⭕️مدیریت بحران با آدمهایی که لکنت دارند؟
🔺#مدیریت_بحران، گذشته از آنکه آدمهای ورزیده، باهوش، کاربلد و باتجربه میخواهد، ضمناً آدمهایی میطلبد که بتوانند خوب و دقیق و جذاب حرف بزنند، دایرۀ واژگانی وسیعی داشته باشند، اصول روانشناختی بدانند و جغرافیا و حتی فرهنگ عمومی محیط بحرانی را بشناسند.
🔺مدیران بحران، اگر نتوانند در کمترین زمان، با دقیقترین، رساترین و موثرترین کلمات و جملات، پیامشان را برسانند، ماموریت خود را به شکست میکشانند. بویژه سخنگویان و آدمهای رسانهای مدیریت بحران، اگر چنین ویژگی مهمی را نداشته باشند، تنها تفاوتشان با آدمهای معمولی در کاوری است که بر تن دارند!
🔺تجارب بحرانهای اخیر در کشور ما، این نکته را بیش از هر زمان دیگری آشکار کرد که متولیان مدیریت بحران، فارغ از اینکه چقدر آدمِ تخصصیِ این حوزه هستند، نمیتوانند خوب حرف بزنند. آدمهایی نوعاً کَسل، که با ریتم کُند حرف میزنند و توانایی جذب مخاطب و انتقال پیام و تهییج او برای کنش یا واکنش را ندارند.
پیامِ مدیریت بحران، باید پیامی فکرشده، موثر و برانگیزاننده باشد که دارد از زبانِ آدمهایی تاثیرگذار صادر میشود.
🔺تلفات اندوهبارِ سیل اخیر، میتواند بهانۀ خوبی برای سنجش اثربخشیِ هشدارهای مدیریت بحران باشد.
مسئولان مدیریت بحران میگویند «ما هشدار داده بودیم، اما مردم اعتنا نکردند.» این بیاعتنایی به پیام و هشدار را نمیتوان صرفاً به پای گیرندگان پیام نوشت و قضیه را فیصله داد. باید سوی دیگر قضیه (صادرکنندۀ پیام و خود پیام) را هم بررسی کرد.
#روح_الله_رشیدی
🔹 t.me/teribon
🔺 Eitaa.com/teribon_ir
🔸 http://sapp.ir/teribon_ir
🔺http://ble.im/teribon_ir
⭕️کرکسها، سیل ایرانی و سیل ژاپنی
بزنگاهها و بحرانها، فرصت #بازخوانی، #بازشناسی، #بازیابی و #بازسازی است؛
+ بازخوانی اصول و آرمانها،
+ بازشناسی عملکردها و رویکردها،
+ بازیابی توان و اراده برای کار و تغییر،
+ بازسازی خرابیها و خرابکاریها.
🔺اگر در بزنگاهها، بر این مواضع نباشیم، سادهلوحی بیش نیستیم.
این همه، جز با #نگاه_انتقادی به دست نمیآید.
اما افسوس که اسم انتقاد، بد دررفته؛ آنچنان که هر نقوناله و زِر و زوزهای را نقد جا زدهاند! و اتفاقاً «منتقدانِ انتقاد» موذیانه همین معانیِ مبتذل از نقد را اصل گرفته و بر آن تاختهاند.
🔺سیل آمد. کام ملت تلخ شد. خب؛ آیا نباید در قبال این هزینۂ سنگین، فایدهای به نفع ملت حاصل کرد؟ چگونه چنین میشود؟ با رویکردی پرسشگرانه و عبرتگیرانه.
گیریم که این وسط، #کرکسهایی هم مشغول لاشخوری باشند. کما اینکه همیشه هستند. آیا از هولِ حلیم باید توی دیگ افتاد؟
🔺آیا چون مُشتی رذل، از سیل، سیبل ساختهاند و آن را بهانه کردهاند برای چنگ انداختن بر صورت جمهوری اسلامی، باید هر پرسشگرِ عبرتجویی را هم داخل قماش کرکسها کرد و با پیش کشیدنِ سادهلوحانۂ ویرانگریهای سیل در ژاپن و امریکا و... مسیر انتقاد و آگاهی بخشی را مسدود کرد؟!
اتفاقاً چنین نگاههای انسدادآفرینی را باید مشکوک تلقی کرد.
محافظهکاری که شاخ و دم ندارد.
در حالیکه فرزندان پاک و خالص سرزمینمان، دارند با جان و دل در مناطق سیلزده میکوشند، چرا نباید به عوامل و زمینههای این خسارات بزرگ بیندیشند؟
چرا نباید بپرسند که چرا چنین شد؟
فقط یک ذهن امنیتیشدۂ سیاستزده میتواند تصاویر سیل و طوفان در امریکا و ژاپن را عَلم کند تا ایرانیِ دلسوز و چارهجو را از ترس متهم شدن به سیاهنمایی، به سکوت و بیخیالی و بیعاری وادارد.
🔺همچنانکه کینهتوزیِ کرکسها تهوعآور است، #طبیعی_نمایی و بیخیالسازیِ محافظهکارانِ به اصطلاح امنیتباور نیز حالبههمزن است. اینها خلاصۂ حرفشان این است که «آسوده بخوابید، همهجا چنین است؛ حتی در ژاپن و امریکا»! و چه خدمتی بزرگتر از این برای امریکا؟
🔺برای رشد، ابتدا باید موانع حقیقی آگاهی و عبرت را از سر راه برداشت.
#روح_الله_رشیدی
🔹 t.me/teribon
🔺 Eitaa.com/teribon_ir
🔸 http://sapp.ir/teribon_ir
🔺http://ble.im/teribon_ir
⭕️مشکوک نیست؟
🔹مسئله این است که جریانی _مشکوک_ در پوشش مبارزه با نومیدی، مصرّانه دنبال برجستهسازی مواضع بنجل و مضحک و مبتذل سلبریتیها و ضدانقلاب دربارۀ #وضعیت_ایران است. مشکوک از آن رو که هر اظهارنظر پوچ و بیارزش آنها را در هر موضوعی، با آب و تاب تحویل میگیرد، با آب و تاب تحلیل میکند و سپس تعمیم میدهد. آنچنانکه این اظهارنظرهای سبُک، همۀ فضا را اشغال میکند و هر اظهارنظر و موضعِ انتقادی دیگری _هر اندازه هم عالمانه، امیدوارانه و اصلاحگرانه باشد_ در حاشیه قرار میگیرد.
🔹مثل روز روشن است که بخش اعظم مواضع سلبریتیها و مواجببگیران اجانب، مبتنی بر #تحقیر_ملی، تخریب چهرۂ کشور و در بوق کردن #فلاکت_ملت و... است. بنابراین، طبیعیست که با هر ضریبی که به این تصویرسازیها داده میشود، چهرۂ ایران بیشتر و بیشتر تخریب میشود!
🔹حال چگونه است که بخش اعظمِ وقتِ نیروهای به اصطلاح ضدّ نومیدی، مصروف واکنش به سلبریتیهای سیاهنما میشود؟ مشکوک نیست؟
و مشکوکتر از این اینکه، رویکرد غالب در پاسخ به خزعبلات ضدّ ملی سیاهنمایان، متحجرانه، ارتجاعی و مبتنی بر #طبیعی_نمایی_وضع_موجود است: «اتفاقاً خیلی هم وضعمون خوبه؛ باور ندارید؟ امریکا و اروپا و ژاپن رو ببینید... اونجا هم فلاکت هست، فقر هست، سیل هست، بیتدبیری هست و...»
🔹این نحو نگاه به مسائل کشور، آیا ترویج رکود و تن دادن به وضع موجود نیست؟ مگر رویکرد ضدانقلابی جز این است؟ مشکوک نیست؟
🔹این همه نیروی اجتماعی دلسوز و البته پرسشگر و عبرت جو در کناروگوشۀ کشور حضور فعال دارند، که هیچ کدام قائل به فلاکتِ مُلک و ملت نیستند، اما بر اساس اصول بدیهی انقلاب اسلامی و اسلام ناب، منتقد برخی روندها و رویکردها و عملکردها هستند؛ مشکوک است که این گروه از منتقدان وضع موجود، نه تنها در شعاع دیدِ نومیدیستیزانِ امنیتیاندیش قرار نمیگیرند، که حتی به طرز حیرتآوری، رویکرد انتقادیشان هم سنگِ مواضع ضدّ ملی سلبریتیها یا اصحاب امریکا و اسرائیل انگاشته شده و به شدت کوبیده میشود.
این یکدستسازی و همسنگانگاری مشکوک است. مشکوک نیست؟
🔹اگر نومیدیستیزان در ادعای خود صادق بودند، علیالقاعده باید میگشتند در بین منتقدان وضع موجود و جریانی را تقویت میکردند که به ایدههایی مانند فروپاشی پشت کردهاند، اما سرشان را هم زیر برف نکردهاند و سادهلوحانه به پمپاژ مصنوعیِ #خبر_خوب نمیپردازند! نه اینکه بیهویتترین، سستترین و سطحیترین منتقدان را عَلم کنند و در پوشش مبارزه با نومیدی، با دست خودشان به ایدۂ #ویرانی_ایران دامن بزنند!
🔹دوگانۀ #سیاه یا #سفید (نومیدی و امید)، ادامۀ همان دعوای قبیلهای قدیمیست. دوگانهای که جز برای افسار زدن به رویکرد عدالتخواهیِ اسلامنابی ابداع نشده است.
جوری صحنهآرایی شده است که همگان یا در زمرۀ مالهکشانِ سفیدنما جای بگیرند یا در ردیف امیدکُشانِ سیاهنما!
🔺بازی خوردن از طرفین این دعوای پوچ و قرار گرفتن در یکی از دو سو، کمک به تخریبِ سامانِ عدالتخواهی در دهۀ پنجم است.
جریان انتقادی مطلوب، اگر هم هنوز جریان نیست، باید تقویت شود تا انقلاب از چنبرۂ سفیدنمایانِ سادهاندیش و سیاهنمایانِ بیماردل خلاص گردد.
✍ #روح_الله_رشیدی
🔹 t.me/teribon
🔺 Eitaa.com/teribon_ir
🔸 http://sapp.ir/teribon_ir
🔺http://ble.im/teribon_ir
⭕️جمهوری اسلامیِ انقلاب اسلامی
🔹یکی از اشتغالاتِ ذهنی و فکریِ نیروهای انقلاب، تلاش برای برشماریِ تمایز و تفاوت و حتی تقابل دو معنای #انقلاب_اسلامی و #جمهوری_اسلامی است. از سرِ آرمانخواهی، میگویند انقلاب اسلامی چیزیست و جمهوری اسلامی چیز دیگری. برای جمهوری اسلامی مرتبتی پایینتر از انقلاب اسلامی قائلاند. این نگاه، بیش از آنکه برآمده از تکریم و تعظیمِ انقلاب اسلامی باشد، ناشی از عدم شناخت جمهوری اسلامی است. ظرفیت و حقیقت جمهوری اسلامی در این نگاه، گُم است. فکر میکنند جمهوری اسلامی، چارچوبی ناقص، موقتی و اضطراری است.
🔹اگر به این دسته برنخورَد باید گفت که چنین #دوآلیسمِ نادرستی، تنها به دردِ #عملگریزی و #بطالت و #تنبلی میخورَد! کسانی که نمیخواهند به تکلیف خود اینجا-حالا عمل کنند، دستبهدامانِ چنین دوگانهسازیهای نارسایی میشوند.
🔹جمهوری اسلامی و انقلاب اسلامی، هستیِ واحدی دارند.
جمهوری اسلامی در طول انقلاب اسلامیست. بنابراین، هر کس هر گلی به سر جمهوری اسلامی زد، به سر انقلاب اسلامی زده است و برعکس. و هر کس به هر اندازه که به جمهوری اسلامی خیانت ورزید به انقلاب اسلامی خیانت ورزیده و برعکس. بیراه نیست که امام خمینی(ره) با چنان استحکامی، بر جمهوری اسلامی پای فشرد.
✍🏻 #روح_الله_رشیدی
✅به تریبون مستضعفین بپیوندید:
🔹 t.me/teribon
🔺 Eitaa.com/teribon_ir
🔸 http://sapp.ir/teribon_ir
🔺http://ble.im/teribon_ir
🔺عجیب ترین سرفصلِ محتواییِ رسانه ها در ماه رمضان، سرفصلِ مشعشعِ «چه کنیم که در رمضان، تشنه و گرسنه نشویم؟» است!
نسخه ها و چشم بندی های عجیب و غریبِ مشاوران تعذیه و اطبا برای ممانعت از تشنگی و گرسنگی در اثر روزه داری، فضا را پر کرده است.
🔺حیرت انگیز است واقعاً. عملاً خنثی سازیِ آثار ابتداییِ روزه داری را در لفافۂ مشاوره های طبی عرضه می کنند.
می فرمایند: کاری می کنیم که روزه بگیری و تشنه نشوی، روزه بگیری و گرسنه نشوی...
🔺درست مثل نظام آموزشی کنکورزده مان که می گوید: تکنیک تست زنی یادتان می دهیم که سواد نداشته باشید اما در کنکور قبول شوید
✍🏻 #روح_الله_رشیدی
🔹 t.me/teribon
🔺 Eitaa.com/teribon_ir
🔸 http://sapp.ir/teribon_ir
🔺http://ble.im/teribon_ir
🔺تناقضآمیزترین پدیدۀ این سالها، که پای ثابت سنتهای رمضانی شده، دوره افتادن سرمایهداران برای آزادسازی زندانیان است!
🔹پولبازهایی که باعث و بانی فلاکت میلیونها خانواده شدهاند، حالا ادای خیرها را درمیآورند. کلی هم منت سرِ اهل بیت(ع) میگذارند که به تأسی از آنها، از نیازمندان دستگیری میکنند! مگر فقرِ فقرا از کجا آمده؟
#صنعت_خیریه
✍ #روح_الله_رشیدی
🔹 t.me/teribon
🔺 Eitaa.com/teribon_ir
🔸 http://sapp.ir/teribon_ir
🔺http://ble.im/teribon_ir
⭕️اصحابِ تاخیر، موضوعِ دعوا و موضع رهبری
🔹رهبر انقلاب، عملکرد دانشجویان #دانشگاه_صنعتی_سهند را در مبارزه با #خصوصی_سازی_ماشین_سازی_تبریز، تایید کرد. این تایید رهبری، تحسین گروههای مختلف را برانگیخت.
🔺گروهی از این تحسینها را بچههای عدالتخواه نثار کردهاند. طبیعی هم هست؛ از بس از سوی هر آدمِ بیربط و باربطی، بهخاطر پیگیری مسائل مردم و انقلاب، تحت فشار و تهدید قرار گرفتهاند، وقتی با چنین تاییدی روبرو میشوند، خوشحال میشوند.
گروهی دیگر اما #اصحاب_تاخیر هستند! اصحاب تاخیر، همیشۀ خدا دیر میرسند. هرنوع تحلیل و تصمیم و اقدام را تا وقتی که رهبری صراحتاً موضعی نگیرد، به تاخیر میاندازند. تازه بعد هم که رهبری رد یا تایید کرد، بیش از آنکه به #موضوع_دعوا بپردازند، مشغول تقدیس #موضع_رهبری میشوند!
🔺اصحاب تاخیر، با تعطیلِ تحلیل، فضا را به رکود و بیعملی و محافظهکاری میکشانند. کلّی هم منت سرِ نظام و ولایت میگذارند که «ما ولایتمداریم... تا آقا حرفی نزد، حرفی نمیزنیم... تا آقا اعتراضی نکند، اعتراضی نمیکنیم و...»!
اینها الان که تایید رهبری را تایید میکنند، اصلاً هم مرادشان این نیست که میشود به سیاق همین اقدام علیه خصوصیسازی ماشینسازی، به تخلفات و انحرافات دیگر هم معترض بود. معتقدند که رهبری فقط اعتراض به خصوصیسازی ماشینسازی را تایید کرد و نه بیشتر!
🔺بنابراین، اگر فردا روز، همین دانشجویان با همان مبانی و همان دغدغهها و همان روشها، به فساد در جای دیگری اعتراض کردند، اصحاب تاخیر، بازهم خواهند نشست و معترضان را به تقوا و خودسازی و تامل بیشتر دعوت خواهند کرد. آنقدر تاخیر خواهند کرد تا سرانجام از زبان آقا بشنوند که چی به چیست!
🔺بچههای عدالتخواه هم نباید با موضعِ خوشایند رهبری مشغول وقتگذرانی شوند. دهها مسئلۀ دیگر هم هست که باید آگاهانه و جسورانه با آنها مواجه شد و حلشان کرد.
کم نداریم همانند آنچه در خصوصیسازی ماشینسازی تبریز رخ داد. باید اقدام کرد.
✍️ #روح_الله_رشیدی
🔹 t.me/teribon
🔺 Eitaa.com/teribon_ir
🔸 http://sapp.ir/teribon_ir
🔺http://ble.im/teribon_ir
⭕️ مبارزانِ یواشکی را چه کنیم؟
🔺مراد از #اصحاب_تاخیر، صرفاً مریدان و پیروان فلان جریان بهاصطلاح اخلاقی نیست؛ که اساساً حرکت برای تغییر در مرام آنها معنا ندارد.
🔺دقت کنیم که بسیاری از کسانی که در حلقۀ مذکور نیستند نیز مبتلا به اپیدمی تاخیر هستند. بسیاری از معتبران، متنفذان، موجهان، قدرتمندان، نامداران و نامآوران و مکلفانِ حقیقی و حقوقی نیز در این زمرهاند.
بخش قابل توجهی از پیشکسوتان دین و انقلاب هم رفتهاند توی لاک سکوت و تماشا و مدارا!
🔺کم نیستند #مبارزان_یواشکی، که نهایتِ هنر و اوج تعهدشان در مبارزه با فساد و بسطِ قسط، #تایید_درگوشی اقدامات عدالتخواهانۀ جوانهای بیپشتوانه است! بعضی از آنها، بعد از هر اقدام پرهزینۀ فسادستیزانهای، مقدسمآبانه پیش میآیند و آرام درِ گوش جوان عدالتخواه میگویند: «... آقا خیلی خوب بود... دلمان خنک شد... کاری که از ما ساخته نیست، باز خدا شما را حفظ فرماید که اینگونه در میدان هستید...»!
🔺اینها هیچ فرقی با متحجرانِ جدید ندارند؛ بل، خطرناکتر هم هستند. این تاییدهای درِ گوشی، تنها به دردِ ارضای روحیِ تاییدکننده میخورد و بس. وگرنه اینگونه دامن کشیدن و تنزهطلبی، با علم به حقانیتِ مسیر عدالتخواهان، سوهان روح است!
🔹نکته: اگر قدری هم دایره را تنگ کنیم، ناگزیریم بگوییم «باز گلی به جمال این یواشکیها، که یواشکی هم که شده، لااقل تاییدی ابراز میفرمایند. خیلی از معتبران، شدهاند رفیق گرمابه و گلستانِ ارباب فساد. و این دردآورتر از سکوت و تایید یواشکی است.»
✍️ #روح_الله_رشیدی
🔹 t.me/teribon
🔺 Eitaa.com/teribon_ir
🔸 http://sapp.ir/teribon_ir
🔺http://ble.im/teribon_ir
🔹مناسبترین منظری که میتواند بُعد اجتماعی و فرافردی #جنایت_نجفی را تبیین کند منظر «استحالۀ بخشی از طبقۀ مدیران جمهوری اسلامی» است.
زمینهها، عوامل و پیامدهای استحالۀ فکری، فرهنگی و اخلاقی دستهای از مدیران کشور که در چاه اشرافیت سیاسی و اقتصادی فروافتادند و دچار طغیان و سقوط شدند، در این منظر مورد توجه است.طغیانی که با نهادینهشدن خصلتهای طبقاتی در آنها شروع شد و با سقوط اخلاق فردی ادامه یافت.
🔺آیا این استحاله، طبقهشدگی و اشرافیت منحصر به یک قبیلۀ سیاسیست؟ قطعاً نه. هر دو قبیلۀ بزرگ، همزمان و همگام و دستدردست هم وارد لجنزار اشرافیت شدند. تازه اگر بخواهیم دقیقتر گفته باشیم، قبیلهای که امروز جانماز آب میکشد و تظاهر به تدین میکند، در استحالۀ مذکور، فضل تقدم دارد!ما نخستین تجربههای کجروی و کاخنشینی و اشرافیت را در تاریخ جمهوری اسلامی، با نام جناح راست میشناسیم.
🔹حتی همین #حزب_کارگزاران، که امروز سالوسوار، پوستین اصلاحطلبی به تن کرده_ یکی از ارکان جناح راست بود و ادعای تلفیق انقلابیگری و مدرنیت را داشت (راست مدرن!) و همینها بودند که پایههای #مانور_تجمل را در قلب جمهوری اسلامی گذاشتند و طبقۀ نوکیسۀ مدیران را ساختند.
🔺یا همین محمدعلی نجفی، آن روز که وزیر آموزش و پرورش بود و به قول برخی حضرات، سنگبنای انحراف در تعلیم و تربیت جمهوری اسلامی را گذاشت، یک جناحراستی متشرع بود که با منطق بازار به ساحت مدرسه نگاه میکرد.
🔹غرض اینکه، منظرِ تنگ و نابسندۀ قبیلهگرایی، برای فهم فاجعۀ جنایت نجفی، تنها به درد آدمهای قبیلهگرایی میخورد که حاضرند بهخاطر یک دستمال، قیصریه را به آتش بکشند!
وجدان های بیدار و ذهنهای آگاه، سیاهیلشگر قبایل نمیشوند.
🔹درد بزرگ جمهوری اسلامی، طبقۀ مرفه جدیدی است که هر روز گردنکلفتتر و وقیحتر میشود. و این طبقۀ هارشده، اصلاً و ابداً خصلتِ جناحی ندارد؛ فراجناحیترین طبقه در جمهوری اسلامی، همین طبقۀ آدمخوار است!
🔺کسانی که این وحدت قبیلهای در طبقۀ اشراف را نبینند و از دریچۀ تنگ سیاستزدگی به این پدیده نگاه کنند، دارند تنگۀ اُحد جمهوری اسلامی را رها میکنند و به دشمن وامیگذارند.
🔹اصولگرا و اصلاحطلب، تنهایی جایی که تضاد و تمایزی باهم ندارند همینجاست؛ «اشرافیت»! اشرافیتی که یک سرش در ویژهخواری است و سر دیگرش در آدمخواری؛
«گر حکم کنند که مست گیرند، در شهر هر آنکه هست گیرند»!
🔹در این جمهوری، هرکس آجری روی آجر اشرافیت گذاشته، کم یا زیاد، دچار طغیان شده و دامنش به فحشای اقتصادی و اخلاقی آلوده شده است.امام(ره) میفرمود «خود کاخنشینی، خوی کاخنشینی را هم با خود میآورَد». کاخنشینی در جمهوری اسلامی، عاقبتبخیری ندارد. چرا؟ چون بر پُشتههای مستضعفین و بیچارگان بنا میشود.
✍ #روح_الله_رشیدی
🔹 t.me/teribon
🔺 Eitaa.com/teribon_ir
🔸 http://sapp.ir/teribon_ir
🔺http://ble.im/teribon_ir
⭕️ از خصوصیسازی تا نظامسازی!
🔹گذشته از خسارتها و خیانتهای عدیده در جریان #خصوصی_سازی صنایع مهم، یک پدیدۀ مهم دیگر هم در جریان است که کمتر مورد توجه قرار میگیرد.
🔹به واسطۀ خصوصیسازیهای بیمحابا و عجولانه و مشکوک اخیر، یک ابَرطبقه در حال شکلگیری است. ابَرطبقهای که فراتر از مناسبات اقتصادی، نظام اجتماعی و فرهنگی کشور را هم دچار اختلال و انحراف میکند.
🔸دولت و مجلس و قوه قضائیه، با بیاعتنایی به این روند ویرانگر، سنگ بنای یک تغییر عمدۀ اجتماعی را میگذارند. سرمایههای ملی را مفت در اختیار کسانی قرار میدهند که پس از استقرار در آن صنعت، شروع میکنند به بازی اجتماعی با داراییهای اقتصادیشان.
🔹این خیال که این ابَرطبقه، در چهاردیواری کارخانههایش مینشیند و سرش به کار #تولید گرم میشود، خام و کودکانه است. آنها به معنای واقعی کلمه #قدرت میگیرند و حریمها را درمینوردند. علاوه بر اینکه به پشتوانۀ سرمایۀ عظیمی که به چنگ میآورند، سیاستهای اقتصادی را تابع خود میکنند، وارد فرهنگ و هنر میشوند، ورزش و حواشیاش را در دست میگیرند، سازمان اجتماعی درست میکنند، لیست انتخاباتی میسازند، وزیر نصب میکنند و...
🔺این روزها که خبر واگذاری #ماشین_سازی_تبریز به کسی که قبلاً کشت و صنعت مغان را خریده، به گوش میرسد، خاطرۀ آن یکی تاجر تبریزی تداعی میشود که روزی تمام اسم و رسمش مدیریت یک شرکت صنعتی بود و الان در حال نظامسازی در ساحت فرهنگ و اجتماع است!
✍ #روح_الله_رشیدی
🔹 t.me/teribon
🔺 Eitaa.com/teribon_ir
🔸 http://sapp.ir/teribon_ir
🔺http://ble.im/teribon_ir
⭕️ افسانههای ویرانگر
🔹اساساً همۀ آتشهای اقتصادِ ایران، از گورِ افسانۀ پلید بودنِ #اداره_دولتی_اقتصاد برمیخیزد. مبتنی بر همین افسانه، بسیاری از داراییهای ملت را دود کردهاند.
🔸سالهاست اصحاب بازار، در بوق میدمند که «باید هر چه سریعتر، اقتصاد و همهچیز را از بندِ دولت رها کنیم؛ درست مانند همۀ ممالک مترقی و موفق»!
🔺این حُکم را آنقدر تکرار کردهاند که خیلیها خیال میکنند واقعاً همینطور است که اینها میگویند و واقعاً در همۀ ممالک مترقی و موفق، افسار اقتصاد و همهچیز را از دولت گرفتهاند و دادهاند دستِ تاجران و سرمایهداران!
🔹طرفه اینکه، سمفونی گوشخراشِ «افسانۀ پلید بودن ادارۀ دولتیِ مملکت» را «دولتیترین آدمها» رهبری میکنند! آدمهایی که چهل است عرض و طول #دولت را درنوردیدهاند و بههیچروی، حاضر به خروج از چرخۀ دولتمردی نیستند و حتی آنوقت که نوبت به «واگذاری همهچیزِ جمهوری اسلامی به مثلاً بخش خصوصی» میرسد، خودشان در ابتدای صفهای تک نفره ایستادهاند! یعنی واگذاریِ جمهوری اسلامی به خود!
انگار این وسط، فقط جمهوری اسلامی بود که عرضه نداشت چندتا کارخانه را مدیریت کند! و جمهوری اسلامی بود که مانعِ بهینه شدنِ مدیریت اقتصاد و صنعت بود!
🔺و نکته دقیقاً همینجاست.
دولتیهای مادامالعمر و مدرسانِ شریفشان، با افسانهسراییهای ناجوانمردانه، میخواهند ذهن را از اصل دردِ اقتصاد ایران منحرف کنند. از آن سویِ مرزها و بهشتِ بدونِ دولتِ دنیای مدرن میگویند و با این دستاویز، چوب حراج زدهاند به اموال و املاک ملت. اما نمیگویند که در آمریکا و اتحادیۀ اروپا و ژاپن، همچنان بخش قابلتوجهی از اقتصاد و صنعت، دست دولت است (اتحادیۀ اروپا نزدیک 50درصد و آمریکا و ژاپن قریب 40درصد). آنجا، دولت _اگرچه سرمایهدارترین باشد_ همۀ مسئولیتها را از سرِ خود وانمیکند و داراییهایی ملت را به بهانۀ زیانده بودنِ مدیریت دولتی، مفت به چنگِ رانتخواران نمیدهد!
🔹آنچه بهواسطۀ سیطرۀ نظری و عملی نوسرمایهداران، به نام #کوچک_سازی_دولت یا «خصوصیسازی» در حال اجراست، یک پیرویِ سطحی و خسارتبار از اندیشههاییست که حتی در مراکزِ تولد و تولیدشان نیز اینگونه متعصبانه و مقدسمآبانه پرستش نمیشوند! به قول یکی از اقتصاددانان سرمایهداری، «این اقتصاد بازار آزاد که در ایران هوش و حواس خیلیها را برده است، در جهان بیرونی وجود ندارد. این الگویی است در درسنامهها که برای کسانی مثل بنده که کارشان معلمی اقتصاد است کار ایجاد شود.» (احمد سیف، نگاهی با دوربین به اقتصاد ایران)
✍ #روح_الله_رشیدی
🔹 t.me/teribon
🔺 Eitaa.com/teribon_ir
🔸 http://sapp.ir/teribon_ir
🔺http://ble.im/teribon_ir
⭕️جمهور کجاست؟
🔹مشارکت پایین مردم در انتخابات مجلس را نباید در گیرودارِ نتایج، نادیده گرفت. بویژه که در بروز این وضعیت، قطعاً نمایندگان مجلس سهم بزرگی داشتهاند.
🔹جمع قابلتوجهی از شهروندان در شهری مانند تبریز، دچار بیگانگی اجتماعی هستند؛ و بخش مهمی از این جمعیت، در زمره مستضعفینی هستند که سالهاست احساس میکنند کسی آنها را نمایندگی نمیکند. بیاعتنایی به مشارکت سیاسی، واکنش آنهاست به این بینمایندگی. آنها، از بس بیاعتنایی دیدهاند، بیاعتنایی میورزند.
🔹انقلابیها برای ترمیم این بیگانگی اجتماعی، تکلیف بزرگی دارند. مبادا نتیجهگرایی و سیاستزدگی، فراموشی این جمعیت مهم را عادی کند. بعید نیست گروهی از سیاستورزان فاتح، از اصلِ "مشارکت کمتر، به شرط پیروزی ما" به قاعدهی "مشارکت کمتر، شرط پیروزی ما" رسیده باشند.
🔹احتمالاً الان در تاریکخانههای سیاستورزی، مست از پیروزی بزرگ، این جمله رد و بدل میشود که "دیدید؛ هرچه مشارکت کمتر، #کیفیت آرا بیشتر"!
🔹دغدغهمندان انقلاب، هر لحظه باید در اندیشهی تکتک مردمی باشند که از مشارکت، امتناع کردند. مرگ #جمهوریت به عنوان یکی از ارکان بنیادین نظام اسلامی، زمانی تسریع میشود که باورمندان این نظام، غصه بیگانگی اجتماعی و بیاعتنایی سیاسی جمهور را نخورند.
✍ #روح_الله_رشیدی
✅ @teribon
⭕️جاهلیت و جنایت
به تعبیری، حسین(ع) را #ارتجاع به سنتهای پیش از عصر نبوت به مسلخ برد. ارتجاع به #سنتهای_جاهلی: #زیادهخواهی، #زراندوزی، #مقامپرستی و...
تعبیر کاملتر و دقیقتر این است که ارتجاعِ #خواص و #نخبگان و #رئوس جامعهی بعد از پیامبر به سنتهای عصر جاهلیت، چنین معرکهای را آفرید.
پس این، یک قاعده است که هرگاه خواص، مبتلا به ارتجاعِ جاهلی شوند، دست به جنایت میزنند!
بازهم اگر بخواهیم این قاعده را سادهتر کنیم، چنین میشود:
خواصِ مبتلا به امراضی نظیرِ #تکاثر، #زیادهخواری، #قدرتپرستی، لشکرکشی میکنند و حقیقت را سر میبُرند.
✔️نکته: خواصِ زمانهی ما، بسیار دوست دارند تا مفهومِ «خواص» را در سال 61 هجری و در آدمهای آن سال منجمد کنند تا دامن خودشان را نگیرد. اما چنین اهتمامی، نمیتواند از وقوع فاجعه ممانعت کند. حالا میخواهد اسمِ این آدمها «خواص» باشد یا «نخبگان» یا «مسئولان» یا هر چیز دیگری. چون خودشان مبتلا به انحرافاتِ جاهلیِ ثروتاندوزی و زیادهخوری هستند، برای تغییر در استنتاجِ امروزی، چاره را در جمود و موزهای کردنِ قواعد و مفاهیم میبینند.
جریانِ جاهلیت، دیر یا زود دست به جنایت خواهد زد. مقدماتِ این جنایت، مدتهاست که فراهم آمده.
✍️ #روح_الله_رشیدی
http://Eitaa.com/teribon_ir
⭕️در جستجوی میدانهای مبارزه با استکبار!
شهید آوینی گفته بود: «خلاف آنچه بسیاری میپندارند، آخرین مقاتلۀ ما _ به مثابۀ سپاه عدالت _ نه با دموکراسی غرب که با اسلام آمریکایی است، که اسلام آمریکایی از خود آمریکا دیرپاتر است.»
در روز #ملی مبارزه با استکبار #جهانی، بیایید یکبار دیگر به معنای اسلام آمریکایی بیندیشیم.
مگر امام(ره)، «اسلام تشریفاتی»، «اسلام سرمایهداران»، «اسلام پولپرستان»، «اسلام زراندوزانِ حیلهگر»، «اسلام مقدسنمایان بیهنر»، «اسلام قدرتمداران بازیگر» را در یک کلمه «اسلام آمریکایی» معرفی نکرد؟
و مگر استکبار چیزی جز همینهاست؟ آمریکا برای ما مظهر «حیلهگری»، «زراندوزی»، «سلطهطلبی»، «استثمار» و... است.
آمریکا یک مصداق است برای استکبار؛ البته مصداقِ تمام و کمال.
اما آیا مصادیق دیگری برای استکبار سراغ نداریم؟
آیا نمیتوانیم با نشانیهای روشنی که امام(ره) داده، میدانهای مبارزه با استکبار را کامل کنیم؟
مگر میشود با بیاعتنایی به مبارزه با استکبار داخلی، پوزۀ آمریکا را به خاک مالید؟
اصلاً مگر استکبار جهانی، جز با عاملیت استکبار داخلی، سیطرۀ خود را عملی میکند؟
استکبار داخلی، همواره رندانه خود را در پشت مُشتهای ما علیه استکبار خارجی پنهان کرده؛ و ما فراموش کردهایم که استکبار جهانی یک کلّ است با عناصر و اجزایی بههم پیوسته و در خدمت یک هدف واحد. برای همین، مبارزه با بخش دیگری از استکبار را وانهادهایم؛ این غفلت و بیتوجهی به همۀ استکبار، توفیقمان را در میدان مبارزه کم میکند. تا منافعِ استکبار داخلی، به خطر نیفتاده، زبانِ استکبار جهانی دراز خواهد بود و صدایش بلند.
بلایی که به نام خصوصیسازی سر ثروتهای ملی کشور آوردند؛
تاراجی که کردند و فقری که آفریدند؛
اشرافیتی که بنا نهادند؛
املاکی که اشغال کردند؛
وابستگیای که به بیگانه تداوم بخشیدند؛
و دهها جنایت و خیانت دیگر، اگر نتواند ما را به وجود استکبار داخلی و خدمتش به استکبار جهانی معترف کند و به قول شهید آوینی به مقاتله واندارد، باید در صحت باورهای قرآنی و ایمانی و انقلابی خود تردید کنیم.
مبارزه با آمریکا را کامل کنیم.
#روح_الله_رشیدی
http://Eitaa.com/teribon_ir
⭕️جناح راست، چگونه نسخهی نیروهای انقلاب را پبچید؟
#جناح_راست پس از شکست در انتخابات ریاست جمهوری #دوم_خرداد ۷۶، بیتوجه به فروپاشی پایگاه مردمی خود، رفت دنبال راههای میانبُر و دوپینگ سیاسی. از درِ #مقدس_مآبی وارد شد تا خود را با بدنۀ حزبالله نزدیکتر نشان دهد. راستیها، حزبالله را صرفاً سیاهی لشگری متعبد برای تبعیت از تصمیماتِ اخذشده در تاریکخانههای خود میخواستند و نه بیشتر. در این فرایند، جمع قابل توجهی از دغدغهمندان انقلابی، در معرکۀ موهومی که میان جناح راست و جناح چپ ساخته شده بود، متحیر ماند. بسیاری، از ترسِ تکفیر توسط سرانِ جناح راست، لب دوختند و تحلیل و تصمیم را تعطیل کردند. به این ترتیب، فرهنگ سیاسی نیروهای انقلاب، با سرعت و شدت بیشتری به قهقرا رفت.
برخی نشانهها و پدیدههای ضدانقلابیِ رواجیافته توسط جناح راستیها برای فروپاشاندن فرهنگ سیاسی نیروهای انقلاب را مرور میکنیم:
1. #نتیجه_گرایی محض و اصالتِ فتح کرسیهای قدرت بدون پایبندی به الزامات #جمهوریت.
2. تمنای پیروزیِ بیدردسر و بیمردم، از طریق #چشم_بندی_های_سیاسی، رسانهای و... .
3. پیدایش، پرورش و تثبیت #پدرخوانده_ها و پدرخواندگی به نام #عقلانیت_سیاسی.
4. عادیسازیِ قاعدهی #دفع_افسد_به_فاسد با اصرار بر گزارۀ بهاصطلاح نتیجهگرایانۀ «صالحِ مقبول، بهتر از اصلحِ نامقبول»!
5. فرعیسازی اصل #مشارکت_حداکثری با این توجیه که «هر چه مشارکتکننده کمتر باشد، آرای تعبدی بیشتر میشود و این آرا، متعلق به ماست. پس ما با همین رایِ اندک پیروز میشویم»!
6. ممنوعیتِ #آرمان_خواهی و بازی با شعارهای پوچ و فانتزی؛ با این تصورِ خام که «مردم، از شعارهای اصلی انقلاب خسته شدهاند و طرح این آرمانها، ضدِ رای است.»
7. تعطیلی رویکردهای بنیادینی مانند #عدالتخواهی و مبارزه با #تبعیض، از ترس فروریختنِ سبد رای در میان اَشراف و فرادستان.
8. قُبحزدایی از ائتلاف، همدستی و همپیالگی با #زرسالاران و #نوکیسگان، با این توجیه که «فعالیت انتخاباتی، پول میخواهد.»
9. تکرارِ طوطیوار و سادهلوحانۀ تعبیر مبهمِ #جمعیت_خاکستری و تلاش برای بدست آوردن دلِ این جمعیت، با شعارها و کنشهای نمایشی.
10. خط بطلان بر #شفافیت و #صداقت در بیان باورها، با محاسبۀ ضدنتیجه بودنِ صداقت و شفافیت.
▪️نکته: اگرچه راستیها با این اصول ضدانقلابی، بخش اعظم سرمایۀ نیروهای انقلاب را دود کردند، اما حتی به نتیجه هم نرسیدند؛ هم دنیا و هم آخرتشان را با دور شدن از اصول اساسی اسلام و انقلاب باختند.
#روح_الله_رشیدی
http://Eitaa.com/teribon_ir
🔺مهمترین نشانهی واپسماندگیِ فرهنگی، اجتماعی و سیاسیِ اصولگراها [از راست سنتیاش بگیرید تا نواصولگراهایش] این است که همچنان فکر میکنند مشکلشان و مشکل مردم باهاشان، «فقدان وحدت» است!
مرادشان از وحدت، توافق پدرخواندههایشان بر سرِ سهامِ قدرت است.
با این توهّم، هر روز بیشتر از دیروز، حالشان از جمهوریت و جمهور بههم میخورَد و زبان مردم را گم میکنند.
✍ #روح_الله_رشیدی
#وحدت
#جمهوریت
#اصولگرایی
#نواصولگرایی
http://Eitaa.com/teribon_ir
🔺مخالفان شفافیت را درک کنیم!
نمایندهی مجلس در شهرهای کوچک، حُکمِ یک حاکمِ مطلق را دارد. در حوزهی انتخابیهاش، از آبدارچی مدرسه تا رئیس ادارهاش، باید وفاداریاش را به نماینده اثبات و اذعان کند. کیست که با این سنتِ دیرین آشنا نباشد. اصلاً یکی از جاذبههای نمایندگی در شهرهای کوچک، همین اقتداریست که حاصل میشود.
برخلاف مظلومنمایی برخی نمایندگانِ مخالفِ شفافیت، این مدیران اجرایی هستند که در چنبرهی مطالبات نمایندهها گرفتارند و نه بر عکس!
حتی در شهر بزرگی مانند تبریز، کافیست لشکرِ سفارششدهها و اعضای ستادهای نمایندگان مجلس را در ادارات، سازمانها، صنایع، شرکتها و... بشماریم؛ وحشتناک است!
این سهمخواهیها آنقدر رسمیت داشته که حتی گاهی تقسیمبندی نانوشتهای برای حریم اختصاصی هر نماینده ابداع شده؛ مثلاً آموزش و پرورش استان، برای نمایندهی الف است، صنعت برای ب، دانشگاهها برای ج و...!
اگر شفافیت را یک تحول در مناسبات قدرت بدانیم و نه یک تغییر جزئی در آییننامهی داخلی مجلس، آنوقت باید معلوم شود که چرا نماینده به محض ورود به مجلس، شروع میکند به شخم زدن همهی مناصب و موقعیتها!
با این وصف، مخالفت مجلس با طرح شفافیت را باید درک کرد!
#روح_الله_رشیدی
http://Eitaa.com/teribon_ir
⭕️محافظهکاران، جمهوریت و مردمی که فریب میخورند!
رفتار سیاسی مردم، حتی آنگاه که - به زعم ما- به بیکیفیتترین دولت هم رای میدهند، دارای #منطق است. ترس از پیامدها و مسئولیتهای #فهم این منطق، محافظهکاران را وادار به ناسزا به مردم میکند.
آنها به وضوح میگویند: «وقتی یکی جریانی میتواند با #پروپاگاندا و #تبلیغات_سیاسی نادرست... رای بیاورد و افکار عمومی را همراه کند معلوم است که این جامعه آماده پیشرفت نیست.
عدم تبیین اصولی مسائل توسط نخبگان جامعه و مراجع فکری و نیز ضعف نظام تعلیم و تربیت، این فرصت را به شومنها و کاسبکاران سیاسی میدهد تا با #عوامفریبی بر رقیبان متفوق شوند.
کم نیستند افرادی که با ادبیات دو آتشۀ انقلابی سعی دارند سطح دیگری از پازل #تحمیق را در جامعه تکمیل کنند و از این راه به مقاصد سیاسی خود برسند.» (#خبرگزاری_فارس ۲۷بهمن ۱۳۹۹)
پیشفرض اصلی محافظهکاران این است که مردم (جمهور) به قدری سطحی، بیتحلیل، بیسواد، فریبخور، دمدمی مزاج و... هستند که همه (از شومنها گرفته تا انقلابیها!) میتوانند آنها را تحمیق کنند و فریب دهند!
بپابراین، دمیدن در بوق جمهوریت، به #مصلحت نیست!
این حکم، البته یک تبصرهی مهم دارد و آن هم اینکه، هرگاه نتیجهی کنشِ جمهوریت، بهنفع قبیلهی ما باشد، قابل تحمل میشود، وگرنه نباید بر طبل جمهوریت کوبید، چرا که ممکن است رقیب برنده شود!
براستی چرا محافظهکاران نمیتوانند به اصالت و ضرورت جمهوریت حداکثری ایمان بیاورند؟
آنها اگر این موضعِ خجالتبار را کنار بگذارند و به اصالتِ جمهوریت تن دردهند، باید مسئولیت سنگینِ اقناع و جلب رضایتِ جمهور را بپذیرند؛ این کار، الزامات دیگری را میطلبد و چون یقین دارند که چنین عرضهای ندارند و نمیتوانند بر شهوتِ بقای دائمی در قدرت، غلبه کنند، برخوردِ دزدانه با جمهوریت را برمیگزینند.
اساساً رویکردِ #فهماندن_مردم زاییدهی پیشفرضِ فریبخور بودن مردم است!
#روح_الله_رشیدی
http://Eitaa.com/teribon_ir
🔺چرا نقد اصولگراها، اولویت دارد؟
#روح_الله_رشیدی
http://Eitaa.com/teribon_ir
⭕ کاخنشینی یا خویِ کاخنشینی؟ امام خمینی چه می گوید؟
🔹جریانی قدیمی در کشور هست که برای تئوریزه کردن #اشرافیت و #کاخنشینی، سر از پا نمیشناسد. از ابتدای انقلاب هم بودهاند اینها. با تئوری مانور تجمل اوج گرفتند و خوی خود را بر جمهوری اسلامی تحمیل کردند.
یکی از مهمترین تکیهگاههای نظریِ این جریان، دوگانهی کاخنشینی و خوی کاخنشینی است. مقصودِ غایی اینها از برجستهسازی این دوگانه، #تطهیر_کاخنشینی بوده است.
🔸دنبال اشاعهی چنین نتایجی در جامعه بودهاند:
- نباید به ظواهر حساس بود.
- آنها که تظاهر به سادهزیستی میکنند خطرناکترند.
- نمیشود به صرفِ کاخنشینی، کسی را سرزنش کرد؛ مهم این است که ببینیم آیا او خوی کاخنشینی دارد یا نه!
- آدم میتواند کاخنشین باشد اما مبتلا به خوی کاخنشینی نباشد!
و از این حرفها.
🔹نمیشود گفت که همهی این حرفها نادرست است. اما نمیشود هم نگفت که همهی این حرفها در نهایت به نفع کاخنشینی تمام میشود.
با پیش کشیدن اهمیت «خویِ کاخنشینی» در مقابل «خودِ کاخنشینی» میخواهند کاخنشینیشان را توجیه کنند و معترضان و منتقدانِ کمتعداد را با برچسب «ظاهربینی» در تنگنا قرار دهند.
🔸 #امام_خمینی_(ره) هم از همان روزهای نخست پیروزی انقلاب، با تأویلهایی که به نفع کاخنشینی میشد، مواجههی شدید و دقیق داشتند. ایشان، حکیمانه قائل به این بودند که خودِ کاخنشینی، خویِ کاخنشینی را هم بدنبال میآورد. یعنی نمیشود کسی کاخنشین باشد و اخلاقِ کاخنشینی (#تکبر، #زیادهخواهی، #عدالتستیزی، #تبعیضطلبی و...) نداشته باشد. معلوم است که خوی کاخنشینی مهمتر از خود کاخنشینی است اما این خوی از کجا میآید؟ از خود کاخنشینی. بسیاری از مسئولان جمهوری اسلامی با همین مغلطهها، مبتلا به خوی کاخنشینی و #اخلاق_سلطانی شدند. گفتند ما #زهدفروش نیستیم. در کاخ زندگی میکنیم اما از اصول انقلاب عدول نمیکنیم! اما حالا تا خرخره در منجلاب اشرافیت غوطهورند و معترضان را تهدید میکنند و انگِ #کمونیسم میزنند:
💬«ما باید کوشش کنیم که #اخلاق_کاخنشینی را از این ملت بزداییم. اگر بخواهید ملت شما جاوید بماند و اسلام را به آن طوری که خدای تبارک و تعالی میخواهد، در جامعهی ما تحقق پیدا کند، مردم را از آن خوی کاخنشینی به پایین بکشید، خود کاخنشینی این خوی را میآورد، ممکن است که در بین آنها هم کسی پیدا بشود لکن نادر است. توجه کنید که این ملتی که الآن کوخنشینانش مشغول فعالیت هستند و مشغول به زحمت هستند در جبههها و پشت جبههها، این کوخنشینان را زحمت بکشید که به همین حال خوی کوخنشینی و خوی اینکه توجه به کاخها نداشته باشند نگه دارید تا بتوانید ادامه بدهید زندگی صحیح اسلامی را. آن خوی کاخنشینی مضر است، خودش مضر نیست، خُویَش مضر است، لیکن خود او، این خوی را دنبال دارد.»
(اول فروردین ۱۳۶۲)
#روح_الله_رشیدی
http://Eitaa.com/teribon_ir
🔰 اندر احوالات میرزا نویسان...
🔸 منتظر داستان سرایی های آقایان چپ و راست باشید...
#روح_الله_رشیدی
@teribon_ir
⭕️جمهوری اسلامیِ انقلاب اسلامی
🔹یکی از اشتغالاتِ ذهنی و فکریِ نیروهای انقلاب، تلاش برای برشماریِ تمایز و تفاوت و حتی تقابل دو معنای #انقلاب_اسلامی و #جمهوری_اسلامی است. از سرِ آرمانخواهی، میگویند انقلاب اسلامی چیزیست و جمهوری اسلامی چیز دیگری. برای جمهوری اسلامی مرتبتی پایینتر از انقلاب اسلامی قائلاند. این نگاه، بیش از آنکه برآمده از تکریم و تعظیمِ انقلاب اسلامی باشد، ناشی از عدم شناخت جمهوری اسلامی است. ظرفیت و حقیقت جمهوری اسلامی در این نگاه، گُم است. فکر میکنند جمهوری اسلامی، چارچوبی ناقص، موقتی و اضطراری است.
🔹اگر به این دسته برنخورَد باید گفت که چنین #دوآلیسمِ نادرستی، تنها به دردِ #عملگریزی و #بطالت و #تنبلی میخورَد! کسانی که نمیخواهند به تکلیف خود اینجا-حالا عمل کنند، دستبهدامانِ چنین دوگانهسازیهای نارسایی میشوند.
🔹جمهوری اسلامی و انقلاب اسلامی، هستیِ واحدی دارند.
جمهوری اسلامی در طول انقلاب اسلامیست. بنابراین، هر کس هر گلی به سر جمهوری اسلامی زد، به سر انقلاب اسلامی زده است و برعکس. و هر کس به هر اندازه که به جمهوری اسلامی خیانت ورزید به انقلاب اسلامی خیانت ورزیده و برعکس. بیراه نیست که امام خمینی(ره) با چنان استحکامی، بر جمهوری اسلامی پای فشرد.
✍🏻 #روح_الله_رشیدی
✅به تریبون مستضعفین بپیوندید:
@teribon_ir
⭕️راستها چگونه چپ کردند؟
🔹بازخوانی ماجرای یک سقوط
#جناح_راست پس از شکست در انتخابات ریاست جمهوری دوم خرداد ۷۶، بیتوجه به فروپاشی پایگاه مردمی خود، دنبال راههای میانبُر و دوپینگ سیاسی رفت. از درِ #مقدس_مآبی وارد شد تا خود را با بدنۀ حزبالله نزدیکتر نشان دهد. راستی ها، حزبالله را صرفاً سیاهی لشگری متعبد برای تبعیت از تصمیماتِ اخذشده در تاریکخانههای خود میخواستند و نه بیشتر. در این فرایند، جمع قابل توجهی از دغدغهمندان انقلابی، در معرکۀ موهومی که میان جناح راست و جناح چپ ساخته شده بود، متحیر ماند. بسیاری، از ترسِ تکفیر توسط سرانِ جناح راست، لب دوختند و تحلیل و تصمیم را تعطیل کردند. به این ترتیب، فرهنگ سیاسی نیروهای انقلاب، با سرعت و شدت بیشتری به قهقرا رفت.
در ادامه، برخی نشانهها و پدیدههای ضدانقلابیِ رواجیافته توسط جناح راستیها برای فروپاشاندن فرهنگ سیاسی انقلاب را مرور میکنیم:
1. #نتیجه_گرایی محض و اصالتِ فتح کرسیهای قدرت بدون پایبندی به الزامات #جمهوریت.
2. تمنای پیروزیِ بیدردسر و بیمردم، از طریق #چشم_بندی_های_سیاسی، رسانهای و... .
3. پیدایش، پرورش و تثبیت #پدرخوانده_ها و پدرخواندگی به نام #عقلانیت_سیاسی.
4. عادیسازیِ قاعدهی #دفع_افسد_به_فاسد با اصرار بر گزارۀ بهاصطلاح نتیجهگرایانۀ «صالحِ مقبول، بهتر از اصلحِ نامقبول»!
5. فرعیسازی اصل #مشارکت_حداکثری با این توجیه که «هر چه مشارکتکننده کمتر باشد، آرای تعبدی بیشتر میشود و این آرا، متعلق به ماست. پس ما با همین رایِ اندک پیروز میشویم»!
6. ممنوعیتِ #آرمان_خواهی و بازی با شعارهای پوچ و فانتزی؛ با این تصورِ خام که «مردم، از شعارهای اصلی انقلاب خسته شدهاند و طرح این آرمانها، ضدِ رای است.»
7. تعطیلی رویکردهای بنیادینی مانند #عدالتخواهی و مبارزه با #تبعیض، از ترس فروریختنِ سبد رای در میان اَشراف و فرادستان.
8. قُبحزدایی از ائتلاف، همدستی و همپیالگی با #زرسالاران و #نوکیسگان، با این توجیه که «فعالیت انتخاباتی، پول میخواهد.»
9. تکرارِ طوطیوار و سادهلوحانۀ تعبیر مبهمِ #جمعیت_خاکستری و تلاش برای بدست آوردن دلِ این جمعیت، با شعارها و کنشهای نمایشی.
10. خط بطلان بر #شفافیت و #صداقت در بیان باورها، با محاسبۀ ضدنتیجه بودنِ صداقت و شفافیت.
▪️نکته: راستیها با این اصول ضدانقلابی، بخش اعظم سرمایۀ نیروهای انقلاب را دود کردند و هم دنیا و هم آخرتشان را با دور شدن از اصول اساسی اسلام و انقلاب باختند.
اگر نیروهای انقلاب، یکیدو دوره، با این رویه های غلط مبازره می کردند امروز مجبور نبودند برای طرح ابتداییترین آرمانهای انقلاب، هزاربار قسم جلاله بخورند و یک روز در میان، شهادتین بگویند.
✍ #روح_الله_رشیدی
✅ @teribon_ir
⭕️ آوینی را به موزه نفرستیم
🔹 آوینی، با آن منظومهی فکری مستحکم و عمیقش، میتواند سهم بزرگی در سامان دادن به وضعیت متشتت و بهمریختهی فکری و فرهنگی نیروهای انقلاب داشته باشد.
🔸 با این همه، گویا شهید بودنش، او را نیز همانند شهدای دیگر، بیشتر از آنکه رهاتر کند، محدودتر کرده! آنچنانکه ما برای درمان دردهای فکری و فرهنگی و هنری زمانهی خود، به هر دری میزنیم الا در آوینی.
🔹 از همهجا نسخه طلب میکنیم جز از آوینی. چرا؟ چون او برای ما فقط یک «شهید» است. یک #شهید_نازنین. کارکرد یک شهید نازنین، اشک درآوردن است از مریدانش فقط.
🔸 نام آوینی بر سر زبانهاست. عکسش هم ماشاالله همه جا منتشر است. اما پرسش این است که این آوینی نازنین، به چه درد امروز ما میخورد؟ این پرسش، در مورد شهدای دیگر هم مطرح است.
🔹 بزرگترین ظلم به شهید این است که او را در قبر زمانهی خودش دفن کنیم ووقتی هم که به زیارتش میرویم، همهاش چشممان را بدوزیم به تاریخ شهادتش. که یعنی تو مقدس و محترمی، اما در دیروز ماندهای!
🔸 آوینی، آن روز که شهید شد اینقدر مشهور نبود. حالا مشهور است اما محبوس
هم هست گویا. چرا که هیچ گرهی از امروز ما باز نمیکند. یعنی اجازه نمیدهیم که باز کند. همین که ما از او خوشمان میآید و صدای دلبرش را زینت مجالسمان میکنیم کافیست؟
🔹 آوینی، اگر هم شهید نمیشد باید مورد توجه قرار میگرفت. ما به او نیاز داریم. او را نباید با شهادتش به موزه بفرستیم. بیتعارف و مجامله به او محتاجیم.
🔸 در آن عرصاتی که او کوشیده، به حاصل کوشش و دانش و فهمش محتاجیم. به جای مجیز گفتن از او، به فکر و اندیشهی منسجمش مراجعه کنیم. بویژه آنها که اهل عملاند بیشتر به او نیاز دارند.
#روح_الله_رشیدی
@teribon_ir
🔺علی(ع) در وصف نیاید؟!
در شب ضربتِ علی(ع)، بنا بود واعظ برای مخاطبان از مولا بگوید. نیمساعت فرصت داشت که حرف بزند. آغازِ سخنش این بود که «چه بگویم از این بزرگمرد؟» میانهی کلامش اینکه «مگر میشود او را وصف کرد؟» و انتهایش نیز اینکه «زبانم از بیان فضائلش قاصر است»!
هزاران مخاطبِ او، آماده بودند تا ببینند علی(ع) چه میگوید و چه راهی پیش پایشان میگذارد. اما چیزی جز اینکه «او در وصف نیاید» نشنیدند.
این نحو توصیفِ انتزاعی، مطلوب کسانیست که علی(ع) و امثالش را از میدانِ واقعیِ حیات مردم دور کردهاند و او را تنها برای شفاعتشان در بهشت میخواهند.
علی(ع) قطعاً قابل وصف است. سیرهی عملی او، کیفیترین نسخهی حیات ماست. چرا فکر میکنیم بزرگیِ او در این است که بگوییم او بقدری بزرگ است که نمیشود به او دست یافت؟
او دست یافتنیست. یعنی باید به او دست یابیم.
#روح_الله_رشیدی
@teribon_ir