eitaa logo
تذکره الاولیاء
11.3هزار دنبال‌کننده
2.4هزار عکس
519 ویدیو
97 فایل
احوالات و کلمات بزرگان اهل معرفت
مشاهده در ایتا
دانلود
♦️ وسَیعلَمُ الّذینَ ظَلَموا أَی مَنقَلَبٍ ینقَلِبونَ @tezkar
هدایت شده از شعله ی طور
‍ ‍ دعایی شگرف،کارساز،کم نظیر و از اسرار علوم اهل بیت علیهم السلام ♦️دعای علوی مصری♦️ 💠سید بن طاووس رحمه الله در «مهج الدعوات» نقل می فرماید؛ دعای معروف به دعای علوی مصری برای هر کار سخت و بزرگ خوانده می شود. ابوالحسن علی بن حمّاد بصری گفت: ابوعبداللَّه حسین بن محمّد علوی به من خبر داد که: محمّد بن علی علوی حسینی مصری برایم گفت: از جانب من نزد حاکم مصر شکایت شد از قدرت او بیمناک شده و حزن و اندوه وجودم را فرا گرفت، و ترسیدم که راه رهایی نداشته باشم، قصد زیارت موالی و اجداد طاهرینم را کردم، و به حائر مولای ما ابو عبداللَّه الحسین علیه السلام وارد شدم، از ترس غلبه حاکم مصر به حرم باصفای حضرت پناه برده و در آن مکان شریف پناهنده شدم. مدّت پانزده روز در جوار حائر حسینی علیه السلام بودم و شب و روز به دعا و زاری مشغول بودم، روزی در حالی که میان خواب و بیداری بودم قائم و صاحب زمان و ولی خدای رحمان صلوات اللَّه علیه در نظرم جلوه گر شد و به من فرمود: فرزندم! از فلانی ترسیدی؟ عرض کردم: آری،او می خواهد مرا بکشد؛ و چنین و چنان کند، من بر آقایم پناه آورده ام تا از آنچه برای من اراده کرده شکایت کنم، و او مرا از دست آن ظالم برهاند.حضرت فرمود: آیا پروردگار خود و پدران گرامت را با دعاهایی که پیغمبران سلف در شدّت و سختی می خواندند و خدا سختی را از آنان بر می داشت، نخوانده ای؟ عرض کردم: کدام دعا است تا بخوانم؟ فرمود: شب جمعه برخیز و غسل کن و نماز شب بخوان، چون سجده شکر را بجای آوردی در حالی که بر سر دو زانو نشسته ای این دعا را بخوان. او ادامه می دهد: حضرت پنج شب متوالی تشریف می آوردند در حالی که من میان خواب و بیداری بودم و این دعا را برای من تکرار می فرمود، تا اینکه حفظ کردم. شب جمعه تشریف نیاورد، برخاستم و غسل نموده و لباس هایم را عوض کردم و عطر استعمال نمودم، و نماز شب را خواندم و بر سر دو زانو نشستم و خدای را با این دعا خواندم. شب شنبه حضرت با همان هیئتی که شب های پیش تشریف می آورد، آمد؛ رو به من کرد و فرمود: ای محمّد! دعایت مستجاب و دشمن تو کشته شد، و پس از تمام کردن دعا خداوند او را به هلاکت رساند. او ادامه میدهد: چون صبح شد قصدی جز وداع با موالیان خود (علیهم السلام) و حرکت به سوی خانه ای که از آن فرار کرده بودم نداشتم؛ چون مقداری راه رفتم ناگاه قاصدی از جانب فرزندانم با نامه ای آمد و گفت: مردی که از ترس او فرار کرده بودی به هلاکت رسید، او عدّه ای را برای مهمانی دعوت می کند، مهمانان پس از صرف شام و پذیرایی پراکنده می شوند، او با نوکران خود همانجا می خوابد، بامدادان خبری از او نمی شود، به خانه او می روند، چون لحاف را از روی او برمی دارند می بینند سرش را از قفا بریده و خونش جاری است. این قضیه شب جمعه اتّفاق افتاده و نمی فهمند چه کسی این کار را کرده است. فرزندانم پیغام داده بودند که سریعاً به خانه بروم. موقعی که به منزل رسیدم و از قتل و ساعت اتّفاق آن پرسیدم درست همان موقعی را گفتند که من دعا را تمام کرده بودم. 💠علی بن حمّاد گوید: من این دعا را از ابو حسن علی علوی عریضی گرفتم، او از من خواست که این دعا را به کسی که مخالف مذهب ائمّه معصومین علیهم السلام است و از عقیده او خبر ندارم ندهم، امّا دوستان آل محمّد علیهم السلام می توانند از این دعا بهره ببرند. دعا نزد من بود، من و برادرانم بر آن دعا مواظبت می کردیم، روزی یکی از قضات اهواز از بصره نزد من آمد، من او را می شناختم، او نیکوئی های زیادی در حقّ من کرده بود، و گاهی من به او نیازمند می شدم و به نزد او می رفتم و نیازم را برطرف می کرد، ولی او از مخالفین مذهب ائمّه علیهم السلام بود. سلطان وقت حکم دستگیری او را صادر کرده و او را بیست هزار درهم جریمه کرده بود، دلم بر او سوخت و در حق او دلسوزی کردم و دعا را به او دادم، او دعا را خواند یک هفته نگذشته بود که سلطان بدون وساطتِ کسی، او را آزاد کرد و جریمه را به او بخشید و با احترام او را به شهر خود برگرداند، من او را مشایعت کردم و به بصره برگشتم. ♦️شایسته است این دعا برای آزادی امام عصر عج الله از اعمال دیو جبار نفوس خودمان و تمامی ظالمان عالم خوانده شود،چرا که تا وقتی ما با درستی اعمالمان او را نخواهیم و پا در دایره ی قتل نفس نگذاریم، او نخواهد آمد. ♦️در این برهه چه بسا اگر جمعیت کثیری از مومنین مشغول به این دعا با تکرار آن شوند و از خدای متعال نابودی اسرائیل و آزادی فلسطین اشغالی را طلب کنند خداوند متعال در تقدیر و سرنوشت این نابودی تعجیل بفرماید. ♦️اگر دستتان رسید این برادر کوچک را از دعای خیر برای رفع جمیع مشکلات فراموش نکنید که سخت محتاج هستم المکتوبات فی النجف الاشرف @m_h_esfahani
هدایت شده از شعله ی طور
دوستان توجه کنند.🔻 علی بن حماد در ادامه می گوید: پس از چند روز دنبال دعا رفتم پیدا نکردم، همه کتاب هایم را جستجو کردم اثری از آن ندیدم. نسخه ای از این دعا نزد ابومختار حسینی بود از او خواستم، او نیز گشت و پیدا نکرد، ما تا بیست سال دنبال این دعا بودیم و پیدا نمی کردیم، فهمیدم که این مجازاتی از خدای متعال است، چون من بر خلاف سفارش علوی مصری عمل کرده بودم و دعا را به قاضی که مخالف مذهب ائمّه علیهم السلام بود، داده بودم. بعد از بیست سال آن را در میان کتاب هایم پیدا کردم، حال آنکه پیش از آن بارها آنجا را جستجو کرده بودم. سوگند یاد کردم و با خود عهد نمودم که این دعای شریف را ندهم مگر به کسی که اطمینان به مذهب او دارم که معتقد به ولایت آل محمّد علیهم السلام است، و از او هم عهد و پیمان بگیرم که به مخالف مذهب ندهد، از خدا یاری طلبیده و بر او توکل می نمایم.
آیت الله حق شناس به شما عرض کرده ام : دنیا تعلقات است آقا جان! و گرنه کسی ممکن است پول هم داشته باشد، اما تعلق نداشته باشد، چو انفاق فی سبیل الله می کند، این معلوم می شود که دل بسته دنیا نیست. تعلقات را باید قطع کنی، مثلا تعلق و دلبستگی به مال، حالا مال را دوست دارم، برای اینکه می خواهم فی سبیل الله انفاق کنم؛ اما حالا گم شد، خوب به جهنم که گم شد، باز دو مرتبه پرودگار می دهد، چرا ناراحت و غصه دارمی شوی؟ این تعلق نباید باشد، همین ها را باید بزنی و قطع کنی داداش جان! فهمیدی؟ اگر ببینم در دل بنده ی من محبت دنیا و آخرت نباشد،« مَلَاتُهُ مِن حُبی» قلب او را از محبت خودم پر می کنم خواهی وصال دوست « عمانی»؟ در آن بکوش و از هر چه غیر اوست تو باید جدا شوی کتاب مواعظ 2 ص 252، 253 @tezkar
تابلویی هشدار دهنده استاد بزرگوارمان، عارف کامل، مرحوم آیه الله پهلوانی در اطاق خود، مقابل محل جلوسشان تابلویی را نصب کرده بودند که این جمله بر آن نقش بسته بود که : «ای هیچ، بهر هیچ، بر هیچ مپیچ» و این تابلو هشدار و مذکری بود برای هر کسی که در محضر ایشان حاضر می شد و چشمش به آن می افتاد که باید باد موهوم را از سرت بیرون کنی و به دام مباهات و خود ستایی و خود بر تربینی نیفتی. استاد عزیزمان، مرحوم عارف واصل آیت الله آقا سید عبدالله جعفری تهرانی می فرمودند: در شبهای قدر، مرحوم آیه الله حاج اقا حسین فاطمی که از تلامذه برجسته عارف کامل، مرحوم آیه الله میرزا جواد آقا ملکی تبریزی بود، زار زار می گریست و خدای سبحان را مورد خطاب قرار می داد و می گفت: «ای همه چیز! چه خواهی کرد با هیچ؟!» ساحل بقا ص 395 @tezkar
گناهان پنهانی ای نفس گمان من این است که تو گناهان پنهانی داری، همانند تاخیر در توبه از بعضی گناهان؛ زیرا که شتاب در توبه کردن واجب فوری و ترک کردن آن حرام است و مانند تزکیه نفس از پاره ای اخلاقیات، که واجب عینی است و ترک کردن این تزکیه و مشغول شدن به عبادات مستحبی ( با وجود چنین واجبی) حرام است و گناهان دیگری هم هستند که همانند این دوگناه ، نهانی و مخفی اند. المراقبات ص 114 @tezkar
نصب قاب عکس ای عزیز! از نصب کردن تابلوهایی که روح حیا و عفت را تضعیف می کند و روی فرزندت را باز می نماید، حتی اگر تصویر خود و همسرت باشد، بپرهیز. با کمال تاسف باید بگویم که بعضی از این تصاویری که تو با همسرت داری، اینها از اختصاصات رابطه همسری می باشد و هرگز نباید به تصویر قاب شده در آید،و در معرض دید دیگران حتی فرزندانت قرار گیرد. سلوک با فرزند ص282 @tezkar
قبرستان ای عزیز من! از رفتن به قبرستان های مسلمین در هر شهری که بودید مضایقه ننمایید که بهترین مذکِّر است ولی حتی المقدور تنها بهتر است(به حساب تذکر بیشتر گرفتن) رساله عرفانی(آیت الله سعادت پرور) ص201 @tezkar
گرفتاری فهم مادی متوجه نیستیم امروز نیز از دو جهت گرفتار فهم مادی از دین شده ایم. یکی از جهت نزدیک به غرب که اصالت را به عالم ماده می دهد و دیگری از جهت غفلت از درک صحیح جایگاه اهل بیت (ع) و شاید بتوان گفت علت این که ما شیعیان نیز امروزه نمی توانیم از اهل بیت(ع) آن که شایسته است هدایت بگیریم علاقه ما نسبت به فرهنگ غرب است خطر مادی شدن دین( استاد اصغر طاهر زاده) ص 97 @tezkar
الهی نامه خواجه عبدالله انصاری در الهی نامه اش گوید: 1. االهی! ابوجهل از کعبه می آید و ابراهیم از بت خانه. کار به عنایت تو بود باقی بهانه. 2. الهی! همه از تو ترسند و عبدالله از خود، زیرا که از تو همه نیکی آید و از عبدالله همه بدی. 3. الهی! آفریدی رایگان و روزی دادی رایگان، بیامرز رایگان که تو خدایی نه بازرگان. 4. الهی! اگر از دوستانم، حجاب برادر و اگر مهمانم، مهمان را نیکودار. 5. الهی! همه می خواهند در تو نگرند و عبدالله می خواهد که تو در وی نگری. 6. الهی! اگر یک بار گوی بنده ی من، از عرش بگذرد خنده من. کتاب 400 موضوع 2000 داستان، ص 484 مناجات خواجه عبدالله انصاری @tezkar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سه خصلت دلبستگان به دنیا آیت الله مجتهدی تهرانی @tezkar
مرحوم سید هاشم حداد می فرمودند: چقدر من‌ از اين‌ كلام‌ رسول‌ خدا صلّي‌ الله‌ عليه‌ وآله‌ وسلّم‌ خوشحال‌ مي‌شوم‌ و هر وقت‌ ياد آن‌ ميكنم‌ حالت‌ ابتهاج‌ و مسرّت‌ به‌ من‌ دست‌ ميدهد، آنجا كه‌ فرموده‌ است‌: إنِّي‌ أُحِبُّ مِنَ الصِّبْيَانِ خَمْسَةَ خِصَالٍ: الاوَّلُ أَنَّهُمُ الْبَاكُونَ؛ الثَّانِي‌ عَلَي‌ التُّرَابِ يَجْتَمِعُونَ؛ الثَّالِثُ يَخْتَصِمُونَ مِنْ غَيْرِ حِقْدٍ؛ الرَّابِعُ لَايَدَّخِرُونَ لِغَدٍ؛ الْخَامِسُ يُعَمِّرُونَ ثُمَّ يُخَرِّبُونَ. ( المواعظ العدديّة : ص 259) «من‌ پنج‌ كار اطفال‌ را دوست‌ دارم‌: اوّل‌ آنكه‌ پيوسته‌ گريانند؛ دوّم‌ آنكه‌ برسر خاك‌ گِرد مي‌آيند؛ سوّم‌ آنكه‌ بدون‌ حقد و كينه‌ با هم‌ دعوا مي‌كنند؛ چهارم‌ آنكه‌ براي‌ فردا چيزي‌ را ذخيره‌ نمي‌نمايند؛ پنجم‌ آنكه‌ خانه‌ مي‌سازند و سپس‌ آنرا بدست‌ خودشان‌ خراب‌ مي‌كنند.» مراد آنستكه‌: اطفال‌ چون‌ به‌ فطرت‌ نزديكترند، يعني‌ به‌ توحيد نزديكترند؛ أنانيّت‌ پوچ‌ و استكبار واهي‌ و شخصيّت‌ مجازي‌ در ميانشان‌ نيست‌. فلهذا چون‌ خندۀ غفلت‌انگيز، و عمارتهاي‌ بهجت‌ آميز، و كينه‌هاي‌ بي‌اساس‌ امّا ريشه‌دار، و ذخيره‌ كردن‌ اموال‌ و انباشتن‌ بر اساس‌ وَهم‌ و پندار، و اتّكاي‌ به‌ دنيا و دلبستگي‌ بدان‌، در ميان‌ ايشان‌ وجود ندارد يعني‌ همه‌ بالفِطرَه‌ اهل‌ توحيد می باشند و فنای آنان‌ فطرةً در ذات‌ خدا بيشتر است‌، بيشتر مورد علاقۀ پيامبر ميباشند کتاب روح مجرد ص 597 @tezkar
📍همزمان با چهل و دومین سالروز ارتحال آن عالم ربانی و معلم توحید برگزار می‌شود: 🔹 *آیین بزرگداشت استاد علامه سید محمدحسین طباطبایی(ره)* همراه با رونمایی از کتاب "رسالة فی التوحید" اثر علامه طباطبایی(ره) 🔸سخنرانان: آیت‌الله سید یدالله یزدان‌پناه استاد محمدتقی فیاض‌بخش ▫️زمان: چهارشنبه ۲۴ آبان، بعد از نماز مغرب و عشاء ▫️محل برگزاری: تهران، میدان بهارستان، نرسیده به چهارراه سرچشمه، کوچه شهید صیرفی‌پور، مجموعه فرهنگی سرچشمه (یادمان شهدای هفتم تیر) 📌 [موقعیت مراسم بر روی نقشه](https://nshn.ir/aerbvEBbVxi6pA) ☑️ کانال جلوه نور علوی @jelvehnooralavi
امام صادق عليه السلام ما مِنْ عَمَلٍ حَسَنٍ يَعْمَلُهُ الْعَبْدُ اِلاّوَلَهُ ثَوابٌ فِى الْقُرْآنِ اِلاّ صَلاةُ اللَّيْلِ فَاِنَّ اللّهَ لَمْ يُبَيِّنْ ثَوابَها لِعَظيمِ خَطَرِهِ عِنْدَهُ فَقالَ: «تَتَجا فى جُنُوبُهُمْ عَنِ الْمَضاجِعِ يَدْعُونَ رَبَّهُمْ خَوْفا وَطَمَعَا وَمِمّا رَزَقْناهُمْ يُنْفِقُونَ فَلا تَعْلَمُ نَفْسٌ ما اُخْفِىَ لَهُمْ مِنْ قُرَّةِّ اَعْيُنٍ جَزاءً بِما كانُوا يَعْملُونَ» هيچ كار خوبى نيست كه انسان انجام دهد جز اينكه براى آن در قرآن پاداشى بيان شده است مگر نماز شب، كه خداوند پاداش آنرا مشخص نكرده بخاطر بزرگى و عظمت آن پيش خودش بلكه فرموده است: پهلو از بستر از خواب حركت مى دهند (در دل شب) با بيم و اميد خداى خود را مى خوانند و از آنچه روزى آنها كرديم انفاق مى كنند، هيچ كس نمى داند كه پاداش نيكوكاريش چه نعمت و لذتهاى بى نهايت كه روشنى بخش ديده است در عالم غيب براى او ذخيره شده است. وسائل الشيعه، ج 5، ص 281 @tezkar
سخن بسیار کردن ای سید، سخن بسیار کردن دل را در جنبش آرد و تفرقه بار(باز) دهد، و از کسب وحدت و یگانگی غافل سازد، جز به ضرورت حرف مزن، و هر چه گویی مختصر گوی، و اندیشه وحدت را یک لمحه از خود جدا مکن، چون در مجالس بنشینی بیشتر مقید شو مبادا غفلتی واقع شود، و سعی کن تا آن کثرت مرآت وحدت شود مقوی گردد. کتاب رسائل عرفانی ص148 ، متن رساله نور وحدت @tezkar
نماز شب از امام صادق (ع) نقل شده است که «اگر هر شخصی آخرین آیه سوره کهف را بخواند در هر ساعتی كه مشخص کند از خواب بیدار می شود» (الکافی، ج 2، ص 462) آیه 110 سوره کهف: «قُلْ إِنَّما أَنَا بَشَرٌ مِثْلُکُمْ یُوحى‏ إِلَیَّ أَنَّما إِلهُکُمْ إِلهٌ واحِدٌ فَمَنْ کانَ یَرْجُوا لِقاءَ رَبِّهِ فَلْیَعْمَلْ عَمَلاً صالِحاً وَ لا یُشْرِکْ بِعِبادَةِ رَبِّهِ أَحَدا» آیت الله بهجت سال 1363 فرمودند : در مصباح المتهجد شیخ طوسی آمده است که بعد از این آیه این چنین بگویید: ( امام کاظم (ع) می فرمایند: هر كس مى‌خواهد در یک ساعت خاصی از شب از خواب برخیزد، در زمان خوابيدن این دعا را بخواند ) «اَللّهُمَّ لا تُنْسِني ذِكْرَکَ وَلا تُؤْمِنّي مَكْرَکَ وَلا تَجْعَلْني مِنَ الْغافِلينَ وَاَنْبِهْني لاحَبِّ السّاعاتِ اِلَيْکَ، اَدْعُوکَ فيها فَتَسْتَجيبَ لي وَاَسْأَلُکَ فَتُعْطيني وَاَسْتَغْفِرُکَ فَتَغْفِرُ لي، اِنَّهُ لا يَغْفِرُ الذُّنُوبَ اِلّا اَنْتَ، يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ» مصباح المتهجد ص 123 @tezkar
صاحب سگ مرحوم حاج شیخ عباس تهرانی (متوفی 1385) تلمیذ عارف الله میرزا جواد ملکی تبریزی گفت: ما جوان بودیم و در افراط و تفریط به ریاضت شخصی مشغول و رنگ و رویم عوض شده بود. رفتم به استاد، دیدم روی سکوی منزل نشسته است. چون نظرش به من افتاد، فرمود: «این کار ها چیست که تو می نمایی؟ این ها خلاف شرع است.» گفتم : اخر نفس اماره چنین و چنان می کند! فرمود: نفس اماره فقط با این کارها درست نمی شود. من و پسرم رفتیم توی این باغ. سگی به ما حمله کرد؛ هر کاری کردم، دیدم نمی شود. چه آن که سگ، درنده خوی است و نمی شود از دست او خلاص شد. صدا زدم ای صاحب باغ! بیا جلوی سگت را بگیر. صاحب سگ آمد و اشاره ای کرد و سگ رفت. خدا صاحب نفس است. به او التماس کن تا تو را از شر نفس آزاد کند. دو عارف سالک ص 140 @tezkar
درهـاى خير و سعادت رسول خدا صلي الله عليه و آله در جنگ تبوك به معاذ بن جبل فرمود:  وَاِنْ شِئْتَ أَنْبَأْتُكَ بِاَبْوابِ الْخَيْرِ؟ قالَ: قُلْتُ: اَجَلْ يارَسُولَ اللّهِ قالَ: اَلصَّوْمُ جُنَّةٌ، وَالصَّدَقَةُ تُكَفِّرُ الْخَطيئَةَ، وَقِيامُ الرَّجُلِ فِى جَوْفِ اللَّيْلِ يَبْتَغى وَجْهَ اللّهِ، ثُمَّ قَرَءَ هذِهِ الآيَةَ: «تَتَجافى جُنُوبُهُمْ عَنِ المَضاجِعِ» مى خواهى درهاى خير و سعادت را به تو معرّفى كنم؟ او گفت: آرى اى رسول خدا، پيامبر صلي الله عليه و آله فرمود: اينهاست: ۱ ـ روزه كه سپر (از آتش) است. ۲ ـ صدقه كه خطا را جبران مى كند. ۳ ـ بيدارى انسان در دل شب كه بخاطر خدا باشد سپس اين آيه را خواند: «تَتَجافى جُنُوبُهُم عَنِ المَضاجِعِ ... بحارالأنوار، ج 87، ص 123 @tezkar
کهکشان نیستی پس از احوالپرسی قاضی از او پرسید: این چندمین فرزند است که علویه سقط میکنند؟ . سید محمدحسین گفت: «آقا» دومی است؛ پس از وفات محمد یک بار، والآن هم مجدداً چند روز قبل. قاضی چند لحظه ای سکوت ،کرد نفس عمیقی کشید و گفت: «اینها در عالم حساب دارد آقا محمد حسین؛ این راه راه صبر است و باید بدانید که اسم اعظم پروردگار استقامت در طریق توحید است. سید محمد حسین که بیش از سی سال سن ،نداشت با چشمانی که دریا در آن موج میزد گفت: «بله آقامتوجهم.» گاهی خداوند چهل روز بنده را در سختی و گرفتاری قرار می دهد تا یک بار از ته دل «یا الله» بگوید و به یاد خدا بیفتد لحظاتی هر دو ساکت شدند و پس از آن استاد گفت: «اگر طالب حقیقی بودید، به جست و جو ادامه دهید. اگر الآن به آب نرسیدید، بالأخره زمانی آب برایتان از زمین فوران خواهد کرد. تازه اگر به آب هم رسیدید و درها برایتان باز شد به همان کم بسنده نکنید؛ بیشتر جست وجو کنید و بیشتر بخواهید این رسم بندگی است اگر کشفی، قدرتی یا جذابیتی از غیب برای شما رخ ،نمود مطلقاً به آن توجه نکرده و آن را از خود بازدارید؛ که اگر به آن توجه کردید همچون حصاری شما را متوقف و اسیر خویش خواهد کرد.» @tezkar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
توصیه تکان دهنده آیت الله بهجت به استاد عابدینی برای خواندن نماز شب @tezkar
حالات نفس عارف عابد « ابن فهد حلی» میفرماید: نفس : 1ـ در حالت شهوت، حیوانی بیش نیست. 2ـ در حالت غضب، درنده ای است. 3ـ در حال مصیبت، بچه ای می باشد. 4ـ در حال نعمت، فرعون می شود. 5ـ در حال سیری، او را مستکبر می یابی. 6ـ در حال گرسنگی، مجنونش می بینی. اگر او را اسیر کنی طغیان می کند، اگر گرسنه اش بداری صیحه می زند و جزع می کند. نفس بسان الاغی می باشد، اگر علفش دهی در می رود، اگر گرسنه اش نگه داری عرعر می زند. 400موضوع 2000داستان ص 574 @tezkar
راهی برای نجات از شهوات جز مراقبه نیست داداش جان! کسی که واقعا می خواهد خاطرش از انتقال به معاصی مصون بماند. بسیار بسیار این مهم است. « فلا طریقَ له الاّ المُجاهده» بایددر طول عمرش مجاهده بکند. چون نفس زود تعلق پیدا می کند، نفس مرکز تعلق است، به همه چیز تعلق پیدا می کند. باید این تعلقات را قطع کنید آقا جان من! عزیز من! باید ببُرید « فی قَمعِ الشهواتِ فهذا هو القَدرُ الذی یدخلُ تَحتَ الاختیار» آن قدر که در تحت اختیار است، این است که من تعلقات را بزنم، آدم افلیج که نیستی: این که فردا این کنم یا آن کنم خود دلیل اختیارست ......... پرودگا عزیز تو را مختار خلق کرده است تا کار کنی، مجاهده کنی. آدم باید خودش را به پرودگار عزیز مقید بکند: « و حُبَّه و انسهُ عُده و ذخیره لها للموت» محبت به او و انس با او ذخیره مرگ است، مگر پرودگار عزیز نجات بدهد! مواعظ 1 ص 260و261 @tezkar
هدایت شده از الهادی
🔻 فاطمه بنت الحسین می‌گوید در مجلس یزید، من دختر جوانی بودم. یزید مهمان‌هایی داشت؛ نگاه یکی از مهمان‌ها که به من افتاد به یزید گفت یا امیرالمؤمنین! این را به عنوان کنیز به من بدهید و من یک دفعه ترسیدم و فکر کردم که این کار را می‌توانند بکنند. 🔸 عمه من، حضرت زینب سلام الله علیها به آن مرد فرمود که "کذبتَ"، دروغ گفتی، نه تو می‌توانی این کار را بکنی و نه یزید. 🔹 قضیه حساس شد. به یک نفر مثل یزید که این همه جنایت کرده است این حرف را زدن عجیب است. 🔸 یزید گفت: می‌دانی که من می‌توانم اگر بخواهم این دختر را به عنوان اسیر بدهم، حضرت زینب (سلام الله علیها) فرمودند: والله نمی‌توانی. 🔹 یزید سر خود را پایین انداخت. مدتی در سکوت بود؛ دوباره آن مرد مطلب خود را اظهار کرد. یزید به او پرخاش کرد گفت که خدا تو را مرگ بدهد حرف نزن و قضیه تمام شد. 🔸 چرا حضرت زینب سلام الله علیها اینطور صحبت فرمودند؟ چون تکوینا ولایت دارند. بالأخره اسباب ولایت دست آن‌ها بوده است، نه اینکه همین‌طور فقط از روی تهدید ظاهری صحبت کرده باشند. 🔹 کسی نمی‌تواند این‌طور محکم صحبت کند مگر اینکه این جایگاه را [قدرت ولایی] داشته باشد، آن هم در چنین جایگاهی که خود او را هم به عنوان اسیر وارد مجلس کردند. کد ۱۰۷۴ ┄┅═✧❁ااا❁✧═┅┄ 🔺 کانال رسمی حجت‌الاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری: 👉🏻 @nasery_ir ‌ ‌ ‌ ‌