eitaa logo
طب الرضا
857 دنبال‌کننده
3.3هزار عکس
1.1هزار ویدیو
75 فایل
مباحث آموزشی #رایگان حجامت ، ماساژ و مزاج شناسی انجام انواع حجامت تخصصی فصد زالو درمانی ماساژ درمانی #شهر_قدس ادمین کانال(مشاوره) : @Khademoreza888
مشاهده در ایتا
دانلود
طب الرضا
🌹 سیره عاشقان کربلا🔻🔻
🌹شهیدی که در راه آماج تیرها وشمشیرها⚔شد ☘بعد از مغرب شب عاشورا ❤️حضرت سیدالشهدا علیه السلام طی سخنانی از اصحاب تشکر کرد و بیعت را از آنان برداشته و فرمود: «می توانید میدان را ترک کنید، چرا که اینان فقط با من کار دارند». هر یک از اصحاب و  جواب‌های شورانگیزی به امام علیه السلام دادند، از جمله سعید بن عبدالله حنفی عرض کرد: «نه به خدا قسم ای پسر پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم، ما هرگز وانمی گذاریم تو را، تا خدای تعالی بداند که ما از تو و پیغمبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم محافظت کردیم. و اگر بدانم که کشته می شوم سپس زنده شده و سوزانده می شوم و پس از آن متلاشی شده و در هوا پراکنده می شوم، تا هفتاد مرتبه، از تو جدا نمی شوم تا مرگ خود را در نزد تو ببینم. پس چگونه جنگ نکنم در حالی که این یک کشته شدن است، پس از آن به کرامتی که برای آن هرگز پایانی نیست می رسم». سعید در ظهر روز از جمله افرادی بود که جان خود را سپر امام علیه السلام کرده تا آن حضرت با نیمی از اصحاب، نماز ظهر (خوف) اقامه کرده و نیم دیگر به دفع دشمن پرداخته تا نوبت نمازشان برسد. سعید روز عاشورا در پیش روی آن حضرت ایستاده و خود را هدف تیرها نموده بود و هر کجا که آن حضرت حرکت می کرد در پیش روی آن حضرت بود تا این که روی زمین افتاد درهمین حال که بر زمین افتاده بود و در حال شهادت بود، چشم‌هایش را باز کرد و به صورت امام علیه السلام تماشا کرده و به آن حضرت عرض کرد: «اوفیت یا ابن رسول الله؟؛ ای پسر رسول خدا، به عهدم وفا کردم؟». امام علیه السلام فرمود: «نعم انت امامی فی الجنة؛ آری وفا کردی و تو پیشاپیش من در بهشت هستی». 📚جواد محدثی، فرهنگ عاشورا، جلد 1، صفحه 503 @ayatollah_haqshenas
📜 🗓 : ☑️ دفن بدن جون در : ◾️بعد از ده روز از واقعه عاشورا جمعى از بنى‌اسد بدن شريف جون غلام ابى‌ذر غفارى را پيدا كردند در حالى كه صورتش نورانى و بدنش معطر بود و سپس او را دفن كردند. (منتخب التواريخ: ص ۳۱۱) جون كسى بود كه عليه السّلام او را به ۱۵۰ دينار خريد و به ابوذر بخشيد. هنگامى كه ابوذر را به ربذه تبعيد كردند اين غلام براى كمك به او به ربذه رفت و بعد از رحلت جناب ابوذر به مدينه مراجعت كرد و در خدمت امير المؤمنين عليه السّلام بود تا بعد از شهادت آن حضرت به خدمت امام مجتبى عليه السّلام و سپس به خدمت امام حسين عليه السّلام رسيد و همراه آن حضرت از مدينه به مكه و از مكه به كربلا آمد. ◾️هنگامى كه جنگ در روز عاشورا شدّت گرفت او خدمت امام حسين عليه السّلام❤️ آمد و براى ميدان رفتن و دفاع از حريم ولايت و امامت اجازه خواست. حضرت فرمودند: در اين سفر به اميد عافيت و سلامتى همراه ما بودى! اكنون خويشتن را به خاطر ما مبتلا مساز. جون خود را بر قدمهاى مبارك امام حسين عليه السّلام انداخت و بوسيد و گفت: اى پسر رسول خدا، هنگامى كه شما در راحتى و آسايش بوديد من كاسه ليس شما بودم، و حال كه به بلا گرفتار هستيد شما را رها كنم؟ ◾️جون با خود فكر كرد: من كجا و اين خاندان كجا؟ لذا عرضه داشت: آقاى من، بوى من بد است و شرافت خانوادگى هم ندارم و نيز رنگ من سياه است. يااباعبداللَّه، لطف فرموده مرا بهشتى نمائيد تا بويم خوش گردد و شرافت خانوادگى به دست آورم و روسفيد شوم. نه آقاى من، از شما جدا نمى شوم تا خون سياه من با خون شما خانواده مخلوط گردد. جون مى‌گفت و گريه مى‌كرد به حدّى كه امام حسين عليه السّلام گريستند و اجازه دادند. با آنكه جون پيرمردى ۹۰ ساله بود، ولى بچه‌ها در حرم با او انس فراوانى داشتند. او به كنار خيمه‌ها براى خداحافظى و طلب حلاليّت آمد، كه صداى گريه اطفال بلند شد و اطراف او را گرفتند. هريك را به زبانى ساكت كرد و به خيمه‌ها فرستاد و مانند شيرى غضبناك روى به آن قوم ناپاك كرد. او جنگ نمايانى كرد، تا آنكه اطراف او را گرفتند و زخمهاى فراوانى به او وارد كردند. ◾️هنگامى كه روى زمين افتاد، امام حسين عليه السّلام سر او را به دامن گرفت و بلند بلند گريست، و دست مبارك بر سر و صورت جون كشيد و فرمود: «اللهم بيّض وجهه و طيّب ريحه و احشره مع محمد و آل محمد عليهم السّلام: بار الها رويش را سفيد و بويش را خوش فرما و با خاندان عصمت عليهم السّلام محشورش نما». از بركت دعاى حضرت روى غلام مانند ماه تمام درخشيدن گرفت و بوى عطر از وى به مشام رسيد. چنانكه وقتى بدن او را بعد از ده روز پيدا كردند صورتش منّور و بويش معطر بود. 📚وسيلة الدارين فى انصار الحسين عليه السّلام: ص ۱۱۵ @ayatollah_haqshenas
🌷زیباترین سخن یاران ابی عبدالله❤️ 🔻🔻 ☘زهیر وقتی در مسیر کربلا، غربت و در عین حال حقانیت سیدالشهداء سلام الله علیه را دید سخنی به غایت شگفت گفت که بنده تا به حال از یاران حضرت کلامی زیباتر از آن ندیده ام. او گفت: ای پسر رسول خدا به خدا سوگند، اگر ما فانی نبودیم و ( بدون حساب و کتاب در نهایت آسودگی) در دنیا باقی و جادوانه می زیستیم و تنها در صورت یاری و نصرت تو از آن نعمت جادوانه محروم میشدیم، بدون شک و درنگ همراهی با تو و قیامت را بر آن بقا وحیات جادوانه بر می‌گزیدیم. السلام علیکم یا انصار ابی عبد الله الحسین بابی انتم و امی متن ماخذ: يا بن رَسُول اللَّهِ وَاللَّهِ لو كَانَتِ الدُّنْيَا لنا باقية، وكنا فِيهَا مخلدين، إلا أن فراقها فِي نصرك ومواساتك، لآثرنا الخروج معك عَلَى الإقامة فِيهَا 📚تاریخ طبری به نقل از ابومخنف 📝 حجت الاسلام استاد حامد کاشانی @ayatollah_haqshenas