eitaa logo
طوبای عفاف
625 دنبال‌کننده
5.7هزار عکس
4هزار ویدیو
478 فایل
قرآن، زندگی، اندیشه ارتباط با مدیر @mfathi135
مشاهده در ایتا
دانلود
•⊰❁⊱•﷽•⊰❁⊱• آفرینش ز دولت زهراست کعبه مات عبادت زهراست نخل های فدک که چیزی نیست دو جهان ملک حضرت زهراست هر که پیغمبر و وصی شده است بی تعارف عنایت زهراست همه خدمتگذار فضّه شدند فضّه اما به خدمت زهراست پدرش هم که رفت تا معراج شک ندارم به دعوت زهراست گرچه با آب روزه اش وا شد نان عالم ز برکت زهراست زهد او را ببین که کهنه حصیر بالش استراحت زهراست در حمایت است و علی در حمایت زهراست طاعت مفترض که می خوانیم در حقیقت اطاعت زهراست ولی امر ماست مثل علی شیعه دینش ولایت زهراست شرح و تفسیر داده مادر را عمر روایت زهراست راضیه عالمه اغیثینی مادرم فاطمه اغیثینی سید پوریا هاشمی @toubaefaf
•⊰❁⊱•﷽•⊰❁⊱• آفرینش ز دولت زهراست کعبه مات عبادت زهراست نخل های فدک که چیزی نیست دو جهان ملک حضرت زهراست هر که پیغمبر و وصی شده است بی تعارف عنایت زهراست همه خدمتگذار فضّه شدند فضّه اما به خدمت زهراست پدرش هم که رفت تا معراج شک ندارم به دعوت زهراست گرچه با آب روزه اش وا شد نان عالم ز برکت زهراست زهد او را ببین که کهنه حصیر بالش استراحت زهراست در حمایت است و علی در حمایت زهراست طاعت مفترض که می خوانیم در حقیقت اطاعت زهراست ولی امر ماست مثل علی شیعه دینش ولایت زهراست شرح و تفسیر داده مادر را عمر روایت زهراست راضیه عالمه اغیثینی مادرم فاطمه اغیثینی سید پوریا هاشمی @toubaefaf
السلام علیک یا أباالحسن یا علی بن الحسین یا بگذارید برای پدرم گریه کنم اشک تا هست به چشمان ترم گریه کنم تشنه کشتند عزیزان مرا، حق بدهید تا که بر آب می افتد نظرم گریه کنم پیش من وقت وضو طشت نیارید، که من... یاد طشت زر و راس پدرم گریه کنم یاد آن ضرب عمود و عمویم می افتم تا گذارم روی سجاده سرم گریه کنم حرفی از کشته شدن نیست،اسیری سخت است بگذارید به داغ جگرم گریه کنم غم خاکی شدن چادر بس بود به خدا تا به قیامت اگرم گریه کنم خواهرم بسکه کتک خورد ز ناقه افتاد به زمین خوردن این همسفرم گریه کنم ما و بازارچه برده فروشان، ای وای تا به بازار می افتد گذرم گریه کنم دست بسته به خدا روی گرفتن سخت است به گرفتاری زنهای حرم گریه کنم وسط هلهله ها مادر اصغر میگفت بگذارید برای پسرم گریه کنم @shere_aeini فرارسیدن شهادت حضرت علیه السلام تسلیت باد. @toubaefaf
با کاروان امام حسین علیه السلام(۲۷) خطابه سلام الله علیها بسم الله الرحمن الرحیم دختر علیه السلام برخاست و فرمود: «حمد خدای، پروردگار جهانیان را سزاست و درود خدا بر محمّد و بر همه آل او باد. خدا راست فرموده: «ثُمَّ كانَ عاقِبَةَ الَّذِينَ أَساؤُا السُّواى‌ أَنْ كَذَّبُوا بِآياتِ اللَّهِ وَ كانُوا بِها يَسْتَهْزِؤُنَ» سوره روم، ۱۰ سپس عاقبت كسانى كه كارهاى بد مرتكب شدند، اين شد كه آيات خدا را تكذيب كردند و همواره آن را به مسخره مى‌گرفتند. ای یزید، آیا گمان برده‌ای حال که جای جای زمین و آفاق آسمان را بر ما گرفتی و بستی و ما چونان کنیزان رانده شدیم، مایه خواری ما و موجب کرامت توست! و حکایت از عظمت مکانت تو دارد که این چنین باد در بینی انداخته‌ای و برق شادی و سرور از دیدگانت می‌جهد، حال که دنیا را برای خود مرتّب و امور را برایت منظم می‌بینی و ملک و سلطنت ما برایت صافی گردیده. لختی آرام گیر، مگر سخن خدای را فراموش کرده‌ای که فرمود: «گمان مبرند آنان که کافر شدند و ما آنان را مهلت دادیم، (این مهلت) برای آنان خیر است، ما همانا مهلت دادیم آنان را که بر گناه خود بیفزایند و برای آنان عذاب خوارکننده خواهد بود». آل عمران، ۱۷۸ آیا این از عدل است‌ ای فرزند آزادشده‌ها که زنان و کنیزان تو در پس پرده باشند و دختران رسول الله اسیر؟! پرده‌های حُرمتشان را دریدی، و چهره‌هایشان را آشکار کردی، آنان را چونان دشمنان از شهری به شهری کوچانیده، ساکنان منازل و مناهل (بومی و غریب) بر آنان اشراف یافتند، و مردم دور و نزدیک و پست و فرو مایه و شریف چهره‌هایشان را نگریستند، در حالی که از مردان آنان حامی و سرپرستی همراهشان نبود. چگونه امید دلسوزی و غمگساری باشد از فرزند کسی که جگرهای پاکان را به دهان گرفته و گوشت وی از خون شهداء پرورش یافته است؟! و چسان در عداوت ما اهل البیت کُندی ورزد آن که نظرش به ما نظر دشمنی و کینه‌توزی است؟! آن گاه بدون احساس چنین گناه بزرگی بگویی: (اجداد تو) برخیزند و پایکوبی کنند و به تو بگویند:‌ ای یزید دست مریزاد، در حالی که با تازیانه و عصایت بر دندان‌های پیشین ابی عبد الله علیه‌السلام بزنی، چرا چنین نگویی و حال آن که از قرحه و جراحت پوست برداشتی و با ریختن خون ذرّیه محمّد صلّی اللَّه علیه و آله که ستارگان زمین از آل عبدالمطلب‌اند خاندان او را مستأصل کردی و نیاکان خود را می‌خوانی و به گمان خود آنها را ندا در می‌دهی. (ای یزید) زودا که به آنان بپیوندی و در آن روز آرزو می‌کردی که‌ای کاش شل بودی و لال و نمی‌گفتی آنچه را که گفتی و نمی‌کردی آنچه را که کردی. خداوندا حقّ ما را بگیر و از آن که به ما ستم کرد انتقام ستان و غضب خود را بر آن که خون‌های ما را ریخته، حامیان ما را کشته فرو فرست. (ای یزید) به خدا سوگند جز پوست خود را ندریدی و جز گوشتت را نبریدی، بی‌تردید بر رسول الله صلّی الله علیه و آله وارد می‌شوی در حالی که خون ذرّیه‌اش را ریختی و پرده حرمت فرزندانش را دریدی و این جایی است که خدا پراکندگی‌هایشان را جمع و پریشانی‌هایشان را دفع و حقوق آنان را بگیرد «آنان را که در راه خدا به شهادت رسیدند مرده مپندار، بل زندگانی هستند که نزد پروردگارشان روزی داده می‌شوند.» آل عمران، ۱۶۹ (ای یزید) همین قدر تو را بس است که خدای داور و محمّد صلّی الله علیه و آله دشمنت و صاحب خون و جبرئیل پشت و پشتوان باشد و زودا بداند آن کس که فریبت داد و تو را بر گرده مسلمانان سوار کرد، چه بد جانشینی برگزیده و کدام یک مکانتی بدتر داشته نیرویی اندکتر دارد. یزید، گر چه دواهی و بلاهای زیاد از تو بر من فرود آمد ولی هماره قدر تو را ناچیز دانسته فاجعه‌ات را بزرگ و نکوهشت را بزرگ می‌شمرم، چه کنم که دیدگان، اشکبار و سینه‌ها سوزان است. شگفتا و بس شگفتا کشته شدن حزب الله نجیبان به دست حزب شیطان طُلَقاء است، از دست‌های پلیدشان خون‌های ما می‌چکد و دهان‌های ناپاکشان از گوشت ما می‌خورد و آن جسدهای پاک و پاکیزه با یورش گرگ‌های درنده روبروست و آثارشان را کفتارها محو می‌کند و اگر ما را غنیمت گرفتی، زودا دریابی غنیمت نه، که غرامت بوده است، آن روز که جز آنچه دست‌هایت از پیش فرستاده نیابی و پروردگارت ستمگر بر بندگانش نیست، و شکایت‌ها به سوی خداست. هر کید و مکر و هر سعی و تلاش که داری به کار بند، سوگند به خدای که هرگز نمی‌توانی، یاد و نام ما را محو و وحی ما را بمیرانی، چه دوران ما را درک نکرده، این عار و ننگ از تو زدوده شوند نگردد. آیا جز این است که رأی تو سست است و باطل و روزگارت محدود و اندک و جمعیت تو پراکنده گردد، آری، آن روز که ندا رسد: أَلا لَعْنَةُ اللهِ عَلَی الظَّالِمِینَ.» الإحتجاج @toubaefaf
با کاروان علیه السلام(۳۱) در مدت زمانى كه عليهم السلام را در خرابه شام سكونت دادند آنان روز از گرما و شب از سرما آسوده نبودند. روزى عليه السلام از آنجا بيرون آمد تا هوايى تازه كند كه «منهال بن عمر» آن حضرت را ديد و عرض كرد: «كَيْفَ أَمْسَيْتَ يَا بْنَ رَسُولِ اللهِ»؛ اى پسر چگونه شب را سپرى كردى؟. فرمود: «أَمْسَيْنا كَمِثْلِ بَني إِسْرائِيلَ في آلِ فِرْعَونَ يُذَّبِّحُونَ أَبْناءَهُمْ وَ يَسْتَحْيُونَ نِساءَهُم»؛ (روزگار ما همانند بنى اسرائيل در چنگال فرعونيان است كه پسران آنها را مى كشتند و زنانشان را زنده نگه مى داشتند). آنگاه افزود: «عرب بر مردم عجم مباهات مى كند كه صلى الله عليه وآله از آنهاست و قريش بر سائر عرب فخر مى كند كه /محمّد صلى الله عليه وآله از قبيله آنهاست، ولى ما پيامبر را از دم تيغ گذراندند و گروهى را نيز آواره ساختند؛ «إِنّا للهِِ وَ إِنّا إِلَيْهِ راجِعُونَ». منهال مى گويد: امام عليه السلام با من مشغول سخن گفتن بود كه زنى از خرابه به سوى او آمد و فرمود: «إِلى أَيْنَ يا نِعْمَ الْخَلَفُ»؛ (اى بهترين بازمانده اهل بيت، به كجا مى روى؟) حضرت نيز از من جدا شد و به سرعت به سوى آن زن رفت. من پرسيدم اين زن كه بود؟ گفتند عمّه آن حضرت، عليها السلام بود». لهوف، ۳۲۲ و مقتل الحسين مقرّم، ص۳۶۰ و عاشورا ريشه ‏ها، انگيزه‏ ها، رويدادها، پيامدها، ص۶۱۴ @toubaefaf
اگر مسندنشین ، حمایتگر ست... نبود و نیست و دیگر هم از مادر نمی آید یقین دارم که دختر مثل این دختر نمی آید زنی مانند زاده ی حیدر نمی آید عقیله یک نفر بوده است پس دیگر نمی آید علی خورشید و زهرا ماه و کوکب می‌شود زینب به منهای الوهییت بگو رب می‌شود زینب نبوت در امامت به توان عصمت این گردد حسن در توامانی با حسینی اینچنین گردد اگر خمسه رکاب دهر باشد او نگین گردد زنی آمد که تالی تلو رب العالمین گردد زنی را همچنان معصوم میبینم که زن باشد زنی را قبله میخوانم که کل پنج تن باشد نمیفهمیم شأنش را و میگوییم فضلش را نمیدانیم جاهش را و میخوانیم وصلش را ندارد درک ما در خلقت عالم محلش را عقیله یک نفر بود و ندارد عقلی عقلش را همه فرعیم در عالم اگر این شخصیت اصل‌ست اگر مسندنشین ، حمایتگر ست زبان الکن ما را کسی اینجا نمیفهمد زبان عشق سنگین است پس اصلاٰ نمیفهمد بجز تو حال من را هیچ کس حالا نمیفهمد ببین که دوستت دارم ، ولی دنیا نمیفهمد من از مردم بریدم وصل میخواهم کنار تو قرارم با تو این بوده که باشم بی قرار تو ببین کمبود دارم من ببین کمبود دارم من ببین افتاده از پایم ببین تحت فشارم من ندارم من ندارم من ندارم من ندارم من ولیکن صورتم را زیر پایت میگذارم من شلوغی های دنیا را برایم خوب خلوت کن گدایی آمدم امروز پس قدری محبت کن بلندا ! بی کرانا ! درد داریم و دوا داری زمانه زخمی ام کرده ولی قطعا شفا داری ببین دنیا گرفته سخت بر ما …. راه ها داری به گریه آمدم پیشت برایم کربلا داری ؟ پشیمانم اگر رفتم مسیر اشتباهی را پناهم باش وقتی که چشیدی بی پناهی را بمیرم بی حمایت عصر عاشورای خواهر را بمیرم تکه تکه های عریان برادر را نمیفهمیم و میخوانیم روضهْ روضهْ معجر را به روی ناقه میبردند اولاد پیمبر را سنان میبرد تا خورجین اسبش هست زینب را طناب شمر میبندد غروبی دست زینب را جدال کل حق و کل باطل بوده انگاری سپاه ظلمت و یک زن که مانده بی کس و یاری صدای دختر زهرا و گوش ابن سعد؟ آری ندیده چشم او در طول عمرش کوچه بازاری ز داغ اوست که این روضه ها مکشوفه میگردد زنی بر چارپا دارد درون کوفه میگردد زنی با این جلالت چشم ها از این و آن خورده زنی با این شکوه از دست خولی تازیان خورده زنی با این سخاوت چوب دستی از سنان خورده زنی با این مقاماتش بگویم خیزران خورده؟ نباید حالت چنان آواره ها باشد چرا ذریه بین مجلس میخواره ها باشد؟ @shere_aeini
•⊰❁⊱•﷽•❁⊱• نقل شده هنگامی که سلام الله علیها به دنیا آمد، سلام الله علیها نزد علیه السلام رفت و فرمود: «اسمی برای فرزندمان انتخاب فرما.» آن حضرت فرمود: «من بر این امر بر حضرت صلى اللّه علیه و آله سبقت نمی‌گیرم؛ ما کُنتُ لأسبَق رسول اللّه» در حالی که حضرت پیامبر صلى اللّه علیه و آله در سفر بود. هنگامی که حضرت از سفر بازگشت و موضوع را به ایشان گفتند. صلى اللّه علیه و آله فرمود: «من بر این امر بر پروردگار متعال سبقت نمی‌گیرم. ما کُنتُ لأسبَق رَبّی تعالى» در این هنگام هبوط کرد و از سوی خداوند بر صلى اللّه علیه و آله سلام رساند و فرمود: «اسم این مولود را «زینب» بگذار؛ پس خداوند بر او نام را اختیار کرد. «سَمِّ هذِه المُولودَة: زینب، فَقَد اختار اللّه لَها هَذا الإسم». سپس جبرئیل از جانب خداوند خبر داد از رویدادهایی که به سلام الله علیها می‌رسد؛ در این هنگام پیامبر صلى اللّه علیه و آله گریست. ثمّ أخبره بِما یَجرِی عَلیها مِن المَصائِب، فَبَکى النبیّ صلى اللّه علیه و آله». مستدرک سیدة النساء إلى الإمام الجواد، ج‏۱۱، ص۹۴۸ (۴۸۶)هزار و یک نکته پیرامون حیاوعفاف @toubaefaf https://ble.ir/toubaefaf
7.89M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اوج آزادگی و کمال زن و زندگی بر چهره ی تابنده زينب بر منطق کوبنده‌ صلوات در گريه به رخسار حسينش خنديد بر گريه و بر خنده‌ زينب اللهم صل علی محمدوال محمدوعجل فرجهم @toubaefaf
1_14718832823.mp3
5M
این تنها یک عاشق دارد، آن هم است حاج‌ میثم‌ مطیعی
6.95M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
•⊰❁⊱•﷽•❁⊱• ﷽ ختم این هفته را تقدیم می کنیم به محضر نورانی سلام الله علیها علیهم السلام، عالمان و همه شهیدان، به ویژه و دیگر شهیدان و پیروزی رهبرعزیزانقلاب، ، مردم و إن شاءالله. نقل شده که علیه السلام به یکی از علما فرمودند: «به شیعیان و دوستان بگویید که خدا را به حق عمه ام سلام الله علیها قسم دهند، که فرج مرا نزدیک گرداند.» ستاره درخشان شام، ص ۳۳۰، به نقل از شیفتگان حضرت مهدی علیه السلام ج۱، ص۲۵۱ بر چهره تابنده زينب بر منطق کوبنده‌ صلوات در گريه به رخسار حسينش خنديد بر گريه و بر خنده‌ زينب اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم سهم ما ۳۰۰۰ صلوات و شما؟ @toubaefaf https://ble.ir/toubaefaf
اگر مسندنشین ، حمایتگر ست... نبود و نیست و دیگر هم از مادر نمی آید یقین دارم که دختر مثل این دختر نمی آید زنی مانند زاده ی حیدر نمی آید عقیله یک نفر بوده است پس دیگر نمی آید علی خورشید و زهرا ماه و کوکب می‌شود زینب به منهای الوهییت بگو رب می‌شود زینب نبوت در امامت به توان عصمت این گردد حسن در توامانی با حسینی اینچنین گردد اگر خمسه رکاب دهر باشد او نگین گردد زنی آمد که تالی تلو رب العالمین گردد زنی را همچنان معصوم میبینم که زن باشد زنی را قبله میخوانم که کل پنج تن باشد نمیفهمیم شأنش را و میگوییم فضلش را نمیدانیم جاهش را و میخوانیم وصلش را ندارد درک ما در خلقت عالم محلش را عقیله یک نفر بود و ندارد عقلی عقلش را همه فرعیم در عالم اگر این شخصیت اصل‌ست اگر مسندنشین ، حمایتگر ست زبان الکن ما را کسی اینجا نمیفهمد زبان عشق سنگین است پس اصلاٰ نمیفهمد بجز تو حال من را هیچ کس حالا نمیفهمد ببین که دوستت دارم ، ولی دنیا نمیفهمد من از مردم بریدم وصل میخواهم کنار تو قرارم با تو این بوده که باشم بی قرار تو ببین کمبود دارم من ببین کمبود دارم من ببین افتاده از پایم ببین تحت فشارم من ندارم من ندارم من ندارم من ندارم من ولیکن صورتم را زیر پایت میگذارم من شلوغی های دنیا را برایم خوب خلوت کن گدایی آمدم امروز پس قدری محبت کن بلندا ! بی کرانا ! درد داریم و دوا داری زمانه زخمی ام کرده ولی قطعا شفا داری ببین دنیا گرفته سخت بر ما …. راه ها داری به گریه آمدم پیشت برایم کربلا داری ؟ پشیمانم اگر رفتم مسیر اشتباهی را پناهم باش وقتی که چشیدی بی پناهی را بمیرم بی حمایت عصر عاشورای خواهر را بمیرم تکه تکه های عریان برادر را نمیفهمیم و میخوانیم روضهْ روضهْ معجر را به روی ناقه میبردند اولاد پیمبر را سنان میبرد تا خورجین اسبش هست زینب را طناب شمر میبندد غروبی دست زینب را جدال کل حق و کل باطل بوده انگاری سپاه ظلمت و یک زن که مانده بی کس و یاری صدای دختر زهرا و گوش ابن سعد؟ آری ندیده چشم او در طول عمرش کوچه بازاری ز داغ اوست که این روضه ها مکشوفه میگردد زنی بر چارپا دارد درون کوفه میگردد زنی با این جلالت چشم ها از این و آن خورده زنی با این شکوه از دست خولی تازیان خورده زنی با این سخاوت چوب دستی از سنان خورده زنی با این مقاماتش بگویم خیزران خورده؟ نباید حالت چنان آواره ها باشد چرا ذریه بین مجلس میخواره ها باشد؟ @shere_aeini
امشب ببخش ما را به احترام با بنده کن مدارا به احترام با آنکه رو سیاهم لبریز از گناهم اما مران گدا را به احترام با دست گیری خود شرمنده کردی عمری این عبد بی حیا را به احترام بیمار دوره گردم بر کام من چشاندی طعم خوش شفا را به احترام با برگه ی شهادت کن عاقبت بخیرم تکمیل کن عطا را به احترام آیا شود ببینم هنگام جان سپردن ارباب با وفا را به احترام بادیده های گریان من آمدم بگیرم امضایِ کربلا را به احترام از روی تل صدا زد ای شمر برنگردان با پا عزیز ما را به احترام زینب بردار چکمه ات را از روی سینه شاه به احترام زهرا به احترام با نعل های تازه کمتر بهم بریزید آقای سر جدا را به احترام جای کفن بپیچید دورتنم رفیقان یک تکه بوریا را به احترام زینب... قاسم نعمتی @toubaefaf