eitaa logo
" کانال جامع دو نور " حفظ و مفاهیم قرآن و نهج البلاغه
8.9هزار دنبال‌کننده
2.5هزار عکس
1.4هزار ویدیو
238 فایل
ارتباط با واحد آموزش موسسه:👇 🆔 @vahedamozesh تماس با موسسه قرآن و نهج البلاغه:👇🏽 ☎️02537745480 برادران:داخلی 114 خواهران:داخلی 122 ارتباط با مدیر موسسه: ☎️09121511973 💻 سایت موسسه قرآن و نهج البلاغه👇🏽 🌐 www.2noor.com تبلیغات : @tablighatch
مشاهده در ایتا
دانلود
❗️ادامه مطلب و توضیح حکمت👆🏽 وقتی در پیشگاه امام برای احترام، دهقان های شهر انبار شروع به دویدن می کنند. امام می فرماید این کار شما نه برای امیران شما و نه برای شما سودی دارد و این درحالی است که در آن سرا نیز باید به خداوند منان جوابگو باشید که چرا این عمل از شما سرزده است. از منظر امام اینگونه اعمال جزو زیانبارترین سختی هاست. قرآن کریم نیز می فرماید یکسری از افراد هستند که فکر می کنند اعمالشان خوب و نیکوست، اما (همانند همین دهقان ها) اعمالشان نه برای خودشان سودی دارد و نه برای دیگران و بازخواست الهی نیز در انتهای راه، منتظر آنهاست. قرآن نیز چنین اعمالی را جزو زیانبارترین اعمال معرفی می کند. 🌷قلْ هَلْ نُنَبِّئُكُمْ بِالْأَخْسَرِينَ أَعْمَالًا۞الَّذِينَ ضَلَّ سَعْيُهُمْ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَهُمْ يَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ يُحْسِنُونَ صُنْعًا۞ 🌻بگو: «آیا به شما خبر دهیم که زیانکارترین (مردم) در کارها، چه کسانی هستند؟۞[آنان‌] كسانى‌اند كه كوشش‌شان در زندگى دنيا به هدر رفته و خود مى‌پندارند كه كار خوبی انجام مى‌دهند.۞ 📚 آیه 103 و 104 انسان مسلمان باید اوامر و نواهی الهی را به خوبی بداند؛ تا بدون اطلاع کاری را انجام ندهد. و به قول معروف برای درست کردن ابرو، چشم فرد را کور نکند. زیرا اینگونه ثوابی که نبرده است هیچ، بلکه خسارتی نیز به خود یا به جامعه وارد کرده است. و با آنکه خواسته ثواب ببرد کباب شده است. | | 🆔 @twonoor
🤕😴پنجاه و چند روز تعلل و خستگی😒😞 خطابه ای که در زیر متن آنرا می خوانیم خطابه ایست که امام بعد از غصب مصر توسط و شهادت در کوفه ایراد فرموده اند. داستان غصب مصر از و حَکَمیّت شروع می شود. آنجا که عده ای امام را مجبور کردند تا را به عنوان حَکَم خود معرفی کند و گفتند اگر این کار را نکنی، با تو می جنگیم. و این در حالیستکه امام می فرماید: ابو موسی با من هم عقیده نیست و در جنگ جمل نیز مرا همراهی نکرده و نمی تواند حَکَم من باشد و شما باید مانند که عمروعاص و موافق ترین افراد، با رأی خویش را انتخاب کرده، بگذارید من نیز چنین کنم. آخر ماجرا را نیز همه می دانیم که بر سر این جماعت و حَکَمِ انتخابی آنها چه کلاهی رفت و چه شد. سرانجام امام به کوفه بر می گردد. اما این جماعت دست از لجاجت بر نمی دارند و می گویند نباید امام می گذاشت ما او را به عناون حَکَم انتخاب می کردیم. و با امام دشمن می شوند (امروزه ما این جماعت را خَوارج می خوانیم). و در بیرون از کوفه اردوگاهی زده و گِرد هم می آیند. امام که بدنبال تدارک سپاه و حمله دوباره به شام بود، می بیند که یارانش نگران خانه و خانواده خود در نبود آنها در کوفه هستند، زیرا حدود چهار هزار نفر از مخالفان و خوارج در بیرون از کوفه دور هم جمع شده اند. از اینرو قبل از عزیمت به سمت شام به سمت مخالفان رفته و آنها را موعظه و نصیحت می کند تا دست از لجاجت و عناد بردارند. از آنجا که آنها مُصِر بودند با امام بجنگند و پیک امام را نیز کشتند. امام با آنها جنگید و آنها را متفرق کرد و کشت. بعد از مواجهه با امام به لشکریانش می گوید که قصد ما از نخست رفتن به شام بود و حالا، به آن سمت و هدف اصلی خود می رویم، که با مخالفت سپاه روبرو می شود که اظهار می کنند ما تازه جنگیدیم و خسته ایم و تیر هایمان تمامو شمشیر هایمان کند شده است؛ و بگذار استراحتی کرده و بعد به جنگ با معاویه می رویم. که امام مجبور می شود بپذیرد و می گوید پس ما در در نزدیکی کوفه به مدت یک هفته می مانیم، اما شما زیاد به دیدن زنان و فرزندانتان نروید. و زندگی نظامی پیشه کنید. در پایان هفته امام می بیند که تنها 50 تن از سپاهش باقی می ماند و مابقی به کوفه رفته و بر نگشته اند. وقتی خبر این خستگی ها و از هم گسستگی ها در یاران و سپاهیان علی به گوش معاویه می رسد، خطاب به عمروعاص می گوید حالا وقت خوبی است که به مصر حمله کرده و آنجا را از آن خود کنی. عمرو با سپاهی 20 هزار نفره به سمت مصر حرکت می کند و خبر این لشگر کشی به علی علیه السلام می رسد و از آنجا که محمد ابن ابی بکر جوان بوده و کمتر میدان جنگ دیده بوده و اوضاع مصر بدلیل کارشکنی جاسوسان بسیار ملتهب و دارای چند دستگی بود، را به فرمانداری مصر می گمارد؛ اما مالک به حیله عمروعاص در بین راه مسموم می شود و به شهادت می رسد. محمد ابن ابی بکر که بخاطر اوضاع داخلی مصر نتوانسته سپاهی درخور تدارک ببیند با لشگری 2 هزار نفره در مقابل لشگر 20 هزار نفره عمروعاص حدود یک ماه و اندی مقابله می کند. و سرانجام با وضع فجیعی او را زنده زنده می سوزانند و به شهادت می رسانند. و مصر به دست معاویه و عمروعاص می افتد. خطابه ای که الآن گوشه ای از آنرا می خوانیم، حدیث غربت است، که آنرا بعد از شهادت محمد ابن ابی بکر، در ایراد می کنند. فَأَنتُمُ القَومُ لا یدرَک بِکمُ الثأرُ، ولا تُنقَضُ بِکمُ الأَوتارُ، 👈🏾دعَوتُکم إلی‌ غِیاثِ إخوانِکم مُنذُ بِضعٍ وخَمسینَ لَیلَةً👉🏾 فتَجَرجَرتُم جَرجَرَةَ الجَمَلِ الأَشدَقِ، وتَثاقَلتُم إلَی الأَرضِ تَثاقُلَ مَن لَیسَ لَهُ نِیةٌ فی جِهادِ العَدُو، ولَا اکتِسابِ الأَجرِ، ثُم خَرَجَ إلَی مِنکم جُنَیدٌ مُتَذانِبٌ «کأَنمَا یسَاقُونَ إِلَی الْمَوْتِ وَهُمْ ینظُرُونَ» فَاف لَکم!" همانا بدانید که بدکاران و فاسدان، ارباب جور و ستم، کسانی که از راه خدا کنار رفته و در اسلام انحراف بوجود آورده اند. مصر را گشودندو تصرف کردند. و شما مردمی هستید که نمی توان به وسیله شماانتقام خونی را گرفت و رشته تابیده را از دستانتان باز کرد. 🍁پنجاه و چند روز شما را برای کمک به برادرانتان در مصر دعوت کردم🍁 اما شما مانند شتری که از درد می نالد، ناله سردادید و همانند کسی که از جهاد در راه خدا می ترسد، بر زمین چسبیدید. سپس سپاهی اندک و سست از میان شما نزد من بیرون شد، رنگ پریده "گویا آنان را به سوی مرگ می کشانند و در حال نظاره اند"( آیه 6). پس اُف بر شما! 📚 ج ۵، ص ۱۰۸ 📚 ج7 ص101 📚 ج4 ص562 ❗️ادامه مطلب❗️👇🏽👇🏽👇🏽 🆔 @twonoor
این چه ایمانی است که امام باید شما را برای دفاع از سرزمین اسلامی خود پنجاه و چند روز بخواند و هیچ، التماس کند و هیچ قرآن نیز این خطاب را به برخی از مؤمنین دارد که چرا وقتی شما را به جهاد می خوانیم، گویا برزمین می چسبید. آیا راضی بر حیات اندک دنیا شده اید شما را چه شده است که به امر پیامبر و امام خود گوش نمی دهید؟! 🌷يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا مَا لَكُمْ إِذَا قِيلَ لَكُمُ انْفِرُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ اثَّاقَلْتُمْ إِلَى الْأَرْضِ ۚ أَرَضِيتُمْ بِالْحَيَاةِ الدُّنْيَا مِنَ الْآخِرَةِ ۚ فَمَا مَتَاعُ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا فِي الْآخِرَةِ إِلَّا قَلِيلٌ🌷 ☘️اى كسانى كه ايمان آورده‌ايد، چيست كه چون به شما گويند كه براى جنگ در راه خدا بسيج شويد، گويى به زمين مى‌چسبيد؟ آيا به جاى زندگى اخروى به زندگى دنيا راضى شده‌ايد؟ متاع اين دنيا در برابر متاع آخرت جز اندكى هيچ نيست. 🍁 آیه 38 امیدواریم همچنان که از خداوند منّان ظهور حضرتش را می خواهیم به ما لیاقت فرمانبرداری را نیز بدهد و خستگی ها را از تن ما با اطاعت از امر ولی بیرون کند. 🆔 @twonoor
☘️طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن☘️ 🌸جلسه2: ایمان 2 (مومنان حقیقی کیستند؟ و دارای چه ویژگی هایی هستند؟ اقامه نماز به چه معناست؟)-قسمت ششم آقایان توجه کنید یک فرقی است بین الّذینَ یُصَلُّونَ و 🌷«الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ».🌷 یصَلُّون یعنی نماز می گذارند و اگر فقط نماز گذاردن مطرح بود، فقط این دولّا راست شدن مطرح بود، لازم نبود که لفظ "یُقیمُون" آورده شود. به پا داشتن نماز غیر از نماز خواندن است. پس به پا داشتن به چه معناست؟ یکی اینکه بگوییم به این معناست که نماز را به صورت کامل، به صورت همه جانبه، به صورت تمام به جا آوردن. که اگر کسی هم نماز را اقامه به این معنا کند، و کامل انجام دهد و با توجه به آموزش ها و الهام های نماز، جداً فلاح رستگاری در انتظار اوست. 💠آدمی که نماز خوب می خواند، همه مشکلات برایش آسان است. شنیدید که بزرگان دین در هنگام شداید و مصیبت ها، دو رکعت نماز می خواندند؟ شنیدید که رسول خدا در هنگام بحران ها و شدت ها رو می کرد و به بلال می گفت: 🌻«اَرِحنا یا بلال»🌻 بلال ما را آسوده کن، برو اذان بگو 🌸«اَبرِد اَبرِد یا بلال»🌸 خنک کن دل ما را ای بَلال؛ یعنی اذان بگو. واقعا اگر کسی اقامه نماز بکند، با توجه، با خضوع، با خشوع، با ادراکِ آنچه انجام می دهد و می گوید؛ تحقیقا آنچه را به مؤمنین وعده داده شده است خواهد یافت. احتمال دیگر آن است که نماز را به پا می دارند یعنی در جامعه به پا می دارند، جامعه را جامعه نماز خوان می کنند. بعضی ها دلشان خوش است که نماز می خوانند، به جای هفده رکعت، پنجاه و یک رکعت هم می خوانند؛ اما اگر بگویند مردم گروه گروه از دین دارند رو بر می گردانند، غمشان نیست. گفت: آن گلیم خویش به در می برد ز موج (سعدی) می گوید ما گلیم خودمان را به در ببریم خیلی کار است، خیلی هنر است، به دیگران نمی رسیم. آن عملی که نشانه ایمان است این نیست. هرکسی نماز خوب بخواند اما به دیگری کار نداشته باشد، این درست و کامل نیست. نشانه ایمان چیست؟ اقامه صلاة 💠همگان را نماز خوان کردن؛ نه اینکه فلانی نماز خوان نیست، نماز خوانش کنیم؛ یعنی جامعه نماز خوان، جامعه ای که دائما به یاد خدا و در راه خداست. جامعه ای که می گوید: 🌷إيَّاكَ نَعْبُدُ وَإِيَّاكَ نَسْتَعِينُ🌷 و جز خدا کسی را عبادت و عبودیت نمی کند، و جز به خدا و هیچ کس دیگر اتکاء و از کسی استعانت نمی جوید. جامعه ای که هر روز از سردمداران فساد، یعنی 🌷الْمَغْضُوبِ عَلَيْهِمْ🌷 و از دنباله روان فساد، یعنی از 🌷الضَّالِّينَ🌷 تبرّی می جوید. نماز اینهاست. اگر کسی دیگران را نماز خوان بکند به این معنا، یعنی همه مردم هر روزی، پنج نوبت این چنین بگویند؛ احتمال دارد اقامه نماز به این معنا هم باشد. ☀️در ثواب نشر معارف اصیل قرآنی سهیم باشيد☀️ 🆔 @twonoor
☘️طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن☘️ 🌸جلسه2: ایمان 2 (مومنان حقیقی کیستند؟ و دارای چه ویژگی هایی هستند؟ انفاق واقعی چگونه است؟)-قسمت هفتم (قسمت آخر) 🌷ومِمَّا رَزَقْنَاهُمْ يُنْفِقُونَ۞ 💠نشانۀ دیگر مؤمنان چیست؟ این است که از آنچه به آنان روزی کرده ایم انفاق می کنند. انفاق یعنی چه؟ این را قبلا هم عرض کرده ام، انفاق یعنی؛ پر کردن خلأ ها و نیاز ها. آن خرج کردنی که خلئی را پر کند، نیازی را برآورده کند، این را می گویند انفاق. دیوار مسجدی زنگ روغن دارد، اگر چنانچه آمدی، پولی دادی، رویَش مجدداً رنگ روغن کردید، انفاق نیست. چرا؟؟ چون احتیاجی نبود. روی این زمین های خاکی و کلوخ این مسجد نیم ساخته، اگر رنگ و روغن پاشیدید، بله خرج کردید اما انفاق نه! مؤمنین کسانی هستند که، از پولی که داده ایم، از عمری که داده ایم، از فرزندی که داده ایم، از آبرویی که داده ایم، از توان جسمی، زبان، فکر و مغز، و همه امکاناتی که داده ایم (یعنی آنچه روزی آنها کرده ایم) به جا خرج می کنند. ای گوینده عزیز، چقدر حرف می زنی، چقدر نفس می زنی، چقدر از ریه و وجود و اعصاب خود مایه می گذاری، از نیروی بیانت خرج می کنی، اما آیا از این نیرو انفاق هم می کنی؟؟ پُر گفتن هنر نیست، گفتن آنچه مورد نیاز است هنر است. ای کسی که از حیثیتت خرج می کنی و فلان نامه را می نویسی، تا فلان عمل انجام بگیرد. تا فلان شغل به فلانی داده بشود. دارید از آبرویتان خرج می کنید، انفاق هم می کنید؟ یا نه خیلی از پول هایی که به نام دین و یا غیر دین، خرج می شود انفاق نیست. چون خلئی را پر نمی کند. دردی را به درمان نمی رساند. چون نیازی را از این جامعۀ مستمند برطرف نمی کند. آنچه که مایۀ مؤمن بودن است، آنچه شرط و نشانۀ ایمان است، انفاق است. بعد از این خوب فکر کنید، ببینید که از خود دارید خرج می کنید، دارید انفاق می کنید یا خرج بیهوده می کنید. 🌷أولَٰئِكَ هُمُ الْمُؤْمِنُونَ حَقًّا ۚ لَهُمْ دَرَجَاتٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَمَغْفِرَةٌ وَرِزْقٌ كَرِيمٌ۞🌷 اگر خدا قرار است به کسی مغفرت بدهد، بناست جراحتی را که از گناه در کسی بوجود آمده التیام ببخشد، جراحت این چنین افرادی را التیام می بخشد. 💠هر جامعه مؤمنی پیدا کنید (یک فرد را نمی گویم، نگو ما الحمد لله یک لقمه نان را بدست می آوریم، راحت هم هستیم، غمی نداریم، از کسی هم منت نمی کشیم؛ که اگر درست به کارش هم نگاه کنی می بینی همه اش بدبختی و منت است). یک جامعه آن وقتی لقمه نانش پاکیزه، شرافتمندانه، توأم با سربلندی و کرامت است. که مؤمن و دارای این صفات باشد. همه آن شعار هایی که احزاب سیاسی دنیا می دهند، به راست و دروغ، همه آن شعار ها در جامعه ایمانی محقق می شود. ☀️در ثواب نشر معارف اصیل قرآنی سهیم باشيد☀️ 🆔 @twonoor
💠قال الرضي رحمه الله تعالى و تصديق ذلك [في] كتاب الله تعالى قال الله في الدعاء "ادْعُونِي أَسْتَجِبْ لَكُمْ" و قال في الاستغفار "وَ مَنْ يَعْمَلْ سُوءاً أَوْ يَظْلِمْ نَفْسَهُ ثُمَّ يَسْتَغْفِرِ اللَّهَ يَجِدِ اللَّهَ غَفُوراً رَحِيماً" و قال في الشكر "لَئِنْ شَكَرْتُمْ لَأَزِيدَنَّكُمْ" و قال في التوبة "إِنَّمَا التَّوْبَةُ عَلَى اللَّهِ لِلَّذِينَ يَعْمَلُونَ السُّوءَ بِجَهالَةٍ ثُمَّ يَتُوبُونَ مِنْ قَرِيبٍ فَأُولئِكَ يَتُوبُ اللَّهُ عَلَيْهِمْ وَ كانَ اللَّهُ عَلِيماً حَكِيماً". 🍁سید رضی می گوید: گواه اين در كتاب خداى عزّ و جلّ است: در باب دعا گويد: «مرا بخوانيد تا شما را اجابت كنم» ( آیه 60) و در باب استغفار گويد: «هر كه كار ناپسندى كند يا به خود ستم روا دارد، آن گاه از خدا آمرزش خواهد، خدا را آمرزنده و مهربان خواهد يافت» ( آیه 110) و در باب شكر گويد: «اگر مرا سپاس گوييد بر نعمت شما مى افزايم» ( آیه 7) و در باب توبه گويد: «جز اين نيست كه توبه از آن كسانى است كه به نادانى مرتكب كارى زشت مى شوند و زود توبه مى كنند خدا توبه اينان را مى پذيرد و خدا دانا و حكيم است» ( آیه 17). 📚 توضیح سید رضی در پایان ❗️این آیات در پایان حکمت بالا 👆🏽👆🏽 توسط سید رضی آورده شده❗️ 🌸 و خدایی داریم که می شنود و اجابت می کند و توبه پذیر است و می بخشاید🌸 پس درنگ چراااا❗️ | | | | 🆔 @twonoor
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☘️طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن☘️ 🌸جلسه3: ایمان آگاهانه ☀️در ثواب نشر معارف اصیل قرآنی سهیم باشيد☀️ 🆔 @twonoor
☘️طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن☘️ 🌸جلسه3: ایمان از روی آگاهی (ایمان یکی از خصلت پیامبران و تفاوت میان رهبران الهی با دیگران)-قسمت اول 🌷مقدمه 💠ایمان یک خصلت برجسته پیامبران خدا و مؤمنان و دنباره روان آنها است. فرق میان رهبران الهی و رهبران سیاستمدار جهانی در همین جاست. رهبر الهی، به گامی که برمی دارد، به راهی که می پیماید، با همه وجودش صمیمانه مؤمن است. در حالی که سیاستمداران، احیاناً سخنان زیبا و بیانات دلکش و شیوایی ممکن است داشته باشند، اما به آنچه می گویند، ایمان به قدر لازم ندارند. نقل کرده اند پس از استقلال هندوستان، برای اینکه دل میلیونها توده هندی تازه به استقلال رسیده را بدست بیاورند،رهبران مادی شوری که حالا آمدند به هندوستان، برای جلب توجه مردم، نقش تیلاک (یکی از اولین رهبران روحانی و آزادیخواه هندوستان) روی پیشانی شان است. که مثلا ما هم با شما همفکریم. شأن یک عده رهبر سیاستمدارِ دور از مسئولیت های معنوی و ایمانی و الهی، همین است. اما پیغمبران خدا نه، به آنچه گفته اند با تمام وجودشان مؤمن بوده اند. به آنچه مردم را به ان دعوت کرده اند. خود پیش از همه، شتابان رسیده اند. معنی ندارد، من پای قله کوه بخوابم و از عطش در حال موت باشم، بعد به شما بگویم: آن بالای کوه یک آب خوشگواری هست، یدوید، بروید، زود باشید، سارِعوا، سابِقوا؛ خودم تکان هم نخورم. حق دارند همه بگویند اگر راست می گفتی، اگر از وجود چشمه ای خبر می داشتی، خودت هم که از تشنگی داری می سوزه، حرکت می کردی، پس دروغ می گویی. رهبران الهی پیش از همه و از همه جلوتر بودند. ☀️در ثواب نشر معارف اصیل قرآنی سهیم باشيد☀️ 🆔 @twonoor
☘️طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن☘️ 🌸جلسه3: ایمان از روی آگاهی (ایمان یکی از خصلت پیامبران و تفاوت میان رهبران الهی با دیگران)-قسمت دوم 💠ایمان از جمله خصوصیاتی است که در پیامبرانِ خدا هست و اینجا ایمان یعنی باور، قبول و پذیرشِ با تمام وجود، باور به آنچه می گوید. نشانه باور داشتن هم این است که خود، پیشاپیش دیگران در آن راه گام بر می دارد و حرکت می کند؛ لذا قرآن می فرماید: 🌷آمَنَ الرَّسُولُ بِمَا أُنزِلَ إِلَيْهِ مِن رَّبِّهِ🌷 ایمان آورده است پیامبر به آنچه نازل شده است به سوی او از پروردگارش، و مؤمنان و گرویدگان به او، نیز چنینند. ☘️كلٌّ آمَنَ بِاللَّهِ وَمَلَائِكَتِهِ وَكُتُبِهِ وَرُسُلِهِ☘️ همگی ایمان آوردند به خدا، باورشان آمد. و فرشتگان خدا و کتاب های آسمانی از آغاز تا انجام یکسره و هم پیامبران خدا، ایمان یاران پیغمبر به همه انبیاء، چون ایمان به یک راه است. 🌷لا نُفَرِّقُ بَيْنَ أَحَدٍ مِنْ رُسُلِهِ ۚ 🌷 ما تفاوت نمی گذاریم میان هیچ یک از پیغمبران، همه مأموران خدا بودند؛ مأموران یک هدف؛ همه بر روی یک خط. ☘️وقَالُوا☘️ دقت کنید به این دو، سه جمله 🌷سمِعْنَا وَأَطَعْنَا ۖ 🌷و گویند: شنیدیم، فهمیدیم، نه آنکه به گوشمان خورد. سَمعْ یعنی شنوایی؛ حالت شنوایی، غیر از گوش است، گوش به معنای این عضو با لفظ اُذُن در عربی تعبیر می شود. شما در فارسی هم می بینید، می گویند فلانی حرف گوش کن است یا هنگام صحبت با افراد می گویید: شنیدی چه گفتم یا نه؟ خوب معلوم است وقتی بین شما نیم متر هم فاصله نیست می شنود می خواهی بگویی فهمیدی چه گفتم؟ به مغزت فرو رفت؟ مؤمنان می گویند ما با تمام وجود فهمیدیم آنچه را که خدا برای ما معین کرده و فرستاده است. ☘️وأَطَعْنَا☘️ و اطاعت کردیم یعنی چه؟؟ یعنی اطاعت ما کور کورانه نبود. اطاعت ما از روی روشنی و آگاهی و سمع بود. ☀️در ثواب نشر معارف اصیل قرآنی سهیم باشيد☀️ 🆔 @twonoor
☘️طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن☘️ 🌸جلسه3: ایمان از روی آگاهی ( ایمان مقلدانه و متعصبانه❗️)-قسمت سوم 💠تا اینجا از این آیات فهمیدیم، ایمان و باور خاصیت وابستگان به دعوت اسلام است. آدم هایی که ایمان ندارند و چون دیگران هم می روند اینها هم احتیاطاً می روند؛ اینها در حوزه قلمرو فکری اسلام داخل نیستند. ایمان یعنی به وضوح مطلب را پذیرفتن، یعنی دنبال یک جاذبه ای حرکت کردن. اگر این جاذبه در مکتب دین و قرآن نباشد و دل تو را تسخیر نکرده باشد، این دل مرده است، زنده به نور اسلام نیست. 🌸مطلب دوم؛ این است که ایمان دو جور است. یک جور ایمان مقلدانه و متعصبانه؛ چون پدران و بزرگتران باور کرده بودند، ما هم باور کردیم؛چون در کتاب و دین ما این جور می گویند، ما هم این جور می گوییم، ولی تو دلیل بیاوری، بیخود آوردی، حرف تو را قبول نمی کنیم. پس، ❄️یا از روی تقلید است، مثل عامه مردم، که اگر بپرسند از کجا گفتی پیغمبر اسلام حق است؟ هیچ نمی دانند! واقعاً باور دارد که پیغمبر حق است، اما این باور از زبان این و آن و از روی تقلید و چشم بسته به دست آمده است (دلیل نمی تواند بیاورد). ❄️یا متعصبانه است؛ بعضی ها حاضرند به پیغمبر های دیگر بی احترامی کنند، برای خاطر دلخوشی پیغمبر ما! خیال می کنند در ملکوت اعلی هم میان پیغمبران تناقض هست! و متأسفانه این مخصوص طبقۀ ناآگاه نیست. این را می گویند متعصبانه؛ چون دین اسلام چنین می گوید، این درست است و چون ادیان دیگر می گویند غلط است. چون فلان عمل را ما مسلمانها انجام می دهیم، این درست است؛ چون دیگران فلان عمل دیگر را انجام می دهند، این غلط است. ☘️یک ایمانی دارد، اما این ایمان متکی به دلیل نیست، بلکه از روی جانبداری بدون دلیل، جانبداری از روی احساس، نه از روی منطق، و از روی تقلید است. ☀️در ثواب نشر معارف اصیل قرآنی سهیم باشيد☀️ | 🆔 @twonoor
. ☘️طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن☘️ 🌸جلسه3: ایمان از روی آگاهی ( ایمان مقلدانه یا ایمان آگاهانه و همراه با درک و شعور❗️)-قسمت چهارم 💠آن ایمانی که در اسلام ارزش دارد. ایمان مقلدانه و متعصبانه نیست. چرا!؟ چون که ایمان وقتی از روی تقلید و تعصب بود، زائل شدنش هم به آسانی کسب ایمانِ تقلیدی، آسان است. همانطور که بچه بدون هیچ زحمتی این ایمان را از پدر و مادر و اولیای مدرسه مُفت گرفت، به همین صورت دزدان ایمان هم از او مُفت این ایمان را می گیرند. و ناگهان می بینی یک نسل بی ایمان، ایمان ها همه غارت زده ایمان ها همه پوچ شده؛ در مقابل شعلۀ مادیت البته که به مجلس روضه خوانی می رود، البته که به نماز جماعت، اگر پا بدهد می رود. اما چون از روی منطق نیست و از روی آگاهی و شعور و درک نیست، خیلی آسان حاضر است مسجد را هم برای آن چیزی که برایش ارزش واقعی دارد به آتش بکشد. نسلی که، نه در او آگاهی است که در سایه آن درک، ایمانی در خود بوجود بیاورد و قید پول و مقام و شهرت و رفاه و آسودگی را بزند؛ و نه یک صندوقچه محکم و حصار قوی مستحکمی که ایمانش را اقلاً حفظ کند. آخر در صد سال قبل این همه راهزن فکر و ایمان و عقیده وجود نداشت. آنروز هنوز دست های دشمن و آن انگشت های خائن، در داخل پیکر جامعه ما آن چنان راه نیافته بودند. هنوز به این نتیجه نرسیده بودند که باید ایمان مذهبی اصیل مردم را گرفت تا هر بلایی به سرشان آورد. سیل می آید درخت های تناور را می برد اما آن گیاهی که اگرچه نازک و لطیف است؛ اما دو برابر خود ریشه اش زیر زمین است، او همچنان سالم می ماند، آنچه که از بنیان است، زائل شدنی نیست با این حرف ها ایمان ارزشمند، ایمان آگاهانه است، که از روی بصیرت، با چشم باز، بدون ترس از اشکال، بوجود آمده باشد. آن ایمانی که فلانی دارد و برای نگه داشتنش باید بگوییم، روزنامه نخواند، فلان کتاب را نخواند، در کوچه و بازار راه نرود، با فلان کس حرف نزند، آفتاب مهتاب نبیند تا بماند؛ این ایمان نخواهد ماند. ایمان آگاهانه، ایمانی که مانند عمار یاسر و خَبّاب ابن اَرَت در زیر شکنجه ها هم زائل نشود. آن وقت لازم نیست آن ایمان را در صندوقچه بگذاریم تا آسیبی نبیند. اگر بخواهین ایمان زائل نشود، باید دائما آگاهی بدهیم، از آگاه شدن اینها واهمه نکنیم، از چشو و گوش بسته بودن اینها لذت نبریم. و با آن آگاهی، یک ایمان صحیح، مستحکم، یک بتن آرمه در دل او بنا بشود. آیاتی که در آخر سوره آل عمران است ایمان آگاهانه را به ما معرفی می کند. ☀️در ثواب نشر معارف اصیل قرآنی سهیم باشيد☀️ | 🆔 @twonoor