eitaa logo
طب الحسین (ع)
5.4هزار دنبال‌کننده
13.5هزار عکس
4هزار ویدیو
157 فایل
🔹️🔸️🔹️🔸️🔹️🔸️🔹️🔸️🔹️ مرکز طب اسلامی ایرانی استان همدان 👤 مشاوره صلواتی : @Teb_javaheri 💠تبلیغات و تبادلات @TebHosein3 🌐کانال ارتباطی ما: @tebolhosainas
مشاهده در ایتا
دانلود
⭕️ نقدی بر سخنان دکتر سعید نمکی وزیر بهداشت پیرامون توهم خواندن یافتن داروی گیاهی برای کرونا 💡از عوام الناس می توان انتظار حرف های عامیانه داشت، اما از کسی که در مقام وزارت یکی از مهم ترین وزارت خانه های این مملکت قرار دارد خیر! گویی ادبیات عوامانه در دانشگاهیان ما هم رسوخ کرده است. ✍ عبارت "یافتن داروی گیاهی برای کرونا توهم است" را از دو جهت می توان بررسی کرد. از جهتی، به لحاظ (بطور کلی) به تعبیر شهید مطهری(ره) کار یک فیلسوف، تشخیص و تمیز واقعیات از توهمات و اعتباریات است. این که بخواهیم حدود و ثغور موهومات را تشخیص دهیم و آنها را از واقعیات افتراق دهیم، نیاز به فلسفیدن دارد که به نظر می رسد جناب دکتر نمکی بویی از مباحث فلسفی نبرده است. از جهت دیگر، بر مبنای همان فلسفه ی علمی که جناب دکتر بدون آن که چیزی از آن بدانند، بر مبنای آن تحصیل علم کرده اند، تجربه گرایی حرف اول را می زند. ✍️ ها می گفتند (و می گویند) هر گزاره ای که امکان محک و اثبات تجربی را نداشته باشد علمی نیست. ⁉️ حال سوالی که از جناب دکتر نمکی می پرسیم این است: اگر با تجربه ثابت شود داروی گیاهی x درمان قطعی COVID-19 است و یا حداقل باعث بهتر شدن وضعیت بیماران می شود، باز هم این توهم است؟ اگر کسی ادعا کند که چنین دارویی را کشف کرده، نباید آن دارو را به محک تجربه بُرد؟ یا صرف گیاهی بودن، اثربخشی دارو را از جهان واقع به قلمروی موهومات می برد؟ ⁉️ براستی، چه ارتباط ای بین گیاهی بودن یک دارو و موهوم شدن اثربخشی آن وجود دارد؟! ✅ واحد سلامت مصاف @masaf_salam ┈┉┅━❀💠❀━┅┉┈ @tebolhosainas ┈┉┅━❀💠❀━┅┉┈
به مناسبت سالگرد شهید مرتضی آوینی ♦️جمع بندی شهید آوینی از پزشکی سلولی چیست؟ 🤔 خلاصه بحث: 👇 📌 پزشکی سلولی و سرتاپا جهل است. 📌بین پزشکی امروز و اعتقادی و ما پیوندی استوار وجود ندارد. 📌نباید پنداشت که امروز، صورت تکامل یافته ی طب قدیم است؛ علم پزشکی اصولاً بر دیگری استوار است. ─┅═ೋ❅❅ೋ═┅─ ✍سید مرتضی آوینی ─┅═ೋ❅❅ೋ═┅─ 🔻در کتاب «مبانی توسعه و تمدن غرب» درباره آمده است: 🔹طب قدیم دقیقاً بر مبانی منشاء گرفته از دین اسلام، استوار بوده است و بدین ترتیب، امکان تعلیم و تدریس آن در علمیه وجود داشته است. 🔹در مورد طب، نباید پنداشت که امروز، صورت تکامل یافته ی طب قدیم است؛ علم پزشکی اصولاً بر دیگری استوار است. در قدیم انسان را از یک سو جزئی از طبیعت و از سوی دیگر جامع همه ی طبایع می‌دانسته‌اند و بدین ترتیب سعی می کرده‌اند که نظم داخلی بدن انسان را دقیقاً در انطباق با طبیعت خارج، شناسایی کنند. بر این مبنا، انسان راهمچون طبیعت خارج، صاحب چهارگانه‌ی گرم وخشک، گرم وتر، سرد وتر، سرد و خشک می‌دانسته اند و چهارگانه ی بدن انسان- صفرا، خون، بلغم و سودا- رامتناظر با این قرار می داده اند و سعی می‌کرده اند. 🔹 از روز نظامی که فی ما بین این طبایع چهار گانه در طبیعت موجود است، نظام داخلی بدن انسان را پیدا کنند و بر همان اساس عمل کنند. این مبنا، بر خلاف آنچه معمولاً می‌پندارند، توسط پزشکی امروز، نه تنها نشده است، بلکه روز به روز حقانیت آن آشکارتر می شود. 🔹 به هر تقدیر، را هرگز نمی‌توان همان علم دانست. بین پزشکی امروز و اعتقادی و ما پیوندی استوار وجود ندارد. 🔹 این حرف را به عنوان سرزنش تلقی نکنید؛ مقصود حقیر، بیان این نکته است که: 📌 چرا دیگر امکان تدریس این علوم در وجود ندارد. آن چه در زمینه ی علم طب و پزشکی امروز گفتیم، درباره ی همه علوم دیگر، حتی و نیز صادق است. 🔹همه ی این علوم در گذشته بر مبانی دیگری استوار بوده اند و فی مابین آنها و مجموعه ی اعتقادات مذهبی و فلسفی انسان پیوندی کامل برقرار بوده است. این پیوند اکنون بریده شده و به اعتقاد حقیر، این نه به علت تخصصی شدن علوم، بلکه به علت جدایی علم و دین از یکدیگر حاصل شده است. تخصصی شدن علوم، خود معلول همین جدایی است. 🔹علم جدید، وقتی مستقیما سراغ یک عضو از میان اعضا می رود، مسلماً اشتباه خواهد کرد، زیرا (بدن) حتی اگر به تعبیر خودشان یک باشد، همه اعضایش پیوسته به هم است و این اجزاء در ارتباط با هم معنا دارند و هر کدام فی نفسه و به طور مجرد از سایر اعضاء معنا ندارند. بنابراین اگر بخواهید سراغ یک عضو بروید، باید همه اعضا را بشناسید. 🔹باید از طریق کل گرایی به جزء رسید نه با جزء گرایی به سراغ اجزا رفت. عالَم جزء را فقط از طریق عالَم کل می توان شناخت. وقتی کسی به کل عالم اشراف علمی پیدا می کند به او می گویند. این آدم از کل می آید سراغ جزء؛ چون پیدا کرده از عالم اجمال به عالم تفصیل می آید و علت را پیدا کرده و برطرف می کند. درطبابت قدیم همین کار را می کردند. این طب جدید است که فوراً می خواهد برود عوارض شیمیایی یا فیزیکی حادث شده را از سر راه بر دارد و این غلط ترین و اشتباه ترین کاری است که ممکن است در این عالم اتفاق بیفتد. به این خاطر که خیلی از این عوارضی که هست، خودش در جهت شفاست. طبیعت عالم، این طور است که خودش شفا را در خود به وجود می آورد. اگر شما بخواهید این عوارض را از سر راه بردارید یعنی سیر جریان شفا را منقطع کرده اید، نه تنها معالجه نکرده اید، بلکه در طریقه علاج هم ممانعت پیش آورده اید. 🔹 این نگری در پزشکی، است و به خدا (قسم) جنون است! شما تا آن وقت که تصوری از کل عالَم نداشته باشید، نمی توانید اجزاء را بشناسید. بنابراین تغییراتی که در بدن حادث می شوند و یارفتارهایی که ظاهر می گردند به عللی بر می گردند که ابتدا باید آن علل را شناسایی کرد و از آن طریق، معلول را هم از سر راه برداشت بدون اینکه به بقیه اعضا لطمه ای بخورد. و این فقط از طریق حکمت میسر است و راه دیگری ندارد. 🔹 علم جدید همیشه و بلااستثناء در همه موارد (به جای درست کردن ابرو) چشم را کور می کند! من در بررسی امراض مختلف و معالجات این‌ها به این رسیده ام که روش این‌ها و خنده دار است و سراپا است. در انتشار این پیام سهیم باشید https://eitaa.com/tebolhosainas