eitaa logo
کانال جامعه طلاب مهدوی
23 دنبال‌کننده
421 عکس
257 ویدیو
10 فایل
دیگه نبودن کنار تو برامون سخته، باهم جمع میشیم و میایم تا بیای پدر عزیزم ، مهدی جان ارتباط با ادمین: @yavaremahdy313
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از مهدوی ارفع
✅ چرا موقع خداحافظی، یاعلی می گوییم؟ 💢از پیغمبر سئوال شد: 🔸یارسول الله،ما وقتی صحبتمون،حرفمون با یکی تموم میشه، پایان کلاممون، او را به خدا می سپاریم، به بیان پارسی می گوییم: خداحافظ و به زبان عربی می گوییم: فی امان الله اگر بدون خداحافظی کردن، در وسط سخن گفتن از او جدا بشیم، نوعی بی ادبی می پنداریم... شما وقتی در معراج با خدا هم صحبت شدید ، پایان جمله که نمی توانستید به ذات خدا عرضه بدارید:تو را به خدا می سپارم! آخرین جمله ی رد و بدل شده ، بین شما و خدا چه بود؟ 🔹حضرت فرمودند: پایان صحبت، خداوند سبحان به من "یاعلی" گفت،من نیز به خدای خود " یا علی" گفتم. این آخرین جمله بین من و ذات مقدس خدا بود. 📚منبع:کتاب سخن خدا ص٧١ - زندگانی چهارده معصوم ص۴٩ - معراج ص١٣ @mahdavi_arfae •••••┅┅❅❈❅┅┅•••••
هدایت شده از مهدوی ارفع
✅ چرا موقع خداحافظی، یاعلی می گوییم؟ 💢از پیغمبر سئوال شد: 🔸یارسول الله،ما وقتی صحبتمون،حرفمون با یکی تموم میشه، پایان کلاممون، او را به خدا می سپاریم، به بیان پارسی می گوییم: خداحافظ و به زبان عربی می گوییم: فی امان الله اگر بدون خداحافظی کردن، در وسط سخن گفتن از او جدا بشیم، نوعی بی ادبی می پنداریم... شما وقتی در معراج با خدا هم صحبت شدید ، پایان جمله که نمی توانستید به ذات خدا عرضه بدارید:تو را به خدا می سپارم! آخرین جمله ی رد و بدل شده ، بین شما و خدا چه بود؟ 🔹حضرت فرمودند: پایان صحبت، خداوند سبحان به من "یاعلی" گفت،من نیز به خدای خود " یا علی" گفتم. این آخرین جمله بین من و ذات مقدس خدا بود. 📚منبع:کتاب سخن خدا ص٧١ - زندگانی چهارده معصوم ص۴٩ - معراج ص١٣ @mahdavi_arfae •••••┅┅❅❈❅┅┅•••••
هدایت شده از pedarefetneh | پدر فتنه
🔺 ﺭﻭﺯﮔﺎﺭي ﭘﺎﺩﺷﺎهي ﻭﺯﻳﺮي داشت که همیشه ﻫﻤﺮﺍهش ﺑﻮﺩ ﻭ ﻫﺮ حادثه و ﺍﺗﻔﺎﻕ خير ﻳﺎ ﺷﺮي ﻛﻪ ﺑﺮﺍﯼ شاه می افتاد، به پادشاه ميگفت : "ﺣﺘﻤﺎ ﺣﻜﻤﺖ ﺧﺪﺍﺳﺖ!" ﺗﺎ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﺭﻭﺯﯼ ﭘﺎﺩﺷﺎﻩ ﺩﺳﺘﺶ ﺭﺍ ﺑﺎ چاقو ﺑﺮﻳﺪ ﻭ ﻭﺯﻳﺮ ﻣﺜﻞ ﻫﻤﻴﺸﻪ ﮔﻔﺖ: «ﺑﺮﻳﺪﻩ ﺷﺪﻥ ﺩﺳﺘﺖ ﺣﻜﻤﺘﯽ ﺩﺍﺭﺩ! » . شاه ﺍﻳﻦ ﺑﺎﺭ بسیار ﻋﺼﺒﺎﻧﯽ ﺷﺪ ﻭ به شدت ﺑﺎ ﻭﺯﻳﺮ ﺑﺮﺧﻮﺭﺩ ﻛﺮﺩ ﻭ ﺍﻭ که ﺑﻪ ﺣﻜﻤﺖ ﺍﻳﻦ ﺍﺗﻔﺎﻕ معتقد نبود، ﻭﺯﻳﺮ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺯﻧﺪﺍﻥ ﺍﻧﺪﺍﺧﺖ. ﻓﺮﺩﺍﯼ ﺁن رﻭﺯ ﻃﺒﻖ ﻋﺎﺩﺕ ﺑﻪ ﺷﻜﺎﺭگاه ﺭﻓﺖ، ﻭﻟﯽ این بار ﺑﺪﻭﻥ ﻭﺯﻳﺮ ﺑﻮﺩ. پادشاه ﻣﺸﻐﻮﻝ ﺷﻜﺎﺭ ﺑﻮﺩ ﻛﻪ ﻋﺪﻩ ﺍي از ﻣﺮﺩﺍﻥ ﺑﻮﻣﯽ ﺍﻭ ﺭﺍ ﮔﺮﻓﺘﻨﺪ ﻭ خواستند ﭘﺎﺩﺷﺎﻩ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﯼ ﺧﺪﺍﻳﺎﻧﺸﺎﻥ ﻗﺮﺑﺎﻧﯽ ﻛﻨﻨﺪ. ﻭﻟﯽ ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﻗﺮﺑﺎﻧﯽ کردن، ﻣﺘﻮﺟﻪ شدند ﺩﺳﺖ پادشاه ﺯﺧﻤﯽ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺁﻧﺎﻥ ﺗﻨﻬﺎ ﻗﺮﺑﺎﻧﯽ ﺳﺎﻟﻢ ﻭ ﺑﺪﻭﻥ ﻧﻘﺺ می خواستند. ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﻫﻤﻴﻦ پادشاه ﺭﺍ ﺁﺯﺍﺩ کردند. ﭘﺎﺩﺷﺎﻩ ﺑﻪ ﻗﺼﺮ ﺑﺮﮔﺸﺖ ﻭ پیش ﻭﺯﻳﺮ ﺩﺭ ﺯﻧﺪﺍﻥ ﺭﻓﺖ ﻭ ﻗﻀﻴﻪ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﯼ ﺍﻭ ﻧﻘﻞ ﻛﺮﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ:« ﺣﻜﻤﺖ ﺑﺮﻳﺪﻩ ﺷﺪﻥ ﺩﺳﺘﻢ ﺭﺍ ﻓﻬﻤﻴﺪﻡ ﻭﻟﯽ ﺣﻜﻤﺖ ﺯﻧﺪﺍﻥ ﺭﻓﺘﻦ ﺗﻮ ﺭﺍ ﻧﻔﻬﻤﻴﺪﻡ!» . ﻭﺯﻳﺮ ﺟﻮﺍﺏ ﺩﺍﺩ:« ﺍﮔﺮ ﻣﻦ ﺯﻧﺪﺍﻥ ﻧﺒﻮﺩﻡ ﺣﺘﻤﺎً ﺑﺎ ﺗﻮ ﺑﻪ ﺷﻜﺎﺭ ﻣﯽﺁﻣﺪﻡ ﻭ ﻣﻦ ﻛﻪ ﺳﺎﻟﻢ ﺑﻮﺩﻡ ﺑﻪ ﺟﺎﯼ ﺷﻤﺎ ﺣﺘﻤﺎً قرباني می شدم.» . ⭕ ما انسان‌ها واقعا خیلی چیزها نمی‌دونیم یا نمی‌بینیم، پس بهتره به حکمت‌های خدا معتقد باشیم. . 📗 حضرت علی علیه السلام در میفرمایند: فَلَّربَّ امرِ قد طلبتّهُ فيه هلاکُ دينِک لواتيته چه بسیار اموری که تو طالب آن هستی، در حالی که اگر به تو داده می‌شد، هلاکت دین و دنیای تو در آن بود. 🆔 @pedarefetneh 🔜 🆔 @pedarefetneh2 🔜 https://www.instagram.com/pedarefetneh2
📒 ┄═❁🍃❈🌼🍃🌼❈🍃❁═┄ 💠 آن كس كه از افكار و آراء گوناگون استقبال كند، صحيح را از خطا خوب شناسد. 📒 ┄═❁🍃❈🌼🍃🌼❈🍃❁═┄ 💠 آنكس كه دندان خشم در راه خدا بر هم فشارد، بر كشتن باطل گرايان قدرتمند، توانمند گردد. 📒 ┄═❁🍃❈🌼🍃🌼❈🍃❁═┄ 💠 هنگامی كه از چيزی می ترسی، خود را در آن بيفكن، زيرا گاهی ترسيدن از چيزی، از خود آن سخت تر است. 📒 ┄═❁🍃❈🌼🍃🌼❈🍃❁═┄ 💠 بردباری و تحمل سختيها ابزار رياست است. 📒 ┄═❁🍃❈🌼🍃🌼❈🍃❁═┄ 💠 بدكار را با پاداش دادن به نيكوكار آزار ده. 📒 ┄═❁🍃❈🌼🍃🌼❈🍃❁═┄ @nahjolbalagheiam
🌹سهم امروز مطالعه نهج البلاغه از حکمت ۲۲۳ تا ۲۳۲ ═════ ೋ🍃🌼🍃ೋ════ 💠آن كس كه لباس حيا بپوشد، كسی عيب او را نبيند. 📒 ═════ ೋ🍃🌼🍃ೋ════ 💠 با سكوت بسيار، وقار انسان بيشتر شود، و باانصاف بودن، دوستان را فراوان كند، و با بخشش، قدر و منزلت انسان بالا رود، و با فروتنی، نعمت كامل شود، و با پرداخت هزينه ها، بزرگی و سروری ثابت گردد، و روش عادلانه، مخالفان را درهم شكند، و با شكيبایی برابر بی خرد، ياران انسان زياد گردند 📒 ═════ ೋ🍃🌼🍃ೋ════ 💠 شگفتا كه حسودان از سلامتی خود غافل مانده اند! 📒 ═════ ೋ🍃🌼🍃ೋ════ 💠 طمعكار همواره زبون و خوار است. 📒 ═════ ೋ🍃🌼🍃ೋ════ 💠 (از ايمان پرسيدند) فرمود: ايمان، بر شناخت با قلب، اقرار با زبان، و عمل با اعضا و جوارح استوار است. 📒 ═════ ೋ🍃🌼🍃ೋ════ 💠 كسی كه از دنيا اندوهناك مي باشد، از قضاء الهی خشمناك است، و آن كس كه از مصيبت واردشده شكوه كند از خدا شكايت كرده، و كسی كه نزد توانگری رفته و به خاطر سرمايه اش برابر او فروتنی كند، دو سوم دين خود را از دست داده است، و آن كس كه قرآن بخواند و وارد آتش جهنم شود پس او از كساني است كه آيات الهی را بازيچه قرار داده است، و آن كس كه قلب او با دنياپرستی پيوند خورد، همواره جانش گرفتار سه مشكل است، اندوهی رهانشدنی، حرصی جدانشدنی، و آرزویی نايافتنی. 📒 ═════ ೋ🍃🌼🍃ೋ════ 💠 آدمي را قناعت براي دولتمندی و خوش خلقی برای فراوانی نعمتها كافی است. و سوال شد از كلام خداوند " فَلَنُحْيِيَنَّهُ حَياةً طَيِّبَةً " فرمودند:آن زندگی با قناعت است. 📒 ═════ ೋ🍃🌼🍃ೋ════ 💠 با آن كس كه روزی به او روی آورده شراكت كنيد، كه او توانگری را سزاوارتر، و روی آمدن روزگار خوش را شايسته تر است. 📒 ═════ ೋ🍃🌼🍃ೋ════ 💠 (در تفسير آيه ۹۰ سوره نحل: خدا به عدل و احسان فرمان می دهد) فرمود: عدل، همان انصاف است، و احسان، همان بخشش 📒 ═════ ೋ🍃🌼🍃ೋ════ 💠 آن كس كه با دست كوتاه ببخشد، از دستی بلند پاداش گيرد. (معنی سخن اين است كه آنچه انسان از اموال خود در راه خير و نيكی انفاق می كند، هر چند كم باشد، خداوند پاداش او را بسيار می دهد، و منظور از (دو دست) در اينجا دو نعمت است، كه امام (علیه السلام) بين نعمت پروردگار، و نعمت از ناحيه انسان، را با كوتاهی و بلندی فرق گذاشته است كه نعمت و بخشش از ناحيه بنده را كوتاه، و از ناحيه خداوند را بلند قرار داده است، بدان جهت كه نعمت خدا هميشگی و چند برابر نعمت مخلوق است، چرا كه نعمت خداوند اصل و اساس تمام نعمتها است، بنابراين تمام نعمتها به نعمتهای خدا باز می گردد، و از آن سرچشمه می گيرد) 📒 ═════ ೋ🍃🌼🍃ೋ════ @nahjolbalagheiam
✍ بازنویسی تاریخ زندگی امیرمومنان علیه السلام به صورت داستانی از زبان ایشان 📃 قسمت دوازدهم: «فتح خیبر، پایانی بر افسانه یهود» ✳️ پرچم فتح در دست محبوب خدا و رسول 🔻[در جنگ خیبر، پس از آنکه مسلمانان قلعه های یهود را به محاصره در آوردند] رسول خدا دستور حمله را صادر کردند و در روز اول پرچم لشکر را به دست ابوبکر و در روز دوم به دست عمر دادند و آنها را با گروهی روانه میدان کردند، اما هر دو با تحمل شکست بازگشتند. بعد از این دو شکست رسول خدا فرمودند: «قسم به خداوندی که جانم در دست اوست فردا پرچم را به دست مردی خواهم سپرد که خدا و رسولش را دوست دارد و خدا و رسولش نیز او را دوست دارند. وی هرگز از میدان جنگ فرار نمی کند و خداوند به دست او پیروزی را نصیب ما خواهد کرد». 🔻[بعد از انتظار همگان در روز سوم] رسول خدا کسی را پی من فرستادند و من با وجود چشم در شدید نزد ایشان رفتم. ایشان دست بر چشمان من نهادند و برای من دعا کردند و درد چشم من برطرف شد. ✳️ فتح خیبر با نیروی الهی 🔻مردان و پهلوانان جنگجوی یهود از قریش و غیر قریش با ساز و برگ کامل همچون کوه در دژهای محکمشان در برابر ما ایستاده بودند. هرکدام از همراهان من که به نبرد رفت نتیجه ای نگرفت تا اینکه همگی می گفتند: ای ابو الحسن برخیز! پیامبر مأموریت فتح خیبر را به من واگذار کردند. من هر جنگجویی را که از قلعه خارج شد و به نبردم آمد کشتم و هر قهرمانی را زمین گیر کردم. چونان شیری بر آنها یورش بردم تا همگی به قلعه گریختند. در قلعه خیبر را با دست خود از جا کندم و به تنهایی وارد قلعه شدم. هر کس عرض اندام کرد کشته شد و بقیه به اسارت در آمدند. در آن حال، جز خدا کسی یاور من نبود. 🔻به خدا سوگند، آن نیرو و توانی که با آن در قلعه خیبر را از جا کندم و چهل ذراع پشت سر خود انداختم، نیروی بدنی در اثر خوردن غذا نبود. آن نیرو از قدرت ملکوتی و جانی نشأت می گرفت که از نور خدا و رسولش روشن شده بود. پس از فتح خیبر خدمت رسول خدا رسیدم و ایشان با گرمی از من استقبال کردند و سخنانی فرمودند و گفتند اگر از امتم نمی ترسیدم که همانند مسیحیان درباره عیسی که کفرآمیز و اغراق آمیز سخن گفتند مطالبی درباره فضیلت تو می گفتم که پس از آن بر هر جمعی وارد شوی خاک پای تو و قطرات وضوی تو را برای شفا و تبرک ببرند! ..... 📚 منابع: 1. مسنداحمدحنبل جلد1 صفحه 99 2 . خصایص النسایی صفحه 52 3 . العقدالفرید جلد4 صفحه 312 4 . فرائدالسمطین صفحه 264 📗 کتاب علی از زبان علی @nahjolbalagheiam
✍ بازنویسی تاریخ زندگی امیرمومنان علیه السلام به صورت داستانی از زبان ایشان 📃 قسمت چهاردهم: «محبت دوطرفه پیامبرخدا و علی علیه السلام» ✳️ عمامه ای همانند عمامه ملائکه 🔻رسول خدا صلی الله علیه و آله در روز غدیر عمامه ای بر سر من نهادند و یک طرف عمامه را بر دوش من انداختند و فرمودند: «خداوند متعال در جنگ بدر و حنین، جمعی از ملائکه را به یاری من فرستاد که عمامه بر سر داشتند و اینگونه یک طرف آن را برروی شانه انداخته بودند». ✳️ تأیید محبت علی به خدا و رسولش با غذایی بهشتی 🔻شیوه رسول خدا چنین بود که هروقت جایی می خواستند بروند، مرا با خبر می کردند و هر وقت بازگشتشان به تأخیر می افتاد، من خود را به آن جا می رساندم و جویای احوال ایشان می شدم؛ زیرا لحظه ای تاب دوری رسول خدا را نداشتم و قلبم طاقت نمی آورد. روزی رسول خدا فرمودند من به خانه عایشه می روم.... من نیز به خانه فاطمه رفتم و ساعتی با اهل بیتم ماندم و سپس بنا به رسم همیشگی به منزل عایشه رفتم و در زدم.... گفتم : منم علی . او جواب داد رسول خدا خوابیده است.... با خود گفتم : چطور می شود آن حضرت در این موقع خواب باشد؟! پس بازگشتم و باز در خانه را زدم، اما برای بار دوم نیز عایشه در را باز نکرد تا اینکه بی تاب رسول خدا شدم و بی اختیار بر گشتم و در را به شدت کوبیدم. 🔻در این هنگام صدای رسول خدا را شنیدم که به عایشه گفت: در را باز کن..... پیامبر ماجرا را شرح دادند و به من فرمودند: «هنگامی که از تو جدا شدم گرسنه بودم ولی درد گرسنگی را پنهان کردم. وقتی وارد خانه عایشه شدم هر چه منتظر ماندم از غذا خبری نشد.... دست به دعا برداشتم و از خدا طلب روزی کردم. جبرئیل نازل شد و این مرغ را که از بهترین غذاهای بهشت است از سوی خدا برای من هدیه آورد. 🔻من شکر خدا را به جا آوردم و دعا کردم که: پروردگارا بنده ای که علاقه مند به توست و مرا نیز دوست دارد برسان تا در خوردن این غذا مرا همراهی کند. در مرتبه دوم که دعا کردم صدای کوبیدن در بلند شد. اکنون خدا را شکر می کنم که اجابت دعای من تو بودی زیرا خداوند تأیید کرد که تو علاقه مند به خدا و رسولش هستی ، چنانکه محبوب خدا و رسول هستی». ✳️ پیشگویی جنگ عایشه با علی علیه السلام در جنگ جمل 🔻پیامبر رو به عایشه کردند و او را برای رفتارش نسبت با علی علیه السلام و راه ندادنش به خانه اش توبیخ کردند و پرسیدند چرا این گونه رفتار کردی؟ او گفت: خیلی علاقه داشتم پدرم برسد و همراه شما از این غذا بخورد! رسول خدا فرمودند: این بار اول تو نیست که رفتار نادرستی با علی می کنی. من از حس قلبی تو به علی آگاهم، سرانجام کار تو به جایی خواهد رسید که تو برای جنگ با او اقدام می کنی! 🔻عایشه تعجب کرد! و رسول خدا گفتند تو حتما با علی جنگ خواهی کرد و عده ای از اصحاب من در این جنگ تو را همراهی و تشویق می کنند. و سپس نشانه ها را شرح دادند.....تو بر شتری سوار خواهی شد که همانند شیطان است...... در آن حادثه علی تو را نصیحت می کند که کاری نکن که ارتباط همسری تو با پیامبر را قطع کنم و در قیامت همسر پیامبر نباشی! آری علی می تواند ارتباط همسری هر یک از همسرانم با من را به پایان رساند. عایشه با شنیدن این سخنان گفت : ای کاش پیش از رسیدن آن روز بمیرم! .... 📗منبع: کتاب علی از زبان علی ↩️ ادامه دارد.... @nahjolbalagheiam
🌹شرح 🔴 قسمت پنجم 🔸1.2.5 آداب تعلیم و تعلم: 🔻بحث پنجم درباره علم و دانش در نهج البلاغه پیرامون آداب تعلیم و تعلم است. مولا علی علیه السلام در نامه ۳۱ نهج البلاغه خطاب به فرزند عزیزشان می‌نویسند: « آنچه را که نمی دانی مگو. اگرچه آنچه را هم که میدانی اندک است» یا در همین نامه می نویسند:«درباره آنچه که نمیدانی و آنچه که در مورد آن مسئول به گفتن آن نیستی، سخنی نگو». مولا علی علیه السلام در حکمت ۱۸۲ می‌فرمایند: «در سکوت از حکمت و دانش خیری نیست همچنان که در گفتار از روی نادانی هم خیری نیست». یعنی آنجا که باید بگویی و میدانی، نگفتن خطا است و آنجا که نباید حرف بزنی چون اصلاً جهل داری گفتن خطا است. به قول سعدی دو چیز طیره عقل است: «دم فروبستن به وقت گفتن و گفتن به وقت خاموشی». 🔻مولا علی علیه السلام معتقدند که همان‌طور که جاهل وظیفه دارد بیاموزد عالم جلوتر از او وظیفه دارد علمش را به دیگران آموزش دهد. در حکمت ۴۷۸ می‌خوانیم: «خداوند از نادانان تعهد به آموختن دانش نگرفت مگر آن که قبل از آن از دانشمندان تعهد گرفت که علم خود را آموزش بدهند». نکته دیگری که در بحث آداب تعلیم و تربیت است این است که هر چقدر انسان دقیق تر باشد بهتر می‌فهمد و هرچه بهتر بفهمد، علمش ارزشمندتر است. در حکمت ۲۰۸ می فرمایند: «هر که خوب نظر کند حق را میفهمد و هرکه فهمید دانش را فرا می‌گیرد». 🔻ادب دیگری که در نهج البلاغه پیرامون علم و تعلیم و تعلم آمده است آن است که جایی که انسان چیزی را نمی داند و از او می پرسند خجالت نکشد از گفتن جمله نمی دانم! در حکمت ۸۲ از سفارشات امام علی علیه السلام این است: « هیچ یک از شما نباید در برابر پرسش از چیزی که نمیداند شرم کند که بگوید نمی دانم و نباید کسی که چیزی را نمی داند خجالت بکشد از اینکه برود آن را بیاموزد». بنابراین تا وقتی نمیدانی از گفتن نمی دانم خجالت نکش. از طرف دیگر از یاد گرفتن هم شرم نداشته باش. 🔻 ادب دیگری که درباره علم در نهج البلاغه است این است که علم مادامی که با تفکر و درایت همراه نباشد سطحی و کم اثر است. در حکمت ۹۸ می‌فرماید: « هرگاه خبری را شنیدید پیرامون آن تفکر کنید، تفکر برای عمل است، نه برای نقل کردن. زیرا روایت کنندگان دانش بسیار هستند اما رعایت کنندگان آن اندک». با این نگاه ، حضرت معتقدند که آن جاهلی که خجالت نمی‌کشد برود یاد بگیرد و پیش عالم می رود تا یاد بگیرد عین عالم است و از طرف دیگر عالمی هم که با وجود اینکه علم دارد بیراهه می‌رود مثل جاهل است. در حکمت ۳۲۰ نهج‌البلاغه می‌خوانیم : «همانا نادان آموزنده همانند دانشمند دانا است و دانشمندی که بیراهه می‌رود مانند جاهل ذلیل است». 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع @nahjolbalagheiam
🔴 بهش برسی ازش خسته میشی، بهش نرسی رنج میبری! 💠 دنيا بدن ها را فرسوده، ولی آرزوها را تازه می نمايد، مرگ را نزديك ولی خواسته ها را دور و دراز می سازد، كسی كه به آن دست يافت از آن خسته می شود و آنكه به دنيا نرسيد رنج می برد. 📒 ، حکمت۷۲ @nahjolbalagheiam