eitaa logo
🌻🌻🌻🌻 طلوع 🌻🌻🌻🌻
2هزار دنبال‌کننده
70.8هزار عکس
74هزار ویدیو
2.9هزار فایل
اسیرزمان شده ایم! مرکب شهادت ازافق می آیدتاسوارخویش رابه سفرابدی کربلاببرد اماواماندگان وادی حیرانی هنوزبین عقل وعشق جامانده اند اگراسیرزمان نشوی زمان شهادتت فراخواهدرسید. @tofirmo
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ای بت بربط‌نواز پردهٔ مستان بساز کز رخ هندوی شب پرده دریده است صبح
برقع از ماه برانداز امشب.mp3
663.6K
برقع از ماه برانداز امشب مرکب حسن برون تاز امشب دیده بر راه نهادم همه روز تا درآیی تو به اعزاز امشب من و تو هر دو تمامیم به هم هیچکس را مده آواز امشب عمر من بیش شبی نیست چو شمع عمر شد، چند کنی ناز امشب گرچه کار تو همه پرده‌دری است پرده زین کار مکن باز امشب تو چو شمعی و جهان از تو چو روز من چو پروانهٔ جانباز امشب مرغ دل از قفس سینه ز شوق می‌کند قصد به پرواز امشب دل عطار نگر شیشه صفت سنگ بر شیشه مینداز امشب
🍂 🕊نگارا روز، روزِ ماست امروز که در کف باده و در کام، قند است می و معشوق و وصلِ جاودان هست کنون تدبیر ما لَختی سپند است
🕊تا عشقِ تو در میانِ جان است... جان از دو جهان کنار دارد
خداوندا.mp3
516.1K
خداوندا عطاهای تو عام است عنایتهای عامّت بر دوام است خداوندا توئی حامی و حاضر به حال بندگان خویش ناظر خداوندا نظر بر جان ما کن گذر بر کلبه ی احزان ما کن الهی جز درت جایی نداریم کجا تازیم چون پایی نداریم الهی من کیم اینجا گدایی میان دوستانت آشنایی الهی سوختم من در فراقت میان آتش غم زاشتیاقت
🔻شعر مرد 🌸🍀🌸🍀🌸 🍀🌸🍀🌸 🌸🍀🌸 🍀🌸 🌸 گر مرد رهی ز رهروان باش در پرده سر خون نهان باش بنگر که چگونه ره سپردند گر مرد رهی تو آن چنان باش خواهی که وصال دوست یابی با دیده درآی و بی زبان باش از بند نصیب خویش برخیز دربند نصیب دیگران باش در کوی قلندری چو سیمرغ می‌باش به نام و بی نشان باش بگذر تو ازین جهان فانی زنده به حیات جاودان باش منگر تو به دیده تصرف بیرون ز دو کون این و آن باش عطار ز مدعی بپرهیز رو گوشه‌نشین و در میان باش 🍀 🌸🍀 🍀🌸🍀 🌸🍀🌸🍀
نقل است که روزی "شیخ ابوبکر واسطی" به بیمارستانی شد. دیوانه‌ای را دید که های هویی می‌کرد و نعره همی زد. گفت آخر چنین بندی گران بر پای تو نهاده‌اند، چه جای نشاط ا‌ست؟! گفت: "ای غافل! بند برپایِ من است، نه بر دل..."
برقع از ماه برانداز امشب.mp3
663.6K
برقع از ماه برانداز امشب مرکب حسن برون تاز امشب دیده بر راه نهادم همه روز تا درآیی تو به اعزاز امشب من و تو هر دو تمامیم به هم هیچکس را مده آواز امشب عمر من بیش شبی نیست چو شمع عمر شد، چند کنی ناز امشب گرچه کار تو همه پرده‌دری است پرده زین کار مکن باز امشب تو چو شمعی و جهان از تو چو روز من چو پروانهٔ جانباز امشب مرغ دل از قفس سینه ز شوق می‌کند قصد به پرواز امشب دل عطار نگر شیشه صفت سنگ بر شیشه مینداز امشب
🌊 در عشق تو از بس که خروش آوردیم دریای سپهر را به جوش آوردیم چون با تو خروش و جوش ما درنگرفت رفتیم و زبانهای خموش آوردیم...☔️