eitaa logo
خورشید| نوشته‌های تقی دژاکام
473 دنبال‌کننده
138 عکس
6 ویدیو
0 فایل
خبرنگار؛ عا‌شق زیارت و کتاب و موسیقی و باران و گنجشک ارتباط با مدیر کانال با شناسهٔ: @Dejakam
مشاهده در ایتا
دانلود
✳ کتاب‌داری، کتاب‌خوانی و باقی قضایا! آنها که زندگی شخصی رهبر عزیز انقلاب را بیشتر پیگیری می‌کنند، می‌دانند که یکی از جذابیت‌های تقریباً اختصاصی آقای خامنه‌ای، سطح بالای مطالعه اوست. این مطالعه گسترده هم فقط شامل کتاب‌های فقهی و دینی و مذهبی نمی‌شود و بسیار فراگیر است. از تاریخ ایران و جهان و ادبیات مثل شعر و رمان گرفته تا زندگینامه‌ها و خاطرات مشاهیر بزرگ داخلی و خارجی و شخصیت‌های فرهنگی و هنری و شهیدان انقلاب و دفاع مقدس و مدافعان حرم و... نکته جالب اینکه ایشان از دوران جوانی تاکنون اکثر رمان‌های معروف جهان را خوانده‌ و جالب‌تر اینکه خواندن بسیاری از آنها را به دیگران توصیه کرده‌اند. نگاه کنید به کتاب مختصر و مفیدِ «من و کتاب» و ببینید که مثلاً چگونه به آثاری از لئو تولستوی و الکسی تولستوی گرفته تا میخائیل شولوخف و ویکتور هوگو و رومن رولان اشاره می‌کند و نقاط قوت این آثار را برمی‌شمرد. بگذریم از آن اظهار نظر شگفت درباره رمان «بینوایان» که اوایل انقلاب از ایشان شنیده شد. اینها را داشته باشید تا معلوم شود نگاه شخصیت فرهنگی بزرگی مثل رهبر انقلاب اسلامی به چنین نویسندگان شاخصی چگونه است و نگاه ما چگونه باید باشد. اما می‌خواهم در اینجا به یکی از نویسندگان پرکار و خوشنام و بزرگ جهان اشاره کنم که همیشه دقت در زندگی او برای من هم جذاب بوده است و هم اعجاب‌آور؛ نویسنده‌ای که برای نگارش تنها یکی از آثار خود بیش از ده‌هزار عنوان کتاب را از ابتدا تا انتها خواند و به حدود یک‌صد هزار عنوان کتاب مراجعه مکرر داشت تا تمام صفحات کتابش، فقط استناد به نظرات مخالفانش باشد نه موافقان؛ کسی که برای نگارش این کتاب و دقت در نقل قول‌ها به چهار کشور دیگر سفر کرد و به کتابخانه‌های آنجا رفت و گاه شب‌ها از مدیر کتابخانه اجازه ‌گرفت و تا صبح به مطالعه و یادداشت‌برداری ‌پرداخت تا کوچکترین خللی در ارجاعات و منابع کتابش نباشد. او کسی نیست جز عالم بزرگ علامه شیخ عبدالحسین امینی صاحب اثر گرانسنگ «الغدیر»؛ کسی که ۷۱سال پیش بزرگترین کتابخانه تخصصی منطقه را با ۶۵هزار جلد کتاب در نجف اشرف بنیان گذاشت. همچنین به زندگی عالم دیگر مسلمان علامه محمدتقی جعفری نگاه کنید که در طول ۷۵سال زندگی، بیش از ۸۰جلد کتاب در موضوعات مختلف دینی (۲۷جلد ترجمه و تفسیر نهج‌البلاغه)، ادبی (۱۵جلد تفسیر مثنوی معنوی مولوی) و کتاب‌هایی در موضوعات دیگر نوشت که همگی حاوی نظرات و تأملات عمیق این بزرگمرد فرهنگ اسلامی و ایرانی است. به علامه محمدرضا حکیمی نگاه کنید که در عمر ۸۶ساله خود بیش از ۸۰عنوان کتاب عمیق نوشت که تنها نگارشِ یک عنوان آن یعنی «الحیات» در ۱۲جلد، ۴۱سال با همکاری دو برادر بزرگوارش طول کشید تا یکی از بزرگترین و معتبرترین منابع مربوط به زندگی و زیست فردی و اجتماعی و حکمرانی اسلامی بر اساس نص آیات قرآن و احادیث معصومین «علیهم‌السلام» باشد. یادی هم کنیم از عالم بزرگ شیخ عباس قمی صاحب «مفاتیح الجنان» که در هر خانه ما ایرانیان و نیز بسیاری از شیعیان جهان یک نسخه این کتاب در کنار قرآن کریم، زینت‌بخش کتابخانه‌ها و محل مراجعه دائمی و روزانه مردم است؛ او که در عمر ۶۵ساله خود، ۶۳جلد کتاب تأثیرگذار و مهم نوشت و منتشر کرد. *** از پس‌فردا سی‌وپنجمین نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران کار خود را آغاز می‌کند تا باز هم مثل همیشه دانشجویان و دانش‌آموزان و همه مشتاقان کتاب و مطالعه به سوی آن بشتابند و با کیسه‌های پر از کتاب به خانه‌ها و خوابگاه‌های خود بازگردند. اما جای این سؤال، امسال هم مانند سال‌های پیش، باقی است که من و شمای خریدار کتاب در تولید علم و تحقیق و پژوهش‌هایی که نقطۀ آرمانی آن را در نمونه‌های بالا نشان دادیم چه سهمی داریم؟ اصلاً بیاییم یک سؤال ساده‌تر را جواب دهیم: سهم من و شما در خوانش این‌همه کتابی که می‌خریم چقدر است؟ چرا آمار مطالعه ما پایین و ناامیدکننده است؟ چرا روزبه‌روز به کم‌خوانی بیشتر مبتلا می‌شویم و آمار نگران‌کنندۀ میزان مطالعه رو به بهبود نمی‌رود؟ [لطفاً میزان وقتی که صرف خواندن پست‌های دوسه پاراگرافی در فضای مجازی می‌کنیم را جزو زمان و میزان مطالعه خود به حساب نیاورید!] چه عوامل و چه ابزارهایی خواسته یا ناخواسته در این فاصله بسیار زیاد ما با نویسندگان و پژوهشگرانی که نام بردیم و تلاش‌های خیره‌کننده علمی و تحقیقی آنها نقش دارند و چگونه می‌توانیم این فاصله‌های زیاد را کم کنیم؟ آیا ما شیفتهٔ کتاب خریدن شده‌ایم یا تشنهٔ دانستن و تولید علمیم؟ مجاهد شهید آیت‌الله سیدحسن مدرس در پاسخ به درخواست خواهرزاده‌اش مبنی بر تهیه و خرید چندین کتاب، نوشت: «... در باب كتاب وافی به سید اسماعیل می نویسم، لكن شما دانسته باشید كه كتاب جمع نمودن غیر از علم فرا گرفتن است. شما تحصیل كنید، كتاب خودش پیدا می شود. آب كم جو تشنگی آور به دست تا بجوشد آبت از بالا و پست» @tdejakam
این یادداشت در صفحات اول و دوم امروز دوشنبه ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۳ منتشر شده است. متن کامل آن را در لینک زیر ببینید: https://www.javanonline.ir/fa/news/1228781 @tdejakam
✳️ لطفاً استغفار کنید! - بخش اول آن‌شب برای پرسیدن نشانی یک حدیث به سراغ حاج‌آقا مجتبی تهرانی «رضوان‌الله تعالی علیه» رفته بودم. حاج‌آقا معمولاً بعد از نماز، دقایقی به مرور بحث آن‌جلسه می‌پرداخت و سپس حدود هفشت دقیقه به پرسش‌های کسانی که کنار دستشان به‌ردیف نشسته بودند پاسخ می‌داد. جوابم را گرفتم و پس از تشکر بلند شدم تا بروم در میان جمعیت بنشینم. ایشان دستش را روی زانوی من گذاشت که یعنی بمان! گفت: شما در روزنامه کار می‌کنی دیگه؟ گفتم: بله. گفت: من این تذکر را به [یکی از سران روزنامه‌ها] هم داده‌ام؛ نکند کاری کنید که آبروی کسی را ببرید. توصیه ناخواسته حاج‌آقا برایم هم عجیب و هم جالب بود. پس از تشکر، بلند شدم که باز دست روی زانوی من گذاشت و گفت: فهمیدی چی گفتم؟ نکند در روزنامه آبروی کسی را ببرید که خدا از هر چیز بگذرد از بردن آبرو نخواهد گذشت. دوباره تشکر کردم و... این تذکر ایشان سه بار و هربار جدی‌تر از قبل تکرار شد و فهمیدم که ایشان بشدت نسبت به این موضوع و بردن آبروی افراد در رسانه‌ها حساس و ناراحت شده‌اند. در جریان برگزاری انتخابات دوازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی، اتفاقی تلخ افتاد؛ اتفاقی که با رفتار نادرست سران یکی از فهرست‌ها آغاز شد و با مقابله به مثل سران و اعضا یا هواداران فهرست دیگر ادامه یافت و باز هم اعضا و هواداران فهرست اول و باز بقیه فهرست‌ها وافراد و طرفداران و حقوق‌بگیران و پروژه‌بگیران آنها ادامه یافت تا آخرین لحظات قبل از برگزاری دور دوم انتخابات تهران و حتی تا همین الان که پس‌لرزه‌های این تکانه ادامه دارد. در این مثلاً افشاگری‌ها و انتسابات درست و نادرست و مستند و غیرمستند و واقعی و جعلی به افراد و گروه‌ها، هر دوسه طرف نهایت تلاش خودشان را کردند تا برگ بالاتری روی میز بگذارند و دیگری را شدیدتر مفتضح کنند. آن یکی علیه لیست رئیس مجلس افشاگری می‌کند، آن دیگری فلان عدالتخواه را به دریافت مبالغ سنگین به اسم فرزند سه‌ساله‌اش و عدم پرداخت مالیات متهم می‌کند، دیگری حساب‌های بانکی مؤسسه سردمدار فهرست مقابل را با گردش مالی چندین ده میلیاردی رو می‌کند و... و این راست و دروغ‌های درست و غلط و تهدید به شکایت از همه طرف‌ها تا لحظه نگارش این یادداشت ادامه دارد. این دقیقاً چیزی بود که رهبر فرزانه انقلاب اواخر سال گذشته در دیدار اعضای مجلس خبرگان رهبری با تیزبینی، هشدار و تذکر داده و با مخاطب قراردادن منتخبان جدید پارلمان، گفته بودند: «سخنان اختلاف‌انگیز، دعوا راه‌انداختن‌ها و ستیزه‌گری‌های دشمن‌پسند موجب تلخ‌شدن شیرینی تشکیل مجلس جدید می‌شود» و افزوده بودند: «منتخبان مجلس جدید مراقبت کنند و نگذارند شیرینی تشکیل مجلس در کام مردم و فضای سیاسیِ باطراواتِ کشور تلخ شود، ضمن اینکه اگر مجلس دچار دعوا و ستیزه و مقابله و جبهه‌بندی‌های گوناگون شود، از کار اصلی خود باز می‌ماند.» در حقیقت همان هشدار دیروز، همین نگرانی امروز و فرداست که نکند در مجلس آتی با همین حجم از کینه‌ورزی و اتهام‌پراکنی و تخریب مواجه باشیم و نمایندگان به‌جای رسیدگی به وضع مردم و حل مشکلات جاری کشور، به سند رو کردن علیه همدیگر و دعوا بپردازند. خوشبختانه بسیاری از سران و اعضای فهرست‌های گوناگون با خویشتنداری و نجابت به سکوت در برابر هجمه‌ها پرداختند که جای تشکر و قدردانی دارد، اما در هر صورت نگرانی از وضعیت مجلس آتی همچنان باقی است. حدود ده سال پیش نویسنده کتاب جانستانِ کابلستان در کتابش نوشت: «یک رانندهٔ تاکسی عضو امل، در لبنان به من می‌گفت که شما مگر انقلابتان مادر ندارد؟ چرا مثلِ دو دایه بر سرِ این نوزاد مجادله می‌کنید؟ هر دو راضی هستید به نصف‌شدنِ این نوزاد! بعد هم می‌گفت: به ایرانی‌ها بگو جدلِ شما در ایران، یعنی ذبح ما در لبنان.» اشاره به آن داوری امیرالمؤمنین علیه‌السلام که دو زن ادعای مادری یک کودک را داشتند و کوتاه هم نمی‌آمدند و حضرت آخرین راه حل را در نصف‌کردن کودک دانست اما «مادر واقعی» تا این را شنید کوتاه آمد و گفت: مادر، آن یکی زن است! با تأسف بسیار باید گفت تنها چیزی که در مقصود آبروبَران این دو سه ماه وجود نداشته است همین سلامت انقلاب اسلامی و آبروی پاکان و خوبان این نظام است که دستخوش رسیدن آنان به قدرت به هر قیمت شده است. @tdejakam
✳️ لطفاً استغفار کنید! - بخش دوم و آخر حالا راز تذکرات مکرر رهبر معظم انقلاب به مسئولان و کارگزاران نظام در مناسبت‌های مختلف این سال‌ها را می‌فهمیم که در ابتدای هر سخن، آنها را به پاکیزه‌سازی اخلاق و تقویت معنویت و ارتباط آنها با خداوند متعال توصیه اکید کرده‌اند و رعایت‌نکردن آن را موجب خسران جدی در دنیا و آخرت دانسته‌اند. خدا کند همه اعم از ما اهالی رسانه (صداوسیما و روزنامه‌ها و خبرگزاری‌ها و سایت‌ها و توییتر و اینستاگرام و دیگر فضاهای مجازی و حقیقی) و بخصوص نمایندگان محترمی که به مجلس جدید راه یافته‌اند، همه اختلافات و خطاهای خود را کنار بگذارند و عزمشان را بر اصلاح وضعیت کشور و ارتقا و اعتلای ایران اسلامی معطوف کنند و اگر در آبروبری‌ها و ناروایی‌های اخیر دست داشته‌اند توبه کنند. یادمان باشد که خداوند متعال در سوره مبارکه نصر، کسانی را که پیروز شده‌اند، توصیه به ذکر خداوند سبحان (فَسَبِّح) و استغفار از خطاهایی که در جریان پیروزی خود داشته‌اند (فاستغفرهُ) توصیه می‌کند و در این صورت امید می‌دهد که: اِنِهُ کانَ تَوّاباً. خداوند خیلی توبه‌پذیر است. این توصیه برای کسانی هم که رأی نیاورده‌ و شکست خورده‌اند و حتی کسانی که بناحق و بر اثر همین اتفاقات ناجوانمردانه از راهیابی به پارلمان بازمانده‌اند هم هست! @tdejakam
✳️ سر و ته بحث آقای قالیباف دکتر از روزنامه‌نگاران بسیار سالم و تحلیلگران برجسته و عمیقی است که مانند او واقعاً بسیار کم داریم. او شخصیتی و رفتاری بشدت اخلاقی و متواضع دارد و من در این مدت دوستی حدود ۲۵ساله جز صداقت و حقیقت از او ندیده و نشنیده‌ام. مطلبی که امروز از ایشان درباره رئیس مجلس آقای منتشر شده، منطقی و متقن و به نظرم تمام‌کننده است. با هم بخوانیم: 🔹️قصد نداشتم وارد این بحث شوم و اصولاً سعی‌ام این است که در چنین مواردی که ورود باعث تلخکامی دوستی می‌شود، سکوت کنم. گاهی سکوت  سبب شرکت در ظلمی می‌شود. سر و ته بحث آقای قالیباف چهار چیز است: - زندگی اشرافی - مقابل بعضی لوایح قرار داشتن - وضع فرزندان - ماجرای سیسمونی نوه 1️⃣ زندگی اشرافی وی با توجه به مسئولیت‌های سنگینی که داشته می‌توانسته به‌صورت خیلی عادی زندگی مرفهی داشته باشد که البته از مدیر جهادی و انقلابی پذیرفته نیست، بدون آنکه چنین چیزی خلاف شرع یا عرف باشد. زندگی اشرافی در زمانه ما سه وجه دارد: اسراف در خرج کردن، منزل آنچنانی  و خودرو غیر متعارف. اما قالیباف در این سه وجه چطور است؟ منزل او در شهرک شهید دقایقی است. من منزل او نرفته‌ام، اما منزل شهید سلیمانی، منزل آیت‌الله موحدی کرمانی و منزل محسن رضایی که کاملاً شبیه منزل قالیباف است رفته‌ام و انصافاً منزل متعارفی است که سپاه در اختیار آنان قرار داده است. خودرو وی پژوپارس است که متعارف می‌باشد. هیچ گزارش مستندی درباره مخارج غیر متعارف او ندیده‌ام. یک بار اخیراً برای توضیح جنگ غزه به دفترش دعوت شدم در خیابان شهید عراقی که واقعاً منزلی کوچک و محقرانه بود. در این جلسه خیلی متواضعانه پرسید مجلس برای کمک به غزه چه کاری می‌تواند بکند؟ مواردی عرض شد و واقعاً در زمانی کوتاه دنبال شد. 2️⃣  دربارۀ توقف بعضی لوایح، که به‌دلیل وجود اشکالات، صلاح نظام در اصلاح آنها بود، لذا فشارهای زیاد را بر خود هموار کرد و چیزی نگفت. 3️⃣ در مورد فرزندی که سنش به چهل رسیده و ما به‌طور غیر منطقی پدر را مسئول کار پسر می‌دانیم واقعاً هنوز معلوم نیست پسر چه کار منکری مرتکب شده و پدر در این منکر چه نقشی داشته است. بله، یک وقت پسر از موقعیت پدر سوء استفاده می‌کند و اگر این رابطه نبود آن استفاده واقع نمی‌شد، یک موقع از استفاده یا استفاده سوئی حرف می‌زنیم که جمع کثیری بدون نسبت یا با نسبت انجام می‌دهند و یکی هم فرزند یک یا چند مسئول است، در اینجا پدری را قطعاً شریک جرم پسر و مشارکت‌کننده در آن دانستن درست نیست. سکوت ظاهری پدر در چنین مواردی، ملاکی برای راضی شمردن پدر از موضوع نیست. سخن گفتن چنین پدری هم تمام‌کننده جوی که ساخته شده نیست چون جوسازان از هر کلمه توضیحی باز داستان تازه‌ای ساز می‌کنند. 4️⃣ در مورد سفر دختری که شوهر دارد و به یک سفر خارجی دارای روابط حسنه با ایران رفته و به فرض خریدهایی هم کرده است، مثل خرید سیسمونی، باز همین نکات وجود دارد. اولاً از جنبه انقلابی درست نیست. ثانیاً خلاف شرع و عرفی رخ نداده است. ثالثاً به فرض خلاف بودن، به پدر ربط ندارد. رابعاً هیچ دلیلی بر رضایت پدر و توان او از بازداشتن دختر و داماد وجود ندارد. خامساً دلیلی بر اظهار مخالفت علنی پدر از فعل دختر و دامادی که زندگی مستقلی دارند وجود ندارد. سادساً هیچ نشانه‌ای از عدم اعتراض پدر به فعل دختر و داماد در اختیار نداریم. 🔹️ اما، اما، اما عملکرد قالیباف در مسئولیت‌های مختلف پیش روی ماست؛ عملکردی که به صفت پرکاری، امانتداری، جهادی‌بودن و انقلابی‌بودن متصف شده است و چه ملاکی برای داوری منصفانه از اینها پر ارج‌تر است؟ آیا روایت رهبری برای ما به اندازه روایت سیسمونی هم حجیت ندارد؟ آیا آماج قرار دادن این مدیر توسط دشمنان شناخته‌شده کافی نیست تا ما در چنین جایی نایستیم؟ 🔹️قالیباف یکی از معدود تکیه‌گاه‌های قطعی حاج قاسم سلیمانی در مدیریت دشوار بحران‌های سوریه، لبنان، فلسطین، عراق و یمن بود. قالیباف با شجاعت تمام و بدون محاسبهٔ حرف و حدیث‌ها به قاسم کمک کرد و هیچ‌جا یک کلمه نگفت. 🔹️کاش می‌شد اندکی از خاطرات در این مورد را مرور کنم تا فرق قالیباف با کسانی که مسئول بودند و سر قرار قاسم در سوریه نرفتند و خسارت عظیمی به منافع ملی ایران زدند تا مبادا کسی را از خود برنجانند، معلوم شود. کاش و صد کاش. @tdejakam
✳️ مداحان چایخانه و رسانه‌های دیگر این یادداشت پیش از خبر شهادت رئیس‌جمهور و یارانش به مناسبت میلاد امام هشتم علیه‌السلام در صفحات اول و دوم دوشنبه ۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۳ منتشر شد. @tdejakam
✳️ مداحان چایخانه و رسانه‌های دیگر یک- از باب‌الرضا که وارد حرم می‌شوم، در گوشه‌ای از صحن پیامبر اعظم«ص» جمعیت انبوهی از مردم را می‌بینم که دور کسانی حلقه زده‌اند و بسیاری گوشی‌های تلفن همراهشان را روشن کرده‌اند و مشغول فیلمبرداری‌اند. نزدیک می‌شوم و گروهی از نوجوانان را می‌بینم که با لباس‌های یک‌شکل مشغول سرودخوانی با مضامینی در مدح علی‌بن‌موسی‌الرضایند. مردم فیلم می‌گیرند و اشک می‌ریزند، گویی روضه جانسوزی شنیده‌اند اما نه؛ آنها همه احساسشان را به امام رئوف «علیه‌السلام» در همین آواهای نوجوانان سرودخوان می‌یابند و به همین دلیل چشم‌هاشان بارانی است. این صحنه زیبا را در این ماه‌ها بارها و بارها می‌بینم و بخش قابل تأملش برای من میزان جمعیت فراوانی است که برای دیدن و شنیدن این سرودخوانی‌ها جمع می‌شوند که گاه بخش بزرگی از صحن پیامبر اعظم«ص» را به خود اختصاص می‌دهد. دو- کرونا که حضور منحوسش را جمع کرد، بار دیگر چایخانه‌های حرم مطهر با تعداد بیشتر و خدمات‌رسانی گسترده‌تر در چهارگوشه حرم برپا شدند. حالا این چایخانه‌ها شکل و فرم مشخصی پیدا کرده‌اند که از دور هم می‌توان تشخیص داد اینجا چه خبر است. اما در دورۀ جدید، با یک ارزش افزوده مشغول خدمت‌رسانی هستند. اگر در موکب‌های مسیر نجف به کربلا، شای عراقی با چاشنی مداحی‌های پرشوری است که از بلندگوهای بزرگ موکب پخش می‌شود، در حرم مطهر با چاشنی مداحی‌های زندۀ پرسوز و گدازی است که خادمان بااخلاص این چایخانه‌ها، که هر روز از یک استان و یک گوشه کشورمان آمده‌اند، در وصف امام رضا«ع» می‌خوانند و اینجا هم باز مردمی که چای شیرین حضرت را می‌نوشند و اشک شورشان جاری است و در دست‌‌هایشان گوشی تلفن همراهی که این صحنه‌های زیبای دلدادگی و عاشقی را ثبت می‌کند. شاید غلط نباشد که بگوییم خیلی از زائران حضرت به عشق شنیدن این نواهای پراحساس و دسته‌جمعی به این زاویه‌ها می‌آیند. سه – گلکاری و گل‌آرایی در جای‌جای صحن‌ها و رواق‌ها و ضریح مطهر امام هشتم از دیرباز امری رایج و مرسوم بوده و هست. واقفان بسیاری از سرتاسر جهان فقط نذر و وقف گل برای حضرت دارند که این کار در ایام شادمانی اهل بیت بخصوص در ایام میلاد خجسته حضرت رضا«ع» زینت‌بخش بخش‌های مختلف حرم مطهر می‌شود. اما در ماه‌های اخیر، بخصوص در دهه کرامت امسال، این کار هم با ارزش‌های افزوده بیشتری انجام می‌شود نه فقط از حیث کمیت این گل‎‌آرایی‌ها که این اتفاق هم افتاده، اما بیشتر از لحاظ ذوق و هنر و ابتکارهای جدید. این خوش‌ذوقی‌ها در شیوۀ گل‌آرایی‌ و ایجاد جذابیت‌های بصری فراوان از جمله آوردن اسامی و القاب زیبای حضرت در فونت‌ها، اندازه‌ها، رنگ‌ها و آرایه‌های مختلف و آبنماهایی در کنار یا همراه این گل‌آرایی‌هاست که برای زائران این روزهای حضرت، فوق‌العاده برای عکس‌انداختن و فیلم‌گرفتن هوس‌انگیز شده و دیگر علاوه بر کودکان و نوجوانان، زوج‌های جوان، خانواده‌ها و حتی پیرمردها و پیرزن‌های زائر حضرت هم از تصویربرداشتن در کنار این جلوه‌های چشم‌پرکن و مشام‌نواز نمی‌گذرند. 🔹حالا دیگر تبلیغ و تذکر معارف رضوی و تشدید حب و محبت به حضرت به بلندگوهای رواق‌های حرم منحصر نمانده و رسانه‌های نوینی وارد عرصه شده‌اند که گاه برای برخی اقشار مردم جذاب‌تر، دلنشین‌تر و تأثیرگذارترند؛ سرودهای نوجوانان، آواهای بلند «رضارضاجان»های خادمان مداح چایخانه‌های حضرت و آواهای خاموش و بی‌صدای گل‌آرایی‌های اخیر حرم همگی به‌مثابۀ رسانه‌های جدید و پرنفوذی‌اند که دل‌های محبان و مشتاقان انیس‌النفوس را جلا می‌دهد و پیام را بسرعت و درستی به گیرندگان می‌رساند. کسی چه می‌داند شاید آن جوانانی که دو روز پیش در زیر رگبار تگرگ‌های درشت و شدید مشهد، خودشان را به آب‌وآتش می‌زدند و به وسط صحن می‌دویدند تا کبوترهای افتاده را نجات دهند، نیم‌ساعت قبلش از چایخانه حضرت آمده بودند یا سه‌ربع قبل‌تر کنار گل‌آرایی‌های حرم و کلمات زرین «یا شمس‌الشموس» عکس انداخته و جانشان را جلا داده بودند... @tdejakam
این یادداشت در صفحه اول امروز شنبه ۵ خرداد ۱۴۰۳ منتشر شده است. آن را در نشانی زیر بخوانید: https://www.javanonline.ir/fa/news/1230858 @tdejakam
✳ شباهت‌های رئیسی با ۳ شهید شاخص زندگی و شهادت رئیسی شباهت‌های زیادی به شهدای شاخص کشورمان داشت. او در شرایطی بزرگ شد که مانند رئیس‌جمهور شهید رجایی که در جوانی کاسه‌بشقاب‌فروش بود، به دلیل یتیم‌شدن در پنج‌سالگی از همان اوایل نوجوانی کارگری و پادویی کرد تا بتواند خرج زندگی خود و مادرش را تأمین کند. او مانند رجایی به تحصیل پرداخت و توانست هم در علوم دینی مراتب عالی را طی کند و هم در علوم جدید دکترا بگیرد. او همچنین مانند رجایی زندگی بسیار ساده و حداقلی داشت. مانند رجایی که اجازه نداد حتی فرزندش سوار موتور بیت‌المال شود، رئیسی علاوه بر اینکه نزدیکانش هیچ امتیاز بیشتری دریافت نکردند، خودش هم حتی یک ریال از حق‌التولیه قانونی و شرعی موقوفات که به متولی آستان قدس رضوی می‌رسد، استفاده نکرد و حتی بابت مسئولیتش در آنجا حقوق هم نگرفت و گفت من کارمند قوه قضاییه و مأمور به آستانم و به همان حقوق قوه بسنده کرد. او حتی در اقدامی عجیب، پس از آنکه از تولیت آستان به ریاست قوه قضاییه رسید، بابت همه ناهار‌ها یا شام‌هایی که در حرم به خدام حضرت هم می‌دادند و ایشان نیز میل کرده بود، چکی به حساب آستان کشید و بهای آن را پرداخت! دیروز هم مدیرمسئول پیشین روزنامه ایران در فضای مجازی نوشت که حاج‌آقا دستور داده بود در ایام انتخابات اخیر، از آنجا که نامزد مجلس خبرگان در استان خراسان جنوبی است، تا فردای انتخابات از به‌کار بردن تصاویرش در صفحه یک و به‌صورت برجسته پرهیز شود و اخبار حاج‌آقا بدون عکس و حداکثر با عنوان رئیس‌جمهور یا رئیس شورای عالی امنیت ملی استفاده و اکتفا شود. اینها دقت و وسواس در استفاده از بیت‌المال است تا نکند یک ریال از حق مردم وارد مال و زندگی او شود، اما در کنار این دقت و وسواس، حواس رئیسی به طبقه پایین و محروم و کسانی که معمولاً توجه کمتری به آنان می‌شود، بسیار بیشتر بود. رسیدگی بیشتر به بازنشستگان بخصوص حداقل‌بگیران در این دو سال اخیر، توجه به مناطق محروم، خدمات و حمایت فراوان از کارگران بیکارشده یا کارگرانی که مثل کارگران هفت‌تپه حقشان تضییع شده بود، سفر‌های استانی و تأکید همیشگی به سرزدن به بخش‌های محروم شهر‌ها و استان‌ها، رفتن در میان بدنه مردم و شنیدن مستقیم حرف‌های آنان به‌جای نشستن در پشت مانیتور و وقت ندادن حتی به وزرا برای درخواست‌های مهمشان یا رفتن به داخل کارخانه در ماشین شاسی‌بلندی که حتی شیشه‌های آن را پایین نداده! از امتیازات بزرگ رئیسی و شباهت‌های بسیارش با کسانی چون شهید رجایی است. پایان زندگی دنیایی این دو هم شبیه هم شد و به قول عرفا که بالاترین مرگ را «محروق» شدن می‌دانند، رجایی در آتش انفجار منافقان سوخت و رئیسی در آتش خدمت به مردم به اوج قله شهادت رسید. شهید دکتر رئیسی با شهید دکتر بهشتی هم شباهت‌های زیادی داشت؛ در اینکه در قضاوت به دیدگاه‌های طرف کاری نداشت. نگاه کنید به نوع رفتاری که بهشتی با همسر بنی‌صدر داشت و رفتار رئیسی با روشنفکر دگراندیشی چون عباس معروفی. نگاه کنید به خاطره مشهور معروفی از دیدار ناامیدانه‌اش با رئیسی و حیرت و تعجب فراوانش از نوع رفتار بسیارمحترمانه و عادلانه‌ای که با او داشته. معروفی می‌گوید وقتی کتاب رمان من را طلب کرد و من آن را به او هدیه کردم، تا پول کتاب را نپرداخت آن را از من نگرفت و اینکه آخر سر حکم سابق او با قضاوت رئیسی لغو شد. شباهت دیگر رئیسی به بهشتی در شنیدن طعن و دشنام و توهین‌های فراوان از این و آن و تحمل و شکیبایی فراوانش در برابر آنها بود. بهشتی البته این توهین‌ها و دشنام‌ها را از منافقان و رئیس‌جمهور وقت می‌شنید اما رئیسی علاوه بر توهین‌ها و دروغ‌ها و نامردی‌هایی که در جریان انتخابات‌ها یا دوران مسئولیت‌های مختلفش می‌شنید، از نیرو‌های خودی و حتی انقلابی هم کم طعن و کنایه و نیش و کم‌لطفی ندید و نشنید. همین است که به نگاه من «مظلومیت» رئیسی حتی از بهشتی هم بیشتر بود. پایان زندگی دنیایی بهشتی و رئیسی هم مانند هم بود و هر دو در مظلومیت «محروق» شدند و در آتش آن سوختند. رئیسی علاوه بر رجایی و بهشتی، شباهت‌های زیادی با شهید حاج قاسم سلیمانی داشت. او هم مانند سردار بزرگ میدان، تمام همت و توان خود را در حمایت از مظلومان جهان بویژه جبهه مقاومت مصروف کرد و بزرگ‌ترین افتخار جمهوری اسلامی در زمان ریاست او به دست آمد و آن اینکه برای اولین‌بار یک دولت و یک نظام رسمی و نه یک جنبش، رسماً به اهداف نظامی مهمی در خاک فلسطین اشغالی به اسرائیل حمله کرد تا در عین حال از ملیت و ایرانیت و شهروندان شهید ایرانی هم با قدرت و قاطعیت دفاع کرده باشد. این قدرت‌نمایی تاریخی و بی‌نظیر حتماً بدون همکاری و مدد دولت و شورای عالی امنیت ملی همراه با فرمانده کل قوا به دست نمی‌آمد. رئیسی در شهادت هم مانند حاج قاسم «محروق» شد که بگذریم. دستت اما حکایتی دارد... @tdejakam
این یادداشت در صفحات اول و دوم امروز دوشنبه ۷ خرداد ۱۴۰۳ منتشر شده است. آن را در لینک زیر بخوانید: https://www.javanonline.ir/fa/news/1231233 @tdejakam
✳ حجتی برای خوب بودن شهادت رئیسی، شهادت آل هاشم، شهادت امیرعبداللهیان، شهادت رحمتی و دیگر عزیزان واقعۀ اخیر در کنار در کنار همۀ حسرت‌های بزرگی که داشت، عبرت‌های بزرگی هم داشت. یادتان هست که می‌گفتند و شاید همین الان هم با پررویی و وقاحت بگویند که مردم از نظام قهر کرده‌اند، مردم دیگر روحانیان را قبول ندارند، مسئولان نظام بخصوص بالایی‌ها همه اهل اختلاس و دزدی‌اند، فساد در سیستم نهادینه شده است و مواردی از این‌دست؟ یادتان هست همین حرف‌ها را درباره سپاه هم می‌زدند و می‌کوشیدند با بمباران تبلیغاتی و بی‌وقفه خود این نهاد امنیت‌ساز و مردمی را در اذهان مردم تخریب کنند؟ اما شهادت سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی و تشییع بی‌نظیر مردم در چندین شهر مهم کشور نشان داد که شاید این اراجیف برای برخی فضاهای مجازی و بعضی افراد تأثیرگذاری داشته باشد، اما توده عظیم و ده‌ها میلیونی مردم برای آن تره هم خرد نخواهند کرد. در واقعه اخیر هم که هم عالی‌ترین شخصیت اجرایی کشور در آن به شهادت رسید و هم یک روحانی دیگر و امام جمعه و نماینده ولی فقیه، هم یک وزیر و عضو کابینه و هم یک استاندار و هم یک پاسدار از جان گذشته و سه ارتشی کادر پرواز، توده عظیم مردم بار دیگر و این‌بار حیرت‌انگیزتر از قبل در مراسم‌های مختلف تشییع پیکرهای این عزیزان در چندین شهر بزرگ و مهم کشور کولاک کردند و رکورد شکستند و این در حالی بود که در بعضی شهرها مثل تبریز و شهرری این حضور بی‌سابقه دو بار به فاصله دو روز اتفاق افتاد. حالا دیگر با رسم شکل و نمودار می‌توان رسانه‌بازان مدعی و خوش‌باوران ساده‌لوح را شیرفهم کرد که اقلیت و اکثریت یعنی چه، عشق مردم به روحانیت و به مسئولان نظام اعم از رئیس‌جمهور و امام جمعه و وزیر و استاندار و سپاهی و ارتشی و به بیان راحت‌تر سطوح و انواع مختلف دولت و حاکمیت چگونه است؟ واقعیتی که بسیاری از رسانه‌های مهم دنیا حتی بوق‌های تبلیغاتی دشمنان هم نتوانستند در برابر آن سکوت کنند و به اعتراف بزرگی و کیفیت آن ننشینند. این واقعیتِ بدون رتوش البته به معنی این نیست که مردم گلایه و شکایت ندارند، به معنی این نیست که دولت و حاکمیت بی‌نقص و بی‌اشکالند، به معنی این نیست که عناصر ضعیف و کم‌مایه در میان این‌همه دولتمرد و مسئول و مدیر وجود ندارند، خیر! حتماً همه این انتقادات صحیح و وارد است. اما یک واقعیت را نمی‌توان انکار کرد که اراده خدمت، تلاش برای بهسازی امور و بهروزی مردم و بخصوص طبقات محروم‌تر و اصلاح ناکارامدی‌ها و روش‌های غلط حتماً در بین مسئولان بالا و مدیران عالی نظام وجود دارد. در همین رابطه، این واقعه یک نکته و عبرت و یک پیام بسیار بزرگ دیگر هم داشت که شاید در غوغای شهادت این عزیزان بخوبی تبیین نشده است. با همه سختی‌ها و ناملایمات، در میان همه فحش‌ها و دشنام‌ها، در بحبوحه همه تخریب‌ها و سرزنش‌ها و دروغ‌های بزرگ و کوچک، راه برای خوب‌بودن، خوب‌زیستن و خوب‌مُردن باز است. باز هم می‌توان بی‌توجه به همه اینها و همه طعنه‌ها و حاشیه‌ها کار کرد و جمعۀ استراحت نداشت و تقوا و اخلاص داشت و از نماز شب و زیارت و عبادت کوتاه نیامد و خستگی نشناخت و لبخند زد و امیدوار بود و برای آیندۀ بهتر کار و خدمت کرد. در این راه و در این مسیر، «سید ابراهیم رئیسی» قطعاً یکی از بهترین «حجت»های این خوب‌بودن و خوب‌رفتن برای همه مسئولان و برای همه مایی است که فکر می‌کنیم نمی‌شود و نمی‌توانیم... @tdejakam