eitaa logo
طوبای عفاف
666 دنبال‌کننده
5.4هزار عکس
3.8هزار ویدیو
458 فایل
قرآن، زندگی، اندیشه ارتباط با مدیر @mfathi135
مشاهده در ایتا
دانلود
✅ گمنامان نام آشنا عليه السلام فرمود: اگر پس از غايب شدن حضرت عليه السلام الهى كه مردم را به سوى دعوت مى كنند و راهنمايى مى نمايند و از دينش دفاع مى كنند و بندگان ناتوان خداوند را از دام شيطان و دام هاى دشمنان عليهم السلام نجات مى دهند، نبودند، هيچ كس نمى ماند مگر اين كه از باز مى گشت، ولى آنان اند كه زمام دل هاى شيعيان ضعيف راهمچون سكّان در دست ناخداى كشتى به دست گرفته اند؛ اينان همان انسان هاى برتر نزد خداوند هستند. لوْ لاَ مَنْ يَبْقَى بَعْدَ غَيْبَةِ قَائِمِكُمْ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ مِنَ اَلْعُلَمَاءِ اَلدَّاعِينَ إِلَيْهِ وَ اَلدَّالِّينَ عَلَيْهِ، وَ اَلذَّابِّينَ عَنْ دِينِهِ بِحُجَجِ اَللَّهِ، وَ اَلْمُنْقِذِينَ لِضُعَفَاءِ عِبَادِ اَللَّهِ مِنْ شِبَاكِ إِبْلِيسَ وَ مَرَدَتِهِ، وَ مِنْ فِخَاخِ اَلنَّوَاصِبِ لَمَا بَقِيَ أَحَدٌ إِلاَّ اِرْتَدَّ عَنْ دِينِ اَللَّهِ، وَ لَكِنَّهُمُ اَلَّذِينَ يُمْسِكُونَ أَزْمَةَ قُلُوبِ ضُعَفَاءِ اَلشِّيعَةِ كَمَا يُمْسِكُ صَاحِبُ اَلسَّفِينَةِ سُكَّانَهَا أُولَئِكَ هُمُ اَلْأَفْضَلُونَ عِنْدَ اَللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ 📗الاحتجاج، ج۲، ص۴۵۵ @toubaefaf
💐۲۵ ذی الحجه سالروز نزول در شأن علیهم السلام است و از طرفی روز . چه خوب است امروز برای تعجیل فرج و حوایج همه مؤمنان و به ویژه ، تلاوت کنیم (انسان) همراه با ۳۱۳ هدیه به خاتون سلام الله علیها مادر علیه‌السلام. @toubaefaf
های علیه السلام همه هستی ما و است. 🍃علم عشق به علیهم السلام و به ویژه علیه السلام را بر پا و پرچم های حیات بخش عزای او را بر سر در خانه ها نصب کنیم. @toubaefaf
اهمیت علم و فضیلت جویندگان علم، ره، حدیث 26 به نقل از صلی الله علیه و آله فرمودند: کسی که برود راه و سلوک اهل علم، خدای متعال او را سلوک دهد به راه بهشت... » کافی، ج1، ص34، کتاب فضل العلم، باب ثواب العالم و المتعلم، ح1 حضرت امام ره در توضیح حدیث در چند فصل آورده است: «بدان که حقیقت و که متقوّم به علم است، است و این مطلب علاوه بر آنکه مطابق برهان و عرفان است، مطابق نصوص و اخبار عصمت و طهارت نیز علیهم السلام است، زیرا که حقیقت نور که عبارت است از ظاهر و مکشوف بالذات و مظهِر و کاشف غیر است، برای حقیقت علم ثابت و بر آن صادق است...» امام خمینی ره، اربعین حدیث، موسسه تنظیم و نشر آثار امام، چاپ: 47، 88 ره ادامه حدیث26، فضیلت علم، ص418 @toubaefaf
در کوفه است. حرکت به سمت آن و نماز در آن مکان مقدس بسیار بافضیلت و پاداش است. در روایات علیهم السلام این مکان مقدس را به عنوان منزل عجل الله تعالی فرجه الشریف برشمرده اند. بسیاری از علماء از جمله ره در همین جا به محضر حضرت علیه السلام شرفیاب شدند و این تصویر محل تشرف سید بحرالعلوم به محضر حضرت عج در است. چه خوش است صوت قرآن ز تو دلربا شنیدن به رخت نظاره کردن سخن خدا شنیدن @toubaefaf
با کاروان علیه السلام(۳۰) در مدت زمانى كه عليهم السلام را در خرابه شام سكونت دادند آنان روز از گرما و شب از سرما آسوده نبودند. روزى عليه السلام از آنجا بيرون آمد تا هوايى تازه كند كه «منهال بن عمر» آن حضرت را ديد و عرض كرد: «كَيْفَ أَمْسَيْتَ يَا بْنَ رَسُولِ اللهِ»؛ اى پسر چگونه شب را سپرى كردى؟. فرمود: «أَمْسَيْنا كَمِثْلِ بَني إِسْرائِيلَ في آلِ فِرْعَونَ يُذَّبِّحُونَ أَبْناءَهُمْ وَ يَسْتَحْيُونَ نِساءَهُم»؛ (روزگار ما همانند بنى اسرائيل در چنگال فرعونيان است كه پسران آنها را مى كشتند و زنانشان را زنده نگه مى داشتند). آنگاه افزود: «عرب بر مردم عجم مباهات مى كند كه صلى الله عليه وآله از آنهاست و قريش بر سائر عرب فخر مى كند كه /محمّد صلى الله عليه وآله از قبيله آنهاست، ولى ما پيامبر را از دم تيغ گذراندند و گروهى را نيز آواره ساختند؛ «إِنّا للهِِ وَ إِنّا إِلَيْهِ راجِعُونَ». منهال مى گويد: امام عليه السلام با من مشغول سخن گفتن بود كه زنى از خرابه به سوى او آمد و فرمود: «إِلى أَيْنَ يا نِعْمَ الْخَلَفُ»؛ (اى بهترين بازمانده اهل بيت، به كجا مى روى؟) حضرت نيز از من جدا شد و به سرعت به سوى آن زن رفت. من پرسيدم اين زن كه بود؟ گفتند عمّه آن حضرت، عليها السلام بود». لهوف، ۳۲۲ و مقتل الحسين مقرّم، ص۳۶۰ و عاشورا ريشه ‏ها، انگيزه‏ ها، رويدادها، پيامدها، ص۶۱۴ @toubaefaf
با کاروان علیه السلام(۳۱) از کامل بهائى نقل شده که اهلبیت  علیه السلام در حال اسارت از کودکانى که پدرشان در کربلا شهید شده بوده خبر شهادت پدر را پنهان مى داشتند. دخترکى سه یا چهار ساله از علیه السلام شبى از خواب بیدار شد و بهانه پدر گرفت و گفت: بابایم الان در کنارم بود و مرا در آغوش خود گرفته بود به کجا رفت؟ علیهم‌السلام که از خواب حضرت سلام الله علیها آگاه شدند یکباره صداى ضجه و ناله شان بلند شد، صداى شیون به خانه یزید رسید. از خواب بیدار شد، پرسید در خرابه چه خبر است؟ گفتند: طفلى از ، پدر را در خواب دیده و بهانه پدر گرفته است. گفت: سر پدر را برایش ببرید. سر علیه السلام را در طشتى نهاده و پارچه اى روى آن پوشیدند و به خرابه آوردند و جلوی او نهادند. حضرت خاتون سلام الله علیها به تصور این که طعام برایش آورده اند صدا زد: عمه جان! از شما طعام نخواستم، من بابایم را مى خواهم؛ گفتند: آنچه مى خواهى در میان طشت است. دختر اباعبدالله با دست هاى کوچکش روپوش را برداشت، چشمش بر سر بریده پدر افتاد، سر را در آغوش گرفت و با سر پدر درد دل مى کند که شاعر زبان حال او را چنین به نظم آورده است: پدر بعد از تو محنت ها کشیدم بیابان ها و صحراها دویدم همى گفتندمان در کوفه و شام که اینان خارجند از دین اسلام مرا بعد از تو اى شاه یگانه پرستارى نَبُد جز تازیانه ز کعب نیزه و از ضرب سیلى تنم چون آسمان گشته است نیلى به آن سر جمله آن جور و ستم ها بیابان گردى و درد و الم ها بیان کرد و بگفت اى شاه محشر تو برگو کى بریدت سر ز پیکر مرا در خوردسالى در بدر کرد اسیر و دستگیر و بى پدر کرد همى گفت و سر شاهش در آغوش بناگه گشت از گفتار خاموش علیهم‌السلام دیدند که سر به یک طرف و حضرت سلام الله علیها بطرفى بر زمین افتاد. او را حرکت دادند دیدند جان به جان آفرین تسلیم کرده است. نفس المهموم، ص ۴۵۶ @toubaefaf
با کاروان علیه السلام(۳۴) امام_سجاد عليه السلام به هنگام رفتن از شام به یزید علیه اللعنه فرمود: چند در خواست دارم و اوّل آن است كه يك بار ديگر چهره آقا و مولايم عليه السلام را ببينم، تا از او توشه بردارم و از وى خداحافظى كنم. درخواست دوم من آن است كه هر چه از ما به غارت برده اند را به ما برگردانند. در خواست سوم من آن است كه اگر مى خواهى مرا به قتل برسانى، كسى را با اين زنان همراه كن تا آنها را به حرم جدّشان (مدينه) برساند. يزيد خواسته اوّل امام را (در آن لحظه) نپذيرفت و در پاسخ به خواسته دوم گفت: امّا اموالى كه از شما گرفته شد، به عوض آنها چند برابر به شما خواهم داد و امّا پاسخ خواسته سوم آنكه من تو را به قتل نمى رسانم و جز تو كسى اين زنان را به مدينه نخواهد رساند. امام عليه السلام فرمود: «ما نيازى به مالت نداريم و آنها ارزانى خودت باد. در خواست من آن است كه آنچه از ما به غارت برده شد، به ما بازگردانند، زيرا در ميان آن اموال دوك ريسندگى و مقنعه و گردنبند و پيراهن عليها السلام بود. «...لاِنَّ فيهِ مَغْزَلُ فاطِمَةَ بِنْتِ مُحَمَّد، وَ مِقْنَعَتُها، وَ قِلادَتُها، وَ قَميصُها». آنگاه يزيد دستور داد اموال غارت شده را برگردانند و خودش نيز دويست دينار بر آن افزود. عليه السلام آن دويست دينار را گرفت و ميان فقرا تقسيم كرد. نقل شده است كه هنگام حركت كاروان عليهم السلام از شام، يزيد دستور داد محمل ها را زينت كنند و اموال فراوانى به خاندان حرم حسينى بدهند و آنگاه به امّ كلثوم عليها السلام گفت: اين اموال را در برابر مصيبت هايى كه به شما رسيده، برداريد. امّ كلثوم عليها السلام فرمود: اى يزيد چقدر تو بى حيا و بى شرمى! برادرم و اهل بيت ما را به قتل مى رسانى و در مقابل به ما اموالى مى دهى (تا آن را جبران كنى، هرگز چنين نخواهد بود.) اين ماجرا نشان مى دهد كه افكار عمومى مردم شام بر ضدّ يزيد برانگيخته شده بود و او خود را در اين ماجراى بزرگ شكسته خورده مى ديد، ناچار سعى مى كرد با اين اقداماتِ به ظاهر محبّت آميز، از خشم مردم بكاهد، ولى اهل بيت با عدم تسليم در برابر او خشم خويش را نشان دادند. اين خاطرات در اذهان مردم شام باقى ماند و آن محيط امن را براى خاندان بنى اميه ناامن ساخت. در نقلی آمده: آنگاه كه كاروان آماده حركت شد، يزيد، عليه السلام را خواست و (براى فرافكنى) گفت: «خدا لعنت كند پسر مرجانه را!» بى شك اين واكنشها به سبب ندامت و پشيمانى يزيد از كردار خود نبود؛ زيرا تاريخ نشان مى دهد كه بعد از واقعه كربلا نيز از هيچ تضييقى بر اهل بيت عليهم السلام و شيعيان آنها فروگذار نمى كرد، بلكه جوّ اجتماعى شام بر اثر بيدارى و آگاهى مردم به سبب خطبه هاى كوبنده عليه السلام و حضرت عليها السلام چنان ملتهب شده بود كه اگر يزيد غير از اين مى داد ممكن بود به يك شورش عمومى بر ضدّ او منتهى شود. برگرفته از کتاب عاشورا ريشه ‏ها، انگيزه‏ ها، رويدادها، پيامدها، سعید داودی و مهدی رستم نژاد،(زیر نظر آيت الله العظمى ناصر مكارم شيرازى)، ص 612، 617 و 621 @toubaefaf
با کاروان علیه السلام(۳۵) پس از آنکه چند روزی را(حدود هفت روز) علیهم‌السلام در شام ماندند، یزید متوجه شد که خطبه ها، مجالس روضه اهلبیت و روشنگری ها به نفع حکومتش نیست و سپس یزید، نعمان بن بشیر که یکی از صحابه رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم بود را خواست و به او دستور داد که اهلبیت را آماده سفر به سوی مدینه کند. اللهوف، ص۲۳۱، ترجمه عقیقی بخشایشی ره @toubaefaf
با کاروان علیه السلام(۳۶) عليهم السلام به سفر خود ادامه دادند تا به دو راهي جاده عراق و مدينه رسيدند، چون به اين مكان رسيدند، از امير كاروان خواستند تا آنان را به ببرد و او آنان را بسوی كربلا حركت داد و چون به كربلا رسيدند، جابر بن عبدالله انصاری را ديدند كه با تنی چند از بني هاشم و خاندان پيامبر براي عليه السلام آمده بودند، همزمان با آنان به كربلا وارد شدند و سخت گريستند و ناله و زاری كردند و بر صورت خود سيلی زده و ناله های جانسوز سر دادند و زنان روستاهای مجاور نيز به آنان پيوستند عليها السلام با صوتي حزين كه دلها را جريحه دار مي كرد می گفت: «وا اخاه! وا حسينا! وا حبيب رسول الله و ابن مكه و مني! و ابن فاطمه الزهراء! و ابن علي مرتضي! آه ثم آه!»، پس بيهوش گرديد. آنگاه حضرت ام كلثوم سلام الله علیها لطمه به صورت زد و با صدايی بلند می گفت: امروز محمد مصطفي و علي مرتضي و فاطمه زهرا از دنيا رفته اند؛ و ديگر زنان نيز سيلي به صورت زده و گريه و شيون می كردند. حضرت سكينه سلام الله علیها چون چنين ديد، فرياد زد: وا محمداه! وا جداه! چه سخت است بر تو تحمل آنجه با اهل بيت تو كرده اند، آنان را از دم تيغ گذراندند...! قصه کربلا، ص۵۲۴ @toubaefaf
با کاروان علیه السلام و اشاره ای به راهبردهای تبلیغی و اهلبیت علیهم السلام پس از قیام کربلا (۴۰) علیهم‌السلام در مدینه مشغول برگزاری مجالس روضه شدند و حوادث کربلا را برای مردم در محافل و مجالس روضه خانگی بیان می کردند. از جمله سلام الله علیها و به تبعیت از ایشان حضرت سلام الله علیها و دیگر بزرگان، تا به همه عالم در همه دوران ها برسد. اما از ویژگی های تبلیغی زمانه امام_سجاد علیه السلام می توان به دو نکته گمنامی و پرکاری به جهت نجات انسان ها از جهل خودی و طاغوت اجتماعی اشاره نمود و در این راستا، سیره این امام عزیز پس از را چنین آورده اند: ۱. ایشان مثل صلی الله علیه وآله تبلیغ چهره به چهره را برای تربیت نیروی انقلابی شروع کردند؛ زیرا تقریبا همه افراد تربیت شده و اصیل اسلامی در شهید شدند. در همین راستا، یکی از کارها ایشان خرید برده بود و رسیدگی به تربیت دینی آن ها و سرانجام آزاد کردن برده ها با سرمایه کار و یا بدون آن و تشویق دیگران به این مهم. ۲. خانه امام پناهگاه شیعیان و بی پناهان و یاری رساندن به ایشان بود، به ویژه در حادثه ها. در که یزید علیه اللعنه پس از کربلا در مدینه به پا و اموال و نوامیس مردم را بر لشکرش مباح کرد، ۴۰۰زن پناه بردند به خانه امام از شر لشکریان یزید و هیچ کسی جرأت تعرض به آن ها را را ننمود. پس از حادثه هولناک حره یکی از زن ها گفته بود آنقدر در خانه علیه السلام احساس امنیت و راحتی می کردیم که حتی در خانه پدر خویش نیز به این راحتی نبودیم. ۳. به ویژه به صورت مکتوب و نامه نگاری که بعضی اقوام و خویشان و مسئولین را تذکر می دادند. ۴. در طول ۳۷ سال یاد کربلا و شهدا را یادآوری کردند؛ به این صورت که هر جا تشنه ای، گرسنه ای و... می دیدند از و ها یاد کرده با این روش حکومت طاغوت را تا قیامت رسوا کردند؛ مردم را متوجه مسیر الهی و محبت می نمود و این روند از عصر یازدهم محرم ۶۱ ه.ق شروع و در شام با خطبه مسجد جامع اموی به اوج رسید و در طول ۳۷ سال ادامه یافت. ۵. یکی دیگر از مهم ترین راهبردهای تبلیغی حضرت علیه السلام، ترویج ، و علیهم السلام در قالب و برای همه جهان در طول تاریخ بود. ، گنج پر از اسرار، معارف و لطائف دین خداست و به نوعی تفسیری از قرآن در قالب دعا به حساب می آید و امروزه کتابی است گرانبها و مورد عنایت علیه السلام. 📚نک: منتهی الآمال، بخش سیره امام سجاد علیه السلام، قصه کربلا، انسان دویست و پنجاه ساله، سیره پیشوایان و ... @toubaefaf
هدایت شده از طوبای عفاف
اهمیت علم و فضیلت جویندگان علم، ره، حدیث 26 به نقل از صلی الله علیه و آله فرمودند: کسی که برود راه و سلوک اهل علم، خدای متعال او را سلوک دهد به راه بهشت... » کافی، ج1، ص34، کتاب فضل العلم، باب ثواب العالم و المتعلم، ح1 حضرت امام ره در توضیح حدیث در چند فصل آورده است: «بدان که حقیقت و که متقوّم به علم است، است و این مطلب علاوه بر آنکه مطابق برهان و عرفان است، مطابق نصوص و اخبار عصمت و طهارت نیز علیهم السلام است، زیرا که حقیقت نور که عبارت است از ظاهر و مکشوف بالذات و مظهِر و کاشف غیر است، برای حقیقت علم ثابت و بر آن صادق است...» امام خمینی ره، اربعین حدیث، موسسه تنظیم و نشر آثار امام، چاپ: 47، 88 ره ادامه حدیث26، فضیلت علم، ص418 @toubaefaf
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نمای حقیقی گناهان توسط بعضی تجربه گران ✍از روش های و روایات علیهم‌السلام این نکته است که برای تقویت مؤمنان، حقیقت را در قالب شهود، انتقال موقت به سرای برزخ، سیر ملکوتی و رؤیای صادقه به بعضی از آن ها نشان می دهد و این لطفی از جانب خدای متعال است برای مردم که بیشتر حساب کار دستشان آید. (۳۱۹)هزار و یک نکته پیرامون @toubaefaf
•⊰❁⊱•﷽•❁⊱• سلام بر او که امام زمانش از او راضی بود. ✍سلام. نزدیک نیشابور هستیم، یاد مرحومه بی بی ره از شیعیان با اخلاص علیهم‌السلام افتادم. علیه السلام هدیه به ظاهر کم او را با محبت پذیرفت و از مدینه برای او توسط محمدبن علی نیشابوری ره هدیه ای فرستاد و هنگامی که از دنیا رفت امام علیه‌السلام بر ایشان نماز خواند‌ند و در نیشابور زیارتگاه دارد. نک: دانشنامه علیه السلام، ج۱، ص۴۴۵ 🌷سلام بر او که امام زمانش از او راضی بود. شادی روحشان تلاوت کنیم با صلوات. (۳۶۵)هزار و یک نکته پیرامون نائب الزیاره شما هستیم. پیشنهاد ویژه اینکه این سخنرانی ویژه را در مورد بی بی گوش کنیم، با توجه👇 ༺طوبای عفاف༻ @toubaefaf https://zil.ink/toubaefaf
﷽ 🍃فصل دیگری از فضائل بی شمار علیهم السلام در شأن نزول و اطعام فقیر، اسیر و یتیم در ، «قدر مشترک» میان روایات زیادی نقل کرده است و از ۳۴ نفر از علمای معروف اهل سنت نام می برد که این حدیث را در کتابهای خود آورده اند (با ذکر نام کتاب و صفحه آن.) به این ترتیب روایت فوق از روایاتی است که در میان اهل سنت مشهور بلکه است. «الغدیر» جلد ۴ صفحه ۱۰۷ تا ۱۱۲ و در کتاب «احقاق الحق» در جلد۳ صفحه ۱۵۷ تا ۱۷۱ حدیث فوق از ۳۶ نفر از دانشمندان و علمای اهل سنت با ذکر ماخذ نقل شده است... تفسیر نمونه، ج۲۵، ص ۳۲۸ و ۳۴۸ در حدیثی از صلی اللّه علیه و آله و سلّم آمده است: «کسی که سوره هل اتی را بخواند پاداش او بر خداوند بهشت و لباسهای بهشتی است.» مجمع البیان، ج۱۰ ، ۴۰۲ و در حدیثی از علیه السلام آمده: «یکی از پاداشهای کسی که سوره هل اتی را در هر بخواند این است که در قیامت با صلی اللّه علیه و آله و سلّم خواهد بود.» تفسیر نمونه، ج۲۵، ص ۳۲۸ @toubaefaf
﷽ 💐 و آيا در حقّ غير او نازل شد؟ محمّد بن ادريس بن شافع، پيشواى مذهب شافعى، در در سال ۱۵۰ ق، به دنيا آمد و در سال ۲۰۴ ق، درگذشت. از احمد بن حنبل نقل شده که شافعى در چهار رشته دانا بود: در لغت، داورى، معانى و فقه. شعرهای او در مدح و علیهم‌السلام: إذا في مَجلِسٍ نَذكُرُ وسِبطَيهِ و الزَّكِيَّهْ يُقالُ تَجاوَزوا يا قومُ هذا فَهذا مِن حَديثِ الرّافِضِيَّهْ... هرگاه در مجلسی را ياد مى كنيم و نيز دو فرزندش و پاكْ سرشت را گفته مى شود: اى مردم! اين بحث را رها كنيد كه اين ، سخنِ رافضيان است به درگاه الهى برائت مى جويم از مردمى كه دوستى فرزندان را رَفض مى دانند. يا آلَ بَيتِ رَسولِ اللّهِ حُبُّكُمُ فَرضٌ مِنَ اللّهِ فِي القُرآنِ أنزَلَهُ يَكفيكُمُ مِن عَظيمِ الفَخرِ أنَّكُمُ مَن لَم يُصَلِّ عَلَيكُم لا صَلاةَ لَهُ اى خاندان پيامبر خدا ! دوستى شما از سوى خدا در قرآنى كه نازل كرده، واجب شده است. از عظمت فخرتان همين شما را بس كه هر كس بر شما درود نفرستد، نمازش پذيرفته نيست إلامَ إلامَ وحَتّى مَتى اُعاتَبُ في حُبِّ هذَا الفَتى؟ وهَل زُوِّجَت فاطِمٌ غَيرَهُ وفي غَيرِهِ   تا كى، تا كى و تا چه زمانى در دوستى اين جوان، سرزنش شوم؟ آيا غير او با ازدواج كرد؟ و آيا در حقّ غير او نازل شد؟ ديوان الشافعي، ص ۸۳ و ۶۸ نک: الصراط المستقيم، ج ۳، ص ۷۷؛ الغدير، ج ۳ ص ۱۷۳ و الغدير، ج ۴، ص ۳۲۴ @toubaefaf
طوبای عفاف
•⊰❁⊱•﷽•❁⊱• آری، از این کم نیستند... چه توفیقات زیبایی داشتند و چه عاقبت نیک و چه یاد و نام خوشی از خویش به جا گذاشتند👇 🌷مردی که با عشق ویژه به عجل الله تعالی فرجه الشریف و به این بهانه وارد شد، مدتی خواند و بنا به دلایلی برای خدمت به نیروی انتظامی رفت، عقیدتی_سیاسی. علاقه بسیار او به علوم دینی، مجالس أهلبیت علیهم‌السلام باعث شد پس از بازنشستگی از خدمت در نیروی نیروی انتظامی، دوباره به دروس طلبگی روی آورد و چند سال ادامه دهد. کتب ره را تدریس می کرد و آگاهی سیاسی بالایی داشت. چهار سال که در قم درس می خواند، هر روز به حرم حضرت علیهم‌السلام مشرف می شد و می فرمود: «کسانی که در قم هستند با صدای فرشته ای که افراد را برای بیدار می کند، باید بیدار شوند» و خود نیز چنین بود. شنیدم در طول عمرش خیلی کم نمازشبش قضا شد. ایشان مؤسس حلقه خوانی در بعضی از مساجد سمنان بودند. خادم افتخاری علیه السلام بودند و تقریبا هرماه یک مرتبه برای خدمت به زوار علیه السلام به مشرف می شدند. به ، غسل روز جمعه، نماز جماعات در هر سه وقت صبح، ظهر مغرب و عشا اهمیت می داد و حساس بود و در همه انتخابات و راهپیایی ها شرکت می کرد، به احترام . ایشان پس از عمری خدمت عاشقانه به و علیهم‌السلام، سال قبل پس از زیارت و در راه زیارت با همسر مؤمنه اش بر اثر سانحه تصادف از دنیا رحلت کردند. پس از انتقال از عراق به سمنان در چند روزی مانده به ، در روز و در مراسم پیاده روی جاماندگان تشییع جنازه باشکوهی با حضور مردم انجام شد و امام جمعه محترم سمنان حضرت حجةالإسلام و المسلمین حاج آقا مطیعی دامت برکاته بر این دو کبوتر عاشق و زائر علیه السلام اقامه نماز کردند. و با اخلاص به یاد مانده از ایشان، یاد و راه و نام و خدمتشان چراغ روشن بسیاری از محبان راه خدا شده است. 🍃در از کنار مرقد مطهر علیهمالسلام و نیز ذکر فاتحه برای خادم دلسوخته أهلبیت آقای حاج ابوالفضل ترابی نیا ره و همسر مؤمنه اش غافل نشویم. 🌷روحشان شاد با ذکر سوره حمد همراه با ﴿اَلّلهُمَّـ عَجِّل لِوَلیِّڪَ الفَرَج﴾ ┄┅┅┅┅❁✨❁┅┅┅┅┄ ༺طوبای عفاف༻ https://zil.ink/toubaefaf @toubaefaf
با کاروان علیه السلام(۳۱) در مدت زمانى كه عليهم السلام را در خرابه شام سكونت دادند آنان روز از گرما و شب از سرما آسوده نبودند. روزى عليه السلام از آنجا بيرون آمد تا هوايى تازه كند كه «منهال بن عمر» آن حضرت را ديد و عرض كرد: «كَيْفَ أَمْسَيْتَ يَا بْنَ رَسُولِ اللهِ»؛ اى پسر چگونه شب را سپرى كردى؟. فرمود: «أَمْسَيْنا كَمِثْلِ بَني إِسْرائِيلَ في آلِ فِرْعَونَ يُذَّبِّحُونَ أَبْناءَهُمْ وَ يَسْتَحْيُونَ نِساءَهُم»؛ (روزگار ما همانند بنى اسرائيل در چنگال فرعونيان است كه پسران آنها را مى كشتند و زنانشان را زنده نگه مى داشتند). آنگاه افزود: «عرب بر مردم عجم مباهات مى كند كه صلى الله عليه وآله از آنهاست و قريش بر سائر عرب فخر مى كند كه /محمّد صلى الله عليه وآله از قبيله آنهاست، ولى ما پيامبر را از دم تيغ گذراندند و گروهى را نيز آواره ساختند؛ «إِنّا للهِِ وَ إِنّا إِلَيْهِ راجِعُونَ». منهال مى گويد: امام عليه السلام با من مشغول سخن گفتن بود كه زنى از خرابه به سوى او آمد و فرمود: «إِلى أَيْنَ يا نِعْمَ الْخَلَفُ»؛ (اى بهترين بازمانده اهل بيت، به كجا مى روى؟) حضرت نيز از من جدا شد و به سرعت به سوى آن زن رفت. من پرسيدم اين زن كه بود؟ گفتند عمّه آن حضرت، عليها السلام بود». لهوف، ۳۲۲ و مقتل الحسين مقرّم، ص۳۶۰ و عاشورا ريشه ‏ها، انگيزه‏ ها، رويدادها، پيامدها، ص۶۱۴ @toubaefaf
با کاروان علیه السلام(۳۲) 🌷تجلی نور و عطر در شام و الگویی برای عالمیان از کامل بهائى نقل شده که اهلبیت  علیه السلام در حال اسارت از کودکانى که پدرشان در کربلا شهید شده بوده خبر شهادت پدر را پنهان مى داشتند. دخترکى سه یا چهار ساله از علیه السلام شبى از خواب بیدار شد و بهانه پدر گرفت و گفت: بابایم الان در کنارم بود و مرا در آغوش خود گرفته بود به کجا رفت؟ علیهم‌السلام که از خواب حضرت سلام الله علیها آگاه شدند یکباره صداى ضجه و ناله شان بلند شد، صداى شیون به خانه یزید رسید. از خواب بیدار شد، پرسید در خرابه چه خبر است؟ گفتند: طفلى از ، پدر را در خواب دیده و بهانه پدر گرفته است. گفت: سر پدر را برایش ببرید. سر علیه السلام را در طشتى نهاده و پارچه اى روى آن پوشیدند و به خرابه آوردند و جلوی او نهادند. حضرت خاتون سلام الله علیها به تصور این که طعام برایش آورده اند صدا زد: عمه جان! از شما طعام نخواستم، من بابایم را مى خواهم؛ گفتند: آنچه مى خواهى در میان طشت است. دختر اباعبدالله با دست هاى کوچکش روپوش را برداشت، چشمش بر سر بریده پدر افتاد، سر را در آغوش گرفت و با سر پدر درد دل مى کند که شاعر زبان حال او را چنین به نظم آورده است: پدر بعد از تو محنت ها کشیدم بیابان ها و صحراها دویدم همى گفتندمان در کوفه و شام که اینان خارجند از دین اسلام مرا بعد از تو اى شاه یگانه پرستارى نَبُد جز تازیانه ز کعب نیزه و از ضرب سیلى تنم چون آسمان گشته است نیلى به آن سر جمله آن جور و ستم ها بیابان گردى و درد و الم ها بیان کرد و بگفت اى شاه محشر تو برگو کى بریدت سر ز پیکر مرا در خوردسالى در بدر کرد اسیر و دستگیر و بى پدر کرد همى گفت و سر شاهش در آغوش بناگه گشت از گفتار خاموش علیهم‌السلام دیدند که سر به یک طرف و حضرت سلام الله علیها بطرفى بر زمین افتاد. او را حرکت دادند دیدند جان به جان آفرین تسلیم کرده است. نفس المهموم، ص ۴۵۶ (۴۴۹)هزار و یک نکته پیرامون @toubaefaf
همراه با کاروان علیه السلام(۳۵) پس از آنکه چند روزی را(حدود هفت روز) علیهم‌السلام در شام ماندند، یزید متوجه شد که خطبه ها، مجالس روضه اهلبیت و روشنگری ها به نفع حکومتش نیست و سپس یزید، نعمان بن بشیر که یکی از صحابه رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم بود را خواست و به او دستور داد که اهلبیت را آماده سفر به سوی مدینه کند. لهوف، ص۲۳۱، ترجمه عقیقی بخشایشی ره @toubaefaf
همراه با کاروان علیه السلام(۳۶) عليه السلام به هنگام رفتن از شام به یزید علیه اللعنه فرمود: «چند در خواست دارم و اوّل آن است كه يك بار ديگر چهره آقا و مولايم عليه السلام را ببينم، تا از او توشه بردارم و از وى خداحافظى كنم. درخواست دوم من آن است كه هر چه از ما به غارت برده اند را به ما برگردانند. در خواست سوم من آن است كه اگر مى خواهى مرا به قتل برسانى، كسى را با اين زنان همراه كن تا آنها را به حرم جدّشان (مدينه) برساند.» يزيد خواسته اوّل امام را (در آن لحظه) نپذيرفت و در پاسخ به خواسته دوم گفت: امّا اموالى كه از شما گرفته شد، به عوض آنها چند برابر به شما خواهم داد و امّا پاسخ خواسته سوم آنكه من تو را به قتل نمى رسانم و جز تو كسى اين زنان را به مدينه نخواهد رساند. امام عليه السلام فرمود: «ما نيازى به مالت نداريم و آنها ارزانى خودت باد. در خواست من آن است كه آنچه از ما به غارت برده شد، به ما بازگردانند، زيرا در ميان آن اموال دوك ريسندگى و مقنعه و گردنبند و پيراهن عليها السلام بود. «...لاِنَّ فيهِ مَغْزَلُ فاطِمَةَ بِنْتِ مُحَمَّد، وَ مِقْنَعَتُها، وَ قِلادَتُها، وَ قَميصُها». آنگاه يزيد دستور داد اموال غارت شده را برگردانند و خودش نيز دويست دينار بر آن افزود. عليه السلام آن دويست دينار را گرفت و ميان فقرا تقسيم كرد. نقل شده است كه هنگام حركت كاروان عليهم السلام از شام، يزيد دستور داد محمل ها را زينت كنند و اموال فراوانى به خاندان حرم حسينى بدهند و آنگاه به امّ كلثوم عليهاالسلام گفت: اين اموال را در برابر مصيبت هايى كه به شما رسيده، برداريد. امّ كلثوم عليها السلام فرمود: «اى يزيد چقدر تو بى حيا و بى شرمى! برادرم و اهل بيت ما را به قتل مى رسانى و در مقابل به ما اموالى مى دهى تا آن را جبران كنى، هرگز چنين نخواهد بود.» اين ماجرا نشان مى دهد كه افكار عمومى مردم شام بر ضدّ يزيد برانگيخته شده بود و او خود را در اين ماجراى بزرگ شكسته خورده مى ديد، ناچار سعى مى كرد با اين اقداماتِ به ظاهر محبّت آميز، از خشم مردم بكاهد، ولى اهل بيت با عدم تسليم در برابر او خشم خويش را نشان دادند. اين خاطرات در اذهان مردم شام باقى ماند و آن محيط امن را براى خاندان بنى اميه ناامن ساخت. در نقلی آمده: آنگاه كه كاروان آماده حركت شد، يزيد، عليه السلام را خواست و (براى فرافكنى) گفت: «خدا لعنت كند پسر مرجانه را!» بى شك اين واكنشها به سبب ندامت و پشيمانى يزيد از كردار خود نبود؛ زيرا تاريخ نشان مى دهد كه بعد از واقعه كربلا نيز از هيچ تضييقى بر اهل بيت عليهم السلام و شيعيان آنها فروگذار نمى كرد، بلكه جوّ اجتماعى شام بر اثر بيدارى و آگاهى مردم به سبب خطبه هاى كوبنده عليه السلام و حضرت عليها السلام چنان ملتهب شده بود كه اگر يزيد غير از اين مى داد ممكن بود به يك شورش عمومى بر ضدّ او منتهى شود. برگرفته از کتاب عاشورا ريشه ‏ها، انگيزه‏ ها، رويدادها، پيامدها، سعید داودی و مهدی رستم نژاد،(زیر نظر آيت الله العظمى ناصر مكارم شيرازى)، ص 612، 617 و 621 @toubaefaf
«اهل‌بيت صلی الله علیه و آله در رفع حوائج انسان، وسيله الهی‌اند؛ لذا حضرت سلام‌الله‌علیه می‌فرماید: «در دعا ابتدا بر اهل بيت بفرستيد، تا در اثر ريزش رحمت الهی بر آنان، به شما هم برسد». اگر اين توسّل درست تحليل شود نه با توحيد ناب مخالف است و نه مستلزم شرك می‌شود و نه محظور ديگر دارد. از اهل‌بيت سلام‌الله‌علیهم خواستن، يعنی از طريق اين مسير از خدا طلب كردن. لذا نيايش‌های سلام‌الله‌علیه در محفوف به بر است، اين احترامی ساده و تأدّبی اعتباری و يا نظير ناقوس مسيحيت نيست، بلكه ادبی دينی آميخته با عقل و عجين شده با برهان است.» حضرت آیت‌الله‌ جوادی آملی اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُم در ختم صلوات هفتگی کانال شرکت فرمایید👇 @toubaefaf
با کاروان علیه السلام(۳۷) پس از آنکه چند روزی را(حدود هفت روز) علیهم‌السلام در شام ماندند، یزید متوجه شد که خطبه ها، مجالس روضه اهلبیت و روشنگری ها به نفع حکومتش نیست و سپس یزید، نعمان بن بشیر که یکی از صحابه رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم بود را خواست و به او دستور داد که اهلبیت را آماده سفر به سوی مدینه کند. لهوف، ص۲۳۱، ترجمه استادعقیقی بخشایشی ره @toubaefaf
با کاروان علیه السلام(۳۸) عليهم السلام به سفر خود ادامه دادند تا به دو راهي جاده عراق و مدينه رسيدند، چون به اين مكان رسيدند، از امير كاروان خواستند تا آنان را به ببرد و او آنان را بسوی كربلا حركت داد و چون به كربلا رسيدند، جابر بن عبدالله انصاری را ديدند كه با تنی چند از بني هاشم و خاندان پيامبر براي عليه السلام آمده بودند، همزمان با آنان به كربلا وارد شدند و سخت گريستند و ناله و زاری كردند و بر صورت خود سيلی زده و ناله های جانسوز سر دادند و زنان روستاهای مجاور نيز به آنان پيوستند عليها السلام با صوتي حزين كه دلها را جريحه دار مي كرد می گفت: «وا اخاه! وا حسينا! وا حبيب رسول الله و ابن مكه و مني! و ابن فاطمه الزهراء! و ابن علي مرتضي! آه ثم آه!»، پس بيهوش گرديد. آنگاه حضرت ام كلثوم سلام الله علیها لطمه به صورت زد و با صدايی بلند می گفت: امروز محمد مصطفي و علي مرتضي و فاطمه زهرا از دنيا رفته اند؛ و ديگر زنان نيز سيلي به صورت زده و گريه و شيون می كردند. حضرت سكينه سلام الله علیها چون چنين ديد، فرياد زد: وا محمداه! وا جداه! چه سخت است بر تو تحمل آنجه با اهل بيت تو كرده اند، آنان را از دم تيغ گذراندند...! قصه کربلا، ص۵۲۴ @toubaefaf
در این ماه سرشار از سرور علیهم‌السلام خوبه کتاب های در موضوع سیره و شخصیت زیبا، والا و أکمل صلی الله علیه وآله را ببینیم، مانند: صلی الله علیه وآله تألیف مرحوم ره چاپ بوستان کتاب با ترجمه و تحقیق محمدهادی فقیهی و سیدهادی خسروشاهی که با قلمی روان علاوه بر ترجمه محققانه، در مقدمه نیز به معرفی ۴۱ نفر از دانشمندان و قدمای بزرگ شیعه و معرفی آثارشان که در کتاب سنن النبي صلی الله علیه وآله استفاده شده، پرداخته است. @toubaefaf