eitaa logo
طلوع
614 دنبال‌کننده
3.3هزار عکس
2.5هزار ویدیو
89 فایل
لینک دعوت https://eitaa.com/joinchat/2990276745C178e103edf 👈 ارتباط با ما🌻 @fereshte1404j کپی با ذکر صلوات برای سلامتی و تعجیل در فرج امام زمان(عج) آزاد است🌺
مشاهده در ایتا
دانلود
🌸🌿🌸🌿🌸 (جلسه۸_۲) فرهنگِ کارکردن، جزء دین است! أمیرالمؤمنین(ع) خودش کفش خود را پینه می‌زد. حضرت امام(ره) تا آخر عمر شریفش، خودش اتاقش را جارو می‌کرد. علامۀ طباطبایی(ره) چند سال در روستا، به لایروبی قنات‌ها و آبادکردن باغ‌ها مشغول بود. باغ‌هایی که ایشان در آن کار کرده بود، الان هم از روستاهای اطراف آبادتر است. طرف می‌خواهد پوشال کولر را عوض کند، کولرساز می‌آورد؛ خُب خودت عوض کن! خیلی زشت است آدم شبیه پادشاه‌ها زندگی کند یا فقط برای مُزد، کار کند. آن‌وقت با این فرهنگِ خراب، می‌خواهیم دین، ما را نجات بدهد! بعضی خانواده‌ها-از سرِ دلسوزی- می‌خواهند به فرزندشان رنج نرسد، با محبت نابجا بچه را فاسد می‌کنند و بعد می‌گویند: چرا بچۀ من نماز نمی‌خواند؟ ببین با مهربانی نابجا چقدر به او بی‌رحمی کردی! انتظار دارد بچه‌اش فقط در مدرسه تربیت شود؛ خُب خودت تربیتش کن! می‌گوید: «به مدرسه پول دادم تا تربیتش کنند!» امام کاظم(ع) فرمود: «إِنَّ اللَّهَ تَعَالَى لَیُبْغِضُ الْعَبْدَ النَّوَّامَ» (من‌لایحضره‌الفقیه/3/169) خدا از بنده‌ای که زیاد می‌خوابد بدش می‌آید. کسی به آقای بهجت(ره) گفت: وقتی می‌خوابم، خواب مرا می‌بَرد. فرمود: راحت نخواب؛ نشسته بخواب تا خواب بر تو مسلط نشود! خود آقای بهجت اکثراً این‌طوری می‌خوابید؛ به خودش سختی می‌داد (خبرگزاری مهر/کد خبر: 2327342) حضرت موسی‌(ع) از خدا پرسید: از چه کسانی بدت می‌آید؟ فرمود: آنهایی که همۀ شب را می‌خوابند و همۀ روز بیکارند. سختی نکشیدن فساد می‌آورد، بخشی از سختی‌ها در رنج‌های تقدیری می‌آید و بخشی از سختی‌ها در رنج‌های تکلیفی. کارِ سخت را تحمل کنید؛ این راه صلاح آدمی است. آیا شادترین لحظات شما لحظاتی نیست که حسابی کار کرده‌اید؟! آسودگی را آدم این‌طوری به‌دست می‌آورد. 🌸🌿🌸🌿🌸 @Tolou1400
🌸🌿🌸🌿🌸 جلسه۹_۱ یکی از دلائل دین‌گریزی این است که بعضی‌ها فکر می‌کنند دین‌داران دنبال آسایش و لذت نیستند و دین باعث رنج و سختی است. این سوءتفاهم بزرگی است که باید برطرف شود. در حقیقت، زندگیِ غیردینی عامل سختی و دشواری است. خداوند می‌فرماید: «مَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِکْری فَإِنَّ لَهُ مَعیشَةً ضَنْکاً»(طه/124) دین برای زندگیِ راحت‌تر و آسودگی بیشتر است. همۀ لذت‌ها فقط در آسودگی پدید می‌آید اما مردم غالباً برای رسیدن به لذت-با ارتکاب گناه- آسودگی خود را ذبح می‌کنند. راه باطل همه‌اش سوءتفاهم است؛ کمااینکه ابلیس، آدم(ع) را در بهشت، دچار سوءتفاهم کرد و طبیعتاً ما را-که در بهشت نیستیم- بیشتر به سوءتفاهم می‌اندازد. درک فلسفۀ رنج، یک راه رسیدن به آسودگی است. گاهی رنج برای این است که خراب و فاسد نشویم و گاهی برای این است که خرابی‌های ما درست شود. یکی از این خرابی‌ها تکبر است که مثل علف هرز در وجود ما رشد می‌کند. نفس انسان، مکار است؛ تا یک‌مقدار خوب می‌شوی، دچار تکبر می‌شود، لذا باید مدام تکبر را از بین برد. امیرالمؤمنین(ع) می‌فرماید: «وَ لَکِنَّ اللَّهَ یَخْتَبِرُ عِبَادَهُ بِأَنْوَاعِ الشَّدَائِدِ... إِخْرَاجاً لِلتَّکَبُّرِ مِنْ قُلُوبِهِمْ‏» (نهج‌البلاغه/خطبۀ 192) خدا انسان را به انواع بلاها گرفتار می‌کند تا تکبرش را خارج کند و در جانش، تذلل پدید آورد. اگر اوضاعت پیچیده شد بگو: «خدایا من کجا تکبر کردم و متوجه نبودم؟» بهترین وسیله برای رهایی از تکبر و نابودکردنِ آن، نماز و سجده‌های طولانی است. اگر خودمان تذلل در جان‌مان پدید بیاوریم، خیلی از بلاهای ما از بین می‌رود. بعد می‌فرماید: این بلاها اسباب عفو است «لِیَجْعَلَ ذَلِکَ أَبْوَاباً فُتُحاً إِلَى فَضْلِهِ وَ أَسْبَاباً ذُلُلًا لِعَفْوِه‏» (همان) طبق روایات، استغفار همّ و غمّ را از بین می‌برد، بلاها را کم می‌کند و آرامش می‌آورد(اعلام‌الدین/294) بگو «خدایا من چه مرضی دارم که درستش نکرده‌ام؟» بگرد آن عیب و مرض را پیدا کن، شاید مشکلت حل شود(البته همۀ مشکلات، به این روش حل نمی‌شوند) 🌸🌿🌸🌿🌸 @Tolou1400
🌸🌿🌸🌿🌸 (۹_۲) یک فلسفه برای‌ لذت‌های دنیا، این است که «بهشت را بفهمیم» علی(ع) می‌فرماید: خدا لذت‌هایی را در دنیا به انسان می‌چشاند تا بفهمد بهشت چه خبر است! (أَرَاهُمْ طَرَفاً مِنَ اللَّذَّاتِ لِیَسْتَدِلُّوا بِهِ... الْجَنَّةُ؛ احتجاج طبرسی/1/207) برای اینکه وقتی خدا دربارۀ بهشت توضیح می‌دهد، یک چیزی متوجه بشویم. اگر بهشت را بفهمی دیگر، لذت این دنیا را نمی‌خواهی! از فهمِ بهشت، لذتی می‌بری که دیگران از خودِ دنیا آن‌قدر لذت نمی‌برند. فلسفۀ رنج چیست؟ قبلاً دو دلیل برایش ذکر کردیم. سومین دلیلش این است که یک‌مقدار بفهمیم جهنم چه خبر است و از آن دوری کنیم و بفهمیم که اصلِ رنج در آنجاست. «علی(ع): وَ أَرَاهُمْ طَرَفاً مِنَ الْآلَامِ لِیَسْتَدِلُّوا بِهِ... النَّار» (همان) خودت جهنم را بفهم و از آن بترس؛ آن‌وقت دیگر نیاز نیست با رنج و مشکلات به تو بفهمانند! مشکلات دنیا برای همه هست اما برای مؤمنین بیشتر از دیگران است، چون خدا می‌خواهد مؤمنین را در این دنیا سالم‌تر نگه دارد(یعنی کمتر دچار فساد و خرابی شوند) تا آن دنیا بیشتر به آنها برسد. حالا اگر بخواهیم هم مؤمن باشیم هم کمتر مشکل داشته باشیم چه؟ اهل‌بیت(ع) فرموده‌اند: شیعیان ما زیاد دعا کنند تا خدا مشکلات‌شان را کم کند و اِلا چون دوست ما هستند، بلاها و مشکلات‌شان زیاد خواهد بود (لَوْ لَا إِلْحَاحُ الْمُؤْمِنِینَ...؛کافی/2/261) (فَاتَّخِذْ لِلْبَلَاءِ جِلْبَاباً...‏؛امالی طوسی/154) بنا بود زجر بکشی تا رشد کنی اما بجایش درِ خانۀ اهل‌بیت(ع) ناله می‌زنی و رشد می‌کنی. وقتی با دعا و توسل به خدا متصل بشوی، دیگر لازم نیست زیاد رنج بکشی. در مشکلات و گرفتاری‌ها، با دعا و توسل کارمان راه می‌افتد. با بلا و نعمت، کمی به جهنم و بهشت عارف می‌شویم اما در روضۀ امام حسین(ع) عمیقاً با جهنم و بهشت آشنا می‌شویم. روضه، نفرت از جهنم و اشتیاق به بهشت، به ما می‌دهد. جهنم جایی است که حرمله و شمر هستند. بهشت هم جایی است که أباالفضل(ع)‌ دارد! ما این‌قدر می‌فهمیم «آنجایی که حسین(ع) نیست جهنم است و آنجایی که عباس(ع) هست بهشت است!» 🌸🌿🌸🌿🌸
🌸🌿🌸🌿🌸 جلسه۱۰_۱ با اینکه راحت‌طلبی اولین انگیزۀ آدم است، ولی انسان‌ها غالباً موجب سلب راحتی خود می‌شوند! به‌حدی که می‌شود گفت: دین آمده است تا ‌کمی راحت‌تر و آسوده‌تر زندگی کنیم. بیشترین خطای ما این است که با «راحت‌طلبی مطلق» زندگی‌مان را به‌هم می‌ریزیم! لذا اولین مسئولیت ما کنترل راحت‌طلبی است. یعنی هم با راحت‌طلبی مبارزه کنیم و هم برای خودمان راحتی فراهم کنیم. راه‌های رسیدن به آسودگی که تا اینجای بحث، بیان کردیم: فکرکردن: با تفکر، بهتر می‌شود ناراحتی را برطرف کرد.  پذیرش ضرورت رنج و سختی در دنیا حالا که سختی‌ها اجتناب‌ناپذیرند و فلسفۀ خوبی دارند، بعضی از سختی‌ها را خودت بپذیر! درک فلسفۀ رنج: رنج گاهی شما را رشد می‌دهد و به خدا نزدیک می‌کند، گاهی هم عیب‌های شما را کم می‌کند! در میان راه‌هایی که برای رسیدن به آسودگی هست؛ یکی از شاه‌راه‌ها و راه‌های باعظمت «محبت» است. با محبت نه‌تنها راحتی‌ها افزایش می‌یابد، بلکه سختی‌ها هم بهتر تحمل می‌شود. محبت خدا، محبت اولیاء خدا و محبت خلق خدا درهم‌تنیده و افزایندۀ یکدیگرند. محبت خدا و اولیائش سختیِ راه خدا را آسان می‌کند، محبت خلق خدا نیز سختی‌هایی را که از جانب مردم می‌رسد، آسان می‌کند. محبت امام حسین(ع) و شرکت در عزای او محبت ما را به دیگران هم بیشتر می‌کند. ما نتوانسته‌ایم مکتب امام حسین(ع) را معرفی کنیم و محبتش را به جهانیان بچشانیم. خود امام حسین(ع) محبتش را به ما چشانده و همه را با محبت در مجالس روضه جمع می‌کند و می‌خواهد ما هم با خدا و خلق او بامحبت باشیم، تا معنویت و زندگی مادی و اجتماعی‌مان درست شود. محبت، اولین و آخرین و مؤثرترین راه آدم‌شدن است. محبت به امام حسین(ع) عالی‌ترین نوع محبت است، بیشتر غرق محبتش بشویم تا به همۀ خیر دنیا و آخرت برسیم؛ هم محبت‌مان به مردم بالا می‌رود، هم سختی‌ها کم می‌شود. چرا هر هفته روضه نمی‌رویم؟ حضرت زهرا(س) لااقل هفته‌ای دو بار پیاده آن‌همه راه تا کنار قبر حمزۀ سیدالشهدا می‌رفت و گریه می‌کرد تا به ما یاد ‌بدهد حسین(ع) را فراموش نکنیم! حسین(ع) برای این محبت، کم هزینه نکرده است! از محبت امام حسین(ع) استفاده کنید. 🌸🌿🌸🌿🌸 @Tolou1400
🌸🌿🌸🌿🌸 (۲_۱۰) یکی از کارهایی که روضه‌های کربلا می‌کند افزایش محبت اعضای خانواده است! چون اصل روضه‌ها خانوادگی است، خانواده برای هم فدا می‌شوند؛ برادر، پسر، عمو، برادرزاده و... روضه خانوادگی آثار و برکات فراوانی دارد. امام سجاد(ع) به زُهْری فرمود: چرا مردم را مثل خانواده‌ات تلقی نمی‌کنی؟ «وَ مَا عَلَیْکَ أَنْ تَجْعَلَ الْمُسْلِمِینَ مِنْکَ بِمَنْزِلَةِ أَهْلِ بَیْتِکَ...» (احتجاج/2/ 320) بعد توضیح می‌دهد که در این صورت باید بزرگ‌ترها را مانند پدر و مادرِ خود بدانی، کوچک‌ترها را جای فرزند خودت بگذاری و همسالان را برادر خود بشماری. وقتی آنها را خانواده خودت بدانی به کدام‌یک از آنها دوست داری ظلم کنی؟! کدام‌شان را دوست داری نفرین کنی؟! آبروی کدام‌یک را حاضری ببری؟! بعد می‌فرماید: «وَ إِنْ عَرَضَ لَکَ إِبْلِیسُ...» وقتی ابلیس به تو القاء کرد که «بهتر از مسلمان دیگری هستی!» اگر او سنش بیشتر است، بگو ایمان و عمل صالح او بیشتر است، اگر سنش کمتر است، بگو گناه من بیشتر است و اگر هم‌سن توست، بگو من به گناه خود یقین و به گناه او شک دارم؛ پس او بهتر از من است! اگر مردم به تو احترام گذاشتند، بگو «از خوبی آنهاست» اگر با تو نامهربانی کردند، بگو «به‌خاطر بدیِ من است» اگر با همه مثل خانواده‌ات مهربان باشی، عیشت آسان می‌شود، دوستانت زیاد می‌شوند، دشمنانت کم می‌شوند، از خوبی‌شان خوشحال می‌شوی و از بدی‌شان ناراحت نمی‌شوی! امیرالمؤمنین(ع) می‌فرماید: اگر انتظار داری پدرت، پسرت یا هرکسی به تو خیری برساند، در دلت هم نگو «چرا مرا کمک نمی‌کند؟!» توجیه کن و بگو: لابد وقت ندارد، پول ندارد و... یعنی مثبت بگو؛ یک‌دفعه می‌بینی کمکت کرد! (...فَلَا یَذْکُرْهُ إِلَّا بِخَیْرٍ‏؛ کشف‌الغمه/2/242) (...مِمَّنْ صَرَفْتَ سُوءَ ظَنِّکَ إِلَیْهِ؛ ارشادالقلوب/1/135) اینها روش «آسوده زندگی کردن» است، با محبت برخورد کن تا همه به تو محبت ‌کنند. 🌸🌿🌸🌿🌸 @Tolou1400
🌸🌿🌸🌿🌸 جلسه(۱_۱۱) گاهی آسودگی با «فهمِ علت بلا» به‌وجود می‌آید. اگر قلب مؤمن بینا شود خودش متوجه سرّ بلا و گرفتاری‌اش می‌شود و الا باید یک آدم صاحب‌دل در این زمینه به او کمک کند. وقتی آدم متوجه شود که بلای او از جانب خداست و این بلا برای رشد اوست و در واقع از سر محبت خدا نسبت به اوست، آسودگی عجیبی پیدا می‌کند و حتی-طبق روایت(مصباح‌الشریعه/۱۸۳)- لذت هم می‌برد. أمیرالمؤمنین(ع) می‌فرماید: با سختی و رنجِ شدید، انسان به درجات بالا و راحتی دائم می‌رسد «بِالتَّعَبِ‏ الشَّدِیدِ تُدْرَکُ‏ الدَّرَجَاتُ الرَّفِیعَةُ وَ الرَّاحَةُ الدَّائِمَةُ» (غررالحکم/۴۳۴۵) اگر کسی این نکته را درک کند دیگر آسودگی از زندگی‌اش فاصله نخواهد گرفت! اگر کسی فلسفه یا دلیل بلا و مشکل خودش را نفهمید، باید بین خوف و رجاء باشد، یعنی از یک‌سو این رنج را نتیجۀ گناه، خطا و بدی‌های خودش بداند و بگوید «خدا می‌خواهد این‌گونه مرا پاک کند» و از سوی دیگر، آن‌را لطف خدا بداند که می‌خواهد او را رشد بدهد. اما نمی‌تواند به‌طور قطع بگوید: «من این‌قدر آدم بدی هستم که خدا این‌ مشکلات را دارد برای من درست می‌کند!» یکی از راه‌های فهمیدن اسرار پشت‌ پردۀ بلاها، همان آرامشی است که انسان باید داشته باشد. برای رسیدن به این آرامش باید بدانیم که دنیا قطعاً محل رنج است، همین نکته می‌تواند آرامش‌دهنده باشد. آدم خود را به مرگ بگیرد تا به تب راضی شود؛ این فکر و خیال نیست یک واقعیت است و باید این‌طوری به مشکلات نگاه کنیم! أمیرالمؤمنین(ع) می‌فرماید: هرکسی مصائب کوچک را بزرگ ببیند، خدا به مصائب بزرگ مبتلایش می‌کند «مَنْ عَظَّمَ صِغَارَ الْمَصَائِبِ ابْتَلَاهُ اللَّهُ بِکِبَارِهَا» (نهج‌البلاغه/حکمت۴۴۸) اگر به گرفتاری‌های خودمان درست نگاه کنیم، متوجه می‌شویم که این گرفتاری می‌توانست بیشتر از این هم باشد! این نوع نگاه، حتی می‌تواند حالت شکر هم در انسان ایجاد کند! 🌸🌿🌸🌿🌸 @Tolou1400
🌸🌿🌸🌿🌸 (۲_۱۱) چقدر خوب است بتوانیم با بلا مردانه‌تر و صمیمانه‌تر برخورد کنیم، بلا را دشمنیِ خدا با خودمان تلقی نکنیم، محبت خدا را در آن ببینیم. می‌فرماید: در بلاها و سختی‌ها، شاد و مسرور باش «کُنْ‏ بِالْبَلَاءِ مَحْبُوراً وَ بِالْمَکَارِهِ‏ مَسْرُوراً» (غررالحکم/۷۱۴۶) البته یک‌مقدار سخت است که آدم واقعاً بلا را محبت خدا به خودش بداند. محبت خدا حتی در قرآن هم یک‌مقدار سخت فهمیده می‌شود. به‌قول امام صادق(ع) ظاهر قرآن یک‌مقدار تلخ است، اما وقتی یک‌مقدار تأمل ‌کنی می‌بینی که همه‌اش خدا دارد محبت می‌کند(الْقُرْآنُ کُلُّهُ تَقْرِیعٌ وَ بَاطِنُهُ تَقْرِیبٌ؛ جامع‌الاخبار/۲۳۲) نکتۀ بسیار مهم این است که انسان حتی در متن بلا و سختی هم از رنج استقبال کند. بعضی‌ها در گرفتاری و سختی‌ها استقبال از رنج را کنار می‌گذارند؛ مثلاً وقتی فقیر می‌شوند، دیگر صدقه نمی‌دهند، یا وقتی رنجور می‌شوند، دیگر برای نماز شب و عبادت، خود را به تَعب نمی‌اندازند، انگار یک‌مقدار از خدا طلبکار می‌شوند، می‌گویند: «خدایا من دارم این رنج‌ها را تحمل می‌کنم، دیگر می‌خواهی چه‌کار کنم؟! همین‌ها را اگر بتوانم تحمل کنم از سرم هم زیاد است!» امام صادق(ع) می‌فرماید: کسی که طعم بلا را تحت عنایت الهی بچشد، لذتی از بلا می‌برد بیشتر از لذتی که از نعمت می‌برد وقتی که بلا نباشد اشتیاق بلا دارد، چون نعمت‌ها در زیر آتش بلا و محنت است» (لَهُ تَلَذَّذَ بِهِ أَکْثَرَ مِنْ تَلَذُّذِهِ بِالنِّعْمَةِ ؛ مصباح‌الشریعه/۱۸۳) اینها چه انسان‌های قوی‌ای می‌شوند! خوشا به سعادت کسانی که رنج و بلا را-از هر نوعی- تحمل می‌کنند؛ چون خدا به آنها ظرفیت رنج داده است. اگر این حرف‌ها در روح ما جاری شود خودبه‌خود کلی از گرفتاری‌های ما کاسته می‌شود. خیلی سخت است که آدم در اوج سختی‌ها هم از رنج استقبال کند. انسان‌های بزرگ هستند که می‌توانند در اوج گرفتاری هم خود را برای عبادت به رنج و سختی بیاندازند؛ مثل حضرت زینب(س) که بعد از آن‌همه مصیبت در روز عاشورا نماز شب را رها نمی‌کند! ایشان در کربلا آرامش‌بخشِ دو امام بود! تا عاشورا مانند پروانه دور امام حسین(ع) می‌گشت و مواظبش بود، بعد از عاشورا هم مواظب امام سجاد(ع) بود. 🌸🌿🌸🌿🌸 @Tolou1400
🌸🌿🌸🌿🌸 (جلسه۱_۱۲) جامعۀ دینی چطور می‌تواند برتری خود را بر جامعۀ غیردینی نشان بدهد؟ ما کِی می‌توانیم به اسلام‌مان افتخار کنیم؟ حالا که اسلام در جامعۀ ما قدرت گرفته است، ما باید به جوامع بی‌دین و کفرزده اثبات کنیم که «دین واقعاً بهتر است!» اما راهش چیست؟ آنهایی که دچار مادی‌گرایی و لذت‌پرستی هستند گوش‌شان به معارف دینی و عقائد معنوی بدهکار نیست؛ پس باید از یک راه و زبان دیگر آنها را با حقیقت آشنا کنیم. ما باید در عمل نشان بدهیم که آرام‌تر و بانشاط‌تر هستیم، بیشتر لذت می‌بریم و بهتر خوشی می‌کنیم؛ در این‌صورت می‌توانیم حقانیت راه خود را به خوبی نشان دهیم. اگر ایمان در زندگی مؤمنین موجب افزایش آسودگی و کاهش آسیب‌های اجتماعی شود مردم-حتی اگر مادی‌گرا هم باشند و فقط زندگی دنیا را بخواهند- طبیعتاً سراغ فرهنگ مؤمنین می‌آیند. شهید بهشتی می‌فرمود: برای تبلیغ اسلام و تعجیل فرج، «هیچ کاری بهتر از این نیست که ما یک جامعۀ نمونه بسازیم» آن‌وقت به جهانیان می‌گوییم: آن آقایی که می‌خواهد بیاید، یک‌چنین کاری انجام خواهد داد. در روایت هست: قومی از مشرق، زمینه‌ساز ظهور خواهند شد «یخرُجُ ناسٌ مِنَ المَشرِقِ فَیوَطِّئونَ لِلمَهدی سُلطانَه» (کنزالعمال/ح ۳۸۶۵۷) ما می‌توانیم با زندگیِ درست زیر بیرق امام حسین(ع) برای جهانیان الگو بشویم؛ یعنی طوری زندگی کنیم که مردم بگویند «مریدان امام حسین(ع) چقدر جوانمرد و آرام و باصفا و بانشاط هستند...»  آرامش و آسودگی یکی‌ از شاخص‌های زندگیِ درست است. داشتنِ زندگی آسوده‌تر صرفاً یک منفعت شخصی نیست، بلکه رسالت اجتماعی، تاریخی و مهدویِ ماست. باید این را از ‌جامعه خودمان شروع کنیم تا بعد بتوانیم روی جامعه جهانی هم اثر‌ بگذاریم. در شهر خودمان، هر مؤمنی که شاد‌تر، آرام‌تر، آزادتر، آسوده‌تر زندگی کرد، برای بقیه الگو می‌شود. 🌸🌿🌸🌿🌸 @Tolou1400
🌸🌿🌸🌿🌸 (جلسه آخر) یکی از راه‌‌های عملیاتی برای آسوده‌تر زندگی‌کردن-که در روایات آمده است- این است که «هرکسی می‌خواهد رنج بیخود نکشد از شادیِ بیخود دوری کند» امیرالمؤمنین(ع) می‌فرماید: زهد در دنیا، بزرگترین‌ آسایش است‌‌ «الزُّهْدُ فِی الدُّنْیَا الرَّاحَةُ الْعُظْمَى» (غررالحکم/1316) امام صادق(ع) فرمود: راحتی را طلب کردم آن را در زهد یافتم «طَلَبْتُ الرَّاحَةَ فَوَجَدْتُهَا فِی الزُّهْد» (مستدرک‌الوسایل/۱۲/۱۷۴) زهد نه فقط در روح و روان انسان، بلکه در واقعیت زندگی او، آرامش و آسودگی می‌آورد. خیلی‌ها به اشتباه فکر می‌کنند که «زهد یعنی نداشتنِ پول و خانه و...» از امام زین‌العابدین(ع) پرسیدند: زهد یعنی چه؟(کافی/۲/۱۲۸) ایشان یک رازی را از قرآن‌ کریم برملا کردند برای آسوده‌زیستن: «لِکَیْلا تَأْسَوْا عَلى‏ ما فاتَکُمْ وَ لا تَفْرَحُوا بِما آتاکُمْ؛ تا برای چیزی که از دست شما رفت متأسف نشوید و از چیزی که به شما رسید خوشحال نشوید» (حدید/۲۳) هرمقدار از چیزهای بیخود خوشحال شوی، به‌همان مقدار از چیزهای بیخود ناراحت خواهی شد. اگر کسی از تعریفِ دیگران دربارۀ خودش خوشحال شود، از توهین آنها هم ناراحت می‌شود. و برعکس؛ خوشیِ الکی به دلت راه نده تا ناراحتیِ الکی هم به دلت نیاید. اگر «الکی‌خوش» نباشی، واقعی خوشحال خواهی شد! در بعضی از خوشی‌های بیخود و بیهوده، خدا زود یک ناراحتیِ بیخود برایت پیش می‌آورد، چون خدا خوشش نمی‌آید بنده‌اش کوچک و حقیر باشد. أمیرالمؤمنین(ع) به‌عنوان تکنیکی برای تأسف نخوردن می‌فرماید: اگر به چیزی که می‌خواستی نرسیدی، بگو اصلاً من چنین چیزی نمی‌خواستم و هر چیزی را از دست دادی بگو من اصلاً چنین چیزی نداشتم. (اجْعَلْ مَا طَلَبْتَ مِنَ الدُّنْیَا فَلَمْ تَظْفَرْ بِهِ بِمَنْزِلَةِ مَا لَمْ یَخْطُرْ بِبَالِک‏ ؛ کشف‌الغمه/۱/۵۷۲) روحِ خودت را راحت کن؛ ناراحتیِ روح، انسان را به کفر نزدیک می‌کند. حالا با چه چیزی خوشحال بشویم؟ علی(ع) می‌فرماید: «قُرَّةُ عَیْنِهِ فِیمَا لَا یَزُول‏» (نهج‌البلاغه/خطبه ۱۹۳) یعنی-آدم باتقوا- با چیزهایی که از‌ بین نمی‌رود، خوشحال می‌شود؛ آن چیزی چشمش را روشن می‌کند که زائل‌نشدنی است.‌ 🌸🌿🌸🌿🌸 @Tolou1400