ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
📙 نام کتاب: نورالدین پسر ایران
📖 شماره صفحه: 461
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
قرار بود در آن منطقه روی ارتفاعات «بمو» در سرپل ذهاب عملیاتی انجام بگیرد. قبلاً چند بار طرح عملیات برای تصرف بمو ریخته شده و همگی ناموفق بود. در مرز ایران و عراق، بمو ارتفاع بلندی بین سه تا چهار هزار متر داشت که بالا رفتن از صخره های بزرگ آن بسیار دشوار بود. کل سرپل ذهاب از بالای بمو دیده میشد. ما حدود یک ماه و نیم در آن موقعیت که به نام «شهید ریزه وندی» مطرح بود، ماندیم هر روز به عنوان صبحگاه کوهپیمایی میکردیم. طبیعت جنگلی منطقه با وجود درختان انجیر و پسته قشنگ و دیدنی بود.
آن روزها مصادف با دهه اول محرم بود. تا آن وقت عزاداری اردبیلیها را از نزدیک ندیده بودم. نیروهای گردان ابوالفضل به فرماندهی سید اژدر مولایی اغلب اردبیلی بودند. چون گنجگاهی، از رزمندگان معروف اردبیل، در عملیات والفجر 8 در همان گردان شهید شده بود، اکثر بچه های اردبیل به گردان ابوالفضل می آمدند. دسته های شاخسی تبریزیها راه افتاد اما عزاداری اردبیلیها با ما فرق داشت. آنها کفشهایشان را درمی آوردند، پابرهنه میدویدند و سینه میزدند. روز عاشورا غوغایی بود. آنها به سر و رویشان گِل زده و روی شانه هایشان کاه میریختند. یک گروهان بر سروسینه زنان شور میگرفتند و مسافتی طی میکردند، می ایستادند و محکم سینه میزدند. آن وقت گروهان بعدی این مسافت را با پای برهنه روی سنگ و خار و خاشاک محوطه میدویدند و وقتی آنها می ایستادند گروهان دیگر حرکت میکرد. عزاداری رزمنده ها در تنهایی آن دره، خالص و پاک بود و عجیب به دل می نشست.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
📙 نام کتاب: نورالدین پسر ایران
📖 شماره صفحه: 462
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
در آن موقعیت پایین تر از چادرهای ما در کنار توپخانه با دو کانکس حمام صحرایی درست کرده بودند. فاصله ما تا آنجا حدود دو کیلومتر بود. یک روز صبح من و یعقوب به نیت حمام راه افتادیم. صبح زود بود و وقتی رسیدیم هنوز حمام را روشن نکرده بودند ولی صف نوبت برای حمام تشکیل شده بود. بالاخره برادری که مسئول حمام بود کارش را شروع کرد. من هم طبق معمول طاقت ماندن در صف را نداشتم. به هر حال حمام کردم و بیرون منتظر یعقوب شدم. دور و بر حمام چند قاطر را هم میشد دید. در آن منطقه بچه ها از قاطر زیاد استفاده میکردند اما تعداد پالان کم بود و بچه ها اغلب از پتو چیزهایی شبیه پالان درست میکردند. در آن شرایط بیشتر پاتکها روی پالان متمرکز شده بود. منتظر بودم یعقوب بیاید تا با هم به قسمت توپخانه برویم. در واحد توپخانه یک همولایتی به اسم «علی حسین فلاح» داشتم که احترام همدیگر را داشتیم و گاهی به هم سر میزدیم. قبل از اینکه یعقوب بیاید پیرمردی از حمام خارج شد و به طرف قاطری رفت اما یکهو دادش بلند شد: «پالان من کو؟!... پالان من کو؟!...» با فریاد او بمب خنده در میان بچه ها ترکید. معلوم شد پیرمرد با قاطرش که پالان هم داشته به حمام آمده و قاطر را همانجا بسته غافل از اینکه ممکن است یک نفر به ریش سفید او هم رحم نکرده و پالان قاطرش را کش برود. او دست بردار نبود و به جای اینکه بگوید: «پالان قاطر من کو؟» منظورش را مختصر کرده و داد میکشید: «پالانم کو؟» حدود سی نفر بیرون حمام بودیم که روزمان را با خنده شروع کردیم!
در مناطق کوهستانی و سنگلاخی قاطر بهترین وسیله برای جابه جایی وسایل، تجهیزات، تدارکات و انتقال مجروحان بود.
✅ @telaavat
﷽
🌍اوقات شرعی به افق تهران🌍
🖼️️️امروز جمعه 5مهرماه 1398
🌞 اذان صبح: 04:32
☀️ طلوع آفتاب: 05:56
🌝 اذان ظهر: 11:55
🌑 غروب آفتاب: 17:55
🌖 اذان مغرب: 18:13
🌓 نیمه شب شرعی23:13
@telaavat
🌸🍃🌸
#تفسیرنور
⏪سوره مائده آیه 92
(بسم الله الرحمن الرحیم)
⤵️وَأَطِيعُواْ اللَّهَ وَأَطِيعُواْ الرَّسُوَل وَاحْذَرُواْ فَإِن تَوَلَّيْتُمْ فَاعْلَمُواْ أَنَّمَا عَلَى رَسُولِنَا الْبَلَغُ الْمُبِينُ
ترجمه 🔻
⤵️و خدا را اطاعت كنید و پیامبر را فرمانبردار باشید و (از نافرمانى) بپرهیزید.
🏝پس اگر روى گردان شدید (و اطاعت نكردید) بدانید كه وظیفهى رسول ما تنها ابلاغ آشكار است.
┅════🍃✼🌹✼🍃═══┅
پيام ها ⚡📬
1-🦋 فرمانهاى حكومتى رسول خدا صلى الله علیه وآله همانند فرمانهاى الهى، اطاعتش واجب است.
«اطیعوا اللّه و اطیعوا الرسول» (تكرار كلمهى «أطیعوا»، نشانهى دو نوع دستور مى باشد؛ دستورات ثابت الهى و دستورات حكومتى پیامبرصلى الله علیه وآله)
2-🦋 از خطر سرپیچى فرمان خدا و رسول بترسیم. «واحذروا»
3-🦋 انسان در انتخاب راه، آزاد است. «فان تولّیتم»
4-🦋 با تخلّف و روىگردانى، به كسى جز خود لطمه نمىزنیم. «فان تولّیتم... انّما على رسولنا البلاغ المبین»
5 -🦋 شرط ابلاغ احكام الهى پذیرش مردم نیست، ما باید اتمام حجّت كنیم. «فان تولّیتم... على رسولنا البلاغ المبین»
6-🦋 وظیفه ى پیامبر، تنها ابلاغ رسالت است، نه اجبار و تحمیل. «انما على رسولنا البلاغ المبین»
┅════🍃✼🌹✼🍃═══
⏪سوره مائده آيه 93
🔷آیه
⤵️لَيْسَ عَلَى الَّذِينَ ءَامَنُواْ وَعَمِلُواْ الصَّلِحَتِ جُنَاحٌ فِيمَا طَعِمُواْ إِذا مَا اتَّقَواْ وَءَامَنُواْ وَعَمِلُواْ الصَّلِحَتِ ثُمَّ اتَّقَواْ وَّءَامَنُواْ ثُمَّ اتَّقَواْ وَأَحْسَنُواْ وَاللَّهُ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ
ترجمه 🔻
⤵️بر كسانى كه ایمان آورده و كارهاى شایسته انجام داده اند، در آنچه (قبل از تحریم شراب) خوردهاند باكى نیست، هر گاه كه اهل پروا و ایمان و كارهاى شایسته باشند.
🍒 سپس (از محرّمات) پرهیز نمایند (و به تحریم آن) ایمان آورند و آنگاه (نیز از حرام) بپرهیزند و كار نیك كنند و خداوند نیكوكاران را دوست دارد.
┅════🍃✼🌹✼🍃═══┅
نکته ها 🔻تفسیرنور☀️
⤵️پس از نزول آیه ى تحریم شراب، بعضى از مسلمانان نسبت به كیفر شرابخوارى كسانى كه پیش از آن از دنیا رفته بودند پرسیدند، آیه ى فوق نازل شد.
🎋در این آیه، دوبار ایمان و عمل صالح، دو بار تقوا و ایمان و یك بار تقوا و احسان مطرح شده است. به گفته ى بعضى مفسّران، چون موارد و مراحل و درجات ایمان و تقوا و عمل صالح متفاوت است، تكرار شده است.
🎋 بعضى مىگویند: تكرار، براى استمرار ایمان و تقوا مىباشد. وبعضى تكرار را براى تأكید دانسته اند، نظیرِ «كلاّ سیعلمون. ثمّ كلاّسیعلمون»
🍃تقوا، در امور مختلف زندگى انسان نقش دارد:
🍃در مصرف و رفتار. «طعموا اذا ما اتّقوا»
🍃در مكتب و اعتقاد. «ثمّ اتّقوا و آمنوا»
🍃در خدمت و اخلاق. «ثمّ اتّقوا و أحسنوا»
┅════🍃✼🌹✼🍃═══┅
پيام ها ⚡📬
1-💦 خلافهاى پیشین مؤمنان به شرط عدم تكرار و رعایت تقوا در آینده، قابل عفو و بخشش است. «لیس... جناحٌ... اذا ما اتّقوا»
2-💦 اگر بعد از شنیدن حكم الهى باز هم گناه كنند خداوند بر گناهان قبلى هم مؤاخذه مىكند. «لیس... جناح فیما طعموا اذا مااتّقوا»
3-💦 احسان ونیكوكارى، بالاترین مرحلهى كمال و سبب محبوبیّت نزد خداوند است. كلمه ى «احسنوا» بعد از «آمنوا و عملوا... ثمّ اتّقوا...» و به دنبال آن محبوبیّت نزد خداوند مطرح شده است. «و اللَّه یحبّ المحسنین»
🍃 @telaavat
🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼 🍃🌼🍃🌼🍃
به رسم عاشقی میخوانیم:
دعای فرج حضرت حجة ابن الحسن( عج )
بسم الله الرّحمن الرّحیم
إِلَهِی عَظُمَ الْبَلاءُ وَ بَرِحَ الْخَفَاءُ وَ انْکَشَفَ الْغِطَاءُ وَ انْقَطَعَ الرَّجَاءُ وَ ضَاقَتِ الْأَرْضُ وَ مُنِعَتِ السَّمَاءُ وَ أَنْتَ الْمُسْتَعَانُ وَ إِلَیْکَ الْمُشْتَکَى وَ عَلَیْکَ الْمُعَوَّلُ فِی الشِّدَّهِ وَ الرَّخَاءِ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ أُولِی الْأَمْرِ الَّذِینَ فَرَضْتَ عَلَیْنَا طَاعَتَهُمْ وَ عَرَّفْتَنَا بِذَلِکَ مَنْزِلَتَهُمْ فَفَرِّجْ عَنَّا بِحَقِّهِمْ فَرَجا عَاجِلا قَرِیبا کَلَمْحِ الْبَصَرِ أَوْ هُوَ أَقْرَبُ یَا مُحَمَّدُ یَا عَلِیُّ یَا عَلِیُّ یَا مُحَمَّدُ اکْفِیَانِی فَإِنَّکُمَا کَافِیَانِ وَ انْصُرَانِی فَإِنَّکُمَا نَاصِرَانِ یَا مَوْلانَا یَا صَاحِبَ الزَّمَانِ الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ أَدْرِکْنِی أَدْرِکْنِی أَدْرِکْنِی السَّاعَهَ السَّاعَهَ السَّاعَهَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرِین
🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼 🍃🌼🍃🌼🍃
✅ @telaavat👈
#شعر_مهدوی 🌺🌺🌺🌺
✨تکیه بر کعبه✨
#جمعه ها طبع من احساس تغزل دارد
نا خود آگاه به سمت تو تمایل دارد
بی تو چندی است که در کار زمین حیرانم
مانده ام بی تو چرا باغچه مان گل دارد؟😔
شاید این باغچه ده قرن به استقبالت
فرش گسترده و در دست گلایل دارد
#یازده_پله زمین رفت به سمت ملکوت
یک قدم مانده، زمین🌍 شوق تکامل دارد
#جمکران نقطه امید جهان شد که در آن
هرچه دل❤️، سمت #خدا دست توسل دارد
هیچ سنگی نشود سنگ صبورت، تنها
تکیه بر کعبه بزن کعبه تحمل دارد
☘سید حمید رضا برقعی☘
🌸اللهمَّ عجِّل لولیِّک الفرَج🌸
👇👇👇
✅ @telaavat
#آدینه.mp3
15.88M
💠در مدح امام زمان (عج)با صدای عباس حبیب زاده
🍃شاعران :خانم اکرم سبز علی. مرحوم رحیم منزوی اردبیلی. آقای حیدری آل کثیر
#آدینه
#انتظار
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
✅ @telaavat
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
📙 نام کتاب: نورالدین پسر ایران
📖 شماره صفحه: 463
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
همچنین سواری خوبی در مسافتهای سنگلاخی میداد. از قبل در کرمانشاه و عملیات والفجر 4، در لشکر به یک گردان، گردان «قاطریزه» میگفتند که حسن کربلایی مسئولشان بود. قاطرها در ستون حرکت میکردند. هر قاطری هم سه نفر مسئول داشت که بچه ها به آنها عنوانی داده بودند: رئیس ملوان، کمک ملوان و منشی ملوان!
بعد از یک ماه و نیم قرار شد به دزفول برگردیم چون عملیات از منطقه دربندیخان انجام نشد. تا آن روز مرغهایی که به گروهان داده بودند تا در روزهای عملیات پخته شود، نگه داشته بودند. وقتی مسجل شد که عملیاتی در کار نیست و باید منطقه را ترک کنیم، بچه های تدارکات دست به کار پختن مرغها شدند. روز آخرمان در آن منطقه بود و بچه ها ظروف، چادرها و وسایل دیگر را پشت ماشینها بار زده بودند. به من ظروف یک بار مصرف دادند تا غذا را تقسیم کنم. غذا زیاد بود و من برای بچه ها غذا کشیدم و سهم بیشتری برای چهار پنج نفر از بچه های شلوغ دسته خودمان نگه داشتم. از قدیم گفته اند وقت تقسیم غذا یا باید ظالم باشی یا مظلوم. من از ظالمهایش بودم! به همه غذا دادیم و خودمان هم مشغول شدیم که علی پاشایی سر رسید و بساط ما را دید و گفت: «سید! تو عجب قاضیای میشی!» به رو نیاوردم و با اسماعیل وکیلزاده، یعقوب نیک پیران و یکی دو نفر دیگر مشغول شدیم. ساندیس هم داده بودند که اضافی هایش را خودمان برداشته بودیم.
سوار اتوبوسها شده به راه افتادیم و شب به دزفول رسیدیم.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
📙 نام کتاب: نورالدین پسر ایران
📖 شماره صفحه: 464
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
قبل از هر کاری مشغول چادر زدن شدیم. در همان حال صدای ناله یکی از بچهه ا که دندان درد داشت، بلند شد. ما داشتیم چادرمان را آماده میکردیم و آن بنده خدا از درد ناله میکرد. یکی از شلوغ های دسته گفت: «من بهت یه دوا میدم اما یه شرط داره!»
ـ چه شرطی؟
ـ بعد از اینکه این قرص رو خوردی باید بری دستشویی و برگردی!
نفهمیدیم چرا این شرط را گذاشت. دوا را داد و او هم خورد و راه افتاد به طرف دستشویی. وقتی برگشت حسن پرسید: «چطور شد؟!»
ـ هیچی... اثر نکرد!
ـ یک قرص دیگر داد و او هم خورد و دوباره راه افتاد طرف دستشویی. آن شب خوابیدیم و نفهمیدیم آن بنده خدا از دستشویی برنگشته است!
صبح قضیه برملا شد. همیشه اول صبح مقابل دستشویی صف تشکیل میشد. گاه جلوی هر دستشویی حدود بیست نفر به نوبت می ایستادند. صفهای دستشوییه ا حرکت میکرد اما صف یکی از دستشویی ها تکان نمیخورد، یکی رفته بود تو و بیرون نمی آمد. بچه ها به در میکوبیدند اما صدایی از طرف بلند نمیشد. بالاخره تصمیم گرفتند در را باز کنند، آن وقت بود که دیدند یکی آن تو خوابیده و بیدار نمیشود! او همان برادری بود که دنداندرد داشت و دیشب دو تا والیوم خورده بود!
✅ @telaavat
﷽
🌍اوقات شرعی به افق تهران🌍
🖼️️امروز شنبه 6مهرماه 1398
🌞 اذان صبح: 04:33
☀️ طلوع آفتاب: 05:57
🌝 اذان ظهر: 11:55
🌑 غروب آفتاب: 17:53
🌖 اذان مغرب: 18:11
🌓 نیمه شب شرعی23:13
@telaavat
🍃امام سجّاد عليه السلام:
اما حقّ نصيحت خواه: حق او آن است كه... با او به كلامى سخن بگويى كه عقلش تاب تحمّل آن را دارد ؛ زيرا براى هر عقلى ترازى از سخن است كه [فقط] آن را مى فهمد و از آن مى پرهيزد
أمّا حَقُّ المُستَنصِحِ : فَإِنَّ حَقَّهُ أن . . . تُكَلِّمَهُ مِنَ الكَلامِ بِما يُطيقُهُ عَقلُهُ ؛ فَإِنَّ لِكُلِّ عَقلٍ طَبَقَةً مِنَ الكَلامِ يَعرِفُهُ ويَجتَنِبُهُ
📚تحف العقول صفحه 269
👇👇👇
🆔 @telaavat
🍃✼🌺✼🍃
#تفسیرنور
⏪سوره مائده آيه 94
(بسم الله الرحمن الرحیم)
⤵️يَأَيُّهَا الَّذِينَ ءَامَنُواْ لَيَبْلُوَنَّكُمُ اللَّهُ بِشَىْءٍ مِّنَ الصَّيْدِ تَنَالُهُ أَيْدِيكُمْ وَرِمَاحُكُمْ لِيَعْلَمَ اللَّهُ مَن يَخَافُهُ بِالْغَيْبِ فَمَنِ اعْتَدَى بَعْدَ ذَ لِكَ فَلَهُ عَذَابٌ أَلِيم
ٌ
ترجمه 🔻
⤵️اى كسانى كه ایمان آورده اید! خداوند شمارا با چیزى از شكار كه دستها و نیزه هایتان به آن مىرسد مى آزماید تا خداوند معلوم گرداند چه كسى در باطن از او بیم دارد (و تسلیم فرمان اوست و از شكار مىگذرد) پس بعد از این هر كه تجاوز كند، او را عذابى دردناك است.
┅═══🍃✼🌺✼🍃═══┅
نکته ها🔻تفسیرنور☀️
⤵️در ایّام حج و حالت احرام، حاجى حقّ شكار ندارد. همان ایّام گاهى شكار تا نزدیكى انسان مى آید و مىتوان به راحتّى به آن دست یافت،
🌟 ولى آزمایش الهى به این است كه دست به شكار نزنیم. در حدیث مىخوانیم: در عمرهى حُدیبیه حیوانات شكارى فراوانى براى مسلمانان ظاهر شدند كه مسلمانان مىتوانستند به راحتى آنان را صید كنند.
💦در قرآن، مسأله ى شكم و غذا، به عنوان یكى از اسباب آزمایش الهى مطرح شده است، به نمونه هاى زیر توجّه كنید:
الف:✨ آدم و حوا در مسألهى غذا شكست خوردند. «لا تقربا هذه الشجرة»
ب:✨ بنى اسرائیل در تحریم صید ماهى در شنبه ها، شكست خوردند. «ولقد علمتم الّذین اعتدوا منكم فى السبت»
ج:✨ یكى از فرماندهان بنىاسرائیل هنگام عبور سربازانش از یك منطقه و رسیدن به نهر، فرمان داد كه از آب آن ننوشند، ولى یارانش جز اندكى، خوردند. «فشربوا منه الاّ قلیلاً» [
د:✨ روزه گرفتن، خود یك آزمایش بزرگ است.
ه :✨ نزدیك آمدن شكار به حجاج در حالت احرام، كه حقّ صید ندارند. «تناله أیدیكم»
💦سؤال: انسان كه چیزى را آزمایش مىكند، براى اطلاع و علم است، امّا خداوند كه همه چیز را مىداند چرا آزمایش مىكند؟
🌟پاسخ: حضرت على علیه السلام در نهج البلاغه مىفرماید: آزمایشات الهى براى آن است تا انسان در برابر حوادث تلخ و شیرین عكس العمل نشان دهد و در برابر آن، استحقاق كیفر یا پاداش داشته باشد.
💦 آرى، خداوند بر اساس عمل، كیفر و پاداش مىدهد نه بر اساس علم خود، همان گونه كه ما نیز به خاطر علم به هنر و كارآیى فردى به او پاداش نمىدهیم، بلكه باید براى ما كارى از خود نشان دهد تا مزد بگیرد.
✨سؤال: آیا مهمان وزائر خانه خدا، به خاطر شكار حیوانى باید به عذاب دردناك گرفتار شود؟
💦پاسخ: خود شكاركردن، عذاب دردناك ندارد، بلكه عذاب به خاطر شكستن قداست حرم و اِحرام و قانونشكنى اوست. «مَن اعتدى بعد ذلك فله عذاب الیم»
┅═══🍃✼🌺✼🍃═══┅
پيامها⚡📬
1- آزمایش مؤمنان، یك سنّت قطعى پروردگار است. «یا ایّها الّذین آمنوا لیبلونّكم» (حرف «لام» و فعل مضارع و نون تأكید، نشانهى قطعى بودن است)
2- خداترسى آنجا آشكار مىشود كه زمینهى گناه فراهم باشد و انسان خطا نكند. «تناله أیدیكم»
3- نعمتهاى در دسترس، وسیلهى آزمایشند. «لیبلونّكم اللّه بشىء... تناله ایدیكم»
4-هر چیزى كه دست ما به آن مىرسد، رزق و حلال نیست. «تناله أیدیكم»
5 - ملاك تقوا، خوف باطنى است، نه تنها حیاى ظاهرى. «یخافه بالغیب»
6- تكلیف و مسئولیّت، بعد از ابلاغ است. «بعد ذلك»
7- حاجى كه فرسنگها در بیابانها به عشق حقّ مىرود، گاهى یك شكاركوچك او را از پا در مىآورد و به نافرمانى مى كشد كه نتیجه ى آن عذاب الهى است. «مَن اعتدى بعد ذلك فله عذاب الیم»
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
@telaavat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔶جملات زیبا در مورد قرآن و صوت بسیار زیبای استاد عبدالباسط
💐🍃💐🍃💐🍃💐🍃💐🍃💐
👇👇👇
✅ @telaavat
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
📙 نام کتاب: نورالدین پسر ایران
📖 شماره صفحه: 465
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
بنده خدا بعد از بستن کمربندش همانجا افتاده و خوابیده بود. بچه ها کمک کردند و او را داخل یکی از چادرها آوردند. او دو روز پشت سر هم خوابید. قضیه مایه مزاح بچه ها شده بود. بنده خدا را بیدار میکردیم تا نماز بخواند و چیزی بخورد. نمازش را که خدا و خودش میدانند در چه عالمی میخواند. چنان کرخت بود که در سایه والیومها آن روز هم خوابید و دنداندرد از یادش رفت.
آن روزها زیاد به گذشته فکر میکردم. میدیدم نیروها مثل بچه های بدر و والفجر 8 نیستند. روحیه معنوی نیروها نسبت به قبل افت کرده بود اما هنوز عده ای از نیروهای قدیمی بودند که نماز شبشان ترک نمیشد و همانها بودند که تدارک مراسم دعا و توسل به اهلبیت(ع) را میدیدند. جای خالی شهدا به چشم می آمد. آنجا یک مسجد بتونی بود که من هم گاهی برای نماز شب خودم را آنجا میرساندم.
خبر رسیده بود برای آموزش شنا به سد دز خواهیم رفت. همان روزها سر مسئله ای با سیدفاطمی حرفمان شده بود. قرار بود به تعدادی از کادر گردان لباس کره ای داده شود. ما اصرار میکردیم قبل از آموزش این لباسها را بگیریم اما آقا سیدفاطمی میگفت: «بعد از آموزش!» دیدم با خود آقا سید نمیتوانیم قضیه را حل کنیم، آمدم سراغ «اصغر علی پور» که آن روزها فرمانده گروهان ما بود. اصغر از دوستان قدیمی ام بود. به اصغر فشار آوردیم وسایل ما را بگیرد. انبار تدارکات پر از وسایل بود؛ لباس، پتو، چراغ والور، ظرف و... آنها به دستور سید فاطمی عمل میکردند که گفته بود وسایل گروهانها در سد دز داده شود.
یک شب برای نمازشب بیدار شدم.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
📙 نام کتاب: نورالدین پسر ایران
📖 شماره صفحه: 466
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
همیشه اگر من بیدار میشدم یعقوب را بیدار میکردم و اگر او بیدار میشد، مرا صدا میزد. دوتایی رفتیم وضو گرفتیم. داشتیم به طرف مسجد میرفتیم که به یعقوب گفتم: «کنار کانکسهای تدارکات آتش روشن کردن!»
ـ شاید بچه های تدارکات مشغول درست کردن چایی ان.
ـ نمیدونم!... ولی اونا به این زودی بیدار نمیشن!
با این گفتوگوها وارد مسجد شدیم. حدود بیست نفر از بچه ها مشغول نماز و مناجات بودند، خود آقا سیدفاطمی هم بود. نمازمان را زود خواندیم. در مسجد نیروهایی مسن تر از ما بودند و من از اینکه کسی بفهمد برای نماز شب آمده ایم، معذب میشدم.
بعد از نماز به چادرمان برگشتیم. آن روزها برای فرار از گرمای داخل چادر، که شدیدتر از بیرون بود، جلوی چادر با بلوکهای سیمانی جای تمیزی درست کرده بودیم که خیلی وقتها همانجا پتو انداخته و میخوابیدم. تازه میخواستم دراز بکشم که یکدفعه از جا جهیدم و با خودم گفتم: «نکنه این کانکس آتیش گرفته باشه!» فوری یعقوب را صدا زدم و به طرف کانکس دویدیم. آنجا دو تا کانکس بود و کانکس بزرگتر حاوی وسایل تدارکاتی گردان مثل موکت، لباسها و... آتش گرفته بود! کانکس کوچکتری هم بغل همین کانکس بود که اسلحه خانه گردان بود. هراسان وسط محوله گردان دویده و با همه توان فریاد زدیم: «کانکس آتیش گرفته... آتیش!»
👇👇👇
✅ @telaavat
﷽
🌍اوقات شرعی به افق تهران🌍
🖼️امروزیکشنبه 7مهرماه 1398
🌞 اذان صبح: 04:34
☀️ طلوع آفتاب: 05:57
🌝 اذان ظهر: 11:55
🌑 غروب آفتاب: 17:52
🌖 اذان مغرب: 18:10
🌓 نیمه شب شرعی23:13
@telavat
🍃✼🌺✼🍃
#تفسیرنور
#تفسیرنورالثقلین
⏪سوره مائده آيه 95
(بسم الله الرحمن الرحیم)
⤵️يَأيُّهَا الَّذِينَ ءَامَنُواْ لَا تَقْتُلُواْ الصَّيْدَ وَأَنتُمْ حُرُمٌ وَمَن قَتَلَهُ مِنكُم مُّتَعَمِّداً فَجَزَآءٌ مِّثْلُ مَا قَتَلَ مِنَ النَّعَمِ يَحْكُمُ بِهِ ذَوَا عَدْلٍ مِّنكُمْ هَدْياً بَلِغَ الكَعْبَةِ أَوْ كَفَّرَةٌ طَعَامُ مَسَكِينَ أَوْ عَدْلُ ذَ لِكَ صِيَاماً لِّيَذُوقَ وَبَالَ أَمْرِهِ عَفَا اللَّهُ عَمَّا سَلَفَ وَمَنْ عَادَ فَيَنتَقِمُ اللَّهُ مِنْهُ وَ اللَّهُ عَزِيزٌ ذُو انتِقَامٍ
ترجمه 🔻
⤵️اى كسانى كه ایمان آورده اید! در حال احرام، شكار را نكشید، و هر كس از شما به عمد، شكارى را بكشد، كیفر و كفّاره اش كشتن نظیر آن حیوان از چهارپایان است كه (به این نظیر بودن) دو شاهد عادل از میان خودتان حكم كنند.
🌼 (این حیوان قربانى) هدیهاى است كه به كعبه برسد (وآنجا ذبح شود) یا (به جاى قربانى) براى جبران آن (به شصت) فقیر طعام بدهد یا برابر آن روزه بگیرد.
🌼 (این كفّارههاى سه گانه) براى آن است كه جزاى كار خود را بچشد. خداوند از گذشته ى شما (كه قانون كفّاره نیامده بود) گذشت.
🌼و هر كس این كار را تكرار كند، خداوند از او انتقام مىگیرد، و خداوند، شكست ناپذیر و انتقام گیرنده است.
┅═══🍃✼🌺✼🍃
نکته ها🔻تفسیرنور☀️
⤵️كلمه ى «حُرُم» به معناى كسى است كه براى حج یا عمره، مُحرم شده است.
كلمه ى «نَعَم» كه جمع آن «اَنعام» است، به شتر، گاو و گوسفند گفته مىشود.
💟كلمه ى «مسكین» از «سكن»، به كسى گفته مى شود كه به خاطر تهىدستى و فقر، از مسكن خود خارج نمى شود وبه اصطلاح فقر او را از پا در آورده و خانهنشین كرده است.
💟امام صادق علیه السلام فرمود: كفّارهى شترمرغ، شتر و كفّارهى الاغ وحشى، گاو و كفّارهى آهو، گوسفند و كفّارهى گاو وحشى، گاو اهلى است.
📗 تهذیب ج5، ص341. نورالثقلین، ج1، ص673. براى توضیح بیشتر در مورد كفّارهى شكار و احكام و خصوصیّات آن، به كتب فقهى و توضیح المسائل مراجعه شود.
┅═══🍃✼🌺✼🍃
پيام ها ⚡📬
1- خداوند، از مؤمنان انتظار ویژه اى دارد. «یا ایها الذین آمنوا لاتقتلوا...»
1- امنیّت در حال احرام، حتّى براى حیوانات نیز باید حفظ شود. «لاتقتلوا الصید و انتم حُرُم»
2- فلسفه ى تحریم یا حلال ساختن، همیشه ذاتى و مربوط به خود موارد نیست، بلكه گاهى به اقتضاى شرایط زمانى و مكانى است، پس زمان و مكان، تاریخ و جغرافیا، در حكم الهى تأثیر دارد. «و انتم حُرُم»
3- اسلام براى حالات خاص، دستورات ویژهاى دارد. «و انتم حُرُم»
4- قوانین اسلام براى همه است. «و من قتله منكم»
5 - خطرناكتر از عمل و تخلّف، انگیزه و هدف و سوء قصد آگاهانه است. «من قتله منكم متعمّداً»
6- كیفر، باید عادلانه باشد. «مثل ما قتل»
7- پرداخت كیفر و جریمه باید دقیق باشد. «یحكم به ذوا عدل»
8 - اسلام به عدالت در همه جا توجّه دارد. «ذوا عدل منكم»
9- اسلام به هر مناسبتى به مسئله ى گرسنگان و فقرزدایى توجّه دارد. «طعام مسكین»
10- حیواناتى كه در مكّه ذبح مىشوند، هدیه هستند. «هدیاً بالغ الكعبة»
11- دست مجرم را در انتخاب نوع جریمه (قربانى، اطعام، روزه) باز بگذاریم و شرایط مالى و توان جسمى او را نادیده نگیریم. «فجزاء مثل ما قتل... او عدل ذلك صیاماً»
12- كیفر قانونشكنى به قدرى سنگین است كه اطعام شصت فقیر یا گرفتن شصت روزه تنها گوشه اى از آن است، نه تمام آن. «لیذوق»
13- اجراى قوانین، پس از ابلاغ رسمى آنهاست. «عفى اللّه عما سلف» قانون موارد قبلى را شامل نمى شود.
14- در تكرار شكار، علاوه بر جریمه، انتقام و قهر الهى نیز وجود دارد. «و من عاد فینتقم اللَّه»
15-اصرار بر گناه و تكرار آن، بسیار خطرناك وعقوبت سختى در پى دارد. «و من عاد فینتقم اللَّه منه و اللّه عزیز ذو انتقام»
16- تهدیدات الهى را جدّى بگیریم. «فینتقم اللّه... عزیز ذو انتقام»
✅ @telaavat 👈
📖📖📖📖📖📖📖📖📖📖📖📖
📖✂️ برشی از یک کتاب
#در_خویش_بنگر
صحرای بلا به وسعت تاریخ است و کار به یک یا لَیْتَنی کُنْتُ مَعَکُم ختم نمی شود . اگر مرد میدانِ صداقتی ، نیک در خویش بنگر که تو را نیز با #مرگ اُنسی این گونه هست یا خیر ! اگر هست که هیچ ، تو نیز از قبله دارانِ دایره طوافی ، و اگر نه ... دیگر به جای آن که با زبان #زیارت_عاشورا بخوانی ، در خیل اصحاب آخرالزمانی حسین با #دل به زیارت عاشورا برو . ضحاک بن عبدالله مشرقی را که می شناسی ! عصر عاشورا از جبهه حق گریخت بعد از آن که صبح تا شام را در رکاب امام شمشیر زده بود . #خوف فرزندِ #شک است و شک زاییده #شرک و این هر سه ، خوف و شک و شرک ، راهزنان طریق حق اند ... که اگر با مرگ اُنس نگیری خوف راه تو را خواهد زد و #امام را در #صحرای_بلا رها خواهی کرد .
📚 فتح خون ، مرتضی آوینی ، ص۸۴ و ۸۵
👇👇👇
@telaavat
🌸کلام امیر
#روش برخورد با #دنیا
✨ كُنْ آنَسَ مَا تَكُونُ بِهَا أَحْذَرَ مَا تَكُونُ مِنْهَا فَإِنَّ صَاحِبَهَا كُلَّمَا اطْمَأَنَّ فِيهَا إِلَي سُرُورٍ أَشْخَصَتْهُ عَنْهُ إِلَي مَحْذُورٍ أَوْ إِلَي إِينَاسٍ أَزَالَتْهُ عَنْهُ إِلَي إِيحَاشٍ وَ السَّلَامُ.
💠 آنگاه كه به دنیا خو گرفته ای بیشتر بترس، زیرا كه دنیاپرست تا به خوشگذرانی در دنیا اطمینان كرد زود او را به تلخ كامی كشاند، و هرگاه كه به دنیا انس گرفت و آسوده شد، ناگاه به وحشت دچار می گردد.
📚نهج البلاغه.نامه ۶۸
@telaavat