eitaa logo
طب الرضا
846 دنبال‌کننده
3.3هزار عکس
1.1هزار ویدیو
75 فایل
مباحث آموزشی #رایگان حجامت ، ماساژ و مزاج شناسی انجام انواع حجامت تخصصی فصد زالو درمانی ماساژ درمانی #شهر_قدس ادمین کانال(مشاوره) : @Khademoreza888
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷✨🌷✨🌷✨🌷 ✨🌷✨🌷✨🌷 🌷✨🌷✨🌷 ✨🌷✨🌷 🌷✨🌷 ✨🌷 🌷 مادر شهید: وقتش رسیده بود که برای حسن زن بگیرم. در همسایگی ما خانواده‌ای بودند که دورادور می‌شناختمشان، پدرش با غلامرضا دوست مسجدی بودند. من هم با مادرش در مسجد محله آشنا شده بودیم از خیلی سال پیش، آن زمان که دخترانش کم سن‌وسال بودند، همیشه با مادرشان به مسجد می‌آمدند و تا آخر نماز آرام می‌نشستند. دختر بزرگشان زهرا خانم پزشک شد و ازدواج کرد؛ اما فاطمه خانم که دختر دوم خانواده بود، دانشجو بود چشمم به‌دنبال دختر این خانواده بود. قبل از فاطمه خانم، چندجا خواستگاری رفتیم؛ اما حسن پسند نکرد تا اینکه به خواستگاری فاطمه رفتیم.❄️ فاطمه به دلم ‌نشست از طرفی متوجه شدم که خانواده‌اش مؤمن و ولایت‌مدارند. خلق و خوی‌شان با خانواده ما جور بود ایشان هم پدرشان سپاهی بود. وقتی بررسی کردم و خوب سنجیدم دیدم، از هر نظر به حسن من می‌خورد این بود که با پدرش در میان گذاشتم و برای دیدن خودش و خانواده‌اش اجازه گرفتیم و رفتیم منزلشان.❄️ 🌻 خواهر شهید : از شوق‌ و ذوق آرام و قرار نداشتم، داداش ته‌تقاریم داشت، داماد می‌شد. اولین‌بار، پدر و مادر رفتند، منزل عروس خانم. بی‌صبرانه منتظر بودم که برگردند و نظرشان را بگن، هر دو راضی بودند. هم از خانواده فاطمه و هم از فاطمه جان، سری دوم من و مامان و خواهرم رفتیم. حسن به شوخی گفت: ـ آبجی خوب دقت کن الکی عیب رو دختر مردم نذاری‌ها، مامان که می‌گه این دختر خانم هیچ ایرادی نداره.❄️ خیلی خوب استقبال و پذیرایی کردند. بسیار مؤدب و خوش‌اخلاق بودند و من یکی که عاشق ادبشان شدم. فاطمه خانم هم که جای خودش را داشت. فهیم و مؤدب و محجبه، یک‌تکه جواهر بود همانی بود که برادرم به دنبالش می‌گشت.❄️ برای بار سوم حسن را هم با خودمان بردیم. داداشم طفلک خیلی خجالتی بود وقتی هم که گفتیم با فاطمه چند کلامی حرف بزنند و سنگ‌هایشان را وا بکنند، به قول معروف تا بناگوش سرخ شد. رفتند توی اتاق که با هم صحبت کنند؛ اما با شرم و حیا راه می‌رفت، سرش پایین بود. رفتم در گوشش گفتم: ـ حسن توی اتاق سرت را پایین نگیری‌ها سرت را بالا بگیر باادب و احترام حرف‌هایت را بزن ان‌شاءالله هر دو، دست پر بیایید بیرون.❄️ 🌷 ✍هاجر‌پورواجد @ayatollah_haqshenas