eitaa logo
خانه قرآن شهری ترنج بندرانزلی
437 دنبال‌کننده
3.4هزار عکس
3.1هزار ویدیو
30 فایل
۲۷ سال سابقه نشر و ترویج و اشاعه فرهنگ قرآنی. برگزاری محافل بزرگ قرآن کریم. برگزاری مجالس اهل بیت علیهم السلام ترنج ( تربیت. نیروی. جوان ) ارتباط با مدیر کانال، حسین رضوانی ۰۹۱۱۶۶۰۸۹۶۰ ۰۹۱۱۹۸۸۹۱۳۱ در پیام رسان ایتا
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
👇👇👇👇👇👇
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
در آستانه حلول ماه ضیافت الهی، بهار ، ، دو اثر جدید از گروه تواشیح و همخوانی ، وابسته به تهیه و در حال تدوین می باشد. کار فاخر " اسماء الحسنی " که برای اولین بار در گیلان تنظیم و تدوین گردیده است و دیگری، مناجاتی با عنوان " الهنا یا مولا " که با اشعاری فارسی و عربی، و با مضمون نیایش با پروردگار متعال می باشد. به لطف و یاری ، قرار است این دو اثر زیبا در ماه مبارک، از سیمای مرکز گیلان، و شبکه های سراسری پخش گردد. @torraanj
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
این دو اثر، در چهار لوکیشن، ( ماسال، امامزاده هاشم، شیخ زاهد لاهیجان، و حرم مطهر آقا سید جلال الدین اشرف آستانه اشرفیه ضبط و تصویربرداری گردیده است. @torraanj
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✅ زنده نگه داشتن یاد کمتر از نیست. ✍دست‌نوشته‌ای از نوید صفری: 🔸زیارت عالی و پر فیض را بخوانید از طرف من و به ارباب ابراز ارادت کنید و بدانید هر که چهل روز عاشورا بخواند و ثواب آن را هدیه بفرستد، حتماً تمام تلاش خود را به اذن خواهم کرد حاجت او را بگیرم و اگر نه در آخرت برای او جبران کنم. حتی یک عاشورا هم می‌کند با روضه ارباب از زبان و خواهرش! @torraanj
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❇️ دعایی با ثواب های عجیب: ✴️ ملائکه ۷ آسمان تا نمی توانند ثوابش را بنویسند و او و و مادرش را از جهنم آزاد می کندو شفاعت ۱۰۰۰ نفر را برایش می نویسد و...😳 📚 کتاب عده الداعی حجت الاسلام @torraanj
♦️چگونگی پیشگیری از مسمومیت‌های غذایی در نوروز 🔹️نشانه‌های مسمومیت غذایی اسهال، دل درد، استفراغ،‌ حالت تهوع، سردرد، تب، ضعف و خستگی عضلانی است. 🔹️اقداماتی مانند مصرف آب آشامیدنی سالم، شستن دست‌ها با آب و صابون،  مصرف غذاها و سبزیجات پخته، نخوردن سالاد و سبزیجاتی که از شست‌وشو و ضدعفونی آن‌ها اطمینان نداریم، مصرف میوه‌ها به صورت پوست کنده، نخوردن غذای پخته‌ای که بیش از دو ساعت بیرون از یخچال بوده، نخوردن غذاهای با احتمال فساد سریع مانند تخم مرغ، از جمله راهکارها برای جلوگیری از مسموميت است. 🔹️در سفر از محصولات لبنی و خوراکی‌هایی که دارای نشان سلامت و مجوز بهداشتی هستند، استفاده کنید و از خرید و مصرف فرآورده‌های خوراکی فله‌ای جدا اجتناب کنید. @torraanj
گر ز حکمت ببندد دری ز رحمت گشاید در دیگری ✍تنها بازمانده یک کشتی شکسته به جزیره کوچک خالی از سکنه‌ای افتاد. او با دلی لرزان کرد که خدا نجاتش دهد. اگرچه روزها افق را به دنبال یاری‌رسانی از نظر می‌گذراند اما کسی نمی‌آمد. ▫️سرانجام خسته و از پا افتاده موفق شد از تخته پاره‌ها کلبه‌ای بسازد تا خود را از عوامل زیان‌بار محافظت کند و دارایی‌های اندکش را در آن نگه دارد. روزی که برای جست‌وجوی غذا بیرون رفته بود، به هنگام برگشت، دید که کلبه‌اش در حال سوختن است و دودی از آن به آسمان می‌رود. متأسفانه بدترین اتفاق ممکن افتاده و همه چیز از دست رفته بود. ▫️از شدت خشم و اندوه درجا خشکش زد و فریاد زد: خدایا چطور راضی شدی با من چنین کاری کنی؟صبح روز بعد با صدای بوق کشتی‌ای که به ساحل نزدیک می‌شد، از خواب پرید. یک کشتی‌ آمده بود تا نجاتش دهد. مرد خسته، از نجات‌دهندگانش پرسید: شما از کجا فهمیدید من در اینجا هستم؟آن‌ها جواب دادند، ما متوجه علائمی که با دود می‌دادی، شدیم. ▫️به یاد داشته باش:اگر کلبه‌ات سوخت و خاکستر شد، ممکن است دودهای برخاسته از آن، علائمی باشد که عظمت و بزرگی خدا را به کمک می‌خواند.و فراموش نکنید هیچ کار خدا بدون حکمت نیست. @torraanj
💠داستان"نمک خوردن ونمکدان شکستن"💠 بسیار زیبا، حتما بخوانیدو نشر دهید... 📜حسن بن محمّد بن قاسم گويد: 🌹در يکى از محلات اطراف کوفه که (حماليه) نام داشت با شخصى به نام عمّار درباره (عليه السلام) گفت وگو مى کردم. 🌸او گفت: روز قافله ى از قبيله طيّ به کوفه آمد، آنها از ما خريد نمودند. من به يکى از کارگرانم گفتم: برو ترازو را از خانه آن علوى بياور! 🌼رييس قافله که مردى تنومند بود گفت: آيا اين جا علوى نيز هست؟ 🌹گفتم: چه مى گويى؟ بيشتر اهل کوفه سادات علوى هستند! 🌸او گفت: علوى واقعى همانى بود که ما در بيابان مجاور آن شهر ديديم. 🌼گفتم: ماجرا چيست؟ 🌹گفت: ما در حدود 300 نفر يا کمتر اسب سوار 🏇 بوديم که از جايى گريختيم. سه روز در بيابان تشنه وگرسنه بدون هيچ آذوقه ى سرگردان بوديم تا اين که عدّه ى گفتند: بهتر است قرعه کشى کرده ويکى از اسب ها را بکُشيم. 🌸همه اين پيشنهاد را پذيرفتيم. وقتى قرعه کشيده شد به نام اسب من افتاد. من قبول نکردم وگفتم: که شما تقلّب نموده ايد. 🌼دوباره قرعه کشى نمودند وباز به نام اسب من افتاد، باز من آن ها را متّهم به تقلّب نمودم. اما در مرتبه سوم که در عين ناباورى مجدداً قرعه به نام اسب من افتاد مجبور شدم که قبول کنم. 🌹بسيار ناراحت بودم، زيرا اسبم حداقل هزار دينار ارزش داشت، وآن را از پسرم بيشتر دوست داشتم. 🌸گفتم: اجازه بدهيد کمى در اطراف با اسبم سوارى کنم، زيرا تاکنون دشتى چنين هموار نديده ام. 🌼گفتند: اشکالى ندارد، سوار اسبم شدم، حدود يک فرسخ تاختم به تلّى رسيدم که کنيزى در دامنه آن مشغول جمع آورى هيزم بود. از او پرسيدم که کيستى؟ واز کدام خانه ى؟ 🌹او گفت: من کنيز سيّدى هستم که در اين واداى سکونت دارد. 🌸بعد بلا فاصله از آنجا دور شد. من عباى خود را به علامت بشارت وشادمانى بر سر نيزه کردم. آنگاه به طرف يارانم تاختم وبه آن ها گفتم: مژده بدهيد! گروهى از مردم در نزديکى ما زندگى مى کنند. 🌼همگى به طرف آن تلّ حرکت کرديم، وقتى به آن جا رسيديم خيمه ى را ديديم که در وسط آن واداى برپا شده بود، مردى که از همه زيباتر به نظر مى رسيد با چهره ى باز در حالى که گيسوانش آويخته بود ولبخندى بر لب داشت در کنار خيمه ايستاده بود. 🌹وقتى به او نزديک شديم، به ما خوش آمد گفت. 🌸من گفتم: اى آبروى عرب! ما تشنه ايم. او کنيز خود را فرا خواند وگفت: هرچه آب دارى بياور! 🌼آن کنيز دو ظرف پر از آب آورد. آن مرد يکى از آن ها را گرفت کمى نوشيد ودست خود را به آب زد وآن را به ما داد. همه 300 نفر ما يک به يک از همان يک ظرف نوشيديم وسيراب شديم. وقتى ظرف را باز گرداندند، ديديم که هنوز کاملا پر است. 🌹وقتى سيراب شديم گفتيم: اى آبروى عرب! ما گرسنه ايم. 🌸او خود وارد خيمه شد وسبدى را که مملو از غذا بود بيرون آورد، وآن را در مقابل ما نهاد ودست خود را به آن زد وفرمود: ده نفر ده نفر جلو بياييد. 🌼ده نفر ده نفر مشغول خوردن غذا شديم وهمه کاملا سير شديم، سوگند به خدا! هنوز سبد کاملا پر مانده بود. 🌹آنگاه رو به او نموديم وگفتيم: اگر اجازه مى فرماييد مى خواهيم به راهى که قصد آن را داريم برويم. 🌸او با دست خود به شاهراهى اشاره کرد وفرمود: منظورتان اين راه است؟ 🌼ما تعجب کرديم، زيرا اصلا هدف مشخصى نداشتيم وراه را نمى شناختيم وفقط براى اين که او نفهمد که ما فرارى هستيم چنين گفتيم. اما او راه نجات را به ما نشان داد. 🌹از او خداحافظى نموديم، وقتى کمى دور شديم. يکى از افراد گفت: شما از خانه وخانواده دور شده ايد که چيزى به دست بياوريد حالا که به همه چيز رسيده بوديد چرا آن را تصرف نکرديد؟ 🌸منظور او آن بود که بازگرديم وآن مرد را غارت کنيم، گروهى موافق وگروهى مخالف بوديم، در نهايت تصميم گرفتيم که او را غارت کنيم. 🌼بازگشتيم، وقتى ما را ديد که بازگشته ايم شمشير⚔ خود را حمايل نموده، نيزه اش را به دست گرفت، بر اسب خاکسترى سوار شد ودر گوشه ى ايستاد 🌹وفرمود: چه خيال بدى در سر داريد؟ بدانيد که زشتى آن به خود شما بازخواهد گشت. 🌸گفتيم: درست حدس زده ى، وهرچه دلمان مى خواست به او گفتيم. 🌼آنگاه چنان خشمگين شد که از خشم او همه به وحشت افتاديم، سپس خطى بين ما وخود کشيد وفرمود: به جدّم (صلى الله عليه وآله وسلم) قسم! هر که از اين خط بگذرد گردن او را خواهم زد. 🌹از صداى او چنان ترسيديم که همه پا به فرار گذاشتيم. به قسم! که علوى واقعى او بود، نه اينان که اينجا هستند. 📚بحار الانوار، ج 52، ص 75 ـ 77 @torraanj
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اَللّهُمَّ رَبَّ شَهْرِ رَمَضانَ الَّذى اَنْزَلْتَ فيهِ الْقُرْآنَ وَافْتَرَضْتَ على عِبادِكَ فيهِ الصِّيامَ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ🌱 وَ ارْزُقْنى حَجَّ بَيْتِكَ الْحَرامِ فى عامى هذا وَ فى كُلِّ عامٍ وَ اغْفِرْ لى تِلْكَ الذُّنُوبَ الْعِظامَ فَاِنَّهُ لا يَغْفِرُها غَيْرُكَ يا رَحْمنُ يا عَلاّمُ. خدايا اى پروردگار كه در آن را فرستادى و بر بندگان روزه را در اين ماه واجب كردى درود فرست بر و آل محمد🌱 و روزيم گردان خانه محترم خود كعبه را در اين سال و در هر سال و بيامرز برايم اين بزرگ را كه براستى نيامرزد آن ها را جز تو اى بخشاينده و اى بسيار دانا. 🍃حلول ماه نزول رحمت مبارک🍃 @torraanj
1_3949147649.mp3
3.01M
🌙 ♨️روایت عجیب ماه رمضان 👌 سخنرانی بسیار شنیدنی 🎙حجت الاسلام 📡حداقل برای☝️نفر ارسال کنید. @torraanj
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ﺩﺭ ﻫﻮﺍﭘﯿﻤﺎ ﺁﺭﺍﻡ میگیری ﺩﺭ ﺣﺎﻟﯽ که نمیدانی ﺧﻠﺒﺎﻥ ﺁﻥ ڪﯿﺴﺖ! چگونه ﺩﺭ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺁﺭﺍﻡ نمیگــیری ﺩﺭ ﺣﺎﻟﯽ ڪه میدانی ﻣﺪﯾﺮ ﻭ ﻣﺪﺑﺮ ﺁﻥ ‏ ﺍﺳﺖ به ‌‌ اعتـــماد داشــته باشید. @torraanj