🔻پاسخ حمید رسایی به توجیه مشاور قالیباف:
جناب احدیان! همانطور که خطای آن فرزند به پای پدر نوشته نمیشود، عذرخواهی این فرزند هم به نام پدر نوشته نمیشود.
#سیسمونی_گیت
@teribon_ir
13.26M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔻 این کلیپ را خوب ببینید!! سیه روی شود هر که در او غش باشد..
🔴 از نگاه جمعی از قبیلهگرایان اصولگرایی، حمله قالیباف به وزیر آموزش و پرورش دولت روحانی بخاطر واردات غیرضروری دختر وزیر، عالی است و درست است اما خرید #سیسمونی توسط دختر و داماد و همسر قالیباف از ترکیه(!)، اشکالی ندارد و منتقدین دارند جریان انقلاب را تخریب میکنند!
🔹بارها و بارها گفتیم که قالیباف را شاخص اصولگرایی ندانید! حالا بعد از #املاک_نجومی و #هولدینگ_یاس، باید از #سیسمونی_گیت بگوئیم!
🔸 رهبر انقلاب قریب ۱۵ سال است بر تولید داخل تاکید میکند اما آقایان خود و خانوادههایشان اصرار دارند حتی لوازم سیسمونی بچهشان را از اروپا و ترکیه بخرند. نمیدانند این کارهایشان از چشم مردم پنهان نمیماند و به آبروی نظام و انقلاب و نهادهای انقلابی لگد میزنند؟!
❇️ برخی ملانقطی نشوند که پس چرا خودتان از ضرورت واردات خودرو و لوازم خانگی میگویید؟ واضح است که از ضرورت وارداتی میگوییم که عموم مردم انتفاع ببرند و مشابه داخلیاش نباشد نه اینکه برای مردم ممنوع و ناممکن و سخت باشد ولی برای بالانشینها قابل دسترسی!
#داوود_مدرسیان
@teribon_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌀شما صدای شهید هاشمینژاد را میشنوید
🔻 آقایون دادشون دراومده...
@teribon_ir
4_5825629640986723677.mp3
3.31M
🚨 انقلابینمای اصولگرا،
به ازای یک حرف یا اقدام انقلابی، #چندبرابر حرفهای #چندپهلو و #مبهم میزند
تا ثابت کند که خیلی هم حزباللّهی نیست؛
تا مبادا در جبههگیریهای اجتماعی دشمن پیدا کند.
@teribon_ir
⭕ آقایان با یک لگد...
🔹وقتی از رژیم جعلی و ظلم هایش می گویم،وقتی از آمریکا و مستکبر بودنش می گویم،شرط آزادگی است که از کار نمایشی پیرهن و شلوار تاکتیکال پوشیدن رییس مجلس و بین مردم رفتنش و اقدام به سیسمونی خریدن دخترش از ترکیه هم بگویم.
🔹آقایان کار نمایشی نکنید مشکل کشور با چفیه و شلوار شش جیب و بوی حاج قاسم دادنتان حل نمی شود،مملکت نیاز به جهاد نمایشی شما ندارد کشور جهاد حقیقی می خواهد حالا با شلوار شش جیب یا بدون شلوار شش جیب.
🔹والله خون شهدایی که ادعای رفاقت با آنها را دارید دامن امثال شما را خواهد گرفت که با اقدامات خودتان و اطرافیان و فرزندانتان، توان وابتکار عمل دفاع از نظام و جهاد تبیین را از امثال ما می گیرید.
🔹درباره ی پرونده های فساد که شیپورچی های رسانه ای شما کار را فیصله دادند اما ای کاش بخاطر همین یک فقره اقدام خانواده تان که در تضاد با سیاست های کلی نظام است،استعفا می دادید.
🔹حرف و درد بسیار است اما عادت داریم به استخوان در گلو بودن.هنوز نصف روز نشده است که در یک جمعی به وظیفه شرعی و ایمانی واعتقادی و قلبی خود در دفاع از نظام عمل کرده ام و در برابر تهمت ها و بدگویی ها با استدلال و نه توجیه به تبیین شرایط نظام،نقطه ی قابل اعتنایی که ایستاده و نقطهی مطلوب پرداخته ام که ناگهان در آستانهی سحر میبینم خانواده رییس قوهی مملکت...
🔹استاد رحیم پور می گوید ما با قاشق زمین را حفر می کنیم طرف مقابل با بیل مکانیکی پرش می کند،شده جریان آقایان، ما قطره قطره سطل وجود پرسشگر مردم را پر می کنیم آقایان با یک لگد آن را واژگون می کنند.
#علی_سلیمانی
@teribon_ir
بهرام که گور میگرفتی همه عمر
دیدی که گور چگونه بهرام گرفت!
#وحید_شورابی
@teribon_ir
🔻دوستانه با آقای قالیباف:
بهای «منفعت»، بهای «حقیقت»
[1]. نباید در «کمین» ضعفهای دیگران نشست و نقصهایشان را «شکار» کرد. نباید «پردهدری» کرد و از کاه، کوه ساخت. نباید به دروغها و فریبکاریها دامن زد و از تخریب، «لذّت» برد. امّا نباید تیغِ «نهیازمنکر» نسبت به کارگزاران را نیز کُند کرد و «نگفت» و «توجیه کرد» و «نادیده انگاشت».
[2]. اهل معنا اینگونه بودهاند که رویدادها را «تعلیلِ معنوی» میکردهاند؛ یعنی برای حوادثِ ناخوشایند، در پیِ «عللِ معنوی» میرفتهاند و تأمّل میکردهاند که آنچه رخ داده، بازتاب کدام کردۀ ناصوابشان است و چه کردهاند که چنین دیدهاند. نقل است عارفی از کوچهای میگذشت که درازگوشی، بیجهت به وی لگدی نواخت. او نیز همانجا در کنار کوچه نشست و در خویش فرورفت که چه کردهام که اکنون باید «چوبِ توبیخِ الهی» در قالب این لگد به من نواخته شود؟ پس در «معادلات معنویِ این عالَم»، حتّی لگد یک درازگوش نیز «بیحساب» و «بیمعنا» و «اتّفاقی» نیست: این جهان، کوه است و فعلِ ما ندا.
[3]. چندی پیش، تصوّر قالیباف این بود که چنانچه از «اِعمال مدیریّت بر فضای مجازی» دفاع کند، «اعتبارِ اجتماعی»اش مخدوش میشود و پارهای از مردم - که اسیر روایتسازیِ دروغینِ جریانِ غیرانقلابی شدهاند - منتقد و مخالف وی خواهند شد و ازاینرو، «منزلت سیاسی»اش فروکاهیده خواهد شد. تصوّر وی، درست بود؛ در «منطقِ محاسبۀ سیاسیکارانه و عملگرایانه»، نباید موضعی را برگرفت که سرمایۀ اجتماعی را به خطر افکند و به اعتبار و مکانتِ فرد، گزند برساند. امّا در «منطق محاسبۀ معنوی و اخلاقی»، باید «حقیقت» را بر «منفعت» ترجیح داد و «رضای مردم» را بر «رضای خدا»، حاکم نکرد و بهجای «منافع شخصی»، «مصالحِ جمعی» را برگرفت. چنین بود که رهبر انقلاب در سخنرانی اخیر خویش، در لفافه از «تعارض منافع» سخن گفت و به مجلسیان هشدار داد که در این «موقعیّت» قرار گرفتهاند و باید برای حقّ و صلاح، از «آبرو و اعتبارِ اجتماعیِ» خویش درگذرند. امّا جریان غالب در مجلس - یا همان شبهاصولگرایان محافظهکار و قدرتگُزین – در این «ابتلای معنوی» و «امتحان اخلاقی»، شکست خوردند و برای «فرار از موقعیّتِ تعارضِ منافع»، حربۀ ارجاعِ طرح به شواری عالی فضای مجازی را تدارک دیدند. قالیباف نیز که گویا از تعارض درونیاش رنج میبُرد، یعنی نه میتوانست «صدای حسینبنعلی» را بشنود و به کربلا نرود و نه میتوانست از «دنیای اعتباریِ خویش» درگذرد، از مسیر قافلۀ حسین فاصله گرفت؛ غافل از اینکه از صدای شنیدهشده گریخته و باید در انتظارِ «عقوبتِ ترکِ فعل» باشد.
[4]. قالیباف از «موضع حقّ» گریخت و جانب «خویش» را گرفت. گمان کرد که به واسطۀ دفاع از مدیریّتِ فضای مجازی، «هزینۀ اجتماعی» برای خویش میسازد؛ حالآنکه آنچه در حاشیۀ «یک اتّفاق کوچک» رخ داد، داشتهها و اندوختههایش را بر باد داد و «منزلت اجتماعی»اش را سوزاند. او به عاملِ حسن روحانی، نامهنگاری کرد و طرح مدیریّت فضای مجازی را ناکام نهاد. جفای بزرگ، روا داشت، امّا ناگاه، صاعقۀ عقوبت بر سر او فرود آمد و با همان دستبهگریبان شد که از آن میگریخت. حال باید با خودش اندیشه کند که آبرو دادن برای «مدیریّت فضای مجازی» – که خواستۀ ولیّ حکیم بود – درخور بود، یا هزینهشدن برای «چمدانهای کالاهای ترکیهای»؟! بهای وجودیِ او، کدام یک بود؟! آری، کسیکه فدای «حقّ» نشود، گداختۀ «باطل» خواهد شد. بد کرد و بد دید. این است سرنوشت بازیِ سیاسیکارانه با «مصالحِ عالیِ انقلاب و جامعه». و مگر پیش از او، سرنوشت حسن روحانی و علی لاریجانی را ندیدیم که چگونه به خاکِ سوختۀ ناکامی نشستند و حیات سیاسیشان پایان یافت؟! و پیش از آنها نیز کسان دیگر.
[5]. دریغ که قالیباف در طول سالهای گذشته، اغلب، اسیر توصیههای خاماندیشانه و عملگرایانۀ اطرافیان و مشاورانش بوده و هر اندازه نیز که طعم شکست را چشیده، باز به خویش نیامده و از این بیراهه، بازنگشته است. آنان، او را در این دام اندختند. کاش مشاورانِ دامساز و ندانمکارش را مرخص کند و با خدای خویش، به خلوت بپردازد که آیا این رویّه و منطق، کارساز بوده و محبّتِ وی را در دل و جان مردم افکنده است؟! آیا حاجقاسم نیز که با اتهامِ «ترجیحِ سوریه و عراق و لبنان و ... بر ایران» و «برداشتن از سفرۀ معیشت مردم به نفع فتوحات منطقهای خویش» مواجه بود و طعنهها و ملامتها شنید، چنین مسیری در پیش گرفت، یا به واسطۀ «استقامت بر حقّ» و «صبر در برابر ابتلائات»، حتّی در همین دنیا نیز اعتبار و منزلت و قداست یافت؟!
#دکتر_مهدی_جمشیدی
@teribon_ir