این یادداشت در صفحات اول و دوم #روزنامه_جوان امروز یکشنبه ۱۲ خرداد ۱۴۰۳ منتشر شده است.
آن را در لینک زیر بخوانید:
https://www.javanonline.ir/fa/news/1232298
@tdejakam
✳️ مانند رئیسی اخلاق و ادب داشته باشید!
قبول کنیم خیلی از ما در مناظرات انتخاباتی فریب ترفندهای گناهآلود برخی از نامزدها را خوردهایم. آنکه به شهید مظلوم رئیسی گفت تو ششکلاس بیشتر نداری، در حالی که جلسه دفاع از پایاننامه دکترایش را پیش یکی از سختگیرهای شهره در جناح مقابل گذرانده بود یک نمونه آن است و دیدیم که تا روز شهادت رئیسی، این حرف بخصوص از سوی ضدانقلاب و معاندان تکرار میشد و برخی از مردم ساده و بیاطلاع هم آن را باور میکردند. گاهی یک حرف خوب و دلسوزانه مثل «ناهار خوردهاید؟» که به مثلاً راننده یا عزیزان تیم همراهش گفته شده بود، با چرخش ۱۸۰درجهای در فضای مجازی، به گناه و یکی از نقاط ضعف و اسباب تمسخر رئیسی تبدیل میشد.
گاهی این تکهانداختنها مرزهای فحاشی را هم رد میکرد. به یاد بیاوریم تعابیر خارج از ادب و اخلاقی که آقای #حسن_روحانی بهوفور به منتقدانش حواله میداد: کمسواد، بزدل، بیشناسنامه، جیببر، مستضعف فکری، دنیا ندیده، کاسب تحریم، افراطی، بروید به جهنم، عقل سالم ندارید، مخلوقات ترسو، بگذارید آب و صابون بیاوریم صورتتان را بشوریم، تازه به دوران رسیده، عصر حجری، هوچیباز، حسود، لبو فروش و راننده تاکسی (که برای تحقیر به کار برده شده بود) و تعابیری که در دورههای مختلف انتخابات از سوی نامزدها یا هوادارانشان به رقیبان حواله شده بود از جمله: قیافهات به ریاست جمهوری نمیخوره، یه هفته دو هفته فلانی حموم نرفته، دکتر برو دکتر و موارد متعددی که شاید هنوز در خاطر مردم مانده باشد.
این متلکپرانیها، بخصوص در صحنه مناظرات انتخاباتی آنهم از سوی کسانی که قصد دارند زمام ریاست در حکومتی با هویت «اسلامی» را به دست گیرند، فرسنگها با اخلاق و ادب و حیای حداقلی فاصله دارد و کاملاً مغایر با دستورات اخلاقی و شرعی دینی و توصیههای اهل بیت علیهمالسلام است، اما متأسفانه مانند انتخابات کشورهای غربی به نوعی به عرف عرصه انتخابات ایران تبدیل شده است تا جایی که گاه تیم جنگ روانی نامزدها از مدتها قبل از برنامهها و سخنرانیها و مناظرات، برای انتخاب بهترین متلک و تکه و حتی دشنامهای مدرن! جلسه و وقت میگذارند و حتماً بابت این درفشانیها مبالغ خوبی هم دشت میکنند!
طی همین یکی دو روز گذشته یکی دو تا از نامزدها در صفحات شخصی خود این متلک انداختنها، بخصوص به شهید مظلوم رئیسی و نحوه شهادتش را کلید زدند که البته با واکنش فراگیر مخاطبان منتقد مواجه شدند و کوشیدند در فرستههای بعدی تا حدودی به توجیه و ماستمالی کردن موضوع بپردازند و البته منتقدان را هم با فحاشی بنوازند.
آقایان محترم! نامزدهای بزرگوار ریاست جمهوری اسلامی! شخصیتهای سابقهدار! این عرصه، عرصه اخلاق و ادب و عرضه فرهنگ متعالی اسلامی و ایرانی است. از شهید رئیسی یاد بگیرید که در پایان بیادبیها در مناظرات به سراغ فرد مزبور میرفت و میگفت: «من از خدا برای شما مغفرت آرزو میکنم.» زبان رئیسی برای برخورد متقابل الکن نبود؛ اما او به ریاست جمهوری به چشم یک طعمه نگاه نمیکرد و مانند امام خمینی که فردا سالگشت ارتحال ملکوتی اوست، هر اقدامی را «تکلیف» میدید و خود را «مأمور به انجام وظیفه» میدانست نه «نتیجه»، بنابر این دلیلی نمیدید که با هتاکان و بیادبان برخورد مشابه داشته باشد و همین یکی از رازهای عاقبت به خیری و سربلندی و اوج و ارتقا و #ارتفاع رئیسی بود.
بله، مانند رئیسی بودن و رفتار کردن سخت است و احتیاج به تمرین و ممارست اخلاقی دارد، اما ناممکن و نشدنی هم نیست؛ بخصوص از کسانی که میخواهند بر کرسی مسئولیت او تکیه بزنند.
@tdejakam
این یادداشت در صفحات اول و دوم #روزنامه_جوان امروز دوشنبه ۲۱ خرداد ۱۴۰۳ به چاپ رسیده است.
متن کامل آن را در لینک زیر بخوانید:
https://www.javanonline.ir/fa/news/1233369
@tdejakam
✳ لطفاً این کتاب را بخوانید! - بخش اول
شاید توصیه به رعایت اخلاق، رعایت انصاف، رعایت ادب و مواردی از ایندست به این شش نامزد بزرگواری که دیروز از سوی مراجع رسمی تأیید صلاحیتشان اعلام شد، دیگر خیلی تکراری باشد. اما من میخواهم بهجای این توصیههای مهم اما تکراری، یک توصیه جدید به هر شش نامزد محترم انتخابات و البته به هواداران و طرفداران آنها کنم و آن هم اینکه آنها را به مطالعه یک کتاب فرا بخوانم.
بله، شاید کمی خندهدار باشد که در این وانفسای شلوغی تبلیغات که هر ثانیهاش برای نامزدهای ششگانه از طلا هم باارزشتر است آنها را به کتابخوانی دعوت کنیم اما یکی از مهمترین راههایی که باعث میشود هم این عزیزان به مسیری که باید طی کنند توجه داشته باشند و هم به مقصدی که باید به آن برسند، مطالعه و غور در همین کتابی است که قصد معرفی آن را دارم؛ کتابی که همه این آقایان اسم آن را شنیدهاند و چه بسا صفحاتی از آن را خواندهاند و اگر نخواندهاند با مضامین آن در طی این چهارپنج دهه آشنایند و شاید بعضی از سطور آن را هم در اینمدت در سخنرانیها و صحبتهایشان روخوانی کرده باشند اما الان آنها را فراموش کردهاند و لازم است کسی آن مضامین را به یادشان بیاورد یا خودشان دست به کار بازخوانی آن شوند.
این کتاب، مانیفست یک انسان مسئول مسلمان در دنیای امروز است که مطالب آن بر اساس نوشتهها و سخنان انسان مسلمانی است که به دین و سیاست نگاه جامعالاطراف و نه یکسویه داشته و از افراط و تفریط دور بوده و از کسانی که نگاه متحجرانه به دین و سیاست داشتهاند یا برعکس کاملاً لیبرالی و بیچارچوب به این مقولات مینگریستهاند، در تمام طول زندگی پربارش ابراز برائت کرده است.
این شخص «امام خمینی» و کتاب مورد نظر هم «صحیفه امام» است که سطرسطر آن برآمده از نگاه مکتبی عمیق امام به جامعه و سیاست و کنش سیاسی و مراقبات مربوط به آنهاست.
شاید در این روزهای کوتاه پیش رو نتوان تمام ۲۲جلد این کتاب گرانسنگ را ورق زد و به نظرم لازم هم نیست که همه این مجلدات ارزشمند در این مدت خوانده شود، اما توصیه اکید میکنم عزیزان فوقالذکر و البته همه ما که به نوعی هوادار یکی از این ششنفریم، حداقل جلد ۲۱ آن را مطالعه کنیم؛ یعنی همان توصیههای مهمی که امام در اواخر عمر شریفش داشته که عصاره حدود یک قرن فعالیت عمیق دینی و سیاسیاش در آن ارائه شده است.
در صحیفه است که امام رسماً اعلام میکند «اعتراف میکنم که بعض تصمیمات اول انقلاب در سپردن پستها و امور مهمه کشور به گروهی که عقیدۀ خالص و واقعی به اسلام ناب محمدی نداشتهاند، اشتباهی بوده است که تلخی آثار آن براحتی از میان نمیرود» و «ما هنوز هم چوب اعتمادهای فراوان خود را به گروهها و لیبرالها میخوریم» یا «نباید تحت تأثیر ترحمهای بیجا و بیمورد نسبت به دشمنان خدا و مخالفین و متخلفین نظام، بهگونهای تبلیغ کنیم که احکام خدا و حدود الهی زیر سؤال بروند».
امام نسبت به مسئولانی که اشرافی زندگی میکنند بشدت هشدار داده و روی کار آمدن چنین افرادی را موجب این میداند که با مردم رفتار متکبرانه داشته باشد و در مقابل قدرتهای خارجی ذلیل و خاضع باشد.
امامی که بارها از دانشجویان میخواست در سیاست دخالت کنند حتی اگر اشتباه کنند، صریحاً به آقای منتظری که بارها او را پاره تن خود نامیده بود، با تندی میگوید: «از آنجا که سادهلوح هستید و سریعاً تحریک میشوید، در هیچ کار سیاسی دخالت نکنید.» امام نمونه این سادهلوحی را هم ذکر میکند که برای امروز همه ما هم درسآموز و مایه عبرت است: «در مسئلۀ مهدی هاشمیِ قاتل، شما او را از همۀ متدینین متدینتر میدانستید و با اینکه برایتان ثابت شده بود که او قاتل است مرتب پیغام میدادید که او را نکشید.»
@tdejakam
✳ لطفاً این کتاب را بخوانید - بخش دوم و آخر
امام حرکتکردن و اقدام را موجب شایعهسازی دشمنان و بدخواهان میداند و در نامهای مینویسد: «گاهی میبینم از تهمتهای ناروا و شایعه پراکنیهای دروغین اظهار ناراحتی و نگرانی میکنی. اولاً باید بگویم تا زنده هستی و حرکت میکنی و تو را منشأ تأثیری بدانند انتقاد و تهمت و شایعهسازی علیه تو، اجتنابناپذیر است، عقدهها زیاد و توقعات روزافزون و حسادتها فراوان است. آنکس که فعالیت دارد گرچه صددرصد برای خدا باشد از گزند بدخواهان نمیتواند بهدور باشد.»
همین امام البته بارها و بارها از خطر متحجرین و انجمن حجتیه و خشکمقدسها و کسانی که کاری به کار سیاست ندارند بشدت انتقاد کرده و به عنوان نمونه گفته است: «اینجانب کراراً گفتهام که روحانینمای غیرمهذب و در غیرِ خط اسلام، از ساواکی برای اسلام و جمهوری اسلامی خطرناکتر است» یا «شما میدانید که مرحوم شیخ فضلالله نوری را کی محاکمه کرد؟ یک معمّم، یک ملّای زنجانی [شیخ ابراهیم زنجانی] محاکمه کرد و حکم قتل را او صادر کرد؛ وقتی معمّم و ملّا مهذّب نباشد، فسادش از همهکس بیشتر است. در بعض روایات هست که در جهنم، بعضیها - اهل جهنم - از تَعفُّن بعض روحانیین در عذاب هستند، و دنیا هم از تعفُّن بعضی از اینها در عذاب است.»
برای امام خمینی «کارامدی» اصالت دارد نه رفاقت، به همین دلیل به رؤسای جمهور توصیه میکرد: «اگر چنانچه انسان دنبال این باشد که حالایی که من رئیس دولت هستم، بروم دنبال رفقایی که همراه من هستند، کارآمد باشند یا نباشند، به این کار نداشته باشد. بداند که این کار، کار شیطانی است.» و توصیه دیگر اینکه واردات کالاهای مصرفی ممنوع شود: «بر دولتها و دستاندرکاران است چه در نسل حاضر و چه در نسلهای آینده که از متخصصین خود قدردانی کنند و آنان را با کمکهای مادی و معنوی تشویق به کار نمایند و از ورود کالاهای مصرفساز و خانهبرانداز جلوگیری نمایند» و نیز هشدار میدهد: «باید هوشیار و بیدار و مراقب باشید که سیاستبازان پیوسته به غرب و شرق با وسوسههای شیطانی شما را به سوی این چپاولگران بینالمللی نکشند.»
امام بارها تذکر داد که رقابتهای انتخاباتی، رفاقتهای بین نیروها را خدشهدار نکند: «طرفداران هر دو گروه باید بدانند که همه این امور اعتباری و زودگذر است و همه در محضر حق هستیم و آنچه در صحیفه کردار ما ماندنی است اعمال و رفتار ما و آنچه موجب سعادت و جاودانگی ما میشود، صفای معنویت و ثمرات خلوص بندگی است، و ما هم نباید خلوص عمل و جامعه اسلامی خودمان را به زنگار کدورتها و اختلافات آلوده کنیم و رقابتهای گذشته انتخاباتی هم هرگز نباید موجبات تفرقه و جدایی را فراهم نماید.»
همچنین «من باز به همه این آقایانی که میخواهند نطق کنند و اعلامیه بدهند و نمیدانم نامه سرگشاده بفرستند و ازاین مزخرفات، به همه اینها اعلام میکنم که برگردید به اسلام، برگردید به قانون، برگردید به قرآن کریم، بهانه درست نکنید که اسباب این بشود که شما همه به انزوا کشیده بشوید. من به بسیاری از شما علاقه دارم و میل دارم که همه به قانون عمل کنند و همه در جای خود باشند و چنانچه اینطور نباشد، مسئله طور دیگر خواهد شد.» و در جای دیگر و صریحتر: «نمیشود از شما پذیرفت که ما قانون را قبول نداریم. غلط میکنی قانون را قبول نداری! قانون تو را قبول ندارد... هر کس از هرجا صبح بلند میشود بگوید من شورای نگهبان را قبول ندارم، من قانون اساسی را قبول ندارم، من مجلس را قبول ندارم، من رئیسجمهور را قبول ندارم، من دولت را قبول ندارم. نه ! همه باید مقید به این باشید که قانون را بپذیرید، ولو برخلاف رأی شما باشد.»
و در آخر هشداری جدی از امام: «باید به حسب واقع، به حسب انصاف، به حسب وجدان، این مردمی که شماها را روی کار آوردهاند، این مردم زاغهنشین که شماها را روی مسند نشاندهاند، ملاحظه آنها را بکنید، و این جمهوری را تضعیفش نکنید! بترسید از آن روزی که مردم بفهمند در باطن ذات شما چیست، و یک انفجار حاصل بشود. از آن روز بترسید!»
@tdejakam
هدایت شده از کبری آسوپار
🔻قصهی آزادی حمید نوری، سرانجام یک مقاومت است. مردی که نزدیک پنج سال اسارت را بی سازش، بی همکاری با منافقین و بی هیچ موضعی که ندامت از گذشته باشد، ایستاد و ایستاد و ایستاد؛ و در نهایت با افتخار بازگشت.
از عراق تا سوئد، آزادگان ما تروریستهای منافقین را مأیوس کردهاند.
۲۷ خرداد ۴۰۳
https://eitaa.com/kobra_asoupar
✳️ نیایش مشهـور دکتر شریعتی
خدایا!
به علمای ما مسئولیت
و به عوام ما علم
و به مؤمنان ما روشنایی
و به روشنفکران ما ایمان
و به متعصبین ما فهم
و به فهمیدگان ما تعصب
و به زنان ما شعور
و به مردان ما شرف
و به پیران ما آگاهی
و به جوانان ما اصالت
و به اساتید ما عقیده
و به دانشجویان ما نیز عقیده
و به خفتگان ما بیداری
و به دینداران ما دین
و به نویسندگان ما تعهد
و به هنرمندان ما درد
و به شاعران ما شعور
و به محققان ما هدف
و به نومیدان ما امید
و به ضعیفان ما نیرو
و به محافظهکاران ما گستاخی
و به نشستگان ما قیام
و به راکدان ما تکان
و به مردگان ما حیات
و به کوران ما نگاه
و به خاموشان ما فریاد
و به مسلمانان ما قرآن
و به شیعیان ما علی
و به فرقههای ما وحدت
و به حسودان ما شفا
و به خودبینان ما انصاف
و به فحاشان ما ادب
و به مجاهدان ما صبر
و به مردم ما خودآگاهی
و به همهٔ ملت ما همت، تصمیم و استعداد فداکاری و شایستگی نجات و عزت
ببخش!
#علی_شریعتی
#نیایش
مجموعه آثار شماره ۵.
@Ab_o_Atash
متن کاملتر این یادداشت در صفحات اول و دوم #روزنامه_جوان امروز دوشنبه ۴ تیر ۱۴۰۳ منتشر شده است. میتوانید آن را در لینک زیر بخوانید:
https://www.javanonline.ir/fa/news/1236035
@tdejakam
✳️ حاشیه تلخ و شیرین یک رویداد عجیب!
در اوایل سال ۱۳۶۰، در مناظرهای که شهید بهشتی به عنوان دبیرکل حزب جمهوری اسلامی با نورالدین کیانوری دبیرکل حزب توده حضور داشت، کیانوری یک آیه را اشتباه خواند. آیتالله بهشتی روی یک کاغذ، درستِ آیه را نوشت و آرام به او داد. کیانوری کاغذ را نگاه و آیه را اصلاح کرد. بحث که تمام شد و از مناظره بیرون آمدند، کیانوری به بهشتی گفت: چرا این کار را کردی؟ من اگر جای تو بودم و تو یک جمله از کتاب سرمایه مارکس را اشتباه میخواندی، مناظره را به نفع خودم تمام میکردم. تو میتوانستی وقتی من آیه را اشتباه خواندم، برگردی بگویی تو که بلد نیستی قرآن را از رو بخوانی چرا راجع به اسلام حرف میزنی؟ ولی اشتباه مرا آرام اصلاح کردی و به من کمک کردی. بهشتی میگوید: ما که نیامدهایم با هم دعوا کنیم؛ آمدهایم با هم همراهی و به هم کمک کنیم تا راه حق و راه صحیح را پیدا کنیم.
این مناظره البته بیشتر عقیدتی بود تا سیاسی، با این حال، در مناظرات چندین انتخابات اخیر، بخصوص از سال ۸۴ به بعد، بسیاری از نامزدها با هدف تخریب به میدان میآیند. بدیهی است در مناظرات سیاسی و در مقام نقد و بررسی رفتارها و گفتارهای نامزدها و بیان تناقضهای آنان، این حق شرکتکنندگان است تا برای روشن شدن موضوع برای مخاطبان، این تناقضها و نقدها را صریحاً مطرح کنند تا با پاسخهای احتمالی، روشنگری اتفاق بیفتد. اما مسلماً نقد و بررسی و بیان تناقضها و عملکردهای غلط با فحاشی و بیادبی و جیغ و داد و عربده فرق دارد.
با این حال، در حاشیه تبلیغات انتخاباتی جاری، اتفاقی کاملاً اخلاقی افتاد که حیفم آمد در پیچوخم دعواها و بداخلاقیها گم شود، بخصوص که نقل مجدد آن به گسترش این فرهنگ و اخلاق کمک میکند.
ماجرا این است که در برنامهای که آقای پزشکیان به همراه کارشناس فرهنگی خود حضور داشتند، کارشناس برنامه آقای دکتر اسفندیاری در نقد موضوعِ اخراج اساتید، به نمونه حاضر یعنی دکتر فاضلی پرداختند و گفتند که اینکار اولاً در زمان دولت آقای روحانی اتفاق افتاده و ثانیاً دلیل آن عدم حضور موظفی استاد در دانشگاه و اشتغال به مشاغل دیگر برخلاف آییننامه موجود برای ماههای طولانی بوده است. خب، همه رفتار غیرفرهنگی و سعه صدر پایین جناب آقای فاضلی را در سیما مشاهده کردیم که با ترک برنامه و پرت کردن هاشف گیرنده صوتی به سمت میز دکتر پزشکیان همراه بود.
این ماجرا موقعی تعجببرانگیزتر شد که جناب آقای عطاءالله مهاجرانی که بخصوص در این سالها چهرهای اخلاقی و با سعه صدر از خود نشان دادهاند، در توییتی از رفتار غیرفرهنگی آقای فاضلی دفاع کردند، اما با بهکار بردن سهچهار دشنام خطاب به دکتر اسفندیاری!
من توییت دکتر مهاجرانی را برای رعایت شأن ایشان اینجا نمیآورم، اما جالبترین اتفاق را که در ادامه این ماجرا روی داده است یعنی پاسخ دکتر شهاب اسفندیاری به دکتر مهاجرانی میآورم تا معلوم شود که میشود همین حالا هم رفتاری مکتبی و اخلاقی و انسانی مانند شهید بهشتی داشت و مصداق آیه «والکاظمین الغیظ» بود. وی نوشت:
«جناب آقای دکتر مهاجرانی! به حرمت آنکه در بلاد غربت و در میان وحوش منافقین و درندگان سلطنتطلب از انقلاب اسلامی، از رهبر فرزانه ما و مقاومت فلسطین دفاع میکنید، در پاسخ به این فحاشی و هتاکی چیزی نمیگویم. با آنکه مقابله بهمثل کار سختی نیست.
سال ۱۳۷۸ که وزیر ارشاد بودید و من دانشجو، به عنوان مسئول یک تشکل دانشجویی از شما دعوت کردم در همایش سالگرد شهید آوینی در دانشگاه هنر صحبت کنید. برخلاف انتظارمان دعوت ما را پذیرفتید و آمدید. قبل از شما چند دقیقه صحبت کردم درباره چشمانداز هنر در دهه سوم انقلاب. برایم جالب بود که شما که آنزمان در اوج شهرت و قدرت بودید، در سخنان خود چندبار به حرفهای منِ دانشجو اشاره کردید؛ به تأیید یا تحسین. این بزرگواری شما در ذهنم مانده بود. نمیدانم اکنون چطور بدون هرگونه تحقیق و بررسی درباره من چنین توهینهایی را روا میدارید. میتوانید از پسرعموی خود، جناب آقای سیدمحسن، که از ۲۳ سال پیش که خود را شاگرد ایشان در امر رسانه و مدیریت فرهنگی میدانم درباره من تحقیق کنید، میتوانید رساله دکتری مرا که انتشارات اینتلکت در انگلستان و انتشارات دانشگاه شیکاگو در امریکا مشترکاً منتشر کردند مطالعه کنید.
خداوند زبان و قلم شما را در دفاع از آرمانهای انقلاب اسلامی و میراث گرانقدر خمینی کبیر و در حمایت از مجاهدان جبهه مقاومت در برابر دیکتاتوری مستکبران عالم و جنایت و نسلکشی صهیونیستها مصون و محفوظ بدارد. همانطور که گفتید در برابر این مجاهدان من هیچ نیستم. والعاقبه للمتقین.»
چند نفر ما در حوزههای کاری و سیاسی و فرهنگی و تشکیلاتی و فامیلی میتوانیم چنین بر نفس خود مسلط باشیم که در پاسخ کسی که چندین دشنام تند به ما داده، از او تجلیل و برایش دعا کنیم؟
@tdejakam
هدایت شده از آب و آتش
✳ #هگل در جایی مینویسد که تمام حوادث و شخصیتهای بزرگ #تاریخ جهان، به اصطلاح دو بار ظهور میکنند. ولی او فراموش کرد بیفزاید که بار اول به صورت #تراژدی و بار دوم به صورت #کمدی مسخره.
#کارل_مارکس
#هجدهم_برومر_لوئیس_بناپارت
#محمد_پورهرمزان
(چاپ چهارم، برلین: ۱۳۸۶)
صفحه ۲۸.
@Ab_o_Atash