eitaa logo
ثقلین (قرآن و اهلبیت ع)
140 دنبال‌کننده
2هزار عکس
934 ویدیو
11 فایل
قران و تفسیر آیات، چهارده معصوم(ع) (داستان و احادیث)، اخلاق و سبک زندگی، شهدا، احکام شرعی، اخبار و مناسبت روز و عناوین متنوع دیگر. . . . . ارتباط با مدیر:. @jtmyaali
مشاهده در ایتا
دانلود
۷ ✍ ایده ی جالبِ شهید دکتر محمد علی رهنمون برای تربیت فرزند متن خاطره : محمدعلی صبح‌ ها بعد از نماز قرآن می‌خواند. اگه دخترمون بیدار بود، می‌گرفتش توی بغل ؛ اگه هم خواب بود ، کنارِ رختخوابش می‌نشست و می‌گفت: اینـجا قـرآن می‌خوانم ، می‌خواهم چشم و گوشِ بچه ‌ام از الان به این چیزها عادت کنه... 🌷خاطره‌ای از زندگی شهید دکتر محمد علی رهنمون 📚منبع: یادگاران16 «کتاب رهنمون» ، صفحه 90 @thaghlain 🌹
۵۰ ✍راهکارِ جالبِ شهید برای جلوگیری از اتلاف وقت در جلسات و همنشینی‌ها متن خاطره نشسته بودیم به انتظارِ شروعِ جلسه. حاج مجید گفت: حالا که بیکار نشستیم ، نبـاید الکی حرف بزنیم... رفت و چند تا قـرآن آورد و بین بچه ها پخش کرد. دورِ هم نشستیم و قـرآن خواندیم. هم قرآن خواندیم و هم وقتمون تلف نشد... 📌خاطره ای از زندگی سردارشهید حاج مجید زینلی فرمانده گردان حضرت ابوالفضل العباس} لشکر 41 ثارالله @thaghlain
۶۸ ✍ پایانِ قشنگ زندگیِ شهیدی که با قرآن انس داشت ، به روایت شهیدی دیگر متن خاطره شهید سید مهدی اسلامی‌خواه می‌گفت: تار و پود و وجودِ حسن قدومش رو قرآن فرا گرفته بود. یک روز چند قدمی‌اش ایستاده بودم ؛ دیدم داره قرآن می خونه. گلوله ای اومد و بدنِ حسن قطعه قطعه شد. سـرش هم از پیکرش جدا ، و روی زمین افتاد. امـا تا چند لحظه لب هایِ قشنگش به هم می خورد و قـرآن می خواند... 📌خاطره ای از زندگی شهید حسن قدومش 📚منبع: کتاب روایت مقدس ، صفحه 61 @thaghlain🌹
۷۳ ✍ اتفاقی که سبب عصبانیت شهید شد متن خاطره هرگز تندخویی ازش ندیدم. اما یه روز دیدم با عصبانیت اومد خونه. با تعجب دست از لباس شستن‌ کشیدم و به اتاق رفتم. دیدم مشغولِ خوندنِ قرآن شده. پرسیدم: طوری شده مادر؟ بدون اینکه نگاهش رو از قرآن برداره ، گفت: چیزی نیست! اجازه بدین کمی قرآن بخونم ، می ترسم الان حرفی بزنم و به گناه ختم بشه. من هم از کنجکاوی دست کشیدم.بعد از مدتی خودش اومد و‌گفت: امروز چند تا معلمِ زن‌‌که بی‌حجاب بودند ، اومدند مدرسه ؛ به محض ورود با مردها دست دادند ، من هم از اینکه حریم خدا شکسته شد خیلی ناراحت شدم... 📌خاطره ای از زندگی سردار شهید رجبعلی آهنی 📚منبع: کتاب افلاکیان ، صفحه 319 @thaghlain 🌹
۱۵۰ ✍️ استدلالِ جالب شهید، برای انجام یک عملِ مستحبِ صبحگاهی... متن خاطره علیرضا صبح‌ها قبل از اينکه برود سرکار، قرآن مي‌خواند. يک روز قرآنش را خواند ولباسهايش را پوشيد تا به محلِ کارش برود. به او گفتم: نمی‌خواهيد صبحانه بخوريد؟ جواب داد: وقت ندارم، ديرم شده...گفتم: خب شما می‌توانید قرآن‌ را در محل کارتان بخوانيد ، و آن وقتي را که برايِ خواندنِ قرآن مي‌گذاريد، صبحانه‌تان را بخوريد. اما ايشان در جوابم گفتند: صبحانه غذايِ جسم است، ولی قرآن غذايِ روح ... اینگونه اهمیتِ قرآن را فهماندند و به محلِ کارشان رفتند... 📌خاطره ای از زندگی سردار شهید علیرضا عاصمی 📚منبع: پایگاه اینترنتی « خبرگزاری دفاع مقدس » @thaghlain 🌹