دو خوانش غزل ۲۸۸.mp3
زمان:
حجم:
4.35M
غزل شمارهٔ ۲۸۸
کنار آب و پای بید و طبع شعر و یاری خوش
معاشر دلبری شیرین و ساقی گلعذاری خوش
الا ای دولتی طالع که قدر وقت میدانی
گوارا بادت این عشرت که داری روزگاری خوش
هر آن کس را که بر خاطر ز عشق دلبری باریست
سپندی گو بر آتش نه که داری کار و باری خوش
عروس طبع را زیور ز فکر بکر میبندم
بود کز نقش ایامم به دست افتد نگاری خوش
شب صحبت غنیمت دان و داد خوشدلی بستان
که مهتابی دل افروز است و طرف لاله زاری خوش
میی در کاسه چشم است ساقی را بنامیزد
که مُستی میکند با عقل و میبخشد خماری خوش
به غفلت عمر شد حافظ بیا با ما به میخانه
که شنگولان خوش باشت بیاموزند کاری خوش
#استاد_آهی
#استاد_موسوی_گرمارودی
#حافظ_خوانی_و_ادبیات
دو خوانش غزل ۲۵۰ حافظ.mp3
زمان:
حجم:
1.3M
غزل شمارهٔ ۲۵۰
روی بنمای و وجود خودم از یاد ببر
خرمن سوختگان را همه گو باد ببر
ما چو دادیم دل و دیده به طوفان بلا
گو بیا سیل غم و خانه ز بنیاد ببر
زلف چون عنبر خامش که ببوید هیهات
ای دل خام طمع این سخن از یاد ببر
سینه گو شعله آتشکده فارس بکش
دیده گو آب رخ دجله بغداد ببر
دولت پیر مغان باد که باقی سهل است
دیگری گو برو و نام من از یاد ببر
سعی نابرده در این راه به جایی نرسی
مزد اگر میطلبی طاعت استاد ببر
روز مرگم نفسی وعده دیدار بده
وان گهم تا به لحد فارغ و آزاد ببر
دوش میگفت به مژگان درازت بکشم
یا رب از خاطرش اندیشه بیداد ببر
حافظ اندیشه کن از نازکی خاطر یار
برو از درگهش این ناله و فریاد ببر
#استاد_آهی
#استاد_موسوی_گرمارودی
#حافظ_خوانی_و_ادبیات
دو خوانش غزل ۲۸۹ حافظ.mp3
زمان:
حجم:
4.38M
غزل شمارهٔ ۲۸۹
مجمع خوبی و لطف است عذار چو مهش
لیکنش مهر و وفا نیست خدایا بدهش
دلبرم شاهد و طفل است و به بازی روزی
بکشد زارم و در شرع نباشد گنهش
من همان به که از او نیک نگه دارم دل
که بد و نیک ندیدهست و ندارد نگهش
بوی شیر از لب همچون شکرش میآید
گر چه خون میچکد از شیوه چشم سیهش
چارده ساله بتی چابک وشیرین دارم
که به جان حلقه به گوش است مه چاردهش
در پی آن گل نورسته دل ما یا رب
خود کجا شد که ندیدیم در این چند گهش
یار دلدار من ار قلب بدین سان شکند
ببرد زود به جانداری خود پادشهش
جان به شکرانه کنم صرف گر آن دانه در
صدف سینه حافظ شود آرامگهش
#استاد_آهی
#استاد_موسوی_گرمارودی
#حافظ_خوانی_و_ادبیات
دو خوانش غزل ۲۸۹ حافظ.mp3
زمان:
حجم:
4.38M
غزل شمارهٔ ۲۸۹
مجمع خوبی و لطف است عذار چو مهش
لیکنش مهر و وفا نیست خدایا بدهش
دلبرم شاهد و طفل است و به بازی روزی
بکشد زارم و در شرع نباشد گنهش
من همان به که از او نیک نگه دارم دل
که بد و نیک ندیدهست و ندارد نگهش
بوی شیر از لب همچون شکرش میآید
گر چه خون میچکد از شیوه چشم سیهش
چارده ساله بتی چابک وشیرین دارم
که به جان حلقه به گوش است مه چاردهش
در پی آن گل نورسته دل ما یا رب
خود کجا شد که ندیدیم در این چند گهش
یار دلدار من ار قلب بدین سان شکند
ببرد زود به جانداری خود پادشهش
جان به شکرانه کنم صرف گر آن دانه در
صدف سینه حافظ شود آرامگهش
#استاد_آهی
#استاد_موسوی_گرمارودی
#حافظ_خوانی_و_ادبیات
دو خوانش غزل ۲۹۰ حافظ.mp3
زمان:
حجم:
4.39M
غزل شمارهٔ ۲۹۰
دلم رمیده شد و غافلم من درویش
که آن شکاری سرگشته را چه آمد پیش
چو بید بر سر ایمان خویش میلرزم
که دل به دست کمان ابروییست کافرکیش
خیالِ حوصله بحر میپزد هیهات
چههاست در سر این قطره محال اندیش
بنازم آن مژه شوخ عافیت کش را
که موج میزندش آب نوش در سر نیش
ز آستین طبیبان هزار خون بچکد
گرم به تجربه دستی نهند بر دل ریش
به کوی میکده گریان و سرفکنده روم
چرا که شرم همیآیدم ز حاصل خویش
نه عمر خضر بماند ، نه ملک اسکندر
نزاع بر سر دنیی دون مکن درویش
بدان کمر نرسد دست هر گدا حافظ
خزانهای به کف آور ز گنج قارون بیش
#استاد_آهی
#استاد_موسوی_گرمارودی
#حافظ_خوانی_و_ادبیات
دو خوانش غزل ۲۹۱ حافظ.mp3
زمان:
حجم:
3.95M
غزل شمارهٔ ۲۹۱
ما آزمودهایم در این شهر بخت خویش
بیرون کشید باید از این ورطه رخت خویش
از بس که دست میگزم و آه میکشم
آتش زدم چو گل به تن لخت لخت خویش
دوشم ز بلبلی چه خوش آمد که میسرود
گل پهن کرده گوش ز شاخ درخت خویش
کای دل صبور باش که آن یار تندخو
بسیار تندروی نشیند ز بخت خویش
خواهی که سخت و سست جهان بر تو بگذرد
بگذر ز عهد سست و سخنهای سخت خویش
وقت است کز فراق تو و سوز اندرون
آتش درافکنم به همه رخت و پخت خویش
حافظ اگر مراد میسر شدی مدام
جمشید نیز دور نماندی ز تخت خویش
#استاد_آهی
#استاد_موسوی_گرمارودی
#حافظ_خوانی_و_ادبیات
دو خوانش غزل ۲۹۲ حافظ.mp3
زمان:
حجم:
4.05M
غزل شمارهٔ ۲۹۲
قسم به حشمت جاه و جلال شاه شجاع
که نیست با کسم از بهر مال و جاه نزاع
شراب خانگیم بس می مغانه بیار
حریف باده رسید ای رفیق توبه وداع
خدای را به میام شست و شوی خرقه کنید
که من نمیشنوم بوی خیر از این اوضاع
ببین که رقص کنان میرود به ناله چنگ
کسی که اذن نفرمودی استماع سماع
به عاشقان نظری کن به شکر این نعمت
که من غلام مطیعم تو پادشاه مطاع
به فیض جرعه جام تو تشنهایم ولی
نمیکنیم دلیری نمیدهیم صُداع
هنر نمی خرد ایام و غیر از اینم نیست
کجا روم به تجارت بدین کساد متاع
جبین و چهره حافظ خدا جدا مکناد
ز خاک بارگه کبریای شاه شجاع
#استاد_آهی
#استاد_موسوی_گرمارودی
#حافظ_خوانی_و_ادبیات
دو خوانش غزل ۲۹۵ حافظ.mp3
زمان:
حجم:
3.6M
غزل شمارهٔ ۲۹۵
سحر به بوی گلستان دمی شدم در باغ
که تا چو بلبل بیدل کنم علاج دماغ
به جلوه گل سوری نگاه میکردم
که بود در شب تیره به روشنی چو چراغ
چنان به حسن و جوانی خویشتن مغرور
که داشت از دل بلبل هزار گونه فراغ
گشاده نرگس رعنا ز حسرت آب از چشم
نهاده لاله ز سودا به جان و دل صد داغ
زبان کشیده چو تیغی به سرزنش سوسن
دهان گشاده شقایق چو مردم ایغاغ
یکی چو باده پرستان صراحی اندر دست
یکی چو ساقی مستان به کف گرفته ایاغ
نشاط و عیش جوانی چو گل غنیمت دان
که حافظا نبود بر رسول غیر بلاغ
#استاد_آهی
#استاد_موسوی_گرمارودی
#حافظ_خوانی_و_ادبیات
دو خوانش غزل ۲۹۶ حافظ.mp3
زمان:
حجم:
4.89M
غزل شمارهٔ ۲۹۶
طالع اگر مدد دهد دامنش آورم به کف
گر بکشد زهی طرب ور بکشد زهی شرف
طرف کرم ز کس نبست این دل پر امید من
گر چه سخن همیبرد قصه من به هر طرف
از خم ابروی وی ام هیچ گشایشی نشد
وه که در این خیال کج عمر عزیز شد تلف
ابروی دوست کی شود دستکش خیال من
کس نزدهست از این کمان تیر مراد بر هدف
چند به ناز پرورم مهر بتان سنگدل
یاد پدر نمیکنند این پسران ناخلف
من به خیال زاهدی گوشهنشین و طرفه آنک
مغبچهای ز هر طرف ره زندم به چنگ و دف
بی خبرند زاهدان نقش بخوان ولاتقل
مست ریاست محتسب باده بده ولاتخف
صوفی شهر بین که چون لقمه شبهه میخورد
پاردمش دراز باد آن حیوان خوش علف
من به کدام خوشدلی می خورم و طرب کنم
کز پس و پیش خاطرم لشکر غم کشیده صف
حافظ اگر قدم زنی در ره خاندان به عشق
بدرقه رهت شود همت شحنه نجف
#استاد_آهی
#استاد_موسوی_گرمارودی
#حافظ_خوانی_و_ادبیات
دو خوانش غزل ۲۹۸ حافظ.mp3
زمان:
حجم:
4.67M
غزل شمارهٔ ۲۹۸
مقام امن و می بیغش و رفیق شفیق
گرت مدام میسر شود زهی توفیق
جهان و کار جهان جمله هیچ در هیچ است
هزار بار من این نکته کردهام تحقیق
دریغ و درد که تا این زمان ندانستم
که کیمیای سعادت رفیق بود رفیق
به مأمنی رو و فرصت شمر غنیمت عمر
که در کمینگه عمرند قاطعان طریق
بیا که توبه ز لعل نگار و خنده جام
تصوریست که عقلش نمیکند تصدیق
اگر چه موی میانت به چون منی نرسد
خوش است خاطرم از فکر این خیال دقیق
حلاوتی که تو را در چه زنخدان است
به کنه آن نرسد صد هزار فکر عمیق
اگر به رنگ عقیق است اشک من چه عجب
که مهر خاتم چشمم لبیست همچو عقیق
به خنده گفت که حافظ غلام طبع توام
ببین که تا به چه حدم همیکند تحمیق
#استاد_آهی
#استاد_موسوی_گرمارودی
#حافظ_خوانی_و_ادبیات
دو خوانش غزل ۳۰۰ حافظ.mp3
زمان:
حجم:
3.49M
غزل شمارهٔ ۳۰۰
هزار دشمنم ار میکنند قصد هلاک
گرم تو دوستی از دشمنان ندارم باک
مرا امید وصال تو زنده میدارد
و گر نه هر دمم از هجر توست بیم هلاک
نفس نفس اگر از باد نشنوم بویت
زمان زمان چو گل از غم کنم گریبان چاک
رود به خواب دو چشم از خیال تو هیهات
بود صبور دل اندر فراق تو حاشاک
اگر تو زخم زنی بر دلم به از مرهم
و گر تو زهر دهی به که دیگری تریاک
بضرب سیفک قتلی حیاتنا ابدا
لأن روحی قد طاب ان یکون فداک
عنان مپیچ که گر میزنی به شمشیرم
سپر کنم سر و دستت نگبرم از فتراک
تو را چنان که تویی هر نظر کجا بیند
به قدر بینش خود هر کسی کند ادراک
به چشم خلق عزیز آن زمان شود حافظ
که بر در تو نهد روی مسکنت بر خاک
#استاد_آهی
#استاد_موسوی_گرمارودی
#حافظ_خوانی_و_ادبیات
دو خوانش غزل ۳۵۶.mp3
زمان:
حجم:
1.49M
صوتی غزل شمارهٔ ۳۵۶
🌹☘️🍃🌹☘️🌹✨
☘️🍃✨🕊
🍃✨🕊
🌹🕊
☘️
اگر برخیزد از دستم که با دلدار بنشینم
ز جام وصل می نوشم ز باغ عیش گل چینم
شراب تلخ صوفی سوز ،بنیادم بخواهد برد
لبم بر لب نه ای ساقی و بستان جان شیرینم
مگر دیوانه خواهم شد که از عشق تو شب تا روز
سخن با ماه میگویم پری در خواب میبینم
لبت شکر به مستان داد و چشمت می به مخموران
منم کز غایت حرمان نه با آنم نه با اینم
چو هر خاکی که باد آورد فیضی برد از انعامت
ز حال بنده یاد آور که خدمتگار دیرینم
نه هر کو نقش نظمی زد کلامش دلپذیر افتد
تذرو طرفه من گیرم که چالاک است شاهینم
اگر باور نمیداری رو از صورتگر چین پرس
که مانی نسخه میخواهد ز نوک کلک مشکینم
وفاداری و حق گویی نه کار هر کسی باشد
غلام آصف ثانی جلال الحق والدینم
رموز عشق و سرمستی ز من بشنو نه از حافظ
که با جام و قدح هر شب حریف ماه و پروینم
#استاد_آهی
#استاد_موسوی_گرمارودی
#حافظ_خوانی
💫
✨
☘️
🌹🕊
🍃✨🕊
☘️🍃✨🕊
🌹☘️🍃🌹☘️🌹✨