eitaa logo
طوبای عفاف
649 دنبال‌کننده
6.5هزار عکس
4.5هزار ویدیو
499 فایل
قرآن، زندگی، اندیشه ارتباط با مدیر @mfathi135
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃براى حركت معنوى انسان امورى لازم است «وَ كَذلِكَ أَوْحَيْنا إِلَيْكَ رُوحاً مِنْ أَمْرِنا ما كُنْتَ تَدْرِي مَا الْكِتابُ وَ لَا الْإِيمانُ وَ لكِنْ جَعَلْناهُ نُوراً نَهْدِي بِهِ مَنْ نَشاءُ مِنْ عِبادِنا وَ إِنَّكَ لَتَهْدِي إِلى‌ صِراطٍ مُسْتَقِيمٍ؛ صِراطِ اللَّهِ الَّذِي لَهُ ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الْأَرْضِ أَلا إِلَى اللَّهِ تَصِيرُ الْأُمُورُ» و بدين گونه ما روحى (به نام قرآن) را از فرمان خود به تو وحى كرديم و تو نه كتاب را مى‌دانستى چيست و نه ايمان را، ولى ما آن را نورى قرار داديم كه هر كه از بندگانمان را بخواهيم به وسيله آن هدايت كنيم و همانا تو (مردم را) به راه راست هدايت مى‌كنى. راه خداوندى كه آنچه در آسمان‌ها و زمين است براى اوست. بدانيد كه همه امور به سوى او باز مى‌گردد. تدری: درى (بر وزن عقل): معرفت و دانستن. راغب گويد: معرفتى‏ كه با نوعى از تدبير به دست آيد ما كُنْتَ تَدْرِي‏ يعنى: نمى‌‏دانستى. (تفسير احسن الحديث، سید علی اکبر قرشی، ج۹، ص۵۰۹) نکته ها اين سوره با آيه وحى شروع شد، «حم‌، عسق‌، كَذلِكَ يُوحِي إِلَيْكَ» و با آيه وحى پايان مى‌پذيرد. «وَ كَذلِكَ أَوْحَيْنا إِلَيْكَ» مراد از «روح» در اين آيه را بعضى روح الامين گرفته‌اند و بعضى فرشته‌اى بالاتر از ساير فرشتگان كه همراه آنهاست، نظير «تَنَزَّلُ الْمَلائِكَةُ وَ الرُّوحُ فِيها» (سوره قدر، آیه ۴) و گروهى قرآن دانسته‌اند كه به نظر اين معنا بهتر است. روح مايه حيات و زندگى است و قرآن رمز حيات معنوى انسان است. همان گونه كه جسم بدون روح متلاشى و متعفن مى‌شود، جامعه‌ى بدون كتاب و قرآن در معرض متلاشى شدن است. آن گونه كه حقيقت روح درك نشدنى است، حقيقت قرآن نيز درك ناشدنى است و آن طور كه روح كهنه نمى‌شود قرآن نيز كهنه شدنى نيست. عليه السلام در ، خطبه ۱۹۲ مى‌فرمايد: «لقد قرن الله به صلى الله عليه و آله من لدن كان فطيما اعظم ملائكته يسئلك به طريق المكارم و محاسن الاخلاق ليله و نهاره» همانا خداوند از لحظه از شير گرفتن پيامبر، يكى از بزرگ‌ترين فرشتگان خود را همراه او گرداند تا راه مكارم و محاسن اخلاق را شب و روز به او تعليم دهد. بنابراين مراد از جمله‌ «وَ لَا الْإِيمانُ» رها بودن و گمراه بودن و بى‌ايمان بودن پيامبر، قبل از بعثت نيست، بلكه مراد آن است كه پيامبر از جزئيّات و محتويّات آئين خبر نداشت. براى حركت معنوى انسان امورى لازم است از جمله: راه، «صِراطٍ مُسْتَقِيمٍ» راهنما، «إِنَّكَ لَتَهْدِي» نور، «وَ لكِنْ جَعَلْناهُ نُوراً» نقشه، «أَوْحَيْنا إِلَيْكَ رُوحاً مِنْ أَمْرِنا» و هدف و مقصد. «إِلَى اللَّهِ تَصِيرُ الْأُمُورُ» پیام ها ۱- وحى به صلى الله عليه و آله استمرار وحى به انبياى پيشين است. «وَ كَذلِكَ أَوْحَيْنا إِلَيْكَ» ۲- سه نوع وحى كه در آيه قبل آمده بود براى پيامبر اسلام بوده است. «وَ كَذلِكَ أَوْحَيْنا إِلَيْكَ» ۳- پيامبر اسلام امّى و درس نخوانده بود. «ما كُنْتَ تَدْرِي مَا الْكِتابُ» ۴- حتّى پيامبران بدون هدايت الهى راهى از پيش نمى‌برند. ما كُنْتَ تَدْرِي‌ ... ۵- صفا و صداقت نشانه نبوّت است. رهبران عادّى حاضر نيستند سابقه‌ى خود را اين گونه براى مردم مطرح كنند. ما كُنْتَ تَدْرِي‌ ... ۶- گرچه هدايت به دست خداست‌ «مَنْ نَشاءُ» لكن بستر هدايت، روح بندگى و دورى از تكبّر است. «عِبادِنا» ۷- كسى كه مى‌خواهد ديگران را هدايت كند بايد خود بر راه حقّ مسلط باشد. «إِنَّكَ لَمِنَ الْمُرْسَلِينَ عَلى‌ صِراطٍ مُسْتَقِيمٍ» (سوره یس، ۴-۳)، «إِنَّكَ لَتَهْدِي إِلى‌ صِراطٍ مُسْتَقِيمٍ» ۸- قرآن و رسول وسيله هدايتند. نُوراً نَهْدِي بِهِ‌ ... إِنَّكَ لَتَهْدِي‌ ۹- ملاك، لياقت فعلى افراد است، گرچه در گذشته دست آنها خالى باشد. ما كُنْتَ تَدْرِي‌ ... إِنَّكَ لَتَهْدِي‌ ۱۰- تكامل حتّى براى انبيا نيز هست. ما كُنْتَ تَدْرِي‌ ... إِنَّكَ لَتَهْدِي‌ ۱۱- اگر لطف خدا شامل حال انسانى شود، ناآگاه ديروز معلم امروز مى‌شود. ما كُنْتَ تَدْرِي‌ ... إِنَّكَ لَتَهْدِي‌ ۱۲- قرآن به تنهايى كافى نيست، با اينكه قرآن نور هدايت است‌ نُوراً نَهْدِي بِهِ‌ ... لكن باز هم نياز به رسول است. «إِنَّكَ لَتَهْدِي» ۱۳- راه راست همان راه خداست. (مكاتب غير الهى از تعيين راه درست براى بشر عاجزند.) «صِراطٍ مُسْتَقِيمٍ صِراطِ اللَّهِ الَّذِي») تفسیر نور، استادقرائتی، ج۸، ص۴۲۷ @toubaefaf
🍃براى حركت معنوى انسان امورى لازم است «وَ كَذلِكَ أَوْحَيْنا إِلَيْكَ رُوحاً مِنْ أَمْرِنا ما كُنْتَ تَدْرِي مَا الْكِتابُ وَ لَا الْإِيمانُ وَ لكِنْ جَعَلْناهُ نُوراً نَهْدِي بِهِ مَنْ نَشاءُ مِنْ عِبادِنا وَ إِنَّكَ لَتَهْدِي إِلى‌ صِراطٍ مُسْتَقِيمٍ؛ صِراطِ اللَّهِ الَّذِي لَهُ ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الْأَرْضِ أَلا إِلَى اللَّهِ تَصِيرُ الْأُمُورُ» و بدين گونه ما روحى (به نام قرآن) را از فرمان خود به تو وحى كرديم و تو نه كتاب را مى‌دانستى چيست و نه ايمان را، ولى ما آن را نورى قرار داديم كه هر كه از بندگانمان را بخواهيم به وسيله آن هدايت كنيم و همانا تو (مردم را) به راه راست هدايت مى‌كنى. راه خداوندى كه آنچه در آسمان‌ها و زمين است براى اوست. بدانيد كه همه امور به سوى او باز مى‌گردد. تدری: درى (بر وزن عقل): معرفت و دانستن. راغب گويد: معرفتى‏ كه با نوعى از تدبير به دست آيد ما كُنْتَ تَدْرِي‏ يعنى: نمى‌‏دانستى. (تفسير احسن الحديث، سید علی اکبر قرشی، ج۹، ص۵۰۹) نکته ها اين سوره با آيه وحى شروع شد، «حم‌، عسق‌، كَذلِكَ يُوحِي إِلَيْكَ» و با آيه وحى پايان مى‌پذيرد. «وَ كَذلِكَ أَوْحَيْنا إِلَيْكَ» مراد از «روح» در اين آيه را بعضى روح الامين گرفته‌اند و بعضى فرشته‌اى بالاتر از ساير فرشتگان كه همراه آنهاست، نظير «تَنَزَّلُ الْمَلائِكَةُ وَ الرُّوحُ فِيها» (سوره قدر، آیه ۴) و گروهى قرآن دانسته‌اند كه به نظر اين معنا بهتر است. روح مايه حيات و زندگى است و قرآن رمز حيات معنوى انسان است. همان گونه كه جسم بدون روح متلاشى و متعفن مى‌شود، جامعه‌ى بدون كتاب و قرآن در معرض متلاشى شدن است. آن گونه كه حقيقت روح درك نشدنى است، حقيقت قرآن نيز درك ناشدنى است و آن طور كه روح كهنه نمى‌شود قرآن نيز كهنه شدنى نيست. عليه السلام در ، خطبه ۱۹۲ مى‌فرمايد: «لقد قرن الله به صلى الله عليه و آله من لدن كان فطيما اعظم ملائكته يسئلك به طريق المكارم و محاسن الاخلاق ليله و نهاره» همانا خداوند از لحظه از شير گرفتن پيامبر، يكى از بزرگ‌ترين فرشتگان خود را همراه او گرداند تا راه مكارم و محاسن اخلاق را شب و روز به او تعليم دهد. بنابراين مراد از جمله‌ «وَ لَا الْإِيمانُ» رها بودن و گمراه بودن و بى‌ايمان بودن پيامبر، قبل از بعثت نيست، بلكه مراد آن است كه پيامبر از جزئيّات و محتويّات آئين خبر نداشت. براى حركت معنوى انسان امورى لازم است از جمله: راه، «صِراطٍ مُسْتَقِيمٍ» راهنما، «إِنَّكَ لَتَهْدِي» نور، «وَ لكِنْ جَعَلْناهُ نُوراً» نقشه، «أَوْحَيْنا إِلَيْكَ رُوحاً مِنْ أَمْرِنا» و هدف و مقصد. «إِلَى اللَّهِ تَصِيرُ الْأُمُورُ» پیام ها ۱- وحى به صلى الله عليه و آله استمرار وحى به انبياى پيشين است. «وَ كَذلِكَ أَوْحَيْنا إِلَيْكَ» ۲- سه نوع وحى كه در آيه قبل آمده بود براى پيامبر اسلام بوده است. «وَ كَذلِكَ أَوْحَيْنا إِلَيْكَ» ۳- پيامبر اسلام امّى و درس نخوانده بود. «ما كُنْتَ تَدْرِي مَا الْكِتابُ» ۴- حتّى پيامبران بدون هدايت الهى راهى از پيش نمى‌برند. ما كُنْتَ تَدْرِي‌ ... ۵- صفا و صداقت نشانه نبوّت است. رهبران عادّى حاضر نيستند سابقه‌ى خود را اين گونه براى مردم مطرح كنند. ما كُنْتَ تَدْرِي‌ ... ۶- گرچه هدايت به دست خداست‌ «مَنْ نَشاءُ» لكن بستر هدايت، روح بندگى و دورى از تكبّر است. «عِبادِنا» ۷- كسى كه مى‌خواهد ديگران را هدايت كند بايد خود بر راه حقّ مسلط باشد. «إِنَّكَ لَمِنَ الْمُرْسَلِينَ عَلى‌ صِراطٍ مُسْتَقِيمٍ» (سوره یس، ۴-۳)، «إِنَّكَ لَتَهْدِي إِلى‌ صِراطٍ مُسْتَقِيمٍ» ۸- قرآن و رسول وسيله هدايتند. نُوراً نَهْدِي بِهِ‌ ... إِنَّكَ لَتَهْدِي‌ ۹- ملاك، لياقت فعلى افراد است، گرچه در گذشته دست آنها خالى باشد. ما كُنْتَ تَدْرِي‌ ... إِنَّكَ لَتَهْدِي‌ ۱۰- تكامل حتّى براى انبيا نيز هست. ما كُنْتَ تَدْرِي‌ ... إِنَّكَ لَتَهْدِي‌ ۱۱- اگر لطف خدا شامل حال انسانى شود، ناآگاه ديروز معلم امروز مى‌شود. ما كُنْتَ تَدْرِي‌ ... إِنَّكَ لَتَهْدِي‌ ۱۲- قرآن به تنهايى كافى نيست، با اينكه قرآن نور هدايت است‌ نُوراً نَهْدِي بِهِ‌ ... لكن باز هم نياز به رسول است. «إِنَّكَ لَتَهْدِي» ۱۳- راه راست همان راه خداست. (مكاتب غير الهى از تعيين راه درست براى بشر عاجزند.) «صِراطٍ مُسْتَقِيمٍ صِراطِ اللَّهِ الَّذِي») تفسیر نور، استادقرائتی، ج۸، ص۴۲۷ @toubaefaf
«وعده نجات از جهالت و رهايي از ظلمت گمراهي، دل انسان‌هاي بصير را از ديرباز به خود مشغول داشته است، به همين سبب بعضي شاگردان خاص اهل بيت(علیهم‌السلام) برای يافتن طريق هدايت سؤالاتی درباره معرفت در محضر ايشان مطرح كرده‌اند، چنان‌كه جناب «زراره» مي‌گويد: «از امام صادق(علیه السلام) شنيدم كه فرمود: قائم ما پيش از قيام خود، غيبتی طولانی خواهد داشت. عرض كردم: چرا؟ فرمود: اگر ظاهر باشد او را می كشند؛ سپس فرمود: اي زراره! اوست كه انتظارش را می كشند و مردم در ولادتش شك می كنند؛ برخی می گويند پدرش از دنيا رفته و فرزندی از خود به جای نگذارده است؛ بعضی می گويند در شكم مادرش است؛ گروهی گويند غايب است؛ دسته‌ای گويند به دنيا نيامده و عدّه‌ای ديگر گويند دو سال قبل از وفات پدرش به دنيا آمد! همان، است؛ ولی خدای والا می خواهد تا شيعيان را بيازمايد و در اين آزمايش دشوار، باطل‌گرايان دچار ترديد مي‌شوند». زراره (كه گويا از چنين فضاي پر شبهه‌اي هراسناك گرديد، و به فكر چاره افتاده) گويد: به (علیه السلام) عرض كردم: فدايتان شوم! اگر من در آن زمان بودم چه كنم؟ آن حضرت فرمود: اگر آن زمان را ادارك كردی، پيوسته دل به اين دعا مشغول دار: «اللّهم عرّفنی نفسك، فإنّك إن لم تعرفني نفسك لم أعرف نبيّك، اللّهم عرّفني رسولك، فإنّك إن لم تعرّفني رسولك لم أعرف حجّتك. اللّهم عرّفني حجّتك، فإنّك إن لم تعرّفني حجّتك ضللت عن ديني». تنها مجموعه‌اي از الفاظ براي خواندن و درخواست كردن نيست، بلكه معارف عميق و درس‌های ارزشمندي در دعاي معصومان(علیه السلام) نهفته است كه فهم آنها و تأمّل در آموزه‌هايشان ارزشمند علمی و عملی به بار مي‌آورد، چنان‌كه زراره در پي آن است با اين درس گرانقدر مشكل خويش را بگشايد. براي شناخت مقام والاي امامت و شخصيّت منحصر به فرد (علیه السلام) راه‌های فراوانی هست؛ بررسی دعاها و زيارت‌هايی كه از خود امام عصر(عج) رسيده است و يا فرموده امامان ديگر(علیهم‌السلام) در بارة آن حضرت از بهترين اين راه‌هاست. همان‌گونه كه تأمّل در عبارات « »، سخنان (علیه السلام) از آغاز تا پايان حادثه كربلا، معارف بلند « » گوياي برنامه‌هاي ، و (علیهم السلام) اند و از ايجاد حوزه‌های علمی و برگزاری مناظرات علمی برنامه صادقين(علیهماالسلام) استنباط می گردد، از ادعية مأثور يا مرتبط با امام عصر(علیه السلام) برنامه‌های ايشان فهميده مي‌شود؛ زيرا وقتي امامی دعا می كند، علاوه بر مقتضيات دعا، ويژگي‌هاي امامت و وظيفة امام در برابر امّت و چگونگي پيوند امام با امّت و تأثير ملكي و ملكوتي امام را تشريح مي‌كند. بر اين پايه، كسي كه می خواهد وجود مبارك (عج) را بشناسد، بهتر است زيارت‌ها و دعاهاي مرتبط با آن حضرت را به دقت بررسي كند، تا به حريم معرفت آن امام همام بار يابد». امام مهدی موجودموعود، علامه جوادی آملی، ص۶۵ @toubaefaf
طوبای عفاف
تأویل «ماءٍ مَعِينٍ» آب روان و گوارا در #قرآن_حکیم «قُلْ أَرَأَيْتُمْ إِنْ أَصْبَحَ ماؤُكُمْ غَوْرا
«وعده نجات از جهالت و رهايي از ظلمت گمراهي، دل انسان‌هاي بصير را از ديرباز به خود مشغول داشته است، به همين سبب بعضي شاگردان خاص اهل بيت(علیهم‌السلام) برای يافتن طريق هدايت سؤالاتی درباره معرفت در محضر ايشان مطرح كرده‌اند، چنان‌كه جناب «زراره» مي‌گويد: «از امام صادق(علیه السلام) شنيدم كه فرمود: قائم ما پيش از قيام خود، غيبتی طولانی خواهد داشت. عرض كردم: چرا؟ فرمود: اگر ظاهر باشد او را می كشند؛ سپس فرمود: اي زراره! اوست كه انتظارش را می كشند و مردم در ولادتش شك می كنند؛ برخی می گويند پدرش از دنيا رفته و فرزندی از خود به جای نگذارده است؛ بعضی می گويند در شكم مادرش است؛ گروهی گويند غايب است؛ دسته‌ای گويند به دنيا نيامده و عدّه‌ای ديگر گويند دو سال قبل از وفات پدرش به دنيا آمد! همان، است؛ ولی خدای والا می خواهد تا شيعيان را بيازمايد و در اين آزمايش دشوار، باطل‌گرايان دچار ترديد مي‌شوند». زراره (كه گويا از چنين فضاي پر شبهه‌اي هراسناك گرديد، و به فكر چاره افتاده) گويد: به (علیه السلام) عرض كردم: فدايتان شوم! اگر من در آن زمان بودم چه كنم؟ آن حضرت فرمود: اگر آن زمان را ادارك كردی، پيوسته دل به اين دعا مشغول دار: «اللّهم عرّفنی نفسك، فإنّك إن لم تعرفني نفسك لم أعرف نبيّك، اللّهم عرّفني رسولك، فإنّك إن لم تعرّفني رسولك لم أعرف حجّتك. اللّهم عرّفني حجّتك، فإنّك إن لم تعرّفني حجّتك ضللت عن ديني». تنها مجموعه‌اي از الفاظ براي خواندن و درخواست كردن نيست، بلكه معارف عميق و درس‌های ارزشمندي در دعاي معصومان(علیه السلام) نهفته است كه فهم آنها و تأمّل در آموزه‌هايشان ارزشمند علمی و عملی به بار مي‌آورد، چنان‌كه زراره در پي آن است با اين درس گرانقدر مشكل خويش را بگشايد. براي شناخت مقام والاي امامت و شخصيّت منحصر به فرد (علیه السلام) راه‌های فراوانی هست؛ بررسی دعاها و زيارت‌هايی كه از خود امام عصر(عج) رسيده است و يا فرموده امامان ديگر(علیهم‌السلام) در بارة آن حضرت از بهترين اين راه‌هاست. همان‌گونه كه تأمّل در عبارات « »، سخنان (علیه السلام) از آغاز تا پايان حادثه كربلا، معارف بلند « » گوياي برنامه‌هاي ، و (علیهم السلام) اند و از ايجاد حوزه‌های علمی و برگزاری مناظرات علمی برنامه صادقين(علیهماالسلام) استنباط می گردد، از ادعية مأثور يا مرتبط با امام عصر(علیه السلام) برنامه‌های ايشان فهميده مي‌شود؛ زيرا وقتي امامی دعا می كند، علاوه بر مقتضيات دعا، ويژگي‌هاي امامت و وظيفة امام در برابر امّت و چگونگي پيوند امام با امّت و تأثير ملكي و ملكوتي امام را تشريح مي‌كند. بر اين پايه، كسي كه می خواهد وجود مبارك (عج) را بشناسد، بهتر است زيارت‌ها و دعاهاي مرتبط با آن حضرت را به دقت بررسي كند، تا به حريم معرفت آن امام همام بار يابد». امام مهدی موجودموعود، علامه جوادی آملی، ص۶۵ @toubaefaf
«وعده نجات از جهالت و رهايي از ظلمت گمراهي، دل انسان‌هاي بصير را از ديرباز به خود مشغول داشته است، به همين سبب بعضي شاگردان خاص اهل بيت(علیهم‌السلام) برای يافتن طريق هدايت سؤالاتی درباره معرفت در محضر ايشان مطرح كرده‌اند، چنان‌كه جناب «زراره» مي‌گويد: «از امام صادق(علیه السلام) شنيدم كه فرمود: قائم ما پيش از قيام خود، غيبتی طولانی خواهد داشت. عرض كردم: چرا؟ فرمود: اگر ظاهر باشد او را می كشند؛ سپس فرمود: اي زراره! اوست كه انتظارش را می كشند و مردم در ولادتش شك می كنند؛ برخی می گويند پدرش از دنيا رفته و فرزندی از خود به جای نگذارده است؛ بعضی می گويند در شكم مادرش است؛ گروهی گويند غايب است؛ دسته‌ای گويند به دنيا نيامده و عدّه‌ای ديگر گويند دو سال قبل از وفات پدرش به دنيا آمد! همان، است؛ ولی خدای والا می خواهد تا شيعيان را بيازمايد و در اين آزمايش دشوار، باطل‌گرايان دچار ترديد مي‌شوند». زراره (كه گويا از چنين فضاي پر شبهه‌اي هراسناك گرديد، و به فكر چاره افتاده) گويد: به (علیه السلام) عرض كردم: فدايتان شوم! اگر من در آن زمان بودم چه كنم؟ آن حضرت فرمود: اگر آن زمان را ادارك كردی، پيوسته دل به اين دعا مشغول دار: «اللّهم عرّفنی نفسك، فإنّك إن لم تعرفني نفسك لم أعرف نبيّك، اللّهم عرّفني رسولك، فإنّك إن لم تعرّفني رسولك لم أعرف حجّتك. اللّهم عرّفني حجّتك، فإنّك إن لم تعرّفني حجّتك ضللت عن ديني». تنها مجموعه‌اي از الفاظ براي خواندن و درخواست كردن نيست، بلكه معارف عميق و درس‌های ارزشمندي در دعاي معصومان(علیه السلام) نهفته است كه فهم آنها و تأمّل در آموزه‌هايشان ارزشمند علمی و عملی به بار مي‌آورد، چنان‌كه زراره در پي آن است با اين درس گرانقدر مشكل خويش را بگشايد. براي شناخت مقام والاي امامت و شخصيّت منحصر به فرد (علیه السلام) راه‌های فراوانی هست؛ بررسی دعاها و زيارت‌هايی كه از خود امام عصر(عج) رسيده است و يا فرموده امامان ديگر(علیهم‌السلام) در بارة آن حضرت از بهترين اين راه‌هاست. همان‌گونه كه تأمّل در عبارات « »، سخنان (علیه السلام) از آغاز تا پايان حادثه كربلا، معارف بلند « » گوياي برنامه‌هاي ، و (علیهم السلام) اند و از ايجاد حوزه‌های علمی و برگزاری مناظرات علمی برنامه صادقين(علیهماالسلام) استنباط می گردد، از ادعية مأثور يا مرتبط با امام عصر(علیه السلام) برنامه‌های ايشان فهميده مي‌شود؛ زيرا وقتي امامی دعا می كند، علاوه بر مقتضيات دعا، ويژگي‌هاي امامت و وظيفة امام در برابر امّت و چگونگي پيوند امام با امّت و تأثير ملكي و ملكوتي امام را تشريح مي‌كند. بر اين پايه، كسي كه می خواهد وجود مبارك (عج) را بشناسد، بهتر است زيارت‌ها و دعاهاي مرتبط با آن حضرت را به دقت بررسي كند، تا به حريم معرفت آن امام همام بار يابد». امام مهدی موجودموعود، علامه جوادی آملی، ص۶۵ @toubaefaf
«وعده نجات از جهالت و رهايی از ظلمت گمراهی، دل انسان‌هاي بصير را از ديرباز به خود مشغول داشته است، به همين سبب بعضي شاگردان خاص اهل بيت(علیهم‌السلام) برای يافتن طريق هدايت سؤالاتی درباره معرفت در محضر ايشان مطرح كرده‌اند، چنان‌كه جناب «زراره» مي‌گويد: «از امام صادق(علیه السلام) شنيدم كه فرمود: قائم ما پيش از قيام خود، غيبتی طولانی خواهد داشت. عرض كردم: چرا؟ فرمود: اگر ظاهر باشد او را می كشند؛ سپس فرمود: اي زراره! اوست كه انتظارش را می كشند و مردم در ولادتش شك می كنند؛ برخی می گويند پدرش از دنيا رفته و فرزندی از خود به جای نگذارده است؛ بعضی می گويند در شكم مادرش است؛ گروهی گويند غايب است؛ دسته‌ای گويند به دنيا نيامده و عدّه‌ای ديگر گويند دو سال قبل از وفات پدرش به دنيا آمد! همان، است؛ ولی خدای والا می خواهد تا شيعيان را بيازمايد و در اين آزمايش دشوار، باطل‌گرايان دچار ترديد مي‌شوند». زراره (كه گويا از چنين فضاي پر شبهه‌اي هراسناك گرديد، و به فكر چاره افتاده) گويد: به (علیه السلام) عرض كردم: فدايتان شوم! اگر من در آن زمان بودم چه كنم؟ آن حضرت فرمود: اگر آن زمان را ادارك كردی، پيوسته دل به اين دعا مشغول دار: «اللّهم عرّفنی نفسك، فإنّك إن لم تعرفني نفسك لم أعرف نبيّك، اللّهم عرّفني رسولك، فإنّك إن لم تعرّفني رسولك لم أعرف حجّتك. اللّهم عرّفني حجّتك، فإنّك إن لم تعرّفني حجّتك ضللت عن ديني». تنها مجموعه‌اي از الفاظ براي خواندن و درخواست كردن نيست، بلكه معارف عميق و درس‌های ارزشمندي در دعاي معصومان(علیه السلام) نهفته است كه فهم آنها و تأمّل در آموزه‌هايشان ارزشمند علمی و عملی به بار مي‌آورد، چنان‌كه زراره در پي آن است با اين درس گرانقدر مشكل خويش را بگشايد. براي شناخت مقام والاي امامت و شخصيّت منحصر به فرد (علیه السلام) راه‌های فراوانی هست؛ بررسی دعاها و زيارت‌هايی كه از خود امام عصر(عج) رسيده است و يا فرموده امامان ديگر(علیهم‌السلام) در بارة آن حضرت از بهترين اين راه‌هاست. همان‌گونه كه تأمّل در عبارات « »، سخنان (علیه السلام) از آغاز تا پايان حادثه كربلا، معارف بلند « » گوياي برنامه‌هاي ، و (علیهم السلام) اند و از ايجاد حوزه‌های علمی و برگزاری مناظرات علمی برنامه صادقين(علیهماالسلام) استنباط می گردد، از ادعية مأثور يا مرتبط با امام عصر(علیه السلام) برنامه‌های ايشان فهميده مي‌شود؛ زيرا وقتي امامی دعا می كند، علاوه بر مقتضيات دعا، ويژگي‌هاي امامت و وظيفة امام در برابر امّت و چگونگي پيوند امام با امّت و تأثير ملكي و ملكوتي امام را تشريح مي‌كند. بر اين پايه، كسي كه می خواهد وجود مبارك (عج) را بشناسد، بهتر است زيارت‌ها و دعاهاي مرتبط با آن حضرت را به دقت بررسي كند، تا به حريم معرفت آن امام همام بار يابد». امام مهدی موجودموعود، علامه جوادی آملی، ص۶۵ @toubaefaf
•⊰❁⊱•﷽•❁⊱• (۲) موانع جدی دیدار عج و ظهور، کفر، نفاق و قلب مریض است. نکته هایی از آیه هفتم سوره بقره، برگرفته از تفسیر نور ✅ ويژگى‌هاى الف: قلبى كه جز در آن نيست. «ليس فيه احد سواه» (نورالثقلین، ج۴، ص۵۷) ب: قلبى كه پيرو راهنماى حقّ، توبه كننده از گناه و تسليم حقّ باشد. (، خطبه۲۱۴) ج: قلبى كه از حبّ دنيا، سالم باشد. (تفسیر صافی) د: قلبى كه با ، آرام گيرد. (سوره فتح، ۴) ه: قلبى كه در برابر خداوند، خاشع است. (سوره حديد، ۱۶) البتّه قلب مؤمن، هم با ياد خداوند آرام مى‌گيرد و هم از قهر او مى‌ترسد. «إِذا ذُكِرَ اللَّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ» (سوره انفال، ۲) همانند كودكى كه هم به والدين آرام مى‌گيرد و هم از آنان حساب مى‌برد. ⛔️ويژگى‌هاى الف: قلبى كه از خدا غافل است و لايق رهبرى نيست. «لا تُطِعْ مَنْ أَغْفَلْنا قَلْبَهُ» (سوره کهف، ۲۲) ب: دلى كه دنبال فتنه و دستاويز مى‌گردد. «فَأَمَّا الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ زَيْغٌ فَيَتَّبِعُونَ ما تَشابَهَ مِنْهُ ابْتِغاءَ الْفِتْنَةِ» (سوره آل عمران، ۷) ج: دلى كه قساوت دارد. «جَعَلْنا قُلُوبَهُمْ قاسِيَةً» (سوره مائده، ۱۳) د: دلى كه زنگار گرفته است. «بَلْ رانَ عَلى‌ قُلُوبِهِمْ ما كانُوا يَكْسِبُونَ» (سوره مطففین، ۱۴) ه: دلى كه مُهر خورده است. «طَبَعَ اللَّهُ عَلَيْها بِكُفْرِهِمْ» (سوره نساء، ۱۵۵) ✅ ويژگى قلب منيب، آن است كه بعد از توجّه به انحراف و خلاف، و انابه كرده و باز گردد. ويژگى بارز آن تغيير حالات در رفتار و گفتار انسان است. خداوند در آيات قرآنى، نه ويژگى براى قلب كفّار بيان كرده است: الف: انكار حقايق. «قُلُوبُهُمْ مُنْكِرَةٌ» (سوره نحل، ۲۲) ب: تعصّب. «فِي قُلُوبِهِمُ الْحَمِيَّةَ» (سوره فتح، ۲۶) ج: انحراف و گمراهى. «صَرَفَ اللَّهُ قُلُوبَهُمْ» (سوره توبه، ۱۲۷) د: قساوت و سنگدلى. «فَوَيْلٌ لِلْقاسِيَةِ قُلُوبُهُمْ» (سوره زمر، ۲۲) ه: موت. «لا تُسْمِعُ الْمَوْتى‌» ( سوره روم، ۵۲) ه: موت. «لا تُسْمِعُ الْمَوْتى‌» ( سوره روم، ۵۲) و: آلودگى و زنگار. «بَلْ رانَ عَلى‌ قُلُوبِهِمْ» (سوره مطففين، ۱۴) ز: مرض. «فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ» (سوره بقره، ۱۰) ح: ضيق. «يَجْعَلْ صَدْرَهُ ضَيِّقاً» (سوره أنعام، ۱۲۵) ط: طبع. «طَبَعَ اللَّهُ عَلَيْها بِكُفْرِهِمْ» (سوره نساء، ۱۵۵) قلب انسان، متغيّر و تأثيرپذير است. لذا مؤمنان اينچنين دعا مى‌كنند: «رَبَّنا لا تُزِغْ قُلُوبَنا بَعْدَ إِذْ هَدَيْتَنا» (سوره آل عمران، ۶) خدايا! دلهاى ما را بعد از آنكه هدايت نمودى، منحرف مساز. عليه السلام فرمودند: اين جمله (آيه ربنا لا تزغ قلوبنا) را زياد بگوييد و خود را از انحراف ايمن و در امان ندانيد. تفسیر نور، ج۱، ذیل همین آیه @toubaefaf
💢 راه اجابت دعا 💠 امام علی علیه السلام فرمودند: 🍃 إذَا كَانَتْ لَكَ إِلَى اللَّهِ سُبْحَانَهُ حَاجَةٌ، فَابْدَأْ بِمَسْأَلَةِ الصَّلَاةِ عَلَى رَسُولِهِ (صلى الله عليه وآله)، ثُمَّ سَلْ حَاجَتَكَ، فَإِنَّ اللَّهَ أَكْرَمُ مِنْ أَنْ يُسْأَلَ حَاجَتَيْنِ، فَيَقْضِيَ إِحْدَاهُمَا وَ يَمْنَعَ الْأُخْرَى. 🔹هرگاه حاجتى به درگاه حق داشتى، نخست با صلوات بر پيامبر(صلى الله عليه وآله) شروع كن، سپس حاجت خود را بخواه زيرا خداوند، كريم تر از آن است كه دو حاجت از او بخواهند، يكى را قبول و ديگرى را رد كند. 📚 حکمت 361 نهج البلاغه 📎 📎 🕊 ای شویم @nahjolbalaghe5 ┄┅═✧❁یازهرا❁✧═┅┄
•⊰❁⊱•﷽•❁⊱• (۲) موانع جدی دیدار عج و ظهور، کفر، نفاق و قلب مریض است. نکته هایی از آیه هفتم سوره بقره، برگرفته از تفسیر نور ✅ ويژگى‌هاى الف: قلبى كه جز در آن نيست. «ليس فيه احد سواه» (نورالثقلین، ج۴، ص۵۷) ب: قلبى كه پيرو راهنماى حقّ، توبه كننده از گناه و تسليم حقّ باشد. (، خطبه۲۱۴) ج: قلبى كه از حبّ دنيا، سالم باشد. (تفسیر صافی) د: قلبى كه با ، آرام گيرد. (سوره فتح، ۴) ه: قلبى كه در برابر خداوند، خاشع است. (سوره حديد، ۱۶) البتّه قلب مؤمن، هم با ياد خداوند آرام مى‌گيرد و هم از قهر او مى‌ترسد. «إِذا ذُكِرَ اللَّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ» (سوره انفال، ۲) همانند كودكى كه هم به والدين آرام مى‌گيرد و هم از آنان حساب مى‌برد. ⛔️ويژگى‌هاى الف: قلبى كه از خدا غافل است و لايق رهبرى نيست. «لا تُطِعْ مَنْ أَغْفَلْنا قَلْبَهُ» (سوره کهف، ۲۲) ب: دلى كه دنبال فتنه و دستاويز مى‌گردد. «فَأَمَّا الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ زَيْغٌ فَيَتَّبِعُونَ ما تَشابَهَ مِنْهُ ابْتِغاءَ الْفِتْنَةِ» (سوره آل عمران، ۷) ج: دلى كه قساوت دارد. «جَعَلْنا قُلُوبَهُمْ قاسِيَةً» (سوره مائده، ۱۳) د: دلى كه زنگار گرفته است. «بَلْ رانَ عَلى‌ قُلُوبِهِمْ ما كانُوا يَكْسِبُونَ» (سوره مطففین، ۱۴) ه: دلى كه مُهر خورده است. «طَبَعَ اللَّهُ عَلَيْها بِكُفْرِهِمْ» (سوره نساء، ۱۵۵) ✅ ويژگى قلب منيب، آن است كه بعد از توجّه به انحراف و خلاف، و انابه كرده و باز گردد. ويژگى بارز آن تغيير حالات در رفتار و گفتار انسان است. خداوند در آيات قرآنى، نه ويژگى براى قلب كفّار بيان كرده است: الف: انكار حقايق. «قُلُوبُهُمْ مُنْكِرَةٌ» (سوره نحل، ۲۲) ب: تعصّب. «فِي قُلُوبِهِمُ الْحَمِيَّةَ» (سوره فتح، ۲۶) ج: انحراف و گمراهى. «صَرَفَ اللَّهُ قُلُوبَهُمْ» (سوره توبه، ۱۲۷) د: قساوت و سنگدلى. «فَوَيْلٌ لِلْقاسِيَةِ قُلُوبُهُمْ» (سوره زمر، ۲۲) ه: موت. «لا تُسْمِعُ الْمَوْتى‌» ( سوره روم، ۵۲) ه: موت. «لا تُسْمِعُ الْمَوْتى‌» ( سوره روم، ۵۲) و: آلودگى و زنگار. «بَلْ رانَ عَلى‌ قُلُوبِهِمْ» (سوره مطففين، ۱۴) ز: مرض. «فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ» (سوره بقره، ۱۰) ح: ضيق. «يَجْعَلْ صَدْرَهُ ضَيِّقاً» (سوره أنعام، ۱۲۵) ط: طبع. «طَبَعَ اللَّهُ عَلَيْها بِكُفْرِهِمْ» (سوره نساء، ۱۵۵) قلب انسان، متغيّر و تأثيرپذير است. لذا مؤمنان اينچنين دعا مى‌كنند: «رَبَّنا لا تُزِغْ قُلُوبَنا بَعْدَ إِذْ هَدَيْتَنا» (سوره آل عمران، ۶) خدايا! دلهاى ما را بعد از آنكه هدايت نمودى، منحرف مساز. عليه السلام فرمودند: اين جمله (آيه ربنا لا تزغ قلوبنا) را زياد بگوييد و خود را از انحراف ايمن و در امان ندانيد. تفسیر نور، ج۱، ذیل همین آیه ✍بی توجهی به مسائل دین و از جمله بدحجابی از موارد ناسلامتی دل است؛ از کوزه همان برون تراود که در اوست. (۴۵۲)هزار و یک نکته پیرامون @toubaefaf
•⊰❁⊱•﷽•❁⊱• از راه های شناخت عجل الله تعالی فرجه الشریف «وعده نجات از جهالت و رهايي از ظلمت گمراهي، دل انسان‌هاي بصير را از ديرباز به خود مشغول داشته است، به همين سبب بعضي شاگردان خاص اهل بيت(علیهم‌السلام) برای يافتن طريق هدايت سؤالاتی درباره معرفت در محضر ايشان مطرح كرده‌اند، چنان‌كه جناب «زراره» مي‌گويد: «از امام صادق(علیه السلام) شنيدم كه فرمود: قائم ما پيش از قيام خود، غيبتی طولانی خواهد داشت. عرض كردم: چرا؟ فرمود: اگر ظاهر باشد او را می كشند؛ سپس فرمود: اي زراره! اوست كه انتظارش را می كشند و مردم در ولادتش شك می كنند؛ برخی می گويند پدرش از دنيا رفته و فرزندی از خود به جای نگذارده است؛ بعضی می گويند در شكم مادرش است؛ گروهی گويند غايب است؛ دسته‌ای گويند به دنيا نيامده و عدّه‌ای ديگر گويند دو سال قبل از وفات پدرش به دنيا آمد! همان، است؛ ولی خدای والا می خواهد تا شيعيان را بيازمايد و در اين آزمايش دشوار، باطل‌گرايان دچار ترديد مي‌شوند». زراره (كه گويا از چنين فضاي پر شبهه‌اي هراسناك گرديد، و به فكر چاره افتاده) گويد: به (علیه السلام) عرض كردم: فدايتان شوم! اگر من در آن زمان بودم چه كنم؟ آن حضرت فرمود: اگر آن زمان را ادارك كردی، پيوسته دل به اين دعا مشغول دار: «اللّهم عرّفنی نفسك، فإنّك إن لم تعرفني نفسك لم أعرف نبيّك، اللّهم عرّفني رسولك، فإنّك إن لم تعرّفني رسولك لم أعرف حجّتك. اللّهم عرّفني حجّتك، فإنّك إن لم تعرّفني حجّتك ضللت عن ديني». تنها مجموعه‌اي از الفاظ براي خواندن و درخواست كردن نيست، بلكه معارف عميق و درس‌های ارزشمندي در دعاي معصومان(علیه السلام) نهفته است كه فهم آنها و تأمّل در آموزه‌هايشان ارزشمند علمی و عملی به بار مي‌آورد، چنان‌كه زراره در پي آن است با اين درس گرانقدر مشكل خويش را بگشايد. براي شناخت مقام والاي امامت و شخصيّت منحصر به فرد (علیه السلام) راه‌های فراوانی هست؛ بررسی دعاها و زيارت‌هايی كه از خود امام عصر(عج) رسيده است و يا فرموده امامان ديگر(علیهم‌السلام) در بارة آن حضرت از بهترين اين راه‌هاست. همان‌گونه كه تأمّل در عبارات « »، سخنان (علیه السلام) از آغاز تا پايان حادثه كربلا، معارف بلند « » گوياي برنامه‌هاي ، و (علیهم السلام) اند و از ايجاد حوزه‌های علمی و برگزاری مناظرات علمی برنامه صادقين(علیهماالسلام) استنباط می گردد، از ادعية مأثور يا مرتبط با امام عصر(علیه السلام) برنامه‌های ايشان فهميده مي‌شود؛ زيرا وقتي امامی دعا می كند، علاوه بر مقتضيات دعا، ويژگي‌هاي امامت و وظيفة امام در برابر امّت و چگونگي پيوند امام با امّت و تأثير ملكي و ملكوتي امام را تشريح مي‌كند. بر اين پايه، كسي كه می خواهد وجود مبارك (عج) را بشناسد، بهتر است زيارت‌ها و دعاهاي مرتبط با آن حضرت را به دقت بررسي كند، تا به حريم معرفت آن امام همام بار يابد». امام مهدی موجودموعود، علامه جوادی آملی، ص۶۵ @toubaefaf
7.24M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
رهبرحکیم انقلاب: توصیه می‌کنم امسال فعالان فرهنگی به مطالعه و آموزش توجه ویژه‌ای داشته باشند 🔹اگر ملت ایران و ملت‌های مسلمان بخواهند از درس امام علی(ع) استفاده کنند باید بیشتر به نهج‌البلاغه مراجعه کنند. 🔹این شب‌ها فرصت دعا و تضرع را از دست ندهید. هر یک ساعت این شب‌ها برای ما ارزش یک عمر را دارد. می‌توانید با یک دعا و اخلاص، سرنوشت زندگی خودتان و بلکه سرنوشت زندگی یک ملت را تغییر دهید. ۱۴۰۴/۱/۱
•⊰❁⊱•﷽•❁⊱• از راه های شناخت عجل الله تعالی فرجه الشریف «وعده نجات از جهالت و رهايي از ظلمت گمراهي، دل انسان‌هاي بصير را از ديرباز به خود مشغول داشته است، به همين سبب بعضي شاگردان خاص اهل بيت(علیهم‌السلام) برای يافتن طريق هدايت سؤالاتی درباره معرفت در محضر ايشان مطرح كرده‌اند، چنان‌كه جناب «زراره» مي‌گويد: «از امام صادق(علیه السلام) شنيدم كه فرمود: قائم ما پيش از قيام خود، غيبتی طولانی خواهد داشت. عرض كردم: چرا؟ فرمود: اگر ظاهر باشد او را می كشند؛ سپس فرمود: اي زراره! اوست كه انتظارش را می كشند و مردم در ولادتش شك می كنند؛ برخی می گويند پدرش از دنيا رفته و فرزندی از خود به جای نگذارده است؛ بعضی می گويند در شكم مادرش است؛ گروهی گويند غايب است؛ دسته‌ای گويند به دنيا نيامده و عدّه‌ای ديگر گويند دو سال قبل از وفات پدرش به دنيا آمد! همان، است؛ ولی خدای والا می خواهد تا شيعيان را بيازمايد و در اين آزمايش دشوار، باطل‌گرايان دچار ترديد مي‌شوند». زراره (كه گويا از چنين فضاي پر شبهه‌اي هراسناك گرديد، و به فكر چاره افتاده) گويد: به (علیه السلام) عرض كردم: فدايتان شوم! اگر من در آن زمان بودم چه كنم؟ آن حضرت فرمود: اگر آن زمان را ادارك كردی، پيوسته دل به اين دعا مشغول دار: «اللّهم عرّفنی نفسك، فإنّك إن لم تعرفني نفسك لم أعرف نبيّك، اللّهم عرّفني رسولك، فإنّك إن لم تعرّفني رسولك لم أعرف حجّتك. اللّهم عرّفني حجّتك، فإنّك إن لم تعرّفني حجّتك ضللت عن ديني». تنها مجموعه‌اي از الفاظ براي خواندن و درخواست كردن نيست، بلكه معارف عميق و درس‌های ارزشمندي در دعاي معصومان(علیه السلام) نهفته است كه فهم آنها و تأمّل در آموزه‌هايشان ارزشمند علمی و عملی به بار مي‌آورد، چنان‌كه زراره در پي آن است با اين درس گرانقدر مشكل خويش را بگشايد. براي شناخت مقام والاي امامت و شخصيّت منحصر به فرد (علیه السلام) راه‌های فراوانی هست؛ بررسی دعاها و زيارت‌هايی كه از خود امام عصر(عج) رسيده است و يا فرموده امامان ديگر(علیهم‌السلام) در بارة آن حضرت از بهترين اين راه‌هاست. همان‌گونه كه تأمّل در عبارات « »، سخنان (علیه السلام) از آغاز تا پايان حادثه كربلا، معارف بلند « » گوياي برنامه‌هاي ، و (علیهم السلام) اند و از ايجاد حوزه‌های علمی و برگزاری مناظرات علمی برنامه صادقين(علیهماالسلام) استنباط می گردد، از ادعية مأثور يا مرتبط با امام عصر(علیه السلام) برنامه‌های ايشان فهميده مي‌شود؛ زيرا وقتي امامی دعا می كند، علاوه بر مقتضيات دعا، ويژگي‌هاي امامت و وظيفة امام در برابر امّت و چگونگي پيوند امام با امّت و تأثير ملكي و ملكوتي امام را تشريح مي‌كند. بر اين پايه، كسي كه می خواهد وجود مبارك (عج) را بشناسد، بهتر است زيارت‌ها و دعاهاي مرتبط با آن حضرت را به دقت بررسي كند، تا به حريم معرفت آن امام همام بار يابد». امام مهدی موجودموعود، علامه جوادی آملی، ص۶۵ @toubaefaf