eitaa logo
طب الرضا
841 دنبال‌کننده
3.3هزار عکس
1.1هزار ویدیو
75 فایل
مباحث آموزشی #رایگان حجامت ، ماساژ و مزاج شناسی انجام انواع حجامت تخصصی فصد زالو درمانی ماساژ درمانی #شهر_قدس ادمین کانال(مشاوره) : @Khademoreza888
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹دیدار علامه جعفری از شهید هادی 🌹 🌷داشتم از كنار خيابان آيت الله سعيدی رد می شدم یک ماشين لندور برايم بوق زد! برگشتم و ديدم كه يكی از رفقا پشت فرمان ماشين نشسته و گفت: ميای ملاقات آقا ابرام؟ گفتم: بله و پريدم بالا. همينکه به عقب نگاه كردم، خيلی خجالت كشيدم. باادب سلام كردم. علامه محمد تقی جعفری پشت سرم نشسته بود. وقتی به منزل ابراهيم رفتيم، بعد از تعارفات معمول، ابراهيم شروع به صحبت كرد و گفت: «استاد، ما توی جبهه به خيلی از مسائل يقين پيدا می كنيم.» 🌷بعد دستش را شبيه يک دايره كرد و گفت: «اگر دنيا مثل اين كُره باشد، امام زمان(عج) مانند اين دست های من به دنيا احاطه دارد. خداوند نيز بر تمام دنيا شاهد و ناظر است.» علامه در سكوت، به اين تعابير عرفانی ابراهيم فكر میكرد. بعد هم ابراهيم، شروع به بيان خاطراتی از معجزات و امدادهای غيبی كرد. 📚کتاب سلام برابراهیم ۲/ روای علی کلیج @ayatollah_haqshenas
1_185872339.mp3
2.02M
🥀صوت که یک شب قبل از عملیات و پنج روز قبل از شهادت، ضبط شده و با دوستانش عهد شفاعت می بندند. 🌹🌹🌹 این صوت🗓 ۱۶ بهمن ماه ( سال ۱۳۶۱ ) 📼ضبط شده است. @ayatollah_haqshenas
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹۲۲بهمن سالروز شهادت ابراهیم هادی و دلاوران کانال کمیل کسانی که بدون چشم داشت برای حفظ انقلاب حماسه ها آفریدند! 🎤 روایت هایی از رزمندگان کانال کمیل🌷🌷🌷 @ayatollah_haqshenas
طب الرضا
🌹سلام بر ابراهیم....💔
☘ سلام بر ابراهیم ☘ 🌷 حلال مشکلات ✔️ راوی : یکی از دوستان شهید 🔸از پيامبر سؤال شد: «کداميک از مؤمنين ايماني کاملتر دارند؟ فرمودند: آنکه در راه خدا با و خود جهاد کند » سردار محمد کوثري( فرمانده اسبق لشكر حضرت رسول ) ضمن بيان خاطراتي از ابراهيم تعريف ميكرد: 🔸در روزهاي اول جنگ در سرپل ذهاب به ابراهيم گفتم؛ برادر هادي، حقوق شما آماده است هر وقت صلاح ميداني بيا و بگير. در جواب خيلي آهسته گفت: شما کي ميري تهران!؟ گفتم: آخر هفته. بعدگفت: سه تا آدرس رو مينويسم، تهران رفتي حقوقم رو در اين خونه ها بده! من هم اين کار را انجام دادم. بعدها فهميدم هر سه، از خانواده هاي و آبرودار بودند. ٭٭٭ 🔸از برم يگشتم. وقتي رسيدم ميدان خراسان ديگر هيچ پولي همراهم نبود. به سمت خانه در حرکت بودم. اما مشغول فكر؛ الان برسم خانه همسرم و بچه هايم از من پول ميخواهند. تازه اجاره خانه را چه كنم!؟ سراغ کی بروم؟ به چه کسي رو بيندازم؟ خواستم بروم خانه برادرم، اما او هم وضع خوبي نداشت. سر چهارراه عارف ايستاده بودم. با خودم گفتم: فقط بايد خدا کمک کند. من اصلاً نميدانم چه كنم! 🔸در همين فكر بودم که يكدفعه ديدم سوار بر موتور به سمت من آمد. خيلي خوشحال شدم. تا من را ديد از موتور پياده شد، مرا در آغوش کشيد. چند دقيقه اي صحبت كرديم. وقتي ميخواست برود اشاره کرد: حقوق گرفتي؟! گفتم: نه، هنوز نگرفتم، ولي مهم نيست. دست کرد توي جيب و يک دسته اسکناس درآورد. گفتم: به جون آقا ابرام نميگيرم، خودت احتياج داري. گفت: اين قرض الحسنه است. هر وقت حقوق گرفتي پس ميدي. بعد هم پول را داخل جيبم گذاشت و سوار شد و رفت. 🔸آن پول خيلي داشت. خيلي از مشکلاتم را حل کرد. تا مدتي مشکلي از لحاظ مالي نداشتم. خيلي دعايش کردم. آن روز خدا ابراهيم را رساند. مثل هميشه مشكلات شده بود. 📚 منبع : کتاب سلام بر ابراهیم @ayatollah_haqshenas
1_189078784.mp3
4.24M
👈 بچه تهرون يعنی ابراهيم هادی 🌹🌹 🔊 پادكستی متفاوت از استاد پناهیان ✅ کتاب بسیار جذاب و پرفروش سلام بر ابراهیم را حتما بخونید🌷🌷 @ayatollah_haqshenas
🌷🌷🌷🌷🌷🌷 مقتل عاشقان و دلسوختگان سلام الله علیها 🌹🌹🌹 جایی که مفقود شد...💔 @ayatollah_haqshenas
طب الرضا
🌷🌷🌷🌷🌷🌷 #کانال_کمیل مقتل عاشقان و دلسوختگان #حضرت_زهرا سلام الله علیها 🌹🌹🌹 جایی که #شهید #ابراهیم_هاد
💠5 سال پس از پایان جنگ🔫 بالاخره با سختی های بسیار ، کار در کانال معروف کمیل شروع شد پیکر های شهدا یکی پس از دیگری پیدا می شد . 🌹در انتهای کانال تعداد زیادی از شهدا کنار هم چیده شده بودند . به راحتی پیکر های آن ها از کانال خارج می شد اما از ابراهیم خبری نبود . علی محمود وند مسئول گروه تفحص لشکر بود . او در والفجر مقدماتی 5 روز داخل کانال کمیل در محاصره دشمن قرار داشت . علی خود را مدیون ابراهیم می دانست و می گفت : کسی غربت فکه را نمی داند چقدر از بچه های مظلوم ما در این کانال ها هستند خاک فکه بوی غربت کربلا می دهد . 🌷🌷🌷 یک روز در حین جستجو ، پیکر شهیدی پیدا شد . در وسایل همراه او دفتر چه یادداشتی قرار داشت که بعد از گذشت سال ها  هنوز قابل خواندن بود در آخرین صفحه این📝 دفترچه نوشته بود : امروز روز پنجم است که در محاصره هستیم . آب و غذا را جیره بندی کرده ایم . شهدا در انتهای کانال کنار هم قرار دارند  دیگر شهدا تشنه نیستند . فدای لب تشنه ات ای پسر فاطمه ! 😭😭 بچه ها با خواندن این دفترچه خیلی منقلب شدند و باز هم به جستجوی خودشان ادامه دادند اما با وجود پیدا شدن پیکر اکثر شهدا ، خبری از ابراهیم نبود . یکی از رفقای ابراهیم برای بازدید به فکه آمد . ایشان ضمن بیان خاطراتی گفت : زیاد دنبال ابراهیم نگردید او می خواسته گمنام باشد . بعید است پیدایش کنید . ابراهیم در فکه مانده تا خورشیدی برای راهیان نور باشد . 🌺🌺🌺 اواخر دی ماه سال70 13 بار دیگر جستجو در منطقه ی فکه آغاز شد . باز هم پیکر های شهدا از کانال ها پیدا شد اما تقریبا اکثر آن ها گمنام بودند در جریان همین جستجو ها بود که علی محمود وند و مدتی بعد مجید پازوکی به خیل شهدا پیوستند . پیکر های شهدای گمنام به ستاد تفحص رفت . قرار شد در ایام فاطمیه و پس از یک تشییع طولانی  در سراسر کشور هر پنج شهید را در یک نقطه از خاک ایران به خاک بسپارند . 🍃🍃🍃🍃 شبی که قرار بود پیکر شهدای گمنام در تهران تشییع شود ابراهیم را در خواب دیدم . با موتور جلو درب خانه ایستاد با شور و حال خاصی گفت : ما هم برگشتیم ! و شروع کرد به دست تکان دادن . بار دیگر در خواب مراسم تشییع شهدا را دیدم تابوت یکی از شهدا از روی کامیون تکانی خورد و ابراهیم از آن بیرون آمد با همان چهره جذاب و همیشگی به ما لبخند می زد . من فکر می کنم ابراهیم با خیل شهدای گمنام ، در روز شهادت حضرت صدیقه طاهره (س) باز گشت تا غبار غفلت را از چهر های ما پاک کند . ☘☘☘☘ از 📚کتاب : "سلام  بر ابراهیم" @ayatollah_haqshenas
🌹در 📝يادداشت هاي باقي مانده از يکي از شهيدان گردان حنظله مي خوانيم:🌷🌷 امروز روز پنجم است که در محاصره هستيم. آب را جـــيره بندي کرده ايم. نان را جيره بنــــــدي کرده ايم. عطــش همه را هلاک کرده است، هـــمه را جز شهدا، که حالا کنارهم در انتــــــهاي کانال خوابيده اند. ديگر شــــهدا تشنه نيستند. فداي لب تشنه ات پسر فاطمه(س)»😭😭 @ayatollah_haqshenas
🌹شهید تو را می خواند... مدیون 🌹شهدا نباشیم...😔 راهت ادامه دارد... @ayatollah_haqshenas
خدایا عشق به انقلاب اسلامی و رهبر کبیر انقلاب چنان در وجودم شعله‌ور است که اگر تکه‌تکه‌ام کنند و یا زیر سخت‌ترین شکنجه‌ها قرار گیرم، او را تنها نخواهم گذاشت. «شهیدابراهیم هادی» 🌷 امروز ۲۲ بهمن سالروز شهادت عارف وارسته ویاران باوفایش در 💠ابراهیم! امروز آمدیم تا راه تو را ادامه دهیم... @ayatollah_haqshenas
1_184533241.pdf
3.54M
📚کتاب باذکر دانلود کنید روزی چند ⏱دقیقه این 📖کتاب را مطالعه کنید زندگی شما متحول خواهد شد.🌷🌷🌷 @ayatollah_haqshenas
‍ 🌴ســـــلام بر ابراهیـــــم🌴 🌸ظهر جمعه ۲۲ بهمن ماه ۱۳۶۱ است . بعثی ها کار کانال را کامل يکسره کردند . قبل از اون با گلوله های زد هوایی و ار پی جی بدن بچه ها را قطعه قطعه میکردند . سر از بدن جدا میشد ، پا قطع میشد ... و حالا به هر جنبنده ای که در کانال بود شليک کردند و پس از اطمينان از اينکه ديگر کسی زنده نيست ، منطقه را از نيروهای خود تخليه و به عقب رفتند . حالا کانال قتلهگاهی شده بود با پيکرهای قطعه قطعه و غرق در خون 😭 سکوت مطلق در کانال برقرار است . هر از چند گاهی صدای باد در کانال میپیچد . نيروهای بعثی بعد از پايان اين عمليات ، برای پر کردن کانال با تانکها از روی جسمهای مطهر بچه ها رد شدند و با لودرها ، ڪانالهای کميل و حنظله را پر کردند . 🍃🌷🕊 به مناسبت سالروز شهادت شهدای گمنام کانالهای کمیل و حنظله و شهید ابراهیم هادی🌷 🌷یاد شهدا با صلوات🌷 @ayatollah_haqshenas
1_156794990.attheme
251.5K
تم شهید "ابراهیم هادی" محیطی روشن و آبی رنگ ایتای شما. v1.0 🌹🌹🌹 💢راهنمای فعال کردن تم: روی آیکن سه نقطه لمس کنید. گزینه "اعمال فایل قالب" را انتخاب کنید. @ayatollah_haqshenas
طب الرضا
#سلام_برابراهیم درمحضربزرگان👇👇
هو الشاهد ✨ درمحضر بزرگان سال اول 🔫جنگ بود . به مرخصی آمده بودیم. با 🏍موتور از سمت ميدان سر آسیاب به سمت میدان خراسان در حرکت بودیم. ابراهیم هم عقب 🏍موتور نشسته بود . از یکی از خیابانها که رد شدیم ابراهیم یکدفعه گفت: "امیر وایسا!" من هم سریع آمدم کنار 🛣خیابان و گفتم: "چی شده؟ " گفت: "هیچی ، اگه وقت داری بریم ديدن یه بنده خدا "، من هم گفتم: "باشه ،کار خاصی ندارم". بعد با ابراهیم داخل یک 🏠خانه رفتیم، چند بار یا الله گفت و وارد اتاق شدیم. چند نفری نشسته بودند .پیرمردی با عبای مشکی و کلاهی کوچک بر سر بالاي مجلس بود. من هم به همراه ابراهیم سلام كرديم و در یک گوشه اتاق نشستيم. صحبت حاج آقا با یکی از جوان‌ها که تمام شد رو کرد به ما و با چهره‌اي خندان گفت: "آقا ابراهیم راه گم کردی، آقا چه عجب اینطرف ها!" ابراهیم سر به زیر انداخته بود و گفت: "شرمنده حاج آقا ، وقت نمی‌کنیم خدمت برسیم". همینطور که صحبت می‌کردند فهمیدم این حاجی، ابراهیم را خیلی خوب می‌شناسد، حاج آقا کمی با دیگران صحبت کردند و وقتی اتاق خالی شد رو کرد به ابراهیم و با لحنی متواضعانه گفت: "آقا ابراهیم ما رو يه كم نصیحت کن" ابراهیم که از خجالت سرخ شده بود گفت: "حاج آقا تو رو خدا ما رو شرمنده نکنید، خواهش می‌کنم اینطوری حرف نزنید" و بعد از چند لحظه سکوت گفت: "ما اومده بودیم که شما رو زیارت کنیم و ان شاءالله تو جلسه هفتگی خدمت می‌رسیم" و بعد بلند شدیم، خداحافظی کردیم و بیرون رفتیم. بین راه گفتم: "ابرام جون ،تو هم به این بابا یه نصحیت می‌کردی. دیگه سرخ و زرد شدن نداره که" باعصبانیت گفت: "چی میگی امیر جون، تو اصلاً این آقا رو شناختی ؟" گفتم: "نه !راستي کی بود ؟" جواب داد: "این آقا یکی از اولیای خداست که خیلی ها نمی‌شناسنش، ایشون حاج ميرزا اسماعیل دولابی بودند". سالها گذشت تا مردم حاج آقاي دولابي را شناختندو تازه با خواندن 📚كتاب طوبای محبت فهمیدم که جمله ایشان به ابراهیم چه حرف بزرگی بوده است. البته ابراهیم از همان جوانی با بیشتر روحانیان محل در ارتباط بود. زمانی که علامه جعفری در محله ما زندگی می ‌کردنداز وجود ایشان بهره‌های فراوانی برد. شهيدان بهشتي ومطهري راالگوي كامل مي‌دانست. ابراهیم در مورد امام‌ خمینی هم خیلی حساس بود . نظرات عجیبی هم در مورد امام داشت و می‌گفت: "در بین بزرگان و علمای قدیم و جدید هیچ کس دل و جرأت امام رو نداشته". هر وقت 📝پیامی از امام راحل پخش می شد، خیلی با دقت گوش می‌کرد و می‌گفت: "اگر دنیا و آخرت می‌خواهیم باید حرفهای امام رو گوش کنیم... " ⏪ ادامه دارد... @ayatollah_haqshenas
1_179796266.pdf
7.9M
💔 السلام علیک یافاطمه الزهرا💔 📚کتاب 🌷حکایت دلاوری ها ورشادت های مردانی که ازهمه چیزشان گذشتند... 🌹حکایت پنج روز مقاومت💪 بالب تشنه وشکم گرسنه... 🌺حکایت عاشقان ودلسوختگان بی بی سلام الله علیها...😭😭 @ayatollah_haqshenas
🌷شکستن نفس🌷 یکبار وارد مسجد شدم. می خواستم به دستشویی بروم. دو نفر از زیر زمین آمدند و گفتند به خانه می روند، چون چاه دستشویی گرفته است. 💐من هم تصمیم گرفتم برای نماز به خانه بروم که ابراهیم وارد شد. ✳️ وقتی ماجرا را فهمید که چاه دستشویی گرفته، آستینش را بالا زد و در را بست و بعد از ربع ساعت بیرون آمد. ✅بعد دیدیم که توی این ربع ساعت چاه را باز کرده و همه جا را تمیز شسته و... بعد هم مشغول شستن دستان خودش شد. 🌸ابراهیم برای رضای خدا نفس خودش را می شکست. هیچگاه در این موارد برای خودش شخصیتی قائل نبود. 📚برگرفته از کتاب سلام بر ابراهیم 2 @ayatollah_haqshenas
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥خاک آسمونی ⏱یک دقیقه زیارت مجازی 🌹ایام شهادت شهدای عملیات والفجرمقدماتی و علمدار کانال کمیل جاویدالاثر @ayatollah_haqshenas
سلام بر عاشقان شهدا انشاءالله تصمیم داریم برای تولد شهید یه کار فرهنگی انجام بدیم و برا این قضبه نیاز مالی داریم دوستان به هر مقدار میتونن در این امر شرکت کنند تشریف بیارید پی وی 🌹 @Khademoreza888 زیاد وقت نداریم ❤️
1_156794990.attheme
251.5K
تم شهید "ابراهیم هادی" محیطی روشن و آبی رنگ ایتای شما. v1.0 🌹🌹🌹 💢راهنمای فعال کردن تم: روی آیکن سه نقطه لمس کنید. گزینه "اعمال فایل قالب" را انتخاب کنید. @ayatollah_haqshenas
2_5467469917286563931.mp3
4.24M
👈 بچه تهرون يعنی ابراهيم هادی 🌹🌹 🔊 پادكستی متفاوت از استاد پناهیان ✅ کتاب بسیار جذاب و پرفروش سلام بر ابراهیم را حتما بخونید🌷🌷 @ayatollah_haqshenas
1_276633325.mp3
12.62M
🌷 شهید ابراهیم هادی، چه شخصیتی داشت که رهبر انقلاب، مجذوبش شدند؟ 🎤 حجت الاسلام امینی خواه 🌹🌹 @ayatollah_haqshenas
🌺🌺از توي كوچه رد مي شد. بچه ها داشتند فوتبال بازي مي كردند. يكدفعه توپ را شوت كردند و محكم به صورت ابراهيم خورد. آنچنان ضربه شديد بود كه صورتش سرخ شد. كمي نشست. بچه ها از ترس فرار كردند. ابراهيم دست كرد داخل ساك دستي و مقداري خوراكي بيرون آورد و گفت: كجا رفتيد؟ بياييد! براتون خوراكي آوردم! خوراكي را كنار دروازه گذاشت و رفت. او مصداق كلام نوراني خداست كه مي فرمايد: ادْفَعْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ السَّيِّئَةَ ۚ نَحْنُ أَعْلَمُ بِمَا يَصِفُونَ بدى را به بهترین راه و روش دفع کن (و پاسخ بدى را به نیکى بده). ما به آنچه توصیف مى کنند داناتریم. (مؤمنون/96) 📚برگرفته از کتاب خدای خوب ابراهیم 🗓۲۲بهمن سالروز شهادت علمدارکمیل پهلوان شهید ابراهیم هادی🕊🌹 @ayatollah_haqshenas
🕊🌹🌿زمانی که تمام نیروها از کار و عملیات خسته می شدند، هر طور بود ابراهیم بساط ورزش را راه می انداخت و شور و نشاط را به جمع باز می گرداند. ✅اینجا با یک قابلمه سیاه مشغول ضرب شد و بقیه دوستان مشغول ورزش باستانی. شهید وصالی از بهترین خاطرات جبهه، از ورزش باستانی ابراهیم هادی یاد می کند. @ayatollah_haqshenas
طب الرضا
🌷"مجلس حضرت زهرا (س)"❤️❤️ 🌺جبهه كه بوديم توسل‌های ابراهيم بيشتر به حضرت صديقه طاهره (س) بود و هميشه روضه حضرت رو مي‌خواند. وقتي هم كه مجروح شده بود و در بيمارستان نجميه تهران بستري بود هنگامی كه دوستاش به ملاقاتش میاومدن شروع به روضه خواندن می‌کرد.🌹🌹 مي‌گفت: " بعد از توكل به خدا، توسل به حضرات معصومين مخصوصاً حضرت زهرا (س) كار سازه".زماني هم كه 🎤خبرنگار 🗞مجله پيام انقلاب با ابراهيم مصاحبه ‌كرد و پرسيد: "چگونه در 🔫عمليات فتح‌المبين پيروز شديد؟" ابراهيم جواب داد:"ما در فتح‌المبين جنگ نكرديم ما راهپيمايي مي‌كرديم و فقط  «يا زهرا (س)» مي‌گفتيم " ☘در عمليات فتح‌المبين كه ابراهيم مجروح شده بود سريع او را به دزفول منتقل كرديم و در سالني كه مربوط به 💉بهداري ارتش بود و مجروحين زيادي در آنجا بستري بودند قرار داديم.   سالن به قدري شلوغ بود و مجروحين آه و ناله مي‌كردند كه هيچ‌ كس آرامش نداشت. بالاخره يک گوشه‌اي رو پيدا كرديم و ابراهيم رو روي زمين خوابانديم. پرستارها هم زخم گردن و پاي ابراهيم رو پانسمان كردن در آن شرايط كه اعصاب همه به هم ريخته بود و سر و صداي مجروحين بسيار زياد بود ناگهان ابراهيم با صدايي رسا شروع به خواندن شعر زيبايي در وصف حضرت زهرا (س) کرد كه رمز عمليات هم نام مقدس ايشان بود.   براي چند دقيقه سكوت عجيبي سالن رو فرا گرفت .هيچ مجروحي ناله نمي‌كرد. انگار همه چيز رديف و مرتب شده بود. به هر طرف كه نگاه مي‌كردي آرامش موج مي‌زد و قطرات اشك بود كه از چشمان مجروحين و پرستارها جاري مي‌شد. همه آرام شده بودند ، وقتي خواندن ابراهيم تمام شد، يكي از خانم دكترها كه مُسن تر از بقيه بود و حجاب درستي هم نداشت و خيلي هم تحت تأثير قرار گرفته بود جلو آمد و سريع گفت: "من كاري به محرم و نامحرم ندارم! تو هم مثل پسرمي " و بعد نشست و سر ابراهيم رو بوسيد و گفت: "فداي شما جوون‌ها". قيافه ابراهيم ديدني بود، گوش‌هاش سرخ شده بود. بعد هم از خجالت ملافه را روي صورتش انداخت . کتاب سلام بر ابراهیم ۱📚 @ayatollah_haqshenas
🌷شهــیدانه🦋 شهید ذوالفقاری ارادت خاصی به شهید ابراهیم هادی داشت، خودش (در حوزه نجف) از روز اول گفته بود من را ابراهیم صدا کنید. او همیشه جلوی موتورش یک عکس بزرگ از شهید ابراهیم هادی نصب داشت؛ و در خصلت ها خود را خیلی به ابراهیم نزدیک کرده بود. راوی: حاج باقر شیرازی پ.ن.پ رفیقِ شهید، شهیدت میکنه 😊♥️🕊 @ayatollah_haqshenas
‌‌🌿💎 🔸مالک اشتر زمانه‌ات را بشناس. 📚کتاب اثر گروه فرهنگی شهید سیره و مجاهدت مردی را نشان می‌دهد که در روزگار ما آینه تمام نمای مالک اشتر نخعی شد.. ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــ🍃. ♦️حاج‌ قاسم‌ می‌گفت: همراه‌ خود، دو چشم‌ بسته‌ آورده‌ام...! که آن‌ در کنار همه‌ ناپاکی‌ها، یک‌ ذخیره‌ ارزشمند دارد و آن: گوهر اشک‌ بر حسین‌ فاطمه‌ است... گوهر اشک‌ بر اهل‌ بیت‌ است...! گوهر اشک‌ دفاع‌ از مظلوم ،یتیم، دفاع‌ از مظلوم‌ در چنگ‌ ظالم ع @ayatollah_haqshenas
‌..🌷🍃 📞 زنگ زد به منزل ما و برای ساعت شش قرار گذاشت که دنبال من بیاید و به جایی برویم. 🕕درست رأس ساعت شش زنگ خانه ما را زد! رفتم دم در و دیدم آقا ابراهیم است. با تعجب گفت: چرا حاضر نیستی؟ گفتم: من فکر کردم شما هم مثل بقیه رفقا وقتی قرار می‌گذاری با تأخیر حاضر می‌شوی! عصبانی شد و گفت: یعنی چی؟ انسان باید هر طور شده به قول و قرارش عمل کنه. ☘نشنیدی خداوند می‌فرماید: يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَوْفُوا بِالْعُقُودِ؛ ای کسانی که آورده‌اید؛ به ها (و قرارها و قراردادهایی که می‌بندید) وفا کنید. «مائده،آیہ ١» 📚‌‌‌خدای خوب ابراهیم. @ayatollah_haqshenas
🌎✨ بنده حرف گوش کنِ خـدا جلوی نامحرم که قرار می‌گرفت، همیشه سر به زیر بود. هیچگاه با نامحرم در جای خلوت قرار نمی گرفت. همیشه در تلاش بود تا نگاه خودش را حفظ کند. حتی خودش را تنبیه می کرد که چرا چشمش نا خودآگاه به نامحرم افتاده. ابراهیم می‌دانست که یکی از بهترین راه های نفوذ شیطان، از طریق جنس مخالف است. می خواست راه نفوذ شیطان را ببندد به مؤمنان بگو چشمهای خود را (از نگاه به نامحرمان) فرو گیرند... سورھ نور/آیہ ۰۳۝ |🍂🍁🍃