⚜
⚜⚜
⚜💠⚜
⚜💠💠⚜
⚜💠💠💠⚜
❣بِــــسْمِ اللہِ الرَّحـــمانِ الرَّحــــیم❣
✨ #قـدیـــــــس✨
#قسمت_سی_سوم
نویســـنده: #ابراهیم_حسن_بیگے
عبدالله پرسید:
پدرجــان!
پس #حــق و #حقیقـت چہ مےشود؟
گفتم:
این خود عیــن حــق و حقیقــت است.
هر چیــزے غیــر از این گفتــہ شود #دور از عقـــل اسـت و هر چہ دور از عقـــل باشد، #دروغ و #باطــل اسـت.
عبــدالله گفت:
مــن با این ڪہ حرفــت را #قبــول نـدارم اما با تــو موافقـــم پــدر.
گفتم:
بہ همیـن دلیــل اسـت ڪہ مےگویم بایــد معاویــہ را همراهــے ڪنید؛ تـا از #نعمـت هاے دنیــا ڪہ یڪــے از آن ها قـــدرت و حکــومت است بہرمند شوید.
بہ علــے بنگریــد ڪہ با آن همہ سابقــہ اش در اســلام و خویشاونـــدے با محمــد و آن همہ شجاعـــت و تدبیـــر و اندیشـــہ، پس از ۲۰ سال برڪنـــارے از خلافـــت، حــالا ڪہ بہ قدرت رسیده قــادر نیســت معاویــہ را ڪہ از زیر دستــان حڪـومت اوســت از ڪــار برڪنـار ڪنـد.
محمــد گفت:
هم تو میدانے و هم علــے ڪہ معاویــہ دست از حڪومت شــام نخواهــد برداشت و از سوے دیگر، علــے براے جنگ با معاویــہ مــردم را بہ زور و حتــے بہ تزویــر وارد ڪـارزار نخواهد ڪرد.
سپس براے این ڪہ بہ این بحث خاتمہ بدهـم گفتم:
برویم نزدیڪتـــر تا بشنویــم مـــردمے ڪہ در ڪنار پیراهــن عثمـــان جمع شده اند چہ مے گویند.
هنـوز چنــد قدمــے جلوتــر نرفتہ بودیم ڪــہ #پیرمــردے خمیــده قــامـــت و لاغـــر عبــا و عمامــہ ے سبــزے پوشیــده بود جلویمــان ایستاد و گفت:
آهــــــــــــــای!
تـــو عمــروعــــاص نیستــے؟
ما بہ ناچــار ایستادیـــم.
گفتم:
بلــہ، مــن عمــروعــاص هستــم.
با دقــت نگاهــش ڪردم؛
او را نشناختــم، پرسیدم:
توڪیستـــے؟
#نگاهـــش آشنـــا و صدایــش #دوستانـــہ نبود.
گفت:
تـــو مــرا بـــہ خاطـــر نخواهے آورد عمــروعــاص،
اما مــن تــو را خــوب مےشناســم؛
از وقتــے ڪــہ #ادعــاے مسلمانــے ڪردے تا وقتے ڪہ امیر سرزمین مصــر شدے خبرت را داشتم.
گفتم:
نمےفہمم چہ مےگویــے #بـــرادر اگر بایــد بشناسمتــان نشانے بدهید تا بہ خاطــر بیـاورم.
گفت:
ما آن روزها هر دو در مڪہ مےزیستیم.
دیــن محمـــد هنــوز نوپــا بــود و ڪسانــے ڪہ بــا پیامبــر خــدا بیعت ڪرده بودند، توسط سران بت پرست مڪہ در فشــار و آزار بودنــد.
من یڪے از آن هایــے بــودم ڪہ بہ دستــور پیامبــر خـدا، بہ سرزمیــن #حبشـــہ هجــرت ڪردیم.
تــو را خـــوب بــہ خاطــر دارم ڪہ بہ اتفــاق خالــد بن ولیــد، بــہ حبشــہ آمدید تا مــا را باز گردانید.
پیرمــرد پوزخندے زد؛ سرش را تڪـــان داد و گفت:
نمے خواهے آن وقایـــع را ڪــذب بدانـــے؟
نمےخواهے ڪہ بگویــے رو در روے پیامبــر اســلام نایستـــاده اے و بـا او مقاتلــہ و جنــگ نڪرده اے؟
🍃 #ادامـــہ_دارد ...
[💌]@chaharrah_majazi
💥 #برشی_از_دهه_ی_شصت
🔴چرا #بنی_صدر وزیر دارایی نشد ❓
🍃ــــــــ🍃
@chaharrah_majazi
می گفت من #تبلیغاتچی خوبی هستم ! و حتی پیش از انقلاب هم این مرد برای
خودش مشغول تبلیغات بود تا جایی که روزنامه های زمان شاه و عوامل وابسته به دستگاه رژیم پادشاهی در #مطرح شدنش به او کمک کردند و برای اذهان ایرانی ها همان طور که می دانید در روزنامه های مانام بنی صدر
به عنوان يك #دانشجو و به عنوان جوانی که در خارج با ایران مخالفت می کند مطرح بود در حالی که سیاست رژیم این نبود که نام #مخالفان خودش را بیاورد ویك دانشجوی ساده را آن طور بزرگ کند، این راشما بی ارتباط به #آینده ندانید؛ یعنی دستگاه هایی که آن روز گرداننده ی تبلیغات ایران بودند
قوی تر از دستگاه خودرژیم بودند و آن عناصر پشت پرده و وابسته به امریکا بودند که سعی می کردند
بنی صدر را برای ملت ایران يك #چهره کنند.
لذا از همان زمان بنی صدر مطرح شد. بعد هم که با #امام به ایران آمد با يك طرح ریزی خیلی دقیق و ظریف، خودش و اطرافیانش سعی کردند آلوده به مسائل #دولت نشوند!
چنان که وقتی بنی صدر عضو #شورای انقلاب بود و قرار شد چهار نفر از اعضای شورای انقلاب به دولت منتقل شوند تا در دولت هم بر نامه ای داشته باشند، من و آقای #هاشمی و آقای #مهدوی_کنی و بنی صدر انتخاب شدیم، یعنی من در وزارت دفاع، آقای هاشمی در وزارت کشور و آقای مهدوی کنی هم به شکل دیگری در وزارت کشور و بنی صدر در وزارت #دارایی، که همه ی ما قبول کردیم، اما بنی صدر #قبول نکرد برود کار اجرایی و مسؤولیت دار بپذیرد!
و این بدان جهت بود که وقتی از سوی مردم اشکالاتی متوجه دولت می شود او شريك نباشد و بتواند راحت انتقاد کند و #موضع بگیرد تا بدین وسیله نظر مردم را جلب کند؛ کما این که با #سخنرانی های فراوانی که در این جا و آن جا ایراد می کرد نظر افرادی را هم جلب کرده بود و در انتخابات ریاست جمهوری با انواع واقسام وسایل تبلیغاتی و با شیوه های نادرست و درست همه گونه تمسك جست تا بشود #رئیس_جمهور.
لذا چنین آدمی که با این کیفیت از اول انقلاب و بلکه از پیش از انقلاب بین مردم تبلیغات کرده و بعد از رسیدن به ریاست جمهوری هم تمام وسایل و ابزار ممکن را در خدمت چهره شدن و موجه شدن خود قرار داده بود(یعنی از لباس نظامی پوشیدن و سوار موتورسیکلت شدن و به جبهه رفتن و خاطرات نوشتن و مظلومانه پیش مردم حرف زدن و در مصاحبه گریه کردن و غیر ذالك تا رفتن به خدمت امام و نامه نوشتن به امام و دیگران را متهم کردن )
این در مدت کوتاهی آنچنان #منفور مردم قرار گرفت که اگر در ایران می ماند و ظاهر می شد همچنان که اگر امروز هم در ایران ظاهر بشود خود مردم بدون اشاره ی احدی او را #تکه تکه خواهند کرد.
این را چگونه می شود تعبیر کرد؟ و آیا جز این است که مردم در صحنه ی انقلاب به معنای واقعی کلمه حضور دارند و روی مسائل با دقت نظر و سنجیده تصمیم می گیرند؟
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ🗞ـــــــــــــ
۱۷بهمن۱۳۶۰ مصاحبه با آیت الله خامنه ای /روزنامه کیهان
ـــــــــــــــــــــــ🗞ــــ
🔽جهت استفاده از سیر مباحث به کانال مراجعه کنید👇
https://eitaa.com/joinchat/3815768065C75d9aa54b8