کربلا، شارع حر، تعلیب(للعتبةالمقدسةالحسینیه)، موکب سنگرسازان بی سنگر استان مرکزی
✍یکی از کارهای فرهنگی موکب، ایجاد نمایشگاه کتاب شهدای استان مرکزی و ارائه این کتاب ها برای مطالعه زائران است با حضور گروه خادم الشهدا و مؤلفان و راویان گرامی.
این چند روز چند کتاب شهدا را بررسی و مطالعه کردم و در منبرها نیز استفاده وافر بردم، مانند: کتاب «پله های آسمان»، ج۳ که زندگی نامه شهدای فرهنگی استان مرکزی است(مطالعه این کتاب را به همه معلمان عزیز توصیه می کنم.)
کتاب «ردپای یاران» سرگذشت چهل دانش آموز شهید منطقه ۴ اراک،(مطالعه این کتاب را توصیه می کنم به همه دانش آموزان عزیز)
کتاب «از شرق دجله تا باران منا» سرگذشت #شهیدمنصورپایوندی و «صندوقچه چوبی» سرگذشت #شهیدعباس_رستمی و... به نوشته خلاقانه گروه خادم الشهدای رحیل استان مرکزی.
مطالعه وصیت نامه و #زندگینامه_شهیدان و یاد ایشان، پر پرواز به سوی وادی ایمن #فضیلت ها و فتح قله های رشادت ها و #شهادت هاست.
@toubaefaf
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مسیر #نجف_کربلا امشب، عمود ۷۰
پیاده روی #أربعین حماسه خلق زیبای های #سبک_زندگی_اسلامی و بزرگ ترین رزمایش به #سمت_ظهور
@toubaefaf
با کاروان #امام_حسین علیه السلام(۳۰)
در مدت زمانى كه #اهلبيت عليهم السلام را در خرابه شام سكونت دادند آنان روز از گرما و شب از سرما آسوده نبودند.
روزى #امام_سجاد عليه السلام از آنجا بيرون آمد تا هوايى تازه كند كه «منهال بن عمر» آن حضرت را ديد و عرض كرد: «كَيْفَ أَمْسَيْتَ يَا بْنَ رَسُولِ اللهِ»؛ اى پسر #رسول_خدا چگونه شب را سپرى كردى؟.
فرمود: «أَمْسَيْنا كَمِثْلِ بَني إِسْرائِيلَ في آلِ فِرْعَونَ يُذَّبِّحُونَ أَبْناءَهُمْ وَ يَسْتَحْيُونَ نِساءَهُم»؛ (روزگار ما همانند بنى اسرائيل در چنگال فرعونيان است كه پسران آنها را مى كشتند و زنانشان را زنده نگه مى داشتند).
آنگاه افزود: «عرب بر مردم عجم مباهات مى كند كه #محمّد صلى الله عليه وآله از آنهاست و قريش بر سائر عرب فخر مى كند كه /محمّد صلى الله عليه وآله از قبيله آنهاست، ولى ما #اهلبيتِ پيامبر را از دم تيغ گذراندند و گروهى را نيز آواره ساختند؛ «إِنّا للهِِ وَ إِنّا إِلَيْهِ راجِعُونَ».
منهال مى گويد: امام عليه السلام با من مشغول سخن گفتن بود كه زنى از خرابه به سوى او آمد و فرمود: «إِلى أَيْنَ يا نِعْمَ الْخَلَفُ»؛ (اى بهترين بازمانده اهل بيت، به كجا مى روى؟) حضرت نيز از من جدا شد و به سرعت به سوى آن زن رفت. من پرسيدم اين زن كه بود؟ گفتند عمّه آن حضرت، #زينب عليها السلام بود».
لهوف، ۳۲۲
و مقتل الحسين مقرّم، ص۳۶۰
و عاشورا ريشه ها، انگيزه ها، رويدادها، پيامدها، ص۶۱۴
@toubaefaf
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
جوان پزشک زنجانی با بعضی امکانات درمان در پیاده روی #أربعین ، امشب، عمود ۶۸۵
با کاروان #امام_حسین علیه السلام(۳۱)
از کامل بهائى نقل شده که اهلبیت #امام_حسین علیه السلام در حال اسارت از کودکانى که پدرشان در کربلا شهید شده بوده خبر شهادت پدر را پنهان مى داشتند.
دخترکى سه یا چهار ساله از #امام_حسین علیه السلام شبى از خواب بیدار شد و بهانه پدر گرفت و گفت: بابایم #حسین الان در کنارم بود و مرا در آغوش خود گرفته بود به کجا رفت؟ #اهلبیت علیهمالسلام که از خواب حضرت #رقیه سلام الله علیها آگاه شدند یکباره صداى ضجه و ناله شان بلند شد، صداى شیون به خانه یزید رسید.
از خواب بیدار شد، پرسید در خرابه چه خبر است؟
گفتند: طفلى از #حسین ، پدر را در خواب دیده و بهانه پدر گرفته است. گفت: سر پدر را برایش ببرید.
سر #امام_حسین علیه السلام را در طشتى نهاده و پارچه اى روى آن پوشیدند و به خرابه آوردند و جلوی او نهادند.
حضرت #رقیه خاتون سلام الله علیها به تصور این که طعام برایش آورده اند صدا زد: عمه جان! از شما طعام نخواستم، من بابایم #حسین را مى خواهم؛ گفتند: آنچه مى خواهى در میان طشت است.
دختر اباعبدالله با دست هاى کوچکش روپوش را برداشت، چشمش بر سر بریده پدر افتاد، سر را در آغوش گرفت و با سر پدر درد دل مى کند که شاعر زبان حال او را چنین به نظم آورده است:
پدر بعد از تو محنت ها کشیدم
بیابان ها و صحراها دویدم
همى گفتندمان در کوفه و شام
که اینان خارجند از دین اسلام
مرا بعد از تو اى شاه یگانه
پرستارى نَبُد جز تازیانه
ز کعب نیزه و از ضرب سیلى
تنم چون آسمان گشته است نیلى
به آن سر جمله آن جور و ستم ها
بیابان گردى و درد و الم ها
بیان کرد و بگفت اى شاه محشر
تو برگو کى بریدت سر ز پیکر
مرا در خوردسالى در بدر کرد
اسیر و دستگیر و بى پدر کرد
همى گفت و سر شاهش در آغوش
بناگه گشت از گفتار خاموش
#اهلبیت علیهمالسلام دیدند که سر به یک طرف و حضرت #رقیه سلام الله علیها بطرفى بر زمین افتاد. او را حرکت دادند دیدند جان به جان آفرین تسلیم کرده است.
نفس المهموم، ص ۴۵۶
@toubaefaf
با کاروان #امام_حسین علیه السلام(۳۲)
آیا یزید از جنایت هولناکش در کربلا پشیمان شد؟
سخنان و روشنگری های #امام_سجاد عليه السلام و #حضرت_زینب سلام الله علیها در شام چنان تاثیری در مردم گذاشت که يزيد براى كم كردن فشار افكار عمومى هنگام غذا خوردن #امام_سجّاد عليه السلام را بر سر سفره خود مى نشاند! و به حضرت زينب و زنان بنى هاشمى علیهمالسلام اجازه داد كه براى #امام_حسين عليه السلام عزادارى نمايند و #حضرت_زينب_كبرى عليها السلام نيز به مدت هفت روز براى آن حضرت مراسم عزا برپا كرد و زنان شامى در آن مجلس حاضر شدند؛ تا آنجا كه نزديك بود مردم به قصر يزيد بريزند و او را بكشند كه دستور داد آن مراسم را تعطيل نمايند و از آن پس يزيد سعى مى كرد گناه را بر عهده پسر مرجانه(ابن زياد علیه اللعنه) بيندازد و او را متّهم اصلىِ چنين جنايتى معرّفى كند!
سيوطى ـ دانشمند معروف اهل سنّت ـ مى نويسد: يزيد ابتدا از كشته شدن امام حسين عليه السلام و خاندانش خوشحال شد، امّا بر اثر خشم مسلمين از آن كار اظهار ندامت مى كرد، ولى با اين حال مردم از او خشمگين بودند و حق داشتند كه او را دشمن بدارند.
طبرى نيز نقل مى كند: يزيد پسر مرجانه را لعنت مى كرد و مى گفت: «فَبَغَّضَني بِقَتْلِهِ إِلَى الْمُسْلِمِينَ وَ زَرَعَ لي في قُلُوبِهِمُ العَداوَةَ، فَبَغَّضَنِي الْبَرُّ وَ الْفاجِرُ بِمَا اسْتَعْظَمَ النَّاسُ مِنْ قَتلي حُسَيْناً»؛ ابن زياد مرا با كشتن #حسين عليه السلام منفور مسلمانان قرار داد و بذر عداوت آنان را با من در قلبشان كاشت.
و چون كشتن #حسين عليه السلام براى مردم گران آمده همگان مرا دشمن مى دارند.
به يقين اين عقب نشينى مصلحتى يزيد و تغيير موضع سياسى بر اثر خطبه هاى افشاگرانه #حضرت_زينب و #امام_سجاد عليهما السلام در شام و بيدارى مردم بود، و گرنه هرگز يزيد با آن سابقه و آن كلمات مسرّت آميزى كه در آغاز بر زبان راند، از كار خود پشيمان نبود و از اين رو، پسر مرجانه و ديگر فاجعه آفرينان حادثه #كربلا را هرگز محاكمه و مجازات نكرد و همچنان آنان را بر مناصبشان باقى گذاشت!
عاشورا ريشه ها، انگيزه ها، رويدادها، پيامدها، سعید داودی و مهدی رستم نژاد،(زیر نظر آيت الله العظمى ناصر مكارم شيرازى)، ص 612، 617 و 621
@toubaefaf
با کاروان #امام_حسین علیه السلام(۳۳)
ابن كثير عالم متعصّب اهل سنّت ـ كه شيوه او غالباً توجيه خلاف كارى هاى معاويه و يزيد است ـ در اين ارتباط مى نويسد: «وَ قَدْ لَعَنَ [يَزيدُ] إبْنَ زِياد عَلى فِعْلِهِ ذلِكَ، وَ شَتَمَهُ فيما يَظْهَرُ وَ يَبْدُو، وَ لكِنْ لَمْ يَعْزِلْهُ عَلى ذلِكَ وَ لا عاقَبَهُوَ لا أَرْسَلَ يَعِيبُ عَلَيْهِ ذلِكَ»؛ يزيد، ابن زياد را به سبب چنين جنايتى لعن كرد و به طور آشكارا وى را شماتت نمود، ولى نه او را از مقامش بركنار كرد و نه وى را مجازات نمود و نه حتى نامه و يا فرستاده اى را براى سرزنش وى فرستاد!)
البداية والنهاية، ج 8، ص 204
@toubaefaf
تابلویی نصب شده در مقابل موکب، عمود ۷۸۴:
خواهر مسلمانم! #حجاب و پوشش مناسب از ویژگی های #حضرت_فاطمه سلام الله علیهاست، نه تبرج و خودنمایی.
(۲۵۸)هزار و یک نکته پیرامون #حیاوعفاف
@toubaefaf
با کاروان #امام_حسین علیه السلام(۳۴)
امام_سجاد عليه السلام به هنگام رفتن از شام به یزید علیه اللعنه فرمود: چند در خواست دارم و اوّل آن است كه يك بار ديگر چهره آقا و مولايم #حسين عليه السلام را ببينم، تا از او توشه بردارم و از وى خداحافظى كنم.
درخواست دوم من آن است كه هر چه از ما به غارت برده اند را به ما برگردانند. در خواست سوم من آن است كه اگر مى خواهى مرا به قتل برسانى، كسى را با اين زنان همراه كن تا آنها را به حرم جدّشان (مدينه) برساند.
يزيد خواسته اوّل امام را (در آن لحظه) نپذيرفت و در پاسخ به خواسته دوم گفت: امّا اموالى كه از شما گرفته شد، به عوض آنها چند برابر به شما خواهم داد و امّا پاسخ خواسته سوم آنكه من تو را به قتل نمى رسانم و جز تو كسى اين زنان را به مدينه نخواهد رساند.
امام عليه السلام فرمود: «ما نيازى به مالت نداريم و آنها ارزانى خودت باد. در خواست من آن است كه آنچه از ما به غارت برده شد، به ما بازگردانند، زيرا در ميان آن اموال دوك ريسندگى و مقنعه و گردنبند و پيراهن #حضرت_فاطمه عليها السلام بود. «...لاِنَّ فيهِ مَغْزَلُ فاطِمَةَ بِنْتِ مُحَمَّد، وَ مِقْنَعَتُها، وَ قِلادَتُها، وَ قَميصُها».
آنگاه يزيد دستور داد اموال غارت شده را برگردانند و خودش نيز دويست دينار بر آن افزود.
#امام_سجاد عليه السلام آن دويست دينار را گرفت و ميان فقرا تقسيم كرد.
نقل شده است كه هنگام حركت كاروان #اهلبيت عليهم السلام از شام، يزيد دستور داد محمل ها را زينت كنند و اموال فراوانى به خاندان حرم حسينى بدهند و آنگاه به امّ كلثوم عليها السلام گفت: اين اموال را در برابر مصيبت هايى كه به شما رسيده، برداريد.
امّ كلثوم عليها السلام فرمود: اى يزيد چقدر تو بى حيا و بى شرمى! برادرم و اهل بيت ما را به قتل مى رسانى و در مقابل به ما اموالى مى دهى (تا آن را جبران كنى، هرگز چنين نخواهد بود.)
اين ماجرا نشان مى دهد كه افكار عمومى مردم شام بر ضدّ يزيد برانگيخته شده بود و او خود را در اين ماجراى بزرگ شكسته خورده مى ديد، ناچار سعى مى كرد با اين اقداماتِ به ظاهر محبّت آميز، از خشم مردم بكاهد، ولى اهل بيت با عدم تسليم در برابر او خشم خويش را نشان دادند. اين خاطرات در اذهان مردم شام باقى ماند و آن محيط امن را براى خاندان بنى اميه ناامن ساخت.
در نقلی آمده: آنگاه كه كاروان آماده حركت شد، يزيد، #امام_على_بن_الحسين عليه السلام را خواست و (براى فرافكنى) گفت: «خدا لعنت كند پسر مرجانه را!»
بى شك اين واكنشها به سبب ندامت و پشيمانى يزيد از كردار خود نبود؛ زيرا تاريخ نشان مى دهد كه بعد از واقعه كربلا نيز از هيچ تضييقى بر اهل بيت عليهم السلام و شيعيان آنها فروگذار نمى كرد، بلكه جوّ اجتماعى شام بر اثر بيدارى و آگاهى مردم به سبب خطبه هاى كوبنده #امام_سجاد عليه السلام و حضرت #زينب_كبرى عليها السلام چنان ملتهب شده بود كه اگر يزيد غير از اين مى داد ممكن بود به يك شورش عمومى بر ضدّ او منتهى شود.
برگرفته از کتاب عاشورا ريشه ها، انگيزه ها، رويدادها، پيامدها، سعید داودی و مهدی رستم نژاد،(زیر نظر آيت الله العظمى ناصر مكارم شيرازى)، ص 612، 617 و 621
@toubaefaf
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
موکب حضرت #صاحب_الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
امروز صبح، عمود ۹۲۰ (حدودا)
@toubaefaf
▪️ سخنان پنجاه سال پیش رهبر انقلاب درباره کنگره جهانی اربعین.
به بزرگترین کانال اطلاع رسانی اربعین درفضای مجازی بپیوندیم.
#امامخامنهای
#حماسهاربعین
🏴 @e_arbaeen