eitaa logo
طب الرضا
857 دنبال‌کننده
3.3هزار عکس
1.1هزار ویدیو
75 فایل
مباحث آموزشی #رایگان حجامت ، ماساژ و مزاج شناسی انجام انواع حجامت تخصصی فصد زالو درمانی ماساژ درمانی #شهر_قدس ادمین کانال(مشاوره) : @Khademoreza888
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷✨🌷✨🌷✨🌷 ✨🌷✨🌷✨🌷 🌷✨🌷✨🌷 ✨🌷✨🌷 🌷✨🌷 ✨🌷 🌷 همسر شهید : اوایل دی‌ماه سال 1385 بود و من از سرنوشتی که برایم رقم می‌خورد، بی‌خبر بودم. روزهایم را با درس و دانشگاه می‌گذراندم عشق به درس، مرا از اطرافم بی‌خبر کرده بود.❄️ یک ‌شب، مادر کنارم نشست؛ دستانم را در دستانش گرفت. با مهربانی گفت: ـ فاطمه جان می‌خواهم، چیزی بهت بگویم؛ قرار است، برایت خواستگار بیاید. خیلی تعجب نکردم. گفت: ـ چیه، باور نمی‌کنی؟ خب، هر خواستگاری را، به من نمی‌گفتند؛ اگر از نظر خودشان تأییدشده بود، آن‌وقت به من هم می‌گفتند. گفتم: ـ چرا مامان، باور می‌کنم. اسمش حسنِ؟! مادر چشمانش درشت شد. اول فکر کرد، مسئله عشق و عاشقی در میان هست و ایشان بی‌خبرند. گفتم: ـ دو هفته پیش خوابش را دیده‌ام. داخل حرم عبدالعظیم آقایی صدایم کرد و انگشتری به دستم انداخت و گفت: ـ مالِ حسن آقاست. دوباره پرسیدم: ـ اسمش حسن آقاست؟ مادر با تعجب و بریده‌بریده گفت: ـ بله دخترم، اسمش حسنِ! آقای حسن غفاری! بدون اینکه حرفی بزنم، بلند شدم و از اتاق بیرون رفتم. چند دقیقه طول کشید تا مادرم با خودش کنار بیاید.❄️ خانواده‌ حسن سه‌بار به منزل ما آمدند که در واقع مرحله اول و دوم معارفه بود. آشنایی دو تا خانواده که حسن آقا همراهشان نبود.❄️ بار سوم به همراه حسن آمدند. همه از زیبایی چهره و نظم و پاکیزگی‌اش صحبت می‌کردند؛ اما من به‌دنبال انگشتری بودم که توی خواب نشانه‌ای را برایم به امانت گذاشت. وقتی‌که چایی آوردم، انگشتر عقیق قرمز را توی انگشتش دیدم بسیار زیبا و بی‌نظیر بود. یقین دانستم که بین خواب و این انگشتری، یک ارتباط مقدسی باید باشد. یک‌سری صحبت‌ها شد و خانواده‌ها صلاح دانستند که برویم داخل یکی از اتاق‌ها صحبت کنیم و با هم بیشتر آشنا شویم.❄️ 🌷 ✍هاجر‌پورواجد @ayatollah_haqshenas