هرچه نمره ها افتضاح تر ، بهتر😔

حق با شماست جناب بهداد ؛ حق با شماست🤌🏻😔.

سلام

بیاین یه چیز خیلی غیر ضروری بگم . صرفاً به خاطر اینکه گفته باشم🤌🏻😂.

آیا هنگام خوردن تخم مرغ آبپز به مشکل بر میخورید؟ آیا همیشه موقع خوردن تخم مرغ آبپز ، سفیده باقی میماند؟ زرده تان زود تمام میشود؟ با مشکلِ تقسیم زرده بین سفیده ها رو به رو هستید؟ و بلا بلا بلا .

با ما همراه باشید🤌🏻🤣

منم با این مشکل رو به رو بودم تا اینکه با پکیجِ چیزه ببخشید زیاد تو نقش فرو رفتم🤣.

تا اینکه الان چند وقتی هست که تخم مرغ آبپز رو رنده میکنم تا زرده ها لای سفیده ها تقسیم بشن ، بله اینگونه است🤣. داشتم تخم مرغ میخوردم گفتم شاید دغدغه شمام باشه بهتون بگم ثواب داره😔🤌🏻.

میشه گفت با نقش جدید رنده آشنا شدم😔😂

اون زیتونا رو میبینید اول واسه تزیین و خوشگلاسیون گذاشته بودم😔. بعد تصیم گرفتم آخر سر برم سراغش اینم بابام دست زد بهش منم زدم پشت دستش😔، الان هم ناناعتم هم خوشحال ، ناناعت چون زدم پشت دست بابام خوشحال چون بچه هامو نجات دادم . دویست بار گفتم باباجان به غذای من چشم نداشته باش ، من روشون حساسم🦦😂.

دوستان پرسیدن که فرق میکنه با کدوم سمت رنده باشه یا چه رنده ای باشه؟ بله دوست عزیز با هر رنده ای که دوست داری نمیتونی این کار رو انجام بدی. حتما باید با رنده ی " اِگ لهاسیون " باشه.

اگه این رنده رو ندارین میتونین عدد ۳ رو به سامانه ی زیر پیامک کنین تا سفارشش بدین من خودمم از همونجا میگیرم رنده هامو🕶😂.

https://eitaa.com/like_a_52hz_whale/6760 چنگال؟ تخم مرغ آزاری؟😔

اگه از طرف من برین بهتون تخفیف هم میدن. اول باید عضویتتون رو بررسی کنن بعد تخفیف ویژه بهتون تعلق میگیره🦦

خواهش میکنم عزیزم خوشحالم که مشکلت حل شده🤝🏻.

https://eitaa.com/like_a_52hz_whale/6761 من خودم موسس سازمان حمایت از تخم مرغای آبپزم حاجی🕶. میدونم چه رفتاری آزاره ، چه رفتاری نیست.😂

اصلا هرچه آزار بیشتر ، کمتر هرچه آزار کمتر ، بیشتر

ثانیه ۳۵ به بعد😔😂

وای راست میگی ناشناس؟ تو رو خدا بگو راست میگی🦦😂.

عدم علاقه به بحث هایی که تو خانواده پدری/مادری صورت میگیره.

_ واسه مامانم ، مامانتون🤍🌿_

آنقدر مدارا کرده‌ام که دیگر مدارا عادتم شده. وقتی خیلی نرم شدی، همه تو را خم می‌کنند! -سیمین دانشور-

اگه قول بدین سُس دستی رو بذارین کنار ، بله😔. الان که امتحانا داره شروع میشه و من کم کم میخوام برگردم به غارم ؛ برا تابستون اما برنامه هایی هست ، همراهمون باشین🦦.

سینه سپر کردم ، رو کردم سمت آدم‌‌هایی که مقابل او ایستاده بودند و گفتم: " او عزیزترین آدم‌ِ دنیای من است و بزرگترین دلیل برای تلاش‌های مکرری که دارم و کمترین ضربه و آسیب به او را با سهمگین‌ترین واکنش‌های ممکن پاسخ خواهم‌داد." برگشتم و نگاهش کردم ، با اشتیاقی آمیخته با لبخند ، بغضش را بلعید و در حالی که نگاهم می‌کرد ، نفسی آسوده کشید ، انگار که از اضطرابی مزمن و سالخورده ، خلاص شده‌بود. او فقط نیاز داشت پس از سال‌ها حس کند کسی هست که از او حمایت کند ، هوای او را داشته‌باشد و بی‌پناه که شد ، به او پناه ببرد. خوشحال بود و رها ؛ شبیه به ماهیِ از تُنگ گریخته‌ای که به اقیانوس افتاده‌بود. -نرگس صرافیان طوفان-

میشه یکی منُ برگردونه خونه؟ من خستم. حالم بده.

این روزا ذهنم خیلی درگیره به هزار چیز فکر میکنم و به هیچ چیز فکر نمیکنم . .