#مرام_شهدا
توی خط مقدّم کارها گره خورده بود، خیلی از بچه ها پرپر شده بودند، خیلی مجروح شده بودند.
#حاج_حسین_خرّازی بی قرار بود، اما به رو نمی آورد.
خیلی ها داشتند باور میکردند اینجا آخرشه.
یه وضعی شده بود عجیب.
توی این گیر و دار حاجی اومد بیسم چی را صدا زد و گفت:
هر جور شده با بی سیم، #محمدرضا_تورجی_زاده را پیدا کن.
خلاصه تورجی زاده را پیدا کردند.
حاجی بیسم را گرفت و با حالت بغض و گریه از پشت بیسیم گفت:
تورجی زاده چند خط #روضه حضرت زهرا سلام الله علیها برام بخون.
تورجی زاده فقط یک بیت زمزمه کرد که دیدم حاجی از هوش رفت!
#خدا میدونه نفهمیدیم چی شد، وقتی به خودمون اومدیم دیدیم بچه ها دارند تکبیر میگویند. خط را گرفته بودند. عراقی ها را تار و مار کرده بودند. با توسل به #حضرت_زهرا (سلام الله علیها) گره کار باز شده بود.
@torraanj