راه شام - درد دل زهرای سه ساله
✍ شعراز: محمدی ناعم
من حسینون قیزیام ، چوللری مضطر گزورم
قالمیشام یئرده، منی ترک ائدوب ائللر، گزورم
نه غذا ایستیورم من ،نه ده سو تشنه سی ام
نیمه شب ، غرق تَعَب ، یاره لی بیر سَرگزورم
"مرغ باغ ملکوتم نیَم از عالم خاک"
که سینوب بال و پریم چوللری بی پر گزورم
بیر یارالی باجیام نازیمی لطفیله آلا
علی اکبر کیمی بیر نازلی برادر گزورم
التفاتین کسوب اکبر ندور آیا سببی
کوسوب اکبر دیه سن ،صود امر اصغر گزورم
زینب عمّمده ایتیردی منی بو صحراده
بو محن سالدی منیم قلبیمه آذر ، گزورم
بو تیکانلار نه تیکان، خنجره چوخ بنذری وار
ایاقیم آلتدا باخوب چکمگه نِشتَر گزورم
ائله غارت زدیَم معجریمی دشمن آلیب
یارامی باغلاماقا بیر قره معجر گزورم
بو گئجه آیدا کَسوب نورینی بو بادیه دن
نیزه باشیندا ولی بیر مهِ انور گزورم
بو قرا بختیمه باخ یوخدی بیر اولدوز گویده
یولومی تاپماقا نورانی بیر اَختر گزورم
گئدوب عمّم چاغیرام داده گرک فاطمه نی
ذکر یا فاطمه دلده ائدوب اَزبر گزورم
نه آتام وار نه ده قارداش قره بختم قره یاز
سسلورم فاطمه نی غصه لی مادر گزورم
یل اسنده بوریور صورتیمی گرد و غبار
بیر نقاب ایلیه سیمانی مُسَتَّر گزورم
یورقونام ، یاره لیَم ، یوخدی توانیم یِریَم
اَبَدی یاتماقا مدتدی که بستَر گزورم
خوش اولار بوردا ئولَم ،یِل اَسَه، تپراق سُوؤرا
دفن اولا تپراقون آلتیندا بو پیکر گزورم
مرقدیم گیزلین اولا اَلده ئولَن فاطمه تک
اولا دردیم او دلارایه برابر گزورم
(( ناعمم )) نام رقیه منی عرشه یتوروب
خانیمون مرحمتین عرصه ٔ محشر گزورم
**
✍محمدرضامحمدی(ناعم)
#محرم_۱۴۰۳
#راه_شام
#حضرت_رقیه_سلام_الله_علیها
#کانال_باب_الحوائج
http://eitaa.com/torkiy
☑️ تک_احساسی
🔈(بابایی کجایی ببینی که دیگه نمیبینه چشمام)🔈
#شب_سوم_محرم_الحرام_۱٤٤٦_ه_ق
🎶سبک_حسین_جان....
بابایی
کجایی ببینی که دیگه نمی بینه چشمام
گرفته وَرَم پُر شد از آبله دست وپاهام
واویلا
بابایی
بِه هم خورده وضعم پریشونم و سوخته موهام
منومسخره کردنم بسکه کهنه س لباسام
واویلا
منو میزدن بی بهونه بابایی
روی صورتم ردّ خونه بابایی
توو این مدتی که نبودی می خوردم
به جای غذا تازیونه بابایی
-------------------
بابایی
فضای خرابه برای رقیه ت عذابه
یه گوشه زمین گیرم و گریه هام بی جوابه
واویلا
بابایی
تموم تنم زخمیه زیر چشمام کبوده
اینا یادگاری از اون کوچه های یهوده
واویلا
شکستن توو بازار سرم رو بابایی
لگد میزدن پیکرم رو بابایی
همونی که گوشوارمو کَند با خنده
کشید از سرم معجرم رو بابایی
------------------
بابایی
دیگه حوصلم رفته سر راستی بابا یه چیزی
کجا استفاده میشه آخه لفظ کنیزی
واویلا
بابایی
به جای همه بچه ها عمه زینب کتک خورد
دیدم با چشای خودم روزی صد دفعه می مُرد
واویلا
خبر داری بابا شکسته پهلو هام
می لرزه مثه پیره زنها دستو پام
زمین می خورم وقتی حتی میرم راه
یه ذره دیگه سوو نمونده توو چشمام
-------------------
✍عباس_قلعه
#محرم_۱۴۰۳
#شب_سوم_محرم
#حضرت_رقیه_سلام_الله_علیها
#کانال_باب_الحوائج
http://eitaa.com/torkiy
27.81M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
عرض ارادت کودکان ایرانی و غیر ایرانی
محضـــــــــــــــــر اباعبــــــدالله(علیهالسلام)
قول میدم تا آخرش پات هستم😭
━═━━⊰❀❀❀⊱━━═━
میدونم، یه کار خوبُ از بابام،
که یادگار مونده برام،
واسه تو گریه میکنم.
مدیونم، به شیر پاک مادرم،
که الان اینجامو دارم،
واسه تو گریه میکنم.
بگو چقدر گریه کنم،
تا که خوب بشه زخمات.
یادمه روضهخون میگفت،
تار میدیده دو چشمات
#بگو_چقدر_گریه_کنم، تا آروم شه رقیهت
بگو چقدر گریه کنم، برسه آب به خیمهت
از بچگی، به عشق تو دل بستم
قول میدم، تا آخرش پات هستم
سینه میزنم، فک نکنی من خستهم
خیلی آقا، به روضهها وابستهم
«حسین، ابی عبدالله»
کی گفته بچهم، منم مث عبداللهت
دست که دارم، سپر برات
کی گفته بچهم، منم مث اصغرمو،
حنجرهمو، میدم برات
کی گفته بچهم، منم مث قاسمتم،
بذار یه روز بشم فدات
تو که امام حسین همه بچههایی،
تو رو خدا، روی منم حساب کنیا
مشک چشای غمزدهمو تا عمر دارم
پر آب کنیا
اگه خراب شدن واست همینجوره،
منو یه عمر خراب کنیا
منو اهل کتاب کنیا
اهل ذکر و ثواب کنیا
خلاصه حرف من اینه
که منو انتخاب کنیا
از بچگی به عشق تو دل بستم
قول میدم تا آخرش پات هستم
سینه میزنم، فک نکنی من خستهم
خیلی آقا به روضهها وابستهم
«حسین ابی عبدالله»
«سرود زیبای «بگو چقد گریه کنم؟»
کاری از گـــــــــــروه ســـــــرود محیصا
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#روضه_سیدالشهدا_علیه_السلام
#روضه_شب_جمعه
بسم رب الحسین
#مصیبات_شام
✍سروده_رقیه_سعیدی_کیمیا
🎶سبک : به سمت گودال از خیمه دویدم من...
(سلامٌ علیٰ قلبِ زینبِ الصبور)
𖠇࿐ྀུ༅༅࿇═══┅─
قـــافـلـــه ســــالار کــرب و بـلا زینب
شــکستــه قلبـــش از شـــام بلا زینب
دختـــر زهـــرا و بــزم شـــراب ای وای
خنـــدهٔ شامیهـــا داره عــذاب ای وای
𖠇࿐ྀུ༅༅࿇═══┅─
وای از دل زینب(۴)
𖠇࿐ྀུ༅༅࿇═══┅─
سنــگ جفـــا بـود و جســارت اَغیـــار
کــوی یهــودیهــا ، گــذشتــن از بـازار
وقتــی به دنبـــال قــافلــــه افتـــادن
در وســـط بــازار هـلهــله ســـر دادن
𖠇࿐ྀུ༅༅࿇═══┅─
وای از دل زینب(۴)
𖠇࿐ྀུ༅༅࿇═══┅─
نگفتن این خــانوم ، داغ جــوون دیده
گلشــــن آل الله ، فصــل خــزون دیده
بــوده چهـــل منــزل همســـفرِ ســرها
ســوزونــده قلبـــش رو داغ بــرادرها
𖠇࿐ྀུ༅༅࿇═══┅─
وای از دل زینب(۴)
𖠇࿐ྀུ༅༅࿇═══┅─
نگفتن این خانوم ، بند دل زهــراست
نشـــونهٔ حیــــدر ، نایبـــهٔ طــاهاست
شنیده دشـــنام و زخـــم زبـون زینب
دیده حسینش رو غرقِ به خون زینب
𖠇࿐ྀུ༅༅࿇═══┅─
وای از دل زینب(۴)
𖠇࿐ྀུ༅༅࿇═══┅─
منــزل زینب شــد گوشـــهٔ ویـــرونه
برای این غــــربت ، خــرابه گـریـونه
امــان از این شـام و مصیبت دیگـر
امــان از این داغ ســه ســالهٔ پر پر
𖠇࿐ྀུ༅༅࿇═══┅─
وای از دل زینب(۴)
𖠇࿐ྀུ༅༅࿇═══┅─
یه دختـــر نالان ، ســری به دامانش
رسیده بود از راه ، چاره و درمانش
رقیـــه زد داغـــی بر جگـــر زینــب
نیمــهٔ شـب پــر زد همسفــر زینــب
𖠇࿐ྀུ༅༅࿇═══┅─
وای از دل زینب(۴)
𖠇࿐ྀུ༅༅࿇═══┅─
#محرم_۱۴۰۳
#اسارت
#شام_بلا
─┅═༅❃ ༅࿇༅࿇༅═┅─
______________________