eitaa logo
خانه قرآن شهری ترنج بندرانزلی
506 دنبال‌کننده
5هزار عکس
4.1هزار ویدیو
42 فایل
۲۷ سال سابقه نشر و ترویج و اشاعه فرهنگ قرآنی. برگزاری محافل بزرگ قرآن کریم. برگزاری مجالس اهل بیت علیهم السلام ترنج ( تربیت. نیروی. جوان ) ارتباط با مدیر کانال، حسین رضوانی ۰۹۱۱۶۶۰۸۹۶۰ ۰۹۱۱۹۸۸۹۱۳۱ در پیام رسان ایتا
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹نامه ای به علیه السلام اسماعيل بن سهل گويد: خدمت امام جواد عليه السلام نوشتم، چيزى به من تعليم فرما كه اگر آن را بگويم (بخوانم) در دنيا و آخرت با شما باشم. حضرت به خط خود نوشت: سـوره «انا انزالناه» را زيـاد بخـوان و لبهايت به گفتن استغـفار « تـر » باشـد، (يعنى آنقدر استغفار كُنى كه دائم لبت از گفتن استغفار در حرکت باشد). 📚ثواب الاعـمال، ص 197. میلاد و شاهزاده سلام الله علیهما بر همگان مبارک باد.
⚜ داستان زیبای سفر کربلای دختر بی حجاب؛ دختر بی حجابی بودم..... کلا اعتقادی به حجاب نداشتم...... به محرم و نا محرم ، به حجاب .... برام بی اهمیت بود.... سفت و سختم پای خواستم بودم. اصلا علاقه ای به چادر نداشتم. حس میکردم بی کلاس و بی پرستیژ میشم. کل تفریحاتمون تو مهمونی و دور همی و خرید و اینجور چیزا خلاصه میشد... کاری نداشتم آرایشم مناسبه یانه.... مشهد زیاد قسمتم میشد ....میرفتم حرم.. یه چادر الکی سر میکردم و زیارت و بعد تو مرکز خریدا می چرخیدم و یادم میرفت اصل قضیه چیه ... نزدیک روز پدر بود روز ولادت (علیه السلام) قرار شد خانوادگی بریم ترکیه😃 کلی برنامه ریزی کردیم که همه شهراش رو بریم یه هفته مونده بود به سفر که... نمیدونم چرا..ولی یهو به دلم افتاد پیش خودم گفتم اگه بهت بگن جای ترکیه برو کربلا میری؟؟؟؟ کلی واسه سفرم برنامه ریزی کرده بودم خرید و تفریحو... تو دلم گفتم اگه بگن برو کربلا میرم!!! آخه یه دوست امام حسینی پیدا کرده بودم که از کربلا زیاد میگفت بهم یهو تلفن خونمون زنگ خورد داداشم گفت: ساناز یه کاروان داره میره کربلا یه هفته دیگه گفتن جای خالی داره؛میری؟؟؟ هنگ بودم پشت تلفن ... بخدا گریم گرفت😢 گفتم حتما...معلومه که میرم به مامان و بابا و خواهرم گفتم: من ترکیه نمیام .....میخوام برم ! مادربزرگم حدود 87 سالش بودو قسمتش نشده بود.گفتم میبرمش با ویلچر.. من باید برم کربلا! باید! ......به دلم افتاده...... خواهرم گفت نمیام و ترکیه مو کنسل نمیکنم. گفتم هرکی میخواد بره ترکیه بره.من میرم کربلا پدر و مادرم وقتی اشتیاق مو دیدن همراهیم کردن خواهرمم دید اینجوریه گفت بعدش میریم ترکیه در عرض۶ روز راهی کربلا شدیم … نمیدونستم چجور جاییه،کلی لباس و کفش و وسایل خوب بردم. میگفتم یه روز اینو میپوشم یه روز اونو وقتی رفتم.... کدوم مد؟کدوم تیپ؟ . روز ولادت امام علی (ع) نجف ولادت امام (علیه السلام) کاظمین نیمه رجب کربلا پنجشنبه شب کربلا خدای من کجا بودم...با ویلچر مادربزرگم همه جا رفتیم.سفر سختی بود..روزی ۵،۶ بار میرفتم حرم امام حسین. روزی۳،۴ساعت بیشتر نمیخوابیدم همش بی دلیل گریه، گریه…😭 اصن نمیدونم چه حالی بود... من فقط گریه میکردم یه حاج آقایی تو کاروانمون بود بهش گفتم حاج آقا من دختر بی حجابی بودم..ساز می زدم و ...الان از همه چی افتادم... گفت :من حاضرم قسم جلاله بخورم تو نظر کرده امام حسینی… آقا اینو که گفت من گریه و گریه و گریه.....😭 گفتم از آقام امام حسین حجاب میخوام زیر قبه امام حسین نماز خوندم...اول واسه اون دوستی که منو کنجکاو و کربلایی کرد.. دوم واسه اینکه بهم اراده بده با حجاب شم. هی درگیر بودم انتخاب سختی بود واقعا برام سخت بود اما روز آخر دیگه تصمیم گرفتم برگردم ایران چادرمو زمین نذارم گفتم یا امام حسین به عشق تو چادری شدم...حس میکنم خودت با دستای خودت چادر سرم کردی از نجف چادر خریدم و ایران که اومدم اون چادرو سرکردم الان دیگه کردم.هر روز سر نمازم از امام حسینم میخوام منو تو این راه ثابت قدم نگه داره کربلا بودم ازحرم حضرت عباس اومدم بیرون که برم حرم امام حسین یه جوونی بهم برگه داد گفت پنجشنبه مهمون حضرت عباسین کلی گریه کردم ازخوشحالی رفتم حرم تا ۳ شب اونجا بودم روبروی ضریح آقا نشسته بودم کیفم کنارم بود بلند شدم برم...رسیدم جلوی دردیدم کیفم نیست کیفمو دزدیدن ......پولش مهم نبود میدونی چی عذابم داد؟؟؟ اینکه اون برگه توکیفم بود ازحرم تاهتل گریه میکردم.ضجه میزدم .....همه بهم نگاه میکردن مامانم گفت پولت رفت فدای سرت.گریه نداره؛ گفتم مامان اون برگه شام توکیف بود تا ۵ صبح گریه کردم و گفتم یا امام حسین میدونم بی لیاقت بودم که اون برگه رو ازم گرفتین😭😓 ساعت ۵ صبح پا شدم رفتم رستوران هتل صبحانه بخوریم که بریم ۲ روز نجف و برگردیم یهو دیدم یه خانم اومد گفت کیفت رودر حرم امام حسین آویزون بوده بیا این کیفت!!!...........کیفو باز کردم هیچی تو کیفم نبود..........،جز اون بررررررگه.... اللهم ارزقنا توفیق الزیاره الحسین علیه السلام ... هممون گاهی همینجور ممکنه مورد عنایت خاص علیهم السلام واقع بشیم ، اما کنه، خدا کنه با غفلت و یا از عنایاتشون محروم نشیم @torraanj
4.83M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
«نزدیک‌ترین» راه...! سرعت و سهولت برآورده شدن حاجات دنيوى در ساحت مقدّس جوادالائمه بسیار مجرب است. در فراز ابتدايى زيارتنامه ايشان، عبارتى ناظر بر اين امر است،عبارتى كه در زيارت هيچ كدام از حضرات معصومين عليهم السّلام وارد نشده است: «السَّلَامُ‏ عَلَى‏ الْبَابِ‏ الْأَقْصَدِ وَ الطَّرِيقِ الْأَرْشَدِ...»:سلام بر نزديك(میان‌بر) ترين در به مقصود و درست ترين راه به كمال.(مفاتيح الجنان،اوايل ملحقات دوم). زيارت نامه اى كوتاه كه از شدت رسايى معنا در رثاى جواد الائمه، دل به حسرت دچار مى شود كه از توجه و توسل به آن حضرت، چرا اين همه غافل بوده است: «السَّلَامُ‏ عَلَى‏ الْبَابِ‏ الْأَقْصَدِ وَ الطَّرِيقِ الْأَرْشَدِ وَ الْعَالِمِ الْمُؤَيَّدِ يَنْبُوعِ الْحِكَمِ وَ مِصْبَاحِ الظُّلَمِ سَيِّدِ الْعَرَبِ وَ الْعَجَمِ الْهَادِي إِلَى الرَّشَادِ الْمُوَفَّقِ بِالتَّأْيِيدِ وَ السَّدَادِ مَوْلَايَ أَبِي جَعْفَرٍ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ الْجَوَادِ أَشْهَدُ يَا وَلِيَّ اللَّهِ أَنَّكَ أَقَمْتَ‏ الصَّلَاةَ وَ آتَيْتَ الزَّكَاةَ وَ أَمَرْتَ بِالْمَعْرُوفِ وَ نَهَيْتَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَ جَاهَدْتَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ حَقَّ جِهَادِهِ وَ عَبَدْتَ اللَّهَ مُخْلِصاً حَتَّى أَتَاكَ الْيَقِينُ فَعِشْتَ سَعِيداً وَ مَضَيْتَ شَهِيداً يَا لَيْتَنِي كُنْتُ مَعَكُمْ‏ فَأَفُوزَ فَوْزاً عَظِيماً وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُهُ.» بعداز آن دو ركعت نماز زيارت بخوان، وسپس به هر چه بخواهى دعا كن. 🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱 💚 💚 🌱 💠 @torraanj