روزی می رسد که افول خود را می بینی، به گذشته می نگری اما دیگر شباهتی نمی یابی و چه بدتر است وقتی که این افول در اوج جوانی اتفاق می افتد.
-آلبرکامو
انقدر کار دارم که نمیدونم از کدوم باید شروع کنم.
فعلا هم فقط دارم استرسش رو میکشم...
Alireza Ghorbani - Bi Gonah (320).mp3
9.68M
-میترسم از اینکه زمان نگذارد
چون دسته گلی برسی به مزارم
«حتی اگر خودم، خودم را نخواستم تو مرا بخواه. نگذار در جهانی به این درندشتی رها شوم.»
«واقعا نمیدانم که آیا نجات یافتهام یا نه. از درون خودم را بیشتر و بیشتر خفه میکنم.
خودِ درونیام بخاطر محافظت از خودش، حتی برای من هم غیرقابلدسترسی شدهاست.»
اگر برای کسی مهم باشی همیشه راهی برای وقت گذاشتن با تو پیدا خواهد کرد،
نه بهانهای برای فرار و نه دروغی برای توجیه.
-ارنستوساباتو
روزی که رفتم و کسی متوجه رفتنم نشد فهمیدم که چقدر تنهام.
حالا اما برگشتم، با همون آدم ها روزهام رو میگذرونم، میگم، میخندم و هنوز دوستشون دارم،
اما دیگه به بودنشون دل نبستم و عادت نکردم.
من یاد گرفتم که فقط خودم رو دارم...
درد دل تو را چه کسی گوش میکند ؟
ای در جهان غریب ! به چاهی بسنده کن...
-سجادسامانی
"شايد هنوز هم
در پشت چشمهای له شده
در عمق انجماد
يک چيز نيمه زندهی مغشوش
بر جای مانده بود.."
-فروغفرخزاد
الان یادم اومد
یهو تو کلاس میدیدی از پنجره بچه ها آویزونن با دسته جارو یا چتر دارن یه چیزی میکشن بالا
حالا چی بود؟
اندازه یه سوپر مارکت خوراکی👀
رفقای اینا همو میشناختن باهم خوراکی سفارش میدادن میفرستادن براشون
خودشون که نمیدونستن ولی خدا خیرشون بده 30 تا گشنه رو نجات میدادن 👀😂
غافلی از حالِ دل، ترسم که این ویرانه را
دیگران بیصاحب انگارند و تعمیرش کنند...
-صائبتبریزی