☆•° ━━┛
🔻انتشار هزاران کتاب از آثار وهابیت همانطور که در دو پست قبلی موضوع «وهابیت، تبار داعش» بیان شد، گروه تکفیری داعش هدف از تاسیس حکومتش را بازتاسیس منهج محمد بن عبدالوهاب دانسته و خود را شبیه‌ترین گروه به وهابیت می‌داند. 👌سلسله پست‌های «وهابیت، تبار داعش» تبیین‌کننده‌ی عقبه فکری و پدر معنوی داعش است؛ با تحلیل صحیح از ماهیت داعش، روشن خواهد شد که پدر معنوی داعش وهابیت است؛ لذا آن دسته از افرادی که گمان می‌کنند، اخوان المسلمین اصیل (حسن البناء و سید قطب) خوارک فکری به داعش داده‌اند، تحلیل نادرسی از صحنه تکفیر داشته و ضرر چنین تحلیلی به جبهه اسلام‌گرایان است. ⭕️ از جمله اسناد این حقیقت که وهابیت پدر معنوی داعش است، مقوله «منبع شناسی» است. گروه تکفیری داعش در گزارشی تصریح می‌کند که اولین اقدام دواعش پس از فروپاشی رژیم بعث عراق، انتشار هزاران جلد کتاب از رساله‌های شیوخ وهابی نجد و توزیع و آموزش آنها بود. [1] وهابیت، تبار داعش (1) وهابیت، تبار داعش (2) 🔘 ادامه دارد ... 📚 منبع [1] النبأ، قصة شهید، ع83، ص8. (أبویاسر الأنصاری آثر المهاجرین علی نفسه../// و بدؤوا منذ الایام الأولی من الغزو بنشر دعوۀ التوحید، بطبع آلاف النسخ من رسئل أئمۀ الدعوۀ النجدیۀ فلاقت استجابۀ منقطعۀ النظیر و حرضوا المومنین علی قتال الصلیبین... ) ┏━━ °•☆•☆•☆•° ━━┓ @tazaddvahhabiyyat 👈 ایتا و تلگرام ┗━━ °•☆•☆•☆•° ━━┛
🔻تقابل وهابیت با احمد بن حنبل در تکفیر اهل «لااله‌الاالله» ⛔️ وهابیان هر چند شهادتین را در اسلام فرد کافی می‌دانند اما با خوانش خاصی که از مفاهیم اصلی اسلام (مانند توحید ربوبی و توحید الوهی و معنای عبادت) دارند، مفاهیم اسلامی مانند استغاثه و طلب‌دعا از انبیاء و اولیاء الهی را شرک می‌دانند، لذا اهل‌ شهادتینی را که معتقد به استغاثه و... است را کافر و مشرک می‌خوانند. ✔️ محمد بن عبدالوهاب نجدی دو چالش، پیش‌ِروی خود قرار داده است که اولا چگونه مسلمانان را تکفیر می‌کنید و اموات را ناسزا می‌گویید، در حالی که معنای «لااله‌الاالله» را تبیین نکرده‌اید؟ ثانیا چگونه مردم را به چیزی امر می‌کنید که قبل از اظهار برداشت‌های انحرافی از اسلام، خودتان به این مسائل جاهل بودید؟ [1]👌او با بیان این دو چالش، تکفیر مسلمانان را که اهل«لاإله إلا الله» بوده‌اند را مسلم فرض کرده است. ✔️ محمد بن عبدالوهاب در پاسخ به این دو چالش بر این باور است که قبل از خوانش ادعائی‌اش، همه مردم و علما و اساتید حتی خودش شناختی به اسلام و معنای «لااله‌الاالله» نداشته‌اند؛ لذا در رساله‌ای که به اهل ریاض و منفوحه می‌نویسد: عده‌ای در ابتدای تحصیلم، مرا صاحب معرفت می‌دانستند در حالی که من قبل از اینکه خدای متعال بر من منت کند (قبل از اظهار ادعای خوانش انحرافی از اسلام)، شناختی از معنای «لااله الا الله» و دین اسلام نداشتم. 👈 (نه تنها من) بلکه مشایخ و اساتید من و هیچ کسی معنای «لاإله إلا الله» و دین اسلام را نمی‌شناخت. [2] ✔️ محمد بن عبدالوهاب مسلک خویش را توحیدی و مخالفان خود اعم از مردم عادی و علما را دشمن خدا معرفی کرده است. او علمای منطقه نجد را به عنوان مشرک معرفی کرده و هم‌عقیده خود را بهتر از هزار مشرک (مرادش علمای منطقه نجد است.) می‌داند. [3] ♻️ نگرش وهابیان در مشرک دانستن و تکفیر مسلمانان، 👈 متضاد با باور احمد بن حنبل(م241ق) است. زیرا احمد بن حنبل نه تنها شهادتین را مکفی در اسلام فرد می‌داند *[4]*، بلکه مسلمان معتقد به استغاثه (منبع) و طلب‌دعا از انبیاء و اولیاء الهی (منبع) را نیز مشرک و کافر نمی‌داند. 👌 بنابراین وهابیان اهل شهادتینی که اهل استغاثه و طلب دعا از انبیاء و اولیاء الهی است را مشرک می‌داند اما احمد بن احنبل مشرک نمی‌داند. تقابل وهابیت با احمد بن حنبل (1) تقابل وهابیت با احمد بن حنبل (2) تقابل وهابیت با احمد بن حنبل (3) 📍ادامه دارد ... منابع: [1] محمد بن عبدالوهّاب، الرسائل الشخصية، ص186. [2] محمد بن عبدالوهّاب، الرسائل الشخصية، ص187. [3] إذا عرفت ذلك وعرفت أن الطريق إلى الله لابد له من أعداء قاعدين عليه أهل فصاحة وعلم وحجج... والعامي من الموحدين يغلب الألف من علماء هؤلاء المشركين. (محمّد بن عبدالوهّاب، كشف الشبهات، ص13و14.) [4] اسحاق بن منصور مروزی (م251ق) گوید از احمد بن حنبل درباره مردی سوال کردم که در اواخر عمرش شهادتین می‌گوید آیا ورثه مسلمان از او ارث می برد؟ احمد بن حنبل گفت: بله ارث می‌برد. [ ابن أبي‌يعلى، محمد بن محمد(م526هـ)، طبقات الحنابلة، ج1، ص115.] بر اساس فقه احمد بن حنبل مسلمان از کافر ارث نمی‌برد [ ابن حنبل شيباني، أحمد، مسائل أحمد بن حنبل رواية ابنه عبدالله، ص352.] 👌 لذا فتوای احمد مبنی بر جواز ارث مسلمان از پدر کافری که در اواخر عمرش اقرار به شهادتین کرد، دال بر اسلام اوست. ┏━━ °•☆•☆•☆•° ━━┓ @tazaddvahhabiyyat 👈 ایتا و تلگرام ┗━━ °•☆•☆•☆•° ━━┛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
▪️کاش درهای صحن وا بشود ▪️شوق در سینه‌ها به پا بشود ▪️پس بسازیم پنجره فولاد ▪️عقده‌هامان تمام، وا بشود ▪️چهار تا گنبد طلایی رنگ ▪️چهار تا مشهدالرضا بشود 🏴 ۸ شوال سالروز تخریب قبور ائمه بقیع علیهم السلام، بر تمام مسلمانان جهان تسلیت باد. ┏━━ °•☆•☆•☆•° ━━┓ @tazaddvahhabiyyat 👈 ایتا و تلگرام ┗━━ °•☆•☆•☆•° ━━┛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
◾️وهابیت، ادامه دهنده راه جِیشِ ابرهه ▪️آیت الله جوادی آملی (حفظه الله تعالی) 🏴 ۸ شوال، سالروز تخریب قبور ائمه بقیع علیهم السلام به دست وهابیت پلید ┏━━ °•☆•☆•☆•° ━━┓ @tazaddvahhabiyyat 👈 ایتا و تلگرام ┗━━ °•☆•☆•☆•° ━━┛
🔻تقابل وهابیت با احمد بن حنبل در تبرک 🔖 تبرک احمد بن حنبل به عبای یحیی بن یحیی النیسابوری ⛔️ وهابیان، تبرک رایج و مشهور بین مسلمانان را بدعت و شرک پنداشته‌اند. آنان تبرک به در و دیوار مسجدالحرام، مسجدالنبی، ضریح و قبر حضرت رسول‌الله (صلی‌الله‌علیه‌وآله) و ائمه‌اطهار (علیهم‌السلام) را بدعت و مقدمه شرک می‌شمارند. ✔️ محمد بن عبدالوهاب در عبارتی گوید: کسی چیزی را از قبر یا درخت یا ستاره و یا فرشته مقرب الهی و یا پیامبر مرسلی برای جلب منفعت و یا برطرف شدن ضرری، قصد (تبرک یا طلبی) کند، قطعا من دون الله را عبادت، و لا اله الا الله را تکذیب کرده است؛ چنین فردی را توبه می‌دهند، اگر توبه نکرد کشته می‌شود. [1] ✔️ ابن‌عبدالوهاب نجدی در ادامه ادعایش درباره شرک به عبادت غیرخداوند با تبرك به آن می‌نویسد: 👈 اگر چنین مشرکی (که نسبت به قبر و درخت و فرشته و پیامبر مرسل، قصدی دارد) بگوید ما قصدی جز تبرک نداریم و ما می‌دانیم تنها خداوند است که نفع و ضرر می‌دهد، در پاسخ به او بگو: بنی‌اسرائیل چیزی اراده نکردند مگر همان چیزی که تو اراده کرده‌ای همانگونه که خدای متعال از آنان خبر داد که آنان وقتی از دریا عبور کردند و به قومی رسیدند که بر بت‌هایشان اعتکاف کرده بودند. [2] ✔️ عبدالعزیز بن باز گوید: آن کاری که برخی از مردم در 👌 تبرك به علماء و برخی از عابدان و یا تبرک به دیوارها و پارچه کعبه می‌کنند، اصلی در دین ندارد و باید از آن پرهیز کرد لذا تبرک به زید و عمرو یا دیوار کعبه و مانند آن، تبرک به ستون‌های (مسجدالحرام، مسجدالنبی و مشاهد مشرفه) بدعت است؛ در صورت گمان به این باور که برکت از آن در و دیوار و ستون حاصل می‌شود، 👈 منجر به شرک خواهد ‌شد. [3] 🔘 یحیی بن یحیی التميمي النيسابوري (م221ق) از پیروان دیدگاه‌های مالک بن انس (م179ق) است که جایگاه رفیعی نزد احمد بن احنبل(م241ق) دارد. [4] ♻️ ابو یعقوب مروزی، اسحاق بن منصور بن بهرام (م251ق) درباره تبرك احمد بن حنبل به عبای یحیی بن یحیی نقل می‌کند که احمد به من گفت: 👌 یحیی بن یحیی وصیت کرد که عبایش برای من باشد. فرزندش این عبا را نزد من آورد و نظر من را درباره آن لباس پرسید. من گفتم این لباس مرد صالحی است که با آن خدا را اطاعت کرده است. من خود را به این لباس متبرک می‌کنم. [5] تقابل وهابیت با احمد بن حنبل (1) تقابل وهابیت با احمد بن حنبل (2) تقابل وهابیت با احمد بن حنبل (3) تقابل وهابیت با احمد بن حنبل (4) 📍ادامه دارد ... 📚منابع [1] محمد بن عبدالوهاب نجدی، الجواهر المضية، ص، 26. [2] محمد بن عبدالوهاب نجدی، الجواهر المضية، ص، 26. [3] بن باز، عبدالعزيز بن عبدالله، مجموع فتاوى، ج28، ص285و286. [4] ذهبی، محمد بن أحمد بن عثمان بن قَايْماز (م748ق)، سير أعلام النبلاء، ج8، ص513و514. [5] ابن مفلح حنبلي، محمد بن مفلح مقدسی(م763ق)، الآداب الشرعية والمنح المرعية، ج2، ص 225. الفروع ومعه تصحيح الفروع لعلاء الدين علي بن سليمان المرداوي، ج3، ص370. ذهبی، محمد بن أحمد بن عثمان بن قَايْماز (م748ق)، سير أعلام النبلاء، ج8، ص515. ┏━━ °•☆•☆•☆•° ━━┓ @tazaddvahhabiyyat 👈 ایتا و تلگرام ┗━━ °•☆•☆•☆•° ━━┛
🔘 سلسله پست‌های کفری بودن اندیشه و گفتمان وهابیت 🔻 اتصاف گفتمان وهابیت به کفر فقهی❓ 🔰 تمرکز گفتمان وهابیت در بیان توحید و شرک و ایمان و کفر است. وهابیان با ادعایی توحیدی بودن گفتمان‌شان، هر نوع، تاکید می‌شود هر نوع نگرش مخالف گفتمان‌شان را کفر و شرک می‌پندارند. 🔹 واقعیت این است که گفتمان وهابیت در توحید، بیش از آنکه نسبتی با اسلام داشته باشد، با کفر نسبت دارد و این مهم در کلام علمای اسلام نیز دیده می‌شود. 🔸 قبل از بیان دیدگاه علمای اسلام درباره کفری بودن گفتمان وهابیت مطالبی عرض خواهد شد که آیا اتصاف اندیشه کفری وهابیت مانند منافقان متصف به کفر ایمانی و اخروی است یا مانند اندیشه کفری بهائیان، متصف به کفر حقوقی و فقهی است ؟؟؟ 🔹 بین کفر اعتقادی و کفر فقهی تفاوت وجود دارد. کفر اعتقادی در برابر ایمان و اسلام حقیقی و مربوط به آخرت است و کفر فقهی دربرابر اسلام ظاهری و مربوط به مسائل دنیاست؛ لذا کسی که کافر به کفر اعتقادی است مانند منافق یا هر مسلمان بی‌عمل هر چند دارای اسلام ظاهری بوده و در دنیا از حقوق مسلمان بهرمند است اما در آخرت معذب به عذاب الهی است مگر مستضعف؛ و کسی که کافر به کفر فقهی است مانند کفار و مشرکین یا بهائیان، از حقوق مسلمانان بهرمند نیست. برابر نصوص دینی، انکار خداوند، انکار رسالت و انکار ضروری دین، سه عامل اساسی برای کفر فقهی و خروج از اسلام هستند. 🔸 از آنجا که وهابیان اقرار به شهادتین دارند، بررسی کفر گفتمانِ‌شان در حوزه انکار خدا و رسول نیست؛ بلکه به جهت اینکه گفتمان‌شان در حوزه انکار اعمالی است که از ضروریات اسلام می‌باشد، کفر گفتمانی آنان، در حوزه انکار ضروری دین است، لذا کفر گفتمان وهابیت از نوع کفر فقهی است. 🔹 البته تاکید می‌شود که بین کفر اندیشه و گفتمان و صاحب آن ملازمه‌ای وجود ندارد. یعنی ممکن است به صورت مطلق اندیشه‌ای کفر باشد اما صاحب آن را نمی‌توان کافر دانست مگر اینکه حجت بر او تمام شده باشد؛ همانطور که امام خمینی اندیشه‌ی انکار «ولایت فقیه‏» را با تعبیر ارتداد یاد کرده اما صاحب آن را مرتد نمی‌داند. ❇️ امام ره در جمع نمایندگان مجلس خبرگان فرمود: ‏‏به حرفهای آنهایی که برخلاف مسیر اسلام هستند و خودشان را روشنفکر حساب‏‎ ‎‏می‌کنند و می‌خواهند ولایت فقیه را قبول نکنند‏‏[‏‏اعتنا نکنید‏‏]‏‏ اگر چنانچه فقیه در کار‏‎ ‎‏نباشد، ولایت فقیه در کار نباشد، طاغوت است...آقایان بعضیشان می‌گویند مسئلۀ ولایت‌فقیه یک مسئلۀ«تشریفاتی» باشد، مضایقه‏‎ ‎‏نداریم. اما اگر بخواهد ولیّ، دخالت بکند در امور، نه، ما آن را قبول نداریم ـحتماً باید‏‎ ‎‏یک کسی از غرب بیاید دخالت بکند؟!ما قبول نداریم که یک کسی اسلام تعیین کرده‏‎ ‎‏او دخالت بکند. 👈 اگر متوجه به لوازم این معنا باشند، مرتد می شوند! لکن متوجه نیستند. ‏ [1] ⚫️ در این نوشته به کفر و ارتداد اندیشه و گفتمان وهابیت پرداخته می‌شود اما اینکه وهابیان کافر یا مرتد هستند کاری است که تنها از عهده فقیهان و مفتیان دین برمی‌آید و ما در مقام افتاء و قضاوت آن نیستیم؛ بلکه در مقام بیان کفری بودن گفتمان وهابیت به جهت انکار و نفی ضروریات اسلامی در ساحت توحید و شرک هستیم؛ در واقع بازخوانی گفتمان و مبانی وهابیت روشن می‌سازد که مبانی ادعایی آنان در توحید و شرک، ایمان و کفر، تعارض جدی با ضروریات اسلام دارد. 📍منتظر ادامه مطلب (تضاد گفتمان وهابیت با ضروری دین) در پست بعدی باشید. 📚 منابع [1] امام خمینی، روح الله، صحیفه امام، تهران، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی سال 1358ش، ج10، 221تا223. ┏━━ °•☆•☆•☆•° ━━┓ @tazaddvahhabiyyat 👈 ایتا و تلگرام ┗━━ °•☆•☆•☆•° ━━┛
🔻وهابیت و انکار تبرک به قبر رسول الله (صلی‌الله‌علیه‌وآله) 🔰 برای دست یابی به اینکه آیا گفتمان وهابیت در انکار تبرک به قبر پیامبرخدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله)، مصداقی از انکار ضروریات دین است یا خیر؟، ابتدا لازم است دیدگاه فقهای شیعه درباره ضروری دین تبیین و سپس گفتمان وهابیت بر آن تطبیق گردد. محقق حلی (م676ق) در ضمن تعریف کافر، اشاره به تعریف ضروری دین کرده و می‌نویسد: 👈 جحد ما يعلم من الدين ضرورة كالخوارج و الغلاة؛ چیزی را که دینی بودنش بدیهی است، انکار کند مانند خوارج و غالیان.» [1] 🔹علامه حلی(م726ق)[2]، شهيد اول (م786ق)[3]، شهيد ثانى (م966ق)[4] و محقق کرکی (م940ق) [5] نیز همین تعریف را بیان کرده‌اند. 👈 محقق اردبیلی (م993ق) مراد از ضروری دین را چیزی دانسته است که نزد مُنکِر، امری است که دینی بودنش یقینی است. [6] ❇️ بنابراین ضروری دین امری است که نزد عموم مسلمانان دینی بودنش روشن و بدیهی و مسلم باشد و نیاز به دلیل و برهان نداشته باشد[7]؛ لذا 👈 سید جواد عاملی(م1226ق) انکار مهمترین ضروری دین یعنی انکار مودت و موالات آل‌الله و فرزندان رسول‌الله را عامل کفر نواصب دانسته است. [8] 👌 آیت الله گلپایگانی نیز در تعریف ضروری دین می گوید: هر حکم اعتقادی و عملی که برای اثباتش در اسلام و اینکه از برنامه‌های اسلامی است، نیاز به دلیل نداشته باشد، ضرورری دین است؛ لذا ختنه کردن مانند نماز از ضروریات دین است زیرا تمام مسلمانان می دانند که این عمل از دین اسلام و پیامبرخدا و از ویژگی‌های مسلمانان است. [9] ⁉️ با آگاهی از مفهوم «ضروری دین» این سوال مطرح می‌شود که 👈 آیا گفتمان وهابیت، مصداق انکار ضروری دین است یا خیر؟ 💢 موسس جریان وهابیت، محمد بن عبدالوهاب نجدی(م1206ق) می‌نویسد: کسی چیزی را از قبر یا درخت یا ستاره و یا 👌 فرشته مقرب الهی و یا 👌 پیامبر مرسلی برای جلب منفعت و یا برطرف شدن ضرری، قصد (تبرک یا طلبی) کند، 👈 قطعا من دون الله را عبادت، و لا اله الا الله را تکذیب کرده است؛ چنین فردی را توبه می‌دهند، اگر توبه نکرد کشته می‌شود. [10] 💥 در عبارت مذکور، ابن‌عبدالوهاب نجدی، قصد و تبرک به رسول‌الله (صلی‌الله‌علیه‌وآله) و قبر شریفش _ که نزد مسلمانان از امور اسلامی است و به آن باور دارند، را انکار و مصداق عبادت «من‌دون‌الله» گرفته و مسلمانان را به خاطر همین اعتقاد، کافر می‌داند. 🔸️ آیا موسس وهابیت، با آگاهی از این حقیقت که هر مسلمانی در زیارت، قصد تبرک به بارگاه پیامبرخدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) دارد و در این حال آن را مورد انکار قرار داده بلکه آن را عبادت من‌دون‌الله و تکذیب لا‌اله‌الا‌الله دانسته، مصداق انکار ضروری دین کرده و ادعایش کفری است یا خیر؟ سلسله پست‌های کفری بودن گفتمان وهابیت (1) 📍ادامه دارد ... 📚 منابع: [1] محقق حلی، شرائع الإسلام في مسائل الحلال و الحرام، ج‌1، ص45. [2] حسن بن يوسف حلّى، إرشاد الأذهان إلى أحكام الإيمان، ج1، ص239. [3] محمد بن مكى‌ عاملى ، ذكرى الشيعة، ج‌1، ص 115. [4] زين الدين بن على‌ عاملى، الروضة البهية،ج‌1، ص286. [5] کرکی، على بن حسين‌، جامع المقاصد في شرح القواعد ج‌1، ص162. [6] اردبیلی، احمد بن محمد‌، مجمع الفائدة والبرهان، ج‌3، ص199. [7] شاهرودى، سید محمود، موسوعة الفقه الإسلامی، ج‌8، ص355. [8] عاملى، سيد جواد بن محمد حسينى،مفتاح الكرامة،ج8، ص18. [9] گلپايگانى، سيد محمدرضا، نتائج الأفكار في نجاسة الكفار، ص179. [10] محمد بن عبد الوهاب، الجواهر المضية، ص26. ┏━━ °•☆•☆•☆•° ━━┓ @tazaddvahhabiyyat 👈 ایتا و تلگرام ┗━━ °•☆•☆•☆•° ━━┛
ا✧❁﷽❁✧ا ✔️ کانال تهاجمی با محتوای علمی، در رد گفتمان و مبانی و آراء کفری وهابیت ☄️ 👌کانال «تضاد وهابیت با امت» در تلاش است، تا تضاد گفتمان وهابیت را با نصوص قرآنی و روایی فریقین به اثبات برساند. 👌قطعا از ظرفیت تقابل فکری و عقیدتی مذاهب اهل‌سنت، در رد گفتمان وهابیت استفاده می‌گردد. 📌https://eitaa.com/joinchat/3393650962Cbcbdab36ca ...............
🔰 اعتقاد به قدرت استقلالی غیرخداوند، مساوی با ادعای ربوبیت ✔️ با دقت در نصوص وهابیان، روشن می‌گردد که آنان مسلمانان را به مجرد نسبت آفرینش، تدبیر امور، احیاء و اماته به انبیاء و اولیاء، مشرک می‌خوانند؛ در حالی که اهل‌بیت (علیهم‌السلام) این ملاک را بیان نکرده‌اند و بُن‌مایه‌ شرک در ربوبیت را اختصاص قدرت استقلالی این امور به غیرخداوند می‌دانند. ❇️ شیخ صدوق (م381ق) روایتی را از مَرْوَك بن عبيد نقل کرده است، در این روایت آمده است که فردِ شیعه‌ای، به امام صادق (علیه‌السلام) عرض کرد که من خویشانی قدری مسلک دارم که «معتقدند ما می‌توانیم فلان کار و فلان کار را انجام دهیم و می‌توانیم انجام ندهیم». امام (علیه‌السلام) فرمود: قُلْ لَهُ هَلْ تَسْتَطِيعُ أَنْ لَا تَذْكُرَ مَا تَكْرَهُ وَ أَنْ لَا تَنْسَى مَا تُحِبُّ فَإِنْ قَالَ لَا فَقَدْ تَرَكَ قَوْلَهُ 👌 وَ إِنْ قَالَ نَعَمْ فَلَا تُكَلِّمْهُ أَبَداً فَقَدِ ادَّعَى الرُّبُوبِيَّةَ؛ به او بگو آیا می‌توانی چیزهایی که از آن‌ها بدت می‌آید را به یاد نیاوری و چیزهایی که دوست می‌داری را فراموش نکنی؟ اگر گفت نه، دست از اعتقاد خود کشیده و اگر گفت آری، هیچگاه با او سخن نگو که ادّعای ربوبیِّت کرده است. [1] 📌 شبیه به روایت مذکور، روایات فراوانی در منابع روایی وجود دارد که ذیل «باب استطاعۀ»، معیار یگانگی خدای متعال در ربوبیت را در مساله ذاتی و مستقل بودن خداوند در کارها تبیین کرده است. [2] 👈 در این روایات، مستقل فرض کردن غیرخدا، شرک در ربوبیت خدای متعال محسوب شده است؛ ذاتی و مستقل بودن خداوند در تدبیر همه امور عالم، خمیر مایه ربوبیت خدای متعال است. 🔘 بنابراین گفتمان وهابیت در ملاک توحید ربوبی، متضاد با مکتب اهل‌بیت (علیهم‌السلام) است. تضاد وهابیت با گفتمان اهل‌بیت (علیهم‌السلام) (1) تضاد وهابیت با گفتمان اهل‌بیت (علیهم‌السلام) (2) 📍ادامه دارد ... 📚 منابع: [1] حَدَّثَنَا أَبِي رَحِمَهُ اللَّهُ قَالَ حَدَّثَنَا سَعْدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ يَعْقُوبَ بْنِ يَزِيدَ عَنْ مَرْوَكِ بْنِ عُبَيْدٍ عَنْ عَمْرٍو رَجُلٍ مِنْ أَصْحَابِنَا عَمَّنْ سَأَلَ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع‏ فَقَالَ لَهُ إِنَّ لِي أَهْلَ بَيْتٍ قَدَرِيَّةً يَقُولُونَ نَسْتَطِيعُ أَنْ نَعْمَلَ كَذَا وَ كَذَا وَ نَسْتَطِيعُ أَنْ لَا نَعْمَلَ قَالَ فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع قُلْ لَهُ هَلْ تَسْتَطِيعُ أَنْ لَا تَذْكُرَ مَا تَكْرَهُ وَ أَنْ لَا تَنْسَى مَا تُحِبُّ فَإِنْ قَالَ لَا فَقَدْ تَرَكَ قَوْلَهُ وَ إِنْ قَالَ نَعَمْ فَلَا تُكَلِّمْهُ أَبَداً فَقَدِ ادَّعَى الرُّبُوبِيَّةَ. (صدوق، محمد بن على، التوحيد، ص352، ح22.) [2] كلينى، محمد بن يعقوب، الكافي، ج1، ص161و162، ح2و3و4. ابن بابويه، محمد بن على، التوحيد، ص345و346، ح2و3؛ ص350ح12و13. برقى، احمد بن محمد بن خالد، المحاسن، ج‏1، ص296، ح466. منسوب به على بن موسى عليه‌السلام، الفقه المنسوب إلى الإمام الرضا عليه السلام، ص351و352. (علیهم‌السلام) ┏━━ °•☆•☆•☆•° ━━┓ @tazaddvahhabiyyat 👈 ایتا و تلگرام ┗━━ °•☆•☆•☆•° ━━┛
🔰 تشویق رسول‌الله (صلی‌الله‌علیه‌وآله) در تبرک به خاک پای امیرالمومنین 🔘 تبرک در اسلام، به این معناست که انسانِ موحّد از وجود انبیاء و اولیاء الهی و یا از آثار به جا مانده از آنان، خیر و فزونی طلب کند. به عبارت دیگر تبرک این است که رحمت، خیر و افزایش نعمت یا دوری از نقمت را، از طریق اسباب غیرطبیعی که در قرآن و سنت معین شده است، طلب کند. [منبع] سبحانی، جعفر، درسنامه نقد وهابیت، ص143. الموسوعة الفقهية الكويتية، ج10، ص69. ♨️ در گفتمان وهابیت، تبرک تنها درباره رسول‌الله (صلی‌الله‌علیه‌وآله) و آثار متصل منصوص و درباره حجرالاسود، جایز است؛ اما تبرک به قبر و بارگاه نبوی، تبرک به قبور ائمه (علیه‌السلام) و آثارشان، تبرک به ارکان و پرده کعبه (غیر از حجرالاسود)، ستون‌های مسجدالنبی و منبر پیامبرخدا و حتی تبرک به قرآن و آب زمزم به غیر شرب، را بدعت و شرک تلقی کرده‌اند. [منبع] محمد صفوت، التبرک المشروع و الممنوع، ریاض، چهارم،1432ق؛ و https://serajemonir.darolelam.ir/article_167255.html 🔻 در حالی که نصوص فراوانی از قرآن و روایات فریقین بر جواز و استحباب تبرک به امور یاد شده، وجود دارد. از جمله تبرکاتی که در روایات اهل‌بیت (علیهم‌السلام) وارد شده است، تبرک به خاک پای ائمه (علیهم‌السلام) است. 🔹 سلَیم بن قیس هِلالی (م۷۶ق) در روایتی از حضرت سلمان نقل می‌کند که گفت: پيامبرخدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) خطاب به اميرالمؤمنين (علیه‌السلام) فرمود: ای علی، اگر عده ‏اى از امتم نبودند كه، آنچه را مسيحيان درباره عيسى بن مريم (علیهماالسلام) گفتند، درباره تو بگويند، 👌 سخنى درباره تو بیان می‌کردم كه امتم آثار قدم‌هايت را در خاك جستجو می‌کردند تا آن را ببوسند. [منبع] سليم بن قيس، كتاب سليم بن قيس الهلالي، ج‏2، ص891 و ص909. 🔹 محدث بزرگ مرحوم کلینی (م329ق) نیز در روایتی از ابوبصیر نقل می‌کند که امام صادق(علیه‌السلام) فرمودند: روزی پيامبرخدا(صلی‌الله‌علیه‌وآله) به اميرالمؤمنين(علیه‌السلام) فرمودند: در تو شباهتی به عیسى بن مریم(علیهماالسلام)، وجود دارد؛ و اگر ترس از این نبود، که گروه‌هایى از امتم، درباره تو آنچه مسيحيان به حضرت مسيح عيسى بن مريم گفتند، بگويند؛ 👈 امروز سخنى درباره تو مى‏ گفتم كه از كنار هيچ گروهى عبور نمی‌كردى مگر آنكه خاك زير قدم‌هایت را، براى تبرّک برمی‌داشتند! [منبع] کلینی، الكافی، ج‏8 ، ص57، ح18. 💥 بنابراین برخلاف گفتمان باطل وهابیت، تبرک به آثار اولیاء الهی در روایات اهل‌بیت (علیهم‌السلام) تجویز و تشویق شده است. 📍 ادامه دارد ... ┏━━ °•☆•☆•☆•° ━━┓ @tazaddvahhabiyyat 👈 ایتا و تلگرام ┗━━ °•☆•☆•☆•° ━━┛
🔰 تبرک مسلمانان به قدمگاه و آب وضوی امیرالمومنین (علیه‌السلام) ♨️ در پست قبلی به صورت مستند بیان شد که گفتمان وهابیت، نفی تبرک به قبر و بارگاه پیامبرخدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله)، تبرک به قبور ائمه (علیه‌السلام) و آثارشان، تبرک به کعبه و مسجدالنبی و حتی نفی تبرک به قرآن است؛ وهابیان چنین تبرکی را بدعت و شرک تلقی کرده‌اند. در حالی که نصوص فراوانی از قرآن و روایات فریقین بر جواز و استحباب تبرک به امور یاد شده، وجود دارد. ♻️ طبری آملی کبیر(م326ق)، نعمان بن محمد (م367ق) و شیخ صدوق (م381ق) در روایتی از جابر بن عبدالله انصاری (م78ق) نقل کرده‌اند که گفت: زمانی که امیرالمومنین على(علیه‌السلام) پس از فتح خيبر، به حضور پيامبرخدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) بازگشت، رسول‌الله به ایشان فرمودند: 💠 لوْ لَا أَنْ تَقُولَ طَوَائِفُ مِنْ أُمَّتِي مَا قَالَتِ النَّصَارَى فِي عِيسَى ابْنِ مَرْيَمَ لَقُلْتُ‏ فِيكَ‏ الْيَوْمَ قَوْلًا لَا تَمُرُّ بِمَلَإٍ مِنَ الْمُسْلِمِينَ إِلَّا أَخَذُوا مِنْ تُرَابِ رِجْلَيْكَ وَ فَضْلِ طَهُورِكَ يَسْتَشْفُونَ بِهِ؛ 🍃 اگر عده‏اى از امتم نبودند كه، آنچه را مسيحيان درباره عيسى بن مريم (علیهماالسلام) گفتند، درباره تو بگويند، امروز درباره تو سخنى بیان می‌کردم که 👌 از بین جمعیت مسلمانان عبور نکنى، مگر آنكه خاک قدم‌هايت و باقی‌مانده آب وضويت را (به عنوان تبرک) بردارند و با آن طلب شفا و سلامتی كنند. 📘 محمد بن جريربن‌رستم، المسترشد في إمامة علی بن أبی‌طالب عليه‌السلام، ص633و634، ح298. ❷ ابن حيون، نعمان بن محمد، شرح الأخبار في فضائل الأئمة الأطهار عليهم السلام، ج2، ص381. ❸ ابن بابويه، محمد بن على، الأمالي، ص96، ح1. ✔️ پس گفتمان وهابیت در تبرک به آثار اولیاء الهی متضاد با روایات اهل‌بیت (علیهم‌السلام) است. تضاد گفتمان وهابیت با مکتب اهل‌بیت (علیهم‌السلام) در تبرک (1) 📍 ادامه دارد ... ┏━━ °•☆•☆•☆•° ━━┓ @tazaddvahhabiyyat 👈 ایتا و تلگرام ┗━━ °•☆•☆•☆•° ━━┛
💠 حائر حسینی محبوب خداوند و متبرک 🔘گفتمان وهابیت در مساله تبرک بیان گردید که باور به بدعی بودن و شرکی بودن عمل مسلمانان در تبرک دارند. این در حالی است که اهل‌بیت (علیهم‌السلام) به عنوان مبین دین خط بطلانی بر باورهای وهابیت دارند. 🔰 شیخ ابن‌قولویه(م367ق) از محدثین بزرگ شیعه است؛ وی روایات فراوانی درباره برکت خاک تربت امام حسین (علیه‌السلام) و استحباب تبرک به آن را نقل کرده است. در یکی از این روایت‌ها از ابوهاشم جعفری نقل کرده است که گفت: امام هادی (علیه‌السلام) در اثر بیماری، پیوسته من و محمد بن حمزه را دستور به رفتن به حائر حسینی در کربلا می‌کرد. من به محمد بن حمزه گفتم: امام هادی(علیه‌السلام) به من امر کرده است که به حائر حسینی (علیه‌السلام) بروم؛ سپس خدمت امام رسیدم و عرض کردم فدایت شوم من به سوی حائر حسینی می‌روم. جریان را به علی بن بلال گفتم و او گفت برای چه به حائر بروی خود امام هادی (علیه‌السلام) حائر است، با این حرفت به منزل امام برگشتم و مطلبی را که علی بن بلال گفته بود را به امام عرض کردم و امام هادی (علیه‌السلام) فرمودند: آیا به علی بن بلال نگفتی که همانا پیامبرخدا(صلی‌الله‌علیه‌وآله) دور کعبه می‌گردد و حجرالاسود را می‌بوسد در حالی که حرمت و جایگاه آن حضرت (صلی‌الله‌علیه‌وآله) و فرد مؤمن از حرمت کعبه بالاتر است و خداوند دستور داده است که در صحرای عرفات توقف کنند؛ بنابراین مکان‌های وجود دارد که خدای متعال دوست می‌دارد در آن مکان‌ها یاد شود؛ من نیز دوست دارم در جایی که محبوب خداوند است، مشمول دعا شوم و 👌 حائر حسینی (علیه‌السلام) از آن مکان‌هایی است که خداوند دوست دارد نام‌ش آنجا برده شود. 📗 أ لَا قُلْتَ لَهُ إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص كَانَ يَطُوفُ بِالْبَيْتِ وَ يُقَبِّلُ الْحَجَرَ وَ حُرْمَةُ النَّبِيِّ ص وَ الْمُؤْمِنِ أَعْظَمُ مِنْ حُرْمَةِ الْبَيْتِ وَ أَمَرَهُ اللَّهُ أَنْ يَقِفَ بِعَرَفَةَ إِنَّمَا هِيَ مَوَاطِنُ يُحِبُّ اللَّهُ أَنْ يُذْكَرَ فِيهَا فَأَنَا أُحِبُّ أَنْ يُدْعَى لِي حَيْثُ يُحِبُّ اللَّهُ أَنْ يُدْعَى فِيهَا وَ الْحَائِرُ [الْحَيْرُ] مِنْ تِلْكَ الْمَوَاضِعِ. ابن‌قولویه، جعفر بن محمد، كامل الزيارات، ص273، ح1 و ح2و3 و ص 274. ♻️ بر اساس این روایات استفاده می‌شود که کربلا از مکان‌های محبوب خدای متعال و دارای برکت است و می‌توان به آن تبرک کرد؛ لذا گفتمان وهابیت در مساله تبرک، متضاد با گفتمانی است که اهل‌بیت (علیهم‌السلام) دارند. تضاد گفتمان وهابیت با مکتب اهل‌بیت (علیهم‌السلام) در تبرک (1) تضاد گفتمان وهابیت با مکتب اهل‌بیت (علیهم‌السلام) در تبرک (2) 📍 ادامه دارد ... (علیه‌السلام) ┏━━ °•☆•☆•☆•° ━━┓ @tazaddvahhabiyyat 👈 ایتا و تلگرام ┗━━ °•☆•☆•☆•° ━━┛
🔻 تبرک و توسل به قبر معروف کرخی نزد حنابله 💢 گفتمان وهابیت درباره ( توسل ) و ( تبرک ) به قبور انبیاء و اولیاء الهی بیان شد که آنها را بدعت و شرک می‌دانند. اما مسلمانان با گفتمان وهابیان در توسل و تبرک به قبور انبیاء و اولیاء الهی مخالف هستند. گفتمان وهابیت با گفتمان همه مذاهب اسلامی از جمله حنابله متضاد است. 🔰 خطیب بغدادی(م463ق) و ابن‌ابی‌یعلی حنبلی (م526ق) درباره معروف کرخی می نویسند: معروف بن فیرزان مشهور به معروف کرخی (م200ق) فردی است که صالحان، اطراف او را می‌گرفتند و 👌 عارفان با دیدار او تبرک می‌جُستند و کرخی به مستجاب الدعوۀ بودن توصیف می‌شد و کراماتی از او حکایت شده است. 📘 يغشاه الصالحون ويتبرك بلقائه العارفون وكان يوصف بأنه مجاب الدعوات وحكي عنه كرامات. خطيب بغدادي، احمد بن علي (م463ق)، تاريخ بغداد، دارالغرب الإسلامي، بيروت، اوّل1422ق. ج15، ص263. أبوالحسين ابن أبي‌يعلى، محمد بن محمد، طبقات الحنابلة، دارالمعرفة، بيروت. ج1، 381. 🔰 ابن‌ابی‌یعلی حنبلی نقل می‌کند که احمد بن حنبل (م241ق) می‌گفت معروف 👈 کرخی از ابدال و مستجاب الدعوۀ است. 📘 أن أَحْمَد بن حنبل كان يقول معروف الكرخي من الأبدال وهو مجاب الدعوة. طبقات الحنابلة، ج1، 382. 🔰 خطیب بغدادی از عبدالله بن ابن المحاملی نقل می‌کند که گفت: قبر کرخی را مدت حدود 70 سال است که می‌شناسم؛ 👌 هیچ گرفتاری نزد او نرفته مگر اینکه خداوند گرفتاری‌اش را برطرف کرده است. 📘 أعرف قبر معروف الكرخي منذ سبعين سنة ما قصده مهموم إلا فرج الله همه. تاريخ بغداد، ج 1، ص 445. 🔰 ابن‌ابی‌یعلی حنبلی از ابراهیم حربی نقل می‌کند که 👈 قبر معروف کرخی، دارویی تجربه شده است. همچنین از عبدالله بن عباس طیالسی نقل می‌کند که برادرزاده معروف کرخی گفت: عمویم معروف کرخی به من گفت: 👌 زمانی که از خدای متعال حاجتی داشتی به من توسل کن. 📘 وقال ابراهیم الحربي قبر معروف الترياق المجرب. وقال عبدالله بن عباس طیالسی قال: لي ابن أخي معروف قَالَ: لي عمي معروف إذا كان لك إلى اللَّه حاجة فتوسل إليه بي. طبقات الحنابلة، ج1، 382. 🔰 ابن عساکر(م571ق) و ابن جوزی (م597ق) درباره جایگاه معروف کرخی نقل کرده اند که: 👌 کرخی داروی تجریبه شده‌ی مقدسی است، هرکس حاجتی از خداوند دارد، نزد قبر کرخی برود و دعا کند که به اراده‌ی الهی، مستجاب می‌شود. 📘 ذاك الترياق المقدس المجرب فمن كانت له إلى الله حاجة فليات قبره وليدع فانه يستجاب له ان شاء الله تعالى. ابن الجوزي، عبد الرحمن، صفة الصفوة، دارالحديث، قاهرة، 1421ق. ج 1، ص472؛ أبو القاسم علي بن حسن بن عساکر، تاريخ دمشق، دارالفكر، 1415ق. ج 10، ص 224. 🔰 ابن جوزی در ادامه می‌نویسد: معروف کرخی در سال 200 قمري وفات كرد و 👈 قبرش در بغداد مشخص و به آن تبرک می‌شود و ابراهیم الحربی می‌گفت: قبر معروف کرخی، دارویی تجربه شده، است. 📘 وتوفي سنة مائتين وقبره ظاهر ببغداد يتبرك به. وكان إبراهيم الحربي يقول: قبر معروف الترياق المجرب. ابن الجوزي، عبد الرحمن، صفة الصفوة، ج1، ص472. ♻️ بنابراین با توجه به تضادی که بین گفتمان وهابیت و حنابله در تبرک و توسل وجود دارد، وهابیان، 👈 علمای حنابله از جمله ابن ابی‌یعلی و ابن جوزی را از اهل‌سنت خارج و حتی در شمار مبتدعه و مشرکین یاد خواهند کرد. 🔘 تقابل وهابیت با حنابله 🔙 (1) 🔙 (2) 🔙 (3) 🔙 (4) 🔙 (5) 📍ادامه دارد ... ┏━━ °•☆•☆•☆•° ━━┓ @tazaddvahhabiyyat 👈 ایتا و تلگرام ┗━━ °•☆•☆•☆•° ━━┛
🔻 استقلال شرط تحقق در توحید ربوبی 🔰 اولین انحراف در گفتمان کفری وهابیت، تحریف در معنای ربوبیت است، وهابیان قید مستقل بودن و ذاتی بودن را از مفهوم ربّوبیت کم کرده‌اند؛ در حالی که بر اساس آیات قرآن و روایات این قید، شرط مهم در معنای ربوبیت خدای متعال است؛ لذا فرد زمانی مشرک می‌گردد که غیرخدا را، مستقل در کارها بداند؛ اما جریان کفری وهابیت همانطور که در پست‌های قبلی بیان شد، بر اساس همین تحریف، صرف نسبت تدبیر و احیاء و اماته و ... به غیرخداوند را شرک می‌داند. ♻️ کنشگری در مفهوم واژه «ربّ» و «ربوبیت» یکتایی خداوند در ملک، تدبیر، تربیت و تصرف مستقل در عالم هستی است که این همان مقتضای ربوبیت خدای متعال است. چنین نتیجه‌ای از واژه «ربّ» و مفهوم ربوبیت نه تنها در بیان لغت‌شناسان و نصوص قرآنی، در روایات نیز بیان شده است. ✔️ اولین معنا و مفهوم «ربّ»در روایات، مالک و صاحب بودن است. شیخ کلینی (م329ق) روایتی را از ابان بن تغلب کِندی (م141ق) نقل می‌کند، وی نقل می‌کند که امام صادق (علیه‌السلام) گفتگوی حضرت عبدالمطلب با ابرهه بیان کرد و فرمود عبدالمطلب به ابرهه گفت: أَنَا رَبُ‏ الْإِبِلِ‏ وَ لِهَذَا الْبَيْتِ رَبٌّ يَمْنَعُهُ؛ من صاحب و مالک شتر هستم و 👌 برای این خانه (کعبه) نیز مالکی است که مراقب آن است و مانع (ورود شما به آن) می‌شود. [1] ✔️ حکیم و مدبر و مربی بودن نیز معنای دیگر واژه «ربّ» است. شیخ طبرسی (م588ق) در روایتی از امام سجاد (علیه‌السلام) نقل می‌کند که آن حضرت درباره غضب الهی نسبت به قاتلین امام حسین(علیه‌السلام) و عذاب آنان فرمود: أَمَا كَانَ رَبُّنَا عَزَّ وَ جَلَّ حَكِيماً تَدْبِيرُهُ حِكْمَةً فِيمَنْ أَهْلَكَ وَ فِيمَنِ اسْتَبْقَى؟ همانا ربّ و 👈 پروردگار ما حکیمی است که تدبیرش نسبت به ظالمانی که در دنیا هلاک کرده و یا در آخرت عذاب خوهد کرد، دارای حکمتی است. [2] ✔️ نکته‌ی دیگری که در مفهوم ربّ و ربوبیت، ذاتی و استقلالی بودن کارهای خدای متعال است. مرحوم کلینی از ابوهاشم جعفری نقل کرده است که امام باقر (علیه‌السلام) فرمودند: فَرَبُّنَا تَبَارَكَ وَ تَعَالَى لَا شِبْهَ لَهُ وَ لَا ضِدَّ وَ لَا نِدَّ وَ لَا كَيْفَ وَ لَا نِهَايَةَ وَ لَا تَبْصَارَ بَصَرٍ وَ مُحَرَّمٌ عَلَى الْقُلُوبِ أَنْ تُمَثِّلَهُ وَ عَلَى الْأَوْهَامِ أَنْ تَحُدَّهُ وَ عَلَى الضَّمَائِرِ أَنْ تُكَوِّنَهُ جل‌وعز عَنْ أَدَاةِ خَلْقِهِ وَ سِمَاتِ بَرِيَّتِهِ وَ تَعَالَى عَنْ ذَلِكَ عُلُوّاً كَبِيراً؛ پس 👌 پروردگار بزرگ و بلند‌مرتبه ما هیچ شبیه نداشته و ضد و همانندی ندارد و کیفیتی برای او نبوده و نهایتی ندارد و با دیدگان، دیده نمی‌شود و قلب‌ها نیز از تمثیل او محروم هستند و اوهام نیز قدرت محدود کردن او را ندارند. و جان‌ها نیز قدرت وجود بخشیدن به او را ندارند. برتر و بزرگوارتر از آن است که دارای وسایل مخلوقاتش بوده و نامهای آفریده‌هایش بر او صدق نماید و از همه‌ی این امور بسیار والاتر است. [3] ❇️ برایند این اوصاف برای خداوند، _که پروردگاری یکتا و یگانه است و مثل و مانندی ندارد_ این است که 👈 خدای سبحان در همه امور خویش مستقل و نیازی به دیگران ندارد؛ همانطور که در پست‌های قبلی معیار ربوبیت خداوند یعنی مستقل و ذاتی بودن کارهای خداوند از جمله قدرت الهی بیان شد. 📌 بنابراین گفتمان وهابیت در بیان مفهوم «ربّ» متضاد با گفتمانی است که در روایات اهل‌بیت (علیهم‌السلام) بیان شده است؛ زیرا وهابیان معنای ربوبیت را تحریف و قید استقلال را از آن کم کرده‌اند در حالی که این قید در روایات اهل‌بیت شرط مهم در ربوبیت خدای متعال است. بر اساس این نتیجه ادعای وهابیت در توحید ربوبی، منحرف و ربطی به اسلام ندارد. 🔘 تضاد گفتمانی وهابیت با اهل‌بیت (علیهم‌السلام) 🔙 (1) 🔙 (2) 🔙 (3) 📍ادامه دارد ... 📚 منابع: [1] كلينى، محمد بن يعقوب، الكافي، ج1، ص447، ح25. [2] طبرسى، احمد بن على، الإحتجاج على أهل اللجاج، ج2، ص312. [3] كلينى، محمد بن يعقوب، الكافي، ج‏1، ص116و117، ح7. ابن بابويه، محمد بن على، التوحيد، ص19، ح7. (علیهم‌السلام) ┏━━ °•☆•☆•☆•° ━━┓ @tazaddvahhabiyyat 👈 ایتا و تلگرام ┗━━ °•☆•☆•☆•° ━━┛
🔘 خاک آلود بودن پیامبرخدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) در روز عاشورا ✍️ یکی از سنتهای عزاداری برای امام حسین (علیه‌السلام)، ریختن خاک بر روی سر، در روز عاشورا است؛ وهابیت این عمل را بدعت شمرده است؛ در حالی که طبق روایات این عمل جایز است و در روایت صحیح که علمای اهل سنت آن را نقل کرده‌اند، پیامبرخدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) در روز عاشورا بر سر و صورت خود خاک ریخته است. 🔻 احمد بن حنبل م241ق، أبو بكر النجاد م348ق، أبوالقاسم طبراني م360ق، حاکم نیشابوری م405ق، علي مغازی م483ق، ابن عساکر م571ق، ذهبي م 748ق، ابن كثير م774ق و علی هيثمی م807ق روایت مذکور را نقل کرده‌اند. ❇️ احمد بن حنبل مؤسس مذهب حنبلی این روایت را از عبدالله بن عباس نقل می‌کند که گفت: 👌 رأيت النبي صلى الله عليه وسلم، في المنام بنصف النهار أشعث أغبر معه قارورة فيها دم يلتقطه أو يتتبع فيها شيئا قال: قلت: يا رسول الله ما هذا؟ قال: دم الحسين وأصحابه لم أزل أتتبعه منذ اليوم قال عمار: فحفظنا ذلك اليوم فوجدناه قتل ذلك اليوم. 📝 ترجمه: 👈 من پیامبرخدا صلّى اللَّه علیه و آله را در نیمه روز، در خواب دیدم در حالى که سر و صورت او سرشار از غبار و گرد و خاک بود و در دست مبارکش شیشه‌اى پر از خون داشت، عرض کردم: یارسول الله این شیشه پر از خون چیست؟ آن حضرت فرمودند: این خون حسین و یاران اوست که از زمین جمع کرده‌ام، من آن روز را در نظر گرفتم؛ عمار یکی از راویان روایت می‌گوید: ما نیز آن روز را در نظر گرفتیم درست همان روزی بود که سید الشهداء علیه‌السّلام به شهادت رسیده بودند. ♻️ سند روایت ▪️حاکم نیشابوری ذیل روایت درباره اعتبار سند می‌گوید: 👈 هذَا حَدِيثٌ صَحِيحٌ عَلَى شَرْطِ مُسْلِمٍ، وَلَمْ يُخْرِجَاهُ، [التعليق-من تلخيص الذهبي] 8201-على شرط مسلم. 📝 ترجمه: این روایت طبق شروط صحت روایت نزد مسلم، صحیح است اما او این روایت را ذکر نکرده است؛ (محقق کتاب مستدرک می‌گوید:‌ ) ذهبی نیز این روایت طبق شرط مسلم صحیح دانسته است. 📕 حاکم نیشابوری، المستدرك على الصحيحين، ح4، ص439. ▪️ شعيب الأرنؤوط محقق مسند احمد ذیل هر دو سند این روایت می‌گوید: 👈 إسناده قوي على شرط مسلم. 📕 مسند أحمد بن حنبل ت شعيب، ج4، ص60 و ص 337. ▪️ علی هیثمی ذیل روایت می‌گوید: رواه أحمد والطبرانی و👈 رجاله أحمد رجال الصحیح. 📕 هیثمی، مجمع الزوائد ومنبع الفوائد،ج9، ص194. 🔰 بنابراین عمل خاک‌آلود و غبارآلود کردن سر، در روز عاشورا به جهت عزاداری امام حسین علیه السلام سنتی است که از عمل رسول الله صلی الله علیه وآله گرفته شده است و علمای و محدثین آن را با اسناد صحیح در منابع شیعه و سنی نقل کرده‌اند؛ اما وهابیت چنین اعمالی را در عزاداری امام حسین علیه السلام بدعت محسوب می‌کنند. 📚 منابع: مسند أحمد بن حنبل ت شعيب، ج4، ص 59 و60، ح 2165. ابوبکر نجاد، ذكر من له الآيات ومن تكلم بعد الموت للنجاد ص 34 و 35، ح 39. طبرانی، المعجم الكبير، ج3، 110، ح 2822 ؛ ج 12، ص 185، ح12837. حاکم نیشابوری، المستدرك على الصحيحين، ح4، ص 439، ح 8201. ابن‌مغازی ،مناقب علي، ص132، ح116. ابن‌عساکر، تاريخ دمشق لابن عساكر،ج 14، ص 237. ذهبی، تاريخ الإسلام ت تدمري، ج5، ص 17. ابن کثیر، البداية والنهاية ط إحياء التراث، ج6، ص258. هیثمی، مجمع الزوائد ومنبع الفوائد،ج9، ص 193و194،ح 15141. ┏━━ °•☆•☆•☆•° ━━┓ @tazaddvahhabiyyat 👈 ایتا و تلگرام ┗━━ °•☆•☆•☆•° ━━┛