هدایت شده از احمدحسین شریفی
🔴به یاد خواجه نصیرالدین طوسی
🖊احمدحسین شریفی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🔻ابوجعفر محمدبن محمدبن حسن (۵۷۹-۶۵۳ق) فیلسوف، متکلم، فقیه، ستارهشناس، ریاضیدان، پزشک، عارف، اخلاقپژوه و معمار بزرگ ایرانی اسلامی، مشهور به «محقق طوسی»، «استاد البشر» و «خواجه نصیرالدین طوسی» که از سوی شخصیتی مثل ابنخلدون به عنوان «بزرگترین دانشمند ایران پس از اسلام» معرفی شده است.
برخی از اهم خدمات علمی و عملی او عبارتند از:
1.احیای سنت فلسفه مشائی در ایران، پس از ابنسینا؛
2.ابداع کلام فلسفی و تقریب میان فلسفه و کلام؛
3.تأسیس رصدخانه مراغه؛
4.طراحی جداولی دقیق برای مطالعه حرکت سیارات؛
5.ساخت کتابخانهای بزرگ با حدود چهل هزار عنوان کتاب در کنار رصدخانه مراغه؛
6.تأسیس مرکز بزرگ دارالعلم، به عنوان یک دانشگاه جامع و بزرگ در مراغه.
🔻عظمت روحی و معنوی او را میتوان در پارهای از اشعار برجای مانده از او و همچنین در وصیتنامه او مشاهده کرد:
وی در يک رباعي که در منابع مختلف با تغييراتي نقل شده است و غالباً سراينده آن را مشخص نکردهاند! چنين ميسرايد:
من هيچ کس، هيچ کسم، هيچ کسم
وز هيچ کسان نيز بسي بار پسم
آن لحظه که افتد نفس اندر نفسم
هان اي کس بيکسان به فرياد رسم
شاید مولوی هم با اقتباس از همین اشعار بوده است که در رباعيات ديوان شمس چنين میسراید:
دستارم و جُبه و سرم هر سه به هم
قيمت کردند به يک دِرَم چيزي کم
نشنيدستي تو نام من در عالم
من هيچکسم، هيچکسم، هيچکسم
🔻خواجه نصیرالدین طوسی، وقتی متوجه شد که بیماری او دیگر علاج ندارد، درباره محل دفن خویش با شاگردان و یاران گفتگو کرد، برخی از شاگردان پیشنهاد دادند که مناسب است در نجف اشرف و در جوار امیرمؤمنان علی(ع) دفن شوند. اما خواجه نصیر گفت: «مرا شرم آید که در جوار امام کاظم(ع) و امام جواد(ع) بمیرم و از آستان آنان به جایی دیگر برده شوم.» و وصیت کرد که بر روی سنگ مزارش این آیه را بنویسند: «وَ کَلْبُهُمْ باسِطٌ ذِراعَیْهِ بِالْوَصیدِ؛ و سگ آنان دستهاى خود را بر دهانه غار گشوده بود»
💐نثار روح ملکوتی آن نابغه دوران و علامه روزگاران، صلواتی را تقدیم میکنیم.
#فلسفه
#خواجه_نصیرالدین_طوسی
@Ahmadhoseinsharifi
🌹
هدایت شده از احمدحسین شریفی
🟢ناتوانی اذهان جزءنگر از فهم «پارادایمها و جریانهای فکری»: بحثی در «اخلاق نقد و انتقاد»
🖊احمدحسین شریفی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
اقتضای برخی از رشتههای علمی، مثل #فقه، «جزءنگری» است. همانگونه که اقتضای برخی دیگر از آنها مثل #فلسفه، «کلنگری» است. انس زیاد با هر یک از این دو دسته، درکی صرفاً جزئی یا صرفاً کلی نسبت به پدیدهها ایجاد میکند که نتیجه آن ناتوانی از فهم درست بسیاری از حقایق به ویژه پارادایمها و جریانهای فکری و فرهنگی است. صاحبان چنین نگاههایی معمولاً از «بصیرت علمی و فرهنگی و سیاسی» لازم هم برخوردار نیستند. همیشه در بزنگاهها، در جای نادرست میایستند. در میان غبارهای فتنه (فتنههای علمی یا اجتماعی) «قدرت دیدن» حق و «جرئت بیان» آن را ندارند.
از مصادیق و مؤیدات این سخن، مواجههای است که برخی از مدرسان فقه و حلقه مریدانشان با مناظره جناب مهدی جمشیدی و بیژن عبدالکریمی در موضوع #حجاب و عفاف داشتند! آنان (که بعضاً خود را مدافع حجاب و عفاف هم میدانند!) بدون اینکه توانایی درک و فهم کلیت این مناظره و منطق طرفین را داشته باشند، مدتی است به یکی از جملات استطرادی جناب آقای مهدی جمشیدی گیر داده و با شدیدترین الفاظ او را خطاب قرار میدهند و حتی دوست دارند که حق سخن گفتن را از او بستانند و معترضاند که چرا امثال او در این جامعه فرصت سخن گفتن دارند! (یکی از آنها گفته است: «من واقعا نمیدانم چرا این افراد راه پیدا میکنند حرف بزنند») [بترسید از روزی که چنین افرادی سکاندار مراکز علمی شوند؛ آنگاه است که بساط نفرین و لعن و بستن دهانهای هر کسی که غیر از آنان فکر کند، پهن خواهد شد.]
بزرگترین خطایی که برای ایشان در آن مناظره دوساعت و نیمه کشف کردهاند این است که چرا به نقل دیدگاه مشهور فقیهان و عالمان شیعی پرداختهاید که گفتهاند «حجاب از ضروریات دین است و ولایت امیرمؤمنان علیه السلام، از ضروریات مذهب است»؟ و میگویند این نقل شما به «مصلحت» نیست؛ زیرا موجب سوء استفاده وهابیت میشود!
در حالی که
اولاً، این سخن عین صواب است. بزرگترین عالمان شیعی از قدیم الایام تاکنون، همین دیدگاه را داشته و دارند؛
و ثانیاً مراد جناب دکتر جمشیدی از گفتن این سخن چیز دیگری بود. اما همانطور که گفته شد، اذهان جزءنگر، اساساً قدرت و توان درک اصل مطلب ایشان را ندارند؛ صدر و ذیل کلامش را نمیفهمند. فقط همین جمله «مثلهشده» را گرفته و تلاش میکنند با تمسک به آن، گویندهاش را به «مسلخ» بکشانند و اگر بتوانند ذهن و زبان او را «مثله» کنند!
#اخلاق
#نقد
🆔https://eitaa.com/ahmadhoseinsharifi
🌹
هدایت شده از احمدحسین شریفی
🟢لزوم تأسیس مراکز مشاوره فلسفی
🖊احمدحسین شریفی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🔸بسیاری از مشکلات روحی و روانی، به ویژه در دنیای مدرن، ریشه در گرههای فکری و مسائل فلسفی دارند. عدم آگاهی از فلسفه آفرینش، ابهام در معنای زندگی، سؤال درباره نظام احسن، سؤال و ابهام درباره علم و قدرت و حکمت و خیرخواهی خداوند، شبهات ناظر به حیات ابدی و جاودانه و امثال آن از سنخ پرسشهای فلسفیاند که نداشتن پاسخی روشن برای آنها موجب دلهره و اضطراب و پرخاشگری و يأس و ناامیدی و گوشهنشینی و انزوا میشود و حتی ممکن است فرد را تا مرز خودکشی بکشاند.
🔹روشن است که هرگز یک روانشناس یا رواندرمانگر نمیتواند چنین پرسشهایی را پاسخ دهد. با تجویز داروهای آرامبخش و خوابآور و توصیه به ارتباطات اجتماعی و تفریح و تنظیم اوقات فراغت و امثال آن نمیتوان چنین گرههایی را باز کرد و چنان معضلاتی را برطرف نمود. پاسخ به این پرسشها فقط از عهده فیلسوفان و متکلمان واقعگرا و الهی برمیآید.
🔻به هر حال، با توجه به گستردگی چنین مسائلی در دنیای جدید، معتقدم فیلسوفان الهی به ویژه فیلسوفان حکمت متعالیه باید از لاک مباحث انتزاعی و صرفاً نظری خارج شده و با امتداد مباحث فلسفی تا سطح نیازها و تقاضاهای اجتماعی، برنامههایی مشخص برای پاسخ به پرسشهای فلسفی و گرههای فکری و نظری مردم به ویژه جوانان و نوجوانان داشته باشند.
پیشنهاد میشود سازو کار تأسیس مراکز مشاوره فلسفی توسط مراکز فلسفی اصیل و قویم کشور به ویژه مجمع عالی حکمت اسلامی، موسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی(ره) و موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران طراحی شود. پیشنیاز تأسیس چنین مراکزی تهیه دورههای آموزشی خاص برای متخصصان فلسفه و آگاهسازی آنان نسبت به روشهای مشاوره و درمان است.
#فلسفه
#مشاوره
#فلسفه_کاربردی
@Ahmadhoseinsharifi
🌹
هدایت شده از احمدحسین شریفی
🟢مشاوره فلسفی و اخلاقی
🖊احمدحسین شریفی
🔸به هنگام بیماری جسمی، به پزشک مراجعه میکنیم، اما انواعی از بیماری هست که نه جسمانیاند و نه منشأ جسمانی دارند؛ بلکه مربوط به «ذهن و ضمیر»اند.
🔻اکنون سؤال این است که راه درمان این نوع از بیماریها چیست؟ این نوع بیماری ممکن است برای خود شخص بیمار هم ناشناخته باشد! یعنی نه تنها به قول لوکرتیوس، شاعر اپیکوری، چنین فردی «از علت بیماری خود آگاه نیست» بلکه اساساً از بیماری خود هم اطلاع ندارد! طبیعی است که درمان چنین بیماریهایی کاری به غایت دشوار است. راه درمان این نوع از بیماریها، تصحیح باورها و تنظیم گرایشها (احساسات، هیجانات و عواطف) است. اولی وظیفه «الهیات» است و دومی وظیفه «اخلاق».
🔹بر این باورم که اگر الهیات یا اخلاقی نتواند راه درمانی برای این نوع بیماریها داشته باشد، یا نخواهد خود را تا مرحله درمانگری امتداد دهد، الهیات و اخلاقی صرفاً انتزاعی و ناکارآمد است.
#فلسفه
#اخلاق
#مشاوره
@Ahmadhoseinsharifi
🌹