eitaa logo
طب الرضا
835 دنبال‌کننده
3.3هزار عکس
1.1هزار ویدیو
75 فایل
مباحث آموزشی #رایگان حجامت ، ماساژ و مزاج شناسی انجام انواع حجامت تخصصی فصد زالو درمانی ماساژ درمانی #شهر_قدس ادمین کانال(مشاوره) : @Khademoreza888
مشاهده در ایتا
دانلود
🌺💐 السلام علیک یاامام المتقین یعسوب الدین❤️   و مدح امیرالمومنین سلام الله علیه ☘دلم مست شراب الغدیر است سراپایم کتاب الغدیر است الا ساقی، سر و جانم فدایت تمام هست خود، ریزم به پایت نجات از بند و دام هستیم ده ز  مینای ولایت مستیم ده چنان برگیر با یک جرعه هوشم که چون خم در غدیر خم بجوشم دل از کف داده ام «ما انزلم» کن ز « اکملت لکم » دین کاملم کن بده جامم که عیدی دل پذیر است نه نوروز است، این عید غدیر است وجودم مست از جام تولاست دلم دریایی از نور تجلاست بیا تا مدح مولا را بگوییم به صحرای غدیر خم بپوییم محمد نغمه توحید دارد در آن صحرا خدا هم عید دارد چه صحرایی، ز جنت با صفا تر ز دامان منی هم دلرباتر چه عیدی خوب تر از عید قربان چه روزی روز عترت روز قرآن محمد، وقت ابلاغ است، «بلغ» منافق را به دل داغ است «بلغ» محمد پیک حق را این پیام است رسالت بی ولایت نا تمام است نمایان کن جلال حیدری را کز آن کامل کنی پیغمبری را بگو با مردم عالم علی کیست بگو دین جز تولای علی نیست بگو حکم علی نص کتاب است بگو خط علی اسلام ناب است بگو این آیه بر من گشت نازل نبوت بی ولایت نیست کامل تویی پیغمبر و حیدر امیر است تو را غار حرا او را غدیر است رسالت با ولایت یک کتاب است یکی ماه است و دیگر آفتاب است الا ای خلق عالم سر به سر گوش محمد دم زند خاموش خاموش محمد را به لب دُرّ ثمین است ثناگوی امیر المومنین است 📝غلامرضا سازگار @ayatollah_haqshenas
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸💐🎉🎊 اسعدالله ایامکم 🕌مدینه دوباره باصفا شد 🌷گل امام رضا بابا شد 🌸⭐️ولادت با سعادت امام هادی علیه السلام مبارکباد⭐️🌸 علیه السلام @ayatollah_haqshenas
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷 خاطره‌ای‌از‌ 🌷 💬 معمايى كه يك روز حل شد.... ◽️زمانی که در قرارگاه رعد بودیم، گاهی بچه‌ها هنگام رفتن به حمام، لباس‌های چرک خود را کنار حمام می‌گذاشتند تا بعداً بشویند. بارها پیش آمده بود که وقتی برای شستن لباس‌هایشان رفته بودند آنها را شسته و پهن شده می‌یافتند و با تعجب از اینکه چه کسی این کار را انجام داده در شگفت می‌ماندند! ◽️سرانجام یک روز معما حل شد و شخصى خبر آورد؛ آن کسی که به دنبالش می‌بودید؛ کسی جز تیمسار بابایی، فرمانده قرارگاه نیست. از آن پس بچه‌ها از بیم آنکه مبادا زحمت شستن لباس‌هایشان بر دوش جناب بابایی بیفتد یا آنها را پنهان می‌کردند یا زود می‌شستند و دیگر لباس چرک در حمام وجود نداشت. 📚 كتاب "پرواز تا بی نهایت" صفحه ۲۳۴ 🌹🕊شهداءرايادكنيم‌باذكر 🕊🌹 @ayatollah_haqshenas
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❤️ چطور و دلباخته امام (ع) نباشم.. او کسی بود که در خردسالی، معلم متعصب خود را ای مخلص و پاکباخته کرد👆 «خونی که در رگ جاریه خون امام هادیه عشقی که مادر زادیه عشق امام هادیه» 🌸🌸 🌼میلاد مبارک🌼 @ayatollah_haqshenas
🌹طرح به مناسبت 🌹 💐هدیه خدمت محضر نورانی امیر المومنین و صدیقه طاهره سلام الله علیهما 🔹فرصت شرکت: ترجیحا تا عید سعید غدیر (بعد از اون هم ایرادی نداره) ♨️ تعداد صلواتی که مد نظرتون هست بفرستید رو به این آیدی ارسال فرمایید: @m_h_hejrat1 @m_h_hejrat1 🙏لطفا این پیام را تا حد امکان در فضای مجازی تا شما هم در این ثواب شریک باشید. 🙏در فضای حقیقی هم بین اقوام و دوستان و همکاران و... این طرح را تبلیغ کنید و صلوات جمع کنید.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 امام علی النقی؛ حضرت هادی(علیه السلام): لاتَطْلُبِ الصَّفا مِمَّنُ کَدَرْتَ علیه، وَلاَ الْوَفَاء لِمَنْ غَدَرْتَ به، و لا النُّصحَ مِمَّنْ صَرَفْتَ سُوءَ ظَنِّکَ الیه، فَاِنَّها قَلْبُ غَیرِکَ کَقَلْبِکَ له؛ 🍃 از کسی که بر او خشم گرفته‌ای، صفا و صمیمیت مخواه، 🔸 و از کسی که به وی خیانت کرده‌ای، وفا طلب نکن، 🔹 و از کسی که به او بدبین شده‌ای، انتظار خیرخواهی نداشته باش که دل دیگران برای تو همچون دل تو برای آنهاست. 📚 بحارالانوار ، ج75، ص370 علیه السلام @ayatollah_haqshenas
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸🌸💐🎉🎊مولودی بسیارزیبای میلاد امام هادی علیه‌السلام 🎤 میثم مطیعی امام هادی (ع) غریب است ... @ayatollah_haqshenas
🌹🕊 شهیدعباس بابایی✈️ @ayatollah_haqshenas
طب الرضا
🌹🕊 شهیدعباس بابایی✈️ #سالروزشهادت @ayatollah_haqshenas
🌺نماز 🌹🕊شهید عباس بابایی و احترام ژنرال آمریکایی🇺🇸 ☘خود عباس ماجرای فارغ‌التحصیلی از 🏫دانشکده ✈️خلبانی آمریکا را چنین تعریف کرده است:«دوره خلبانی ما در آمریکا تمام شده بود، اما به خاطر گزارشاتی که در 🗂پرونده خدمتم درج شده بود، تکلیفم روشن نبود و به من گواهینامه نمی‌دادند تا این که روزی به دفتر مسئول دانشکده که یک ژنرال آمریکایی بود، احضار شدم. به اتاقش رفتم و احترام گذاشتم. او از من خواست که بنشینم. پرونده من در مقابلش و روی میز بود. ژنرال آخرین فردی بود که می‌بایستی نسبت به قبول و یا رد شدنم اظهارنظر می‌کرد. او پرسش‌هایی کرد که من پاسخش را دادم.از سؤال‌های ژنرال برمی‌آمد که نظر خوشی نسبت به من ندارد. این ملاقات ارتباط مستقیمی با آبرو و حیثیت من داشت زیرا احساس می‌کردم که رنج دو سال دوری از خانواده و شوق برنامه‌هایی که برای زندگی آینده‌ام در دل داشتم همه در یک لحظه در حال محو شدن است و باید دست خالی و بدون دریافت گواهینامه خلبانی به 🇮🇷ایران برگردم. در همین فکر بودم که در اتاق به صدا درآمد و شخصی اجازه خواست تا داخل شود. او ضمن احترام، از ژنرال خواست تا برای انجام کار مهمی به خارج از اتاق برود، با رفتن ژنرال، من لحظاتی را در اتاق تنها ماندم. به ⏰ساعتم نگاه کردم، وقت نماز ظهر بود. با خود گفتم، کاش در اینجا نبودم و می‌توانستم نماز را اول وقت بخوانم.🤔 انتظارم برای آمدن ژنرال طولانی شد. گفتم که هیچ کار مهمی بالاتر از نماز نیست، همین جا نماز را می‌خوانم. ان‌شاالله تا نمازم تمام شود، او نخواهد آمد. به گوشه‌ای از اتاق رفتم و 📰روزنامه‌ای را که همراه داشتم به زمین انداختم و مشغول نماز خواندن شدم. در حال خواندن نماز بودم که متوجه شدم ژنرال وارد اتاق شده است. با خود گفتم چه کنم؟ نماز را ادامه بدهم یا بشکنم؟😱 بالاخره گفتم، نمازم را ادامه می‌دهم، هرچه خدا بخواهد همان خواهد شد.نماز را تمام کردم و در حالی که بر روی صندلی می‌نشستم از ژنرال معذرت‌خواهی کردم. ژنرال پس از چند لحظه سکوت، نگاه معناداری به من کرد و گفت: چه می‌کردی؟ گفتم: عبادت می‌کردم.✨ گفت: بیشتر توضیح بده. گفتم: در دین ما دستور بر این است که در ساعت‌های معین از شبانه‌روز باید با خداوند به نیایش بپردازیم 🤲و در این ساعت زمان آن فرا رسیده بود، من هم از نبودن شما در اتاق استفاده کردم و این واجب دینی را انجام دادم.😊 ژنرال با توضیحات من سری تکان داد و گفت: همه این مطالبی که در پرونده تو آمده مثل این که راجع به همین کارهاست، این طور نیست؟ پاسخ دادم: بله همین طور است. لبخند زد. 😊از نوع نگاهش پیدا بود که از صداقت و پایبندی من به سنت و فرهنگ و رنگ نباختنم در برابر تجدد جامعه آمریکا خوشش آمده است. با چهره‌ای بشاش 🖋خودنویس را از جیبش بیرون آورد و پرونده‌ام را امضا کرد. سپس با حالتی احترام‌آمیز از جا برخاست و دستش را به سوی من دراز کرد و گفت: به شما تبریک می‌گویم. شما قبول شدید. برای شما آرزوی موفقیت دارم. من هم متقابلاً از او تشکر کردم. احترام گذاشتم و از اتاق خارج شدم. آن روز به اولین محل خلوتی که رسیدم به پاس این نعمت بزرگی که خداوند به من عطا کرده بود، دو رکعت نماز شکر خواندم.☺️ @ayatollah_haqshenas