💠إِلَهِي أَلْبَسَتْنِي الْخَطَايَا ثَوْبَ مَذَلَّتِي، وَ جَلَّلَنِي التَّبَاعُدُ مِنْكَ لِبَاسَ مَسْكَنَتِي، وَ أَمَاتَ قَلْبِي عَظِيمُ جِنَايَتِي
♦️خدایا! خطا و گناهان مرا لباس خواری پوشانده، و دوری از تو جامه درماندگی بر تنم پیچیده، و بزرگی جنایتم دلم را میرانده
📚مناجات خمس عشرة امام سجاد علیه السلام
🆔 @telaavat
👆👆👆👆
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
📙 نام کتاب: نورالدین پسر ایران
📖 شماره صفحه: 457
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
به او گفته بودم با موتورم سر قبرش خواهم آمد و حالا آمده بودم. خنده و گریه قاطی بود. آنجا بود که گفتم: حالا دیگه جواد میفهمه من چقدر جان سختم!
در عملیات «یامهدی» شهید کم داشتیم اما چون شهدای مفقودالاثر عملیات والفجر 8 را هم پیدا کرده بودیم، تشییع و دفن بچه ها چند روزی ادامه داشت و بیشتر وقت ما در وادی رحمت میگذشت. آن روزها اغلب با حیدر به وادی رحمت میرفتیم. یک روز رفتم مزار رحیم، تیربارچی دلاور خودمان که در کانال آن حماسه را آفرید. زنی سر قبر نشسته بود و با سوز عجیبی گریه میکرد و حرف میزد. ناله هایش دلم را به درد آورد. از لابلای حرفهایش میشنیدم از دامادی پسرش میگفت و آنجا متوجه شدم رحیم نامزد داشت و ما هیچکدام نمیدانستیم. چقدر بعضیها بزرگ و باغیرت بودند و ما نشناختیم!
این مرخصی حدود بیست روز طول کشید. این بار هم طبق معمول، هم درگیر دوا و دکتر بودم و هم درگیر مشکلات خانواده. ولی همه میدانستند تا جنگ هست و من هم روی دو پا هستم، نباید بیشتر از این از من انتظار داشته باشند.
فصل سیزدهم
غواصان حبیب
در محل لشکر کسی را ندیدیم. در ستاد، سه ماشین کمپرسی از ترابری لشکر آماده حرکت به سمت کرمانشاه بود. پشت کمپرسی چادر و وسایل گذاشته بودند و معلوم بود موقعیت لشکر عوض شده است. من و هم مسجدی قدیمی ام، یعقوب نیک پیران، پشت کمپرسی سوار شدیم.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
📙 نام کتاب: نورالدین پسر ایران
📖 شماره صفحه: 458
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
فکر میکردم دیگر به گردان امام حسین برنگردم. یعقوب میگفت: «بریم گردان حبیب.» آن روزها این گردان به فرماندهی «سید مجید سیدفاطمی» تازه داشت اسم در می آورد و جزء گردانهای نمونه لشکر میشد. عدهای از بچه های خوب هم آنجا رفته بودند؛ فرج قلیزاده، «حسن حسین زاده» و...
حرکت پشت کمپرسی جریاناتی داشت ولی ما از قبل خربزه و هندوانه خریده بودیم، و در همان شرایط هم به خودمان میرسیدیم و اوضاعمان بد نبود. حدود بیست کیلومتر مانده به کرمانشاه، ماشین از تنگه ای به نام چهارزبر به طرف جنگل پیچید و چادرهای گردانها از دور دیده شدند. در جنگل متوجه شدیم گردانهای حبیب و ابوالفضل با هم هستند و چادرها و مسجدشان یکیست. خیلی زود حاج قلی و علی نمکی را دیدیم که در گردان ابوالفضل بودند. از این طرف برادر سیدفاطمی را هم دیدیم. لازم بود برویم پیش آقا سید و خودمان را معرفی کنیم. سید برخورد خوبی با ما داشت، از همان برخورد اول متوجه شدم چقدر منظم و دقیق است. روحیه سید در گردان هم تأثیر داشت؛ محوطه گردان و چادرها تمیز بودند.
در گردان حبیب حسن کربلایی، «عبدالعلی مطلق» و «محمد سوداگر» مسئول گروهان بودند. یک واحد ارتشی از میاندوآب هم آنجا بودند.
ما را به دسته «اسماعیل وکیل زاده» دادند. با او از قبل آشنا بودم؛ از آب میترسید و ما هر جا آب بود مترصد فرصت میشدیم که او را داخل آب هل بدهیم. اسماعیل هم به نظم اهمیت میداد در عین حال در دسته او همه شلوغ میکردند. روزهای اول به جز یعقوب و اسماعیل بقیه را نمی شناختم
.ادامه دارد...✒️
👇👇👇
✅ @telaavat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ناله هاي آتشين دارد مدينه
داغ زين العابدين دارد مدينه
مانده بر لب نغمه هاي دلنشينش
پاره پاره گشته قلب نازنينش
شهادت امام سجاد(علیه السلام)
تسلیت باد
🏴 @telaavat
﷽
🌍اوقات شرعی به افق تهران🌍
🖼️️امروز چهارشنبه 3مهرماه 1398
🌞 اذان صبح: 04:30
☀️ طلوع آفتاب: 05:54
🌝 اذان ظهر: 11:56
🌑 غروب آفتاب: 17:58
🌖 اذان مغرب: 18:16
🌓 نیمه شب شرعی23:14
@telaavat
#تفسیرنور
⏪سوره مائده آيه 91
(بسم الله الرحمن الرحیم)
⤵️إِنَّمَا يُرِيدُ الشَّيْطَنُ أَن يُوقِعَ بَيْنَكُمْ الْعَدَ وَةَ وَ الْبَغْضَآءَ فِى الْخَمْرِ وَ الْمَيْسِرِ وَ يَصُدَّكُمْ عَن ذِكْرِ اللَّهِ وَ عَنِ الصَّلَو ةِ فَهَلْ أَنتُم مُّنتَهُونَ
🔷ترجمه 🔻
⤵️همانا شیطان مىخواهد به وسیله شراب و قمار، میان شما دشمنى و كینه بیفكند و شما را از یاد خدا و نماز باز دارد. پس (با این همه مفاسد) آیا دست برمىدارید؟
─┅─═ঊঈ🌸ঊঈ═─┅─
🔷نکته ها🔻تفسیرنور☀️
⤵️با آن كه طبق آمارى كه ارائه مىشود، بسیارى از قتلها، جرائم، تصادفات، طلاقها، امراض روانى، كلیوى و... ناشى از شراب است،
🏞 امّا قرآن در این آیه بیان فلسفهى تحریم، روى دو نكته تأكید دارد: یكى ضرر اجتماعى یعنى كینه و عداوت، و دیگرى ضرر معنوى یعنى غفلت از نماز و یاد خدا.
🌀این آیه برجسته ترین اثر شراب و قمار را بازداشتن از یاد خدا و نماز دانسته است، اكنون جاى این سؤال است كه اگر كارهاى عادّى مثل تجارت، ورزش، تحصیل و مطالعه و امثال آن نیز ما را سرگرم كرده و از یاد خدا و نماز بازدارد، آیا مانند شراب و قمار است؟
🏞 آرى، هرچه ما را از خدا غافل كند، مانند شراب و قمار ناپسند است، گرچه اسلام به خاطر لطف و آسان گرفتن، آن را حرام نكرده باشد.
─┅─═ঊঈ🌸ঊঈ═─┅─
🔷پيام ها ⚡📬
1-هر كس كه عامل كینه و عداوت در میان مردم شود، مانند شیطان است. «انمّا یرید الشیطان...»
2-تحریكات شیطان دائمى است. «انّما یرید الشیطان» (فعل مضارع، رمز دوام و استمرار است.)
3- جامعهاى كه در آن عداوت باشد، شیطانى است. «انّما یرید الشیطان ان یوقع بینكم العداوة...»
4-از الفت و وحدت پاسدارى كنیم و با هر چه آنها را از بین مىبرد مبارزه كنیم. «انّما یرید الشیطان ان یوقع بینكم العداوة»
5 - الفت و مهربانى بین اهل ایمان، مورد عنایت خاص خداوند است. «انّما یرید الشیطان ان یوقع بینكم العداوة»
6- قمار و شراب، ابزار كار شیطان براى ایجاد كینه و دشمنى است. «انّما یرید الشیطان... فى الخمر و المیسر»
7-نماز برترین سمبل یاد خداست. (با اینكه نماز ذكر خداست، نام آن جداگانه آمده است) «عن ذكر اللَّه و عن الصلوة»
8 - بیان فلسفهى احكام، یكى از عوامل تأثیر كلام در دیگران است. «العداوة و البغضاء... فهل انتم منتهون»
9-با تمام عواملى كه باعث ایجاد كینه و دشمنى مىشود باید مبارزه كرد. «یرید الشیطان ان یوقع بینكم العداوة و البغضاء... فهل انتم منتهون»
10- برخى از مسلمانان در صدر اسلام كه على رغم تحریم شراب و قمار، باز بدان مشغول بودند، مورد توبیخ خداوند قرار گرفتند. «فهل انتم منتهون»
✅ @telaavat
👆👆👆👆
4_6021615217815848218.mp3
6.5M
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
🏴من برات با چشمای ناقابل گریه میکنم...
💠 سیدمجید بنی فاطمه
#واحد
🏴شهادت سید ساجدین حضرت امام علی بن الحسین(علیه السلام) تسیلت باد
@telaavat
👆👆👆
📖📖📖📖📖📖📖📖📖📖📖📖
📖✂️ برشی از یک کتاب
#مردِ_تنها
حسین نه می تواند خاموش بماند و نه می تواند فریاد کند . نمی تواند خاموش بماند که همه مسئولیت ها در انتظارند که ببینند این تنها مرد چه می کند ؟ نمی تواند فریاد کند که صدایش کوته است ... باید بجنگد اما نمی تواند . شگفتا ! #بایستن و #نتوانستن ! نتوانستن نیز او را از این #بایستن معاف نمی کند ، چه این مسئولیت بر دوش #آگاهی_انسانی اوست ؛ زاده حسین بودن اوست ، نه توانا بودنش . و او در تنهایی و عجز بی سلاح و بی همراه نیز حسین است ! پس چه کند ؟ آری #حسین_بودن او را به نبرد با #یزید_بودن می خواند ، ولی سلاحی برای نبرد ندارد . آیا باز هم وظیفه دارد که بجنگد ؟
همه متولیان و عقل و دین ، نصیحتگران شرع و عرف ، مصلحت پرستان صلاح و منطق ، همه یک صدا می گویند : « نه » و حسین می خواهد بگوید : « آری » و برای همین هم از مدینه بیرون آمده است . تا پاسخ ویژه خودش را به همه مسلمانان که در موسم حج آنجا جمع اند ابلاغ کند . از مکه نیز بیرون می آید تا به این پرسش نیز جواب گوید که : چگونه ؟
📚 حسین وارث آدم ، علی شریعتی ، ص ۱۶۵
@telaavat👈