eitaa logo
طب الرضا
870 دنبال‌کننده
3.3هزار عکس
1.1هزار ویدیو
75 فایل
مباحث آموزشی #رایگان حجامت ، ماساژ و مزاج شناسی انجام انواع حجامت تخصصی فصد زالو درمانی ماساژ درمانی #شهر_قدس ادمین کانال(مشاوره) : @Khademoreza888
مشاهده در ایتا
دانلود
🌺 مردی ایمان با او آمیخته بود... رَوَى اَلْعَامَّةُ وَ اَلْخَاصَّةُ: أَنَّ قُرَيْشاً أَكْرَهُوا عَمَّاراً وَ أَبَوَيْهِ يَاسِراً وَ سُمَيَّةَ عَلَى اَلاِرْتِدَادِ فَلَمْ يَقْبَلْهُ أَبَوَاهُ فَقَتَلُوهُمَا وَ أَعْطَاهُمَا عَمَّارٌ بِلِسَانِهِ مَا أَرَادُوا مُكْرَهاً فَقِيلَ يَا رَسُولَ اَللَّهِ إِنَّ عَمَّاراً كَفَرَ فَقَالَ كَلاَّ إِنَّ عَمَّاراً مُلِئَ إِيمَاناً مِنْ قَرْنِهِ إِلَى قَدَمِهِ وَ اِخْتَلَطَ اَلْإِيمَانُ بِلَحْمِهِ وَ دَمِهِ فَأَتَى رَسُولَ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ عَمَّارٌ وَ هُوَ يَبْكِي فَجَعَلَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ يَمْسَحُ عَيْنَيْهِ فَقَالَ مَا لَكَ إِنْ عَادُوا فَعُدْ لَهُمْ بِمَا قُلْتَ لَهُمْ. عامه و خاصه روايت كردند كه قريش عمار و پدر و مادرش را واداشتند به برگشت از اسلام و ياسر و سميه نپذيرفتند و آنها را كشتند و عمار آنچه خواستند بزور بر زبان آورد،و گفتند:يا رسول الله عمار كافر شد و فرمود:نه هرگز عمار از سر تا پا پر است از ايمان،ايمان با گوشت و خونش آميخته و عمار گريان نزد رسول خدا(صلّى اللّه عليه و آله) آمد و آن حضرت دست به چشمانش كشيد(و اشكش را پاك كرد)و فرمود:چيزى بر تو نيست اگر بتو بازگشتند بدانها بازگو بدان چه براشان گفتى و بتو امر كرد خدايا امر كنم من. 📚بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار علیهم السلام ج ۷۲، ص ۴۳۰ 🗓 امروز نهم صفر سالروز 🌹شهادت عماریاسر رضوان الله علیه پای رکاب سلام الله علیه در جنگ صفین @ayatollah_haqshenas
🔶 ⬅️عصر خلافت عمر بود، سلمان به عنوان استاندار مدائن ، در اين شهر خاطره ها بسر مي برد، روزي مسافر غريبي از شام به مدائن آمد، او سلمان را نمي شناخت از قيافه ساده او چنين گمان كرد كه يك شخص عادي و كارگر است ، بار علفي بر دوش داشت ، خسته شده بود، خطاب به سلمان گفت : اي بنده خدا بيا اين بار مرا تا فلان جا ببر. سلمان بي آنكه ناراحت شود، فوري با كمال اشتياق ، بار علف را به دوش ‍ كشيد و به سوي مقصود حركت كرد، در مسير راه ، مسافر غريب ديد هر كس ‍ آن كارگر بار برنده را مي بيند، احترام مي كند، و بعضي مي گويند: سلام بر امير! با خود گفت : براستي اين شخص كدام امير است ...؟! ناگهان ديد جمعي آمدند تا بار علف را از او بگيرند، و به مسافر گفتند: مگر تو اين شخص را نمي شناسي ؟ اين استاندار مدائن ، سلمان است . مسافر شامي ، سخت شرمنده شد و به دست و پاي سلمان افتاد و معذرت خواهي كرد، و عاجزانه خواست كه او را ببخشد و بار علف را تحويل دهد. ولي سلمان به او گفت : تا اين بار را به مقصد نرسانم به تو نخواهم داد. 📚داستان دوستان / محمد محمدي اشتهاردي @ayatollah_haqshenas
🌺نور اویس قرنی در خانه ی پیامبر خدا صلی الله علیه و آله.. ☘آورده اند که اویس قرنی انسانی وارسته بود. چنان که با شنیدن ویژگی ها و آموزه های پیامبراسلام، به حقانیت آن حضرت ایمان آورد. او پیش از اسلام🕌 آوردن نیز مردی پاک اندیشه و پاک رفتار بود. وی همواره به ارزش های والای اخلاقی و انسانی احترام می گذاشت و در همه ی عرصه های زندگی، این ارزش ها را رعایت می کرد. اویس در زادگاه خود سرگرم کار بود و مادری پیر داشت که احترام و نگه داری او را بر همه ی کارها مقدم می شمرد. وی هرگز از دستورهای مادرش سر نمی پیچید؛ تا آنجا که برای خدمت به مادر و تنها نگذاشتن او، حتی به سفر نمی رفت. روزی هجران رسول خدا صلی الله علیه وآله او را بسیار بی تاب کرد. از این روی، نزد مادر رفت تا از او اجازه بگیرد و برای دیدار پیامبر به مدینه برود. مادر چون به وجود اویس و کمکش نیاز داشت، به او گفت: «برو، ولی زود بازگرد. بیش از نصف روز، در مدینه نمان». اویس با اشتیاق بسیار، برای دیدن پیامبر به سوی مدینه شتافت.💔 چون به این شهر رسید، باخبر شد که رسول خدا(ص) به سفر رفته است. اصحاب به او گفتند: «امشب را نزد ما بمان تا پیامبر از سفر بازگردد». اما اویس گفت: «به مادرم قول داده ام که زود برگردم، اینک ناچارم که به یمن بازگردم. شما سلام مرا به محبوبم، رسول اکرم برسانید». سپس عازم یمن شد. هنگامی که پیامبر از مسافرت بازگشت، اصحاب به ایشان گفتند: «بیابان گردی به نام اویس از یمن آمده بود [تا شما را ببیند] و چون شما در مدینه نبودید، به شما سلام رساند و بازگشت». پیامبر خدا فرمود: «آری، این نور اویس است که در خانه ی ما بر جای مانده است». 📚قاضی نورالله شوشتری، مجالس المؤمنین، ج۱، ص۲۸۰. @ayatollah_haqshenas