فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🇮🇷🇵🇸
﷽
🎥 امامخامنهای مدظلهالعالی: #برجام یعنی سم مهلک و خسارت محض!
▪️◾️▪️
#خود_تحقیرها
#روشنگری
#حافظه_تاریخی
✅ با ما همراه شوید👇
🇮🇷 کانال فرهنگی برای وطن
🇮🇷 @tehranH
جهاد تبیین در بیانات مقام معظم رهبری:
هیئت، کانون جهاد است؛ جهاد فیسبیلالله، جهاد در راه احیای مکتب اهلبیت، مکتب امام حسین (علیه السّلام)، مکتب شهادت. خب ائمّه (علیهم السّلام) چه جور جهادی میکردند؟ ائمّه جهاد نظامی که نمیکردند؛ جز معدودی -فقط حضرت امیرالمؤمنین، امام حسن مجتبیٰ و حضرت امام حسین با شمشیر جنگیدند- بقیّه ائمّه که با شمشیر نجنگیدند؛ جهادشان چه بود؟ «جهاد تبیین»؛ همین که بنده مکرر تکرار میکنم تبیین یا جهاد تبیین، تبیین کنید، روشنگری کنید. هیئت، محلّ جهاد تبیین است. به نظر من از این «اَحیوا اَمرَنا» این نکته بسیار مهم استفاده میشود.
یک نکته دیگر در باب هیئت این است که هیئت یک ساختاری است که هم دارای مغز و معنا است، هم دارای تحرّک و پویایی است؛ فقط فکر و معنویّت و درس و تعلیم نیست، تحرّک و پویایی هم در هیئت وجود دارد. مغز و معنا همان مکتب است؛ تبیین مکتب. در هیئتها تبیینِ مکتب میشود. اینکه عرض میکنیم «میشود»، یعنی باید بشود. طبیعت هیئت این است: هیئت محلّ تبیین است، محلّ بیان است، محلّ بیان مهمترین مفاهیم معارف اسلامی و معارف علوی است، محلّ پاسخ به سؤالها است.
پروردگارا! به محمّد و آل محمّد، نعمت یاد امام حسین را روزبهروز در کشور ما فراوانتر و مستدامتر بفرما. پروردگارا! زبانهایی که با مدیحه حسینبنعلی و خاندان پیغمبر حرکت میکنند، مورد لطف و برکت خودت قرار بده. پروردگارا! هیئتهای ما را، هیئتهای امام صادقپسند قرار بده؛ ما را سربازان جهادِ عظیمِ این روزگار که «جهاد تبیین» است، قرار بده. پروردگارا! ارواح طیّبه امام عزیز ما و شهدای بزرگوار ما را با ارواح طیّبه اهلبیت (علیهم السّلام) محشور بفرما؛ قلب مقدّس فاطمه زهرا، صدّیقه کبریٰ (سلام الله علیها) را از ما راضی و خشنود کن؛ دل مبارک امام زمان، ولیّعصر (ارواحنا فداه) را از ما راضی و خشنود کن؛ سلام ما و تحیّات ما را به آن بزرگوار برسان و رضایت آن بزرگوار از ما را، شامل حال ما قرار بده.۱۴۰۰/۱۱/۰۳
بیانات در دیدار مداحان اهلبیت علیهمالسلام
https://eitaa.com/tehranH
هدایت شده از کانال کمیل
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
میرحسینهای زمانهات را بشناس...
#ظریف
#پزشکیان
#انتخابات
✅ با ما همراه شوید👇
🇮🇷 کانال کمیل
🇮🇷 @komeil013
اخلاق اجتماعی در روابط انسانی از نگاه امیرالمومنین علی علیه السلام:
برای ریشهیابی اندیشههای علوی پیرامون اخلاق اجتماعی در روابط انسانی، ناگزیریم بسترهایی را که اندیشههای آن حضرت درآنها جریان یافته است، بازشناسی کنیم.
از این روی، باید نخست مشخّص کنیم که از دیدگاه نهج البلاغه زندگی اجتماعی بشری و مدنیت او آیا علّتی بیرونی و خارجی داشته یا عاملی درونی و داخلی؟ و آیا اصالت با فرد است یا اجتماع؟
در اینجا به عنوان مقدّمه به پاسخ این دو سؤال از دیدگاه امام علی میپردازیم تا موضوعاتی را که درباره جامعه انسانی و انسان اجتماعی در نهجالبلاغه مطرح شدهاند بهتر دریابیم.
بحث انسان و اجتماع و این که آدمیان چه نسبتی با اجتماع دارند، از دیرباز مورد بحث اندیشمندان و به ویژه فلاسفه بوده است. برخی انسان را مدنی بالطّبع دانسته، ولی برخی دیگر معتقدند که آدمی تنها از روی اضطرار و ناچاری به مدنیت و اجتماع روی میآورد.
گروهی دیگر گفتهاند انسان نسبت به مدنیت اقتضایی ندارد (لا اقتضاست) و انسانها به خاطر عقل حسابگر خود به آن روی میآورند وگروهی دیگر آدمیان را متمایل به اجتماع و مدنیت دانستهاند. کهنترین نظریه در این باره، مربوط به افلاطون و پس از او ارسطو است. از دیدگاه افلاطون، «هر انسانی به خاطر نیازمندیها و منافع خود، ناچار است که اجتماعی باشد. در دیدگاه ارسطو، «انسان حیوانی اجتماعی است و ارسطو بر روی این نکته تأکید میورزد که «نیازمندیهای آدمی، او را ناگزیر از اجتماعی بودن مینماید.
علمای بزرگ اسلامی چون فارابی، شیخ الرئیس، ابن خلدون و اندیشمند هم روزگار ما، علّامه طباطبایی، نیز همین نیازمندی را دلیل بر اجتماعی بودن انسانها دانستهاند. از دیدگاه نهج البلاغه نیز، انسانها چون زندگی اجتماعی را امری متناسب با طبیعت عقلانی خویشتن میدانند، آن را برمیگزینند و این گزینش، به خاطر جبر یا از روی درماندگی نیست، بلکه از سر شعور و درک است. از این روی، در خطبه 23 آمده است:
«اگر کسی از شما در خویشاوندان خود خلل و کمبودی مشاهده کند مبادا از رفع آن سرباز زند، چون اگر نبخشد مالش افزون نمیشود. آن کس که دست دهنده خود را از بستگانش باز دارد، تنها یک دست را از آنها گرفته، اما دستهای فراوانی را از خویش دور کرده است، و کسی که پروبال محبّت خویش را بگستراند، دوستی خویشاوندانش تداوم خواهد یافت.»
بر اساس این خطبه، انسان در حیات اجتماعی، که صحنه سود و زیان است، نیازمند یاری دیگران است و این «نیاز» او را به سوی دیگران میکشاند و هر انسانی به خاطر ناملایمات و سختیها نیازمند دوستی و مودت با خویشان است.
اکنون که مشخّص گردید اجتماع یک صحنه گریز ناپذیر برای انسانها بوده و آدمیان به شدت نیازمند آن هستند، باید مشخص کنیم که در یک جامعه، اصالت با فرد است یا اجتماع یا هر دو؛ و اصولاً رابطه فرد با جامعه چه نوع رابطهای است و ترکیب اجتماع چگونه ترکیبی است.
در پاسخ به این سؤالات باید گفت که در این باره چهار نظریه «نظریه اَصاله آلفرد محض، اَصاله آلفرد صناعی، اَصاله الاجتماع، اَصاله آلفرد و الجمع»(مطهّری) وجود دارد که بعد از بررسیهای انجام شده میتوان با توجه به نهج البلاغه نتیجه گرفت که «در نهجالبلاغه، اخلاق اجتماعی تا آن قدر اهمیت یافته و از دیدگان امام متقیان علی به دور نمانده و آن حضرت در کنار اخلاق فردی، در بسیاری موارد اخلاق اجتماعی را نیز بیان کردهاند.» (مطهّری)
در مطالب و مقالات دیگری به موارد خاص اخلاق اجتماعی اشاره خواهد شد.
https://eitaa.com/tehranH
اخلاق اجتماعي از مهم ترين موضوعاتي است كه ارتباط آدميان را با خود، با جامعه و تاريخ مطرح ميسازد؛ زیرا جامعه ميتواند يك تمدّن را بسازد نه يك فرد، و اجتماع انساني پيوسته تاريخ را ساخته و به جلو برده است.
از آنجایی که در ميان اديان الهي، اسلام يك دين اجتماعي است و در آن آرمانها و ايدههاي جمعگرا فراوان ديده ميشود، در جايجاي نهجالبلاغه،كه از مهمترین منابع این دین بوده؛ به اين مهم بسيار پرداخته شده و گاه و بيگاه جامعه و اجتماع مورد عتاب و خطاب واقع گردیده است.
سقوط يك جامعه در نگاه امام علی(ع)به خاطر سقوط هنجارهاي اخلاقي و پيشرفت آن بهخاطر همين هنجارهاست؛چنان كه نهجالبلاغه، هنگامي كه علّت سقوط جامعهی روزگار علي(ع)را تحليل مينمايد به مؤلّفههاي اخلاقي اشاره ميكند و مي فرمايد:
«اي مردم،گويا به خيانت و كينهورزي اتفّاق داريد، بر رفتار رياكارانه، گياهان رویيده از سرگين را ميمانيد، در دوستي با آرزوها به وحدت رسيدهايد و …».
این گونه گزینه ها در این کتاب سترگ بسیار است و ما در اين مقاله ميكوشيم تا بسترهاي ترسيم شده از ديدگاه امام علي (ع)را در زمينه اخلاق اجتماعي به اختصار بيان نمايیم.
ادامه دارد...
https://eitaa.com/tehranH
ريشـهيابـي:
پيش از هر سخني براي ريشهيابي انديشههاي علوي پيرامون اخلاق اجتماعي، ناگزيريم بسترهایي را كه انديشههای آن حضرت درآنها جريان يافته است، بازشناسي كنيم.
از اين روي، بايد نخست مشخّص كنيم كه از دیدگاه نهج البلاغه زندگي اجتماعي بشري و مدنيّت او آيا علّتي بيروني وخارجي داشته يا عاملي دروني و داخلي؟ و آيا اصالت با فرد است يا اجتماع؟
در اينجا به عنوان مقدّمه به پاسخ اين دو سؤال از ديدگاه امام علي(ع) ميپردازيم تا موضوعاتي را كه درباره جامعه انساني و انسان اجتماعي در نهجالبلاغه مطرح شدهاند بهتر دريابيم.
انسان و اجتماع:
بحث انسان و اجتماع و اين كه آدميان چه نسبتي با اجتماع دارند، از ديرباز مورد بحث انديشمندان و بهويژه فلاسفه بوده است.
برخي انسان را مدنيّ بالطّبع دانسته، ولي برخي ديگر معتقدند كه آدمي تنها از روي اضطرار و ناچاري به مدنيّت و اجتماع روي ميآورد.
گروهي ديگر گفتهاند انسان نسبت به مدنيّت اقتضایي ندارد (لا اقتضاست) و انسانها به خاطر عقل حسابگر خود به آن روي ميآورند وگروهي ديگر آدميان را متمايل به اجتماع و مدنيّت دانستهاند.
كهنترين نظريه در اين باره، مربوط به افلاطون و پس از او ارسطو است. از ديدگاه افلاطون، هر انساني به خاطر نيازمنديها و منافع خود، ناچار است كه اجتماعي باشد.
ارسطو كه انسان را حيواني اجتماعي ميداند بر روي اين نكته تأكيد ميورزد كه نيازمنديهاي آدمي، او را ناگزير از اجتماعي بودن مينمايد.
علماي بزرگ اسلامي چون فارابي، شيخ الرئيس، ابن خلدون و انديشمند هم روزگار ما، علّامه طباطبایي، نيز همين نيازمندي را دليل بر اجتماعي بودن انسانها دانستهاند.
از ديدگاه نهج البلاغه نیز، انسانها چون زندگي اجتماعي را امري متناسب با طبيعت عقلاني خويشتن ميدانند، آن را برميگزينند و اين گزينش، به خاطر جبر يا از روي درماندگي نيست، بلكه از سر شعور و درك است. از اين روي، در خطبهی 23 آمده است:
اگر كسي از شما در خويشاوندان خود خلل و كمبودي مشاهده كند مبادا از رفع آن سرباز زند، چون اگر نبخشد مالش افزون نميشود. آن كس كه دست دهندهی خود را از بستگانش باز دارد، تنها يك دست را از آنها گرفته، اما دستهاي فراواني را از خويش دور كرده است، وكسي كه پروبال محبّت خويش را بگستراند، دوستي خويشاوندانش تداوم خواهد يافت.
بر اساس اين خطبه، انسان در حيات اجتماعي، كه صحنه سود و زيان است، نيازمند ياري ديگران است و اين «نياز» او را به سوي ديگران ميكشاند و هر انساني به خاطر ناملايمات و سختيها نيازمند دوستي و مودت با خويشان است.
در خطبهی 127 ميفرمايد:
از پراكندگي و جدایي حذر كنيد كه انسانِ تنها بهره شيطان است، آن گونه كه گوسفندِ تنها، طعمه گرگ خواهد بود.
اين عبارات، چهره اجتماع بشري را نشان ميدهد كه آدميان براي گريز از شرور شيطاني و براي بهدست آوردن منافعي كه تنها در پرتو اجتماعي بودن به دست ميآيد ناگزير بايد انزوا و گوشهگيري را ترك کرد، به اجتماع روي آورند.
ادامه دارد...
https://eitaa.com/tehranH
20.2M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
😍به به چیخونده مرتضی جان بهاری
+عید غدیر،عید الله الاکبر، نزدیک ها،فدای مولا شیم ان شاء الله...👌
اكنون كه مشخّص گرديد اجتماع يك صحنه گريز ناپذير براي انسانها بوده و آدميان به شدت نيازمند آن هستند، بايد مشخص كنيم كه در يك جامعه، اصالت با فرد است يا اجتماع يا هر دو؛ و اصولاً رابطه فرد با جامعه چه نوع رابطهاي است و تركيب اجتماع چگونه تركيبي است.
در پاسخ به اين سؤالات بايد گفت كه در اين باره چهار نظريّه قابل طرح است:
الف- نظريه اَصالةالفرد محض: بر اساس اين نظريّه، جامعه وجود حقيقي ندارد، بلكه وجودش اعتباري است و در اجتماع، يك تركيب واقعي صورت نگرفته است.
ب- اَصالةالفرد صناعي: اين نظريّه، تركيب جامعه را «صناعي» ميداند، نه اعتباري. در مركّب صناعي اجزاي يك كل در يكديگر حل نميشوند، بلكه استقلال اثر خود را از دست ميدهند. در يك جامعه نيز افراد هويت خود را از دست نمي دهند، اما همه اجزاي اجتماع به يكديگر وابستهاند.
ج- اَصالةالاجتماع: اين ديدگاه معتقد است كه كليه تمايلات، گرايشها، عواطف و خلاصه آنچه به انسانيّت مربوط ميشود در پرتو روح جمعي پيدا ميشود بنابراين، جامعهشناسي فرد، مقدّم بر روانشناسي اوست.
د- اَصالةالفرد و الجمع: اين نظريه، هم فرد را اصيل ميداند و هم جمع را. به عبارت ديگر، جامعه يك مركّب حقيقي است. افراد در يكديگر حل نميشوند، بلكه در عين استقلال خود، يك هويت جمعي پيدا ميكنند. اجساد و اندامها با يكديگر تركيب نميشوند، بلكه در اثر تركيب روحها، انديشهها و عاطفهها روح جمعي پيدا كرده و سرنوشت و هويّت جمعي مييابند.
اكنون ببينيم كدام يك از اين نظرات در نهجالبلاغه تأييد شده است.
امام علي(ع)در خطبه 192 ميفرمايد:
اي مردم، همانا رضايت و خشم، مردم را مجتمع ميسازد. شتر صالح را يك نفر پي كرد، اما خداوند تمامي آنها را عذاب كرد، چون آنها به اين كار راضي بودند. خدا نيز فرمود ﴿فَعَقَرُوهَا فَأَصْبَحُوا نَادِمِينَ﴾.
در اين خطبه، انديشه جمعي، مورد تأكيد قرار گرفته است. بر اساس اين كلام، رضايت و خشم كه گوياي فرهنگ جمعي هر جامعهاي است، سرنوشت جوامع را مشخص ميكند.
بنابراين، از ديدگاه امام (ع) در هر جامعه، آدميان در عين استقلال، هويّت و روح جمعي دارند و اصالت، هم با فرد است و هم جمع. چنانكه در حكمت 146 نهجالبلاغه ميفرمايد:
«آنكس كه به عمل قومي راضي باشد، همانندكسي است كه داخل آن قوم و همراه آنان باشد».
بر اساس این روايت، افراد يك اجتماع كساني هستند كه انديشه واحدي دارند، خواه كنار هم باشند يا از يكديگر جدا زندگي كنند، و خواه زنده باشند يا مرده.
بهخاطر همين است كه قرآن كريم گاهي كار يك نسل را به نسلهاي بعدي نسبت ميدهد و ميگويد اينها به خاطر آنكه پيامبران را به ناحق كشتند استحقاق ذلّت و خواري دارند، زيرا اينها همان ادامه نسل گذشتهاند و اين، همان معناي سخن اگوستكنت است كه ميگويد: «بشريت از مردگان بيشتر تشكيل شده تا زندگان».
از آنچه گفته شد ميتوان دريافت كه چرا در نهجالبلاغه، اخلاق اجتماعي تا آن قدر اهميّت يافته و از ديدگان امام متقيان علي(ع) به دور نمانده و آن حضرت در كنار اخلاق فردي، در بسياري موارد اخلاق اجتماعي را نيز بيان كردهاند.
ادامه دارد...
https://eitaa.com/tehranH
اکنون با توجّه به آن چه بیان گردید جای آن است که در این جا به برخی از مؤلّفههایی که در نهج البلاغه به عنوان بستر اخلاق اجتماعی بیان شده است اشاره کنیم.
1- قوانين و سنن:
يكي از بسترهاي اخلاق اجتماعي قوانين و سنن يك جامعه است. از آنجایي كه جامعه به عنوان يك كل، از تك تك افراد تشكيل شده، ميتواند به صورت كلي برروي افراد خود اثرات فراواني داشته باشد.
آداب و رسوم هر جامعهای همانند قالبی است که رفتارها را شکل میدهد. آدميان، هنگامي كه ملزم به رعايت هنجارهاي اجتماعي (كه در قالب قوانين و سنن جلوه ميكنند) باشند، در پرتو اين آداب و رسوم، ساخته و ويرايش شده و مسير سعادت خويش را بهتر ميپيمايند؛ چنانكه ناهنجاريهاي جامعه اگر به صورت سنّتهای ناپسند درآیند، اجتماع را از هم پاشيده و آن را به ورطه هلاكت ميافكنند.
از اين روي، امام علي(ع) به مالك اشتر توصيه ميكنند كه: هرگز سنّتهاي پسنديدهاي را كه پيشوايان اين امّت به آن عمل كردند و الفت و انس به سبب آن بين مردم پديد آمده و امور رعيّت به واسطهی آن اصلاح گرديده است، را نقض مكن.
بنابراین، این سفارش امام(ع) به خاطر آن است که سنّتهای ریشه دار جامعه نقش مهمی در سود و زیان جامعه دارند، در حقیقت، قطار جامعه برروی ریل این قوانین و سنّتها نهاده می شود و مسیر جامعه را مشخص می نماید.
2- روابط سیاسی:
از ديگر بسترهاي مهم اخلاق اجتماعي، چگونگي روابط سياسي طبقه حاكمان با مردم است. مسئولان هر جامعهاي، در نهادينه كردن گزينههاي اخلاقي، تأثيرات شگرفي دارند؛ همچنانكه ميتوانند سرچشمه پديد آمدن بيماريهاي اخلاقي فراواني در جامعه باشند.
ادامه دارد...
https://eitaa.com/joinchat/1924465332C6db56455c3
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
راه شهید رئیسی باید متوقف شود! 😲
نماینده مردم تبریز در ۲ دقیقه پاسخ میدهد.
حتماً کامل گوش کرده و منتشر کنید.
#جهاد_تبیین
#انتخاب_اصلح
✅ با ما همراه شوید👇
🇮🇷 کانال فرهنگی برای وطن
🇮🇷 @tehranH
حضرت علي(ع)در خطبه 107 نهجالبلاغه ميفرمايد:
رعيّت هيچگاه اصلاح نميشود، مگر با اصلاح واليان. و حاكمان هرگز اصلاح نميشوند، مگر با اصلاح رعيّت. اگر رعيّت حق حكومت را ادا كند و حكومت نيز حقوق آنان را مراعات نمايد، حق در ميانشان قوي ونيرومند خواهد شد… و اگر رعيت بر والي خود چيره شود يا ریيس حكومت بر رعايا ستم روا دارد، نظام بر هم ميخورد و نشانههاي ستم و جور آشكار ميشود، دستبرد در احكام دين، بسيار شده و جادّههاي وسيع آداب و سنن، متروك خواهد ماند. از اين روي، بر اساس هوا و هوس عمل ميشود، احكام الهي تعطيل و بيماريهاي اخلاقي فراوان ميگردد.
البته حاكمان پيش از مردم، و قبل از مديريت، وظايف مهمتري نسبت به مردم دارند.
حاكمان نه تنها بايد خود الگوي مردم باشند، بلکه ميبايست مبلّغ خوبيها ودرستيها باشند، زيرا «بر امام وظيفهاي نيست مگر اوامري كه از ناحيه خداوند بر دوش او گذارده شده است [اين اوامر عبارت است از] رساندن فرامين از راه موعظه و كوشش در نصيحت و خيرخواهي مردم».
همچنين عدالتورزي حاكمان نقش پيشگيرانه اي در ناهنجاريهاي اجتماع دارد؛ زيرا «عدالت، باعث استواري مردم است»و باعث ميشود كه تمامي طبقات لياقت محوري ، ارزش محوري و در يك كلام ارزشها را به جاي قدرت و دارایي و وابستگيهاي حزبي و خويشاوندي بپذيرند و هركس در بهدست آوردن هنجارهاي اجتماعي تلاش كند.
ادامه دارد...
https://eitaa.com/tehranH
خورشید چراغکی ز رخسار علی است
مه نقطه کوچکی ز پرگار علی است
هرکس که فرستد به محمد صلوات
همسایه دیوار به دیوار علی است
سالروز اتمام نعمت و هنگامه اعلان وصایت و ولایت امیرالمومنین بر شما و خانواده محترمتان خجسته باد.
ارادتمند مسعود ترکمن