eitaa logo
کانال ܝ‌وܢܚ݅ܝ̇ߺܭَـــܝ‌ܨ و ܢ̣صــــیܝ‌ࡅ߳ߺߺܙ
1.2هزار دنبال‌کننده
38هزار عکس
28.1هزار ویدیو
255 فایل
🌴عرصه ی جنگ نرم، بصیرتی عمارگونه و استقامتی مالک اشتر وار می طلبد. امام خامنه ای 🍒 🌴 قرارگاه بسوی ظهور 🌷یک لشکر سایبری آتش به اختیار 🌷میباشد. #کانال_روشنگری_و_بصیرت☫ 🇮🇷 #قرارگاه_بسوی_ظهور 🆔 @uphjnv @Sydmusavi @cyber_2017
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃🌷🍃🌷 🌷🍃🌷 🍃🌷 🌷 ✨ ◾️ ، انسان را از امام جدا می‌کند. 🔘این‌قدر حرص دنیا را نخورید، این‌قدر در صف نایستید، پراید، سکّه، دلار....! اینها همه کار شیطان است که شما را از یک حقیقتی دور و جدا کند. در این کربلای کره‌ی زمین، امام شما روز به روز مظلوم‌تر و غریب‌تر می‌شود. 💢چقدر مردم حرص و غم گرانی را دارند! چرا حرص و غم نیامدن امام زمانشان را نمی‌خورند! که اگر این توجّهات را به‌سمت امام زمان ارواحنافداه معطوف می‌کردند، خدا می‌داند فرج و ظهور انجام می‌شد.✨ ⚪️در یک تشرّفی آقا فرموده بودند: «اگر فقط شیعیان جمع می‌شدند و برای فرج من دعا می‌کردند، فرج می‌شد و دیگر تمام بود.» ✨ 💢ما شیعیان ایران هم که داریم غم گران شدن مرغ را می‌خوریم! این همان فرمایش آقاست که فرموده بودند: «اگر به ‌اندازه‌ی مرغی که گم می‌کنید و دنبالش می‌گردید، دنبال من می‌گشتید، مرا پیدا می‌کردید.» ✨ 💢امام زمان ارواحنافداه هر صبح و شام انتظار دارند که برایشان برداریم، دعا کنیم، بخود بیاییم و شویم. ولی ما هنوز دنبال عشق‌های مجازی می‌رویم. دنبال مسائل و بی‌ارزشی که هیچ نفعی به حال ما ندارد. 🚫 نمی‌کنیم، خجالت نمی‌کشیم. محرّم هم که می‌آید سیاه می‌پوشیم و برای امام حسین علیه‌السّلام گریه می‌کنیم که ای داد بیداد، چه ظلمی به امام حسین علیه‌السّلام کردند... چرا نمی‌نشینی فکر کنی که تو چه ظلمی بر امام زمانت کردی؟! ✨ ⚪️امام حسین علیه‌السّلام را چگونه در کربلا گذاشتند و برگشتند؟ برای چه برگشتند؟👇⚜👇 ✅برای زندگی، عمر و لذّت بیشتر، بودنِ در کنار همسر و فرزند. الآن همین‌ها ما را از امام زمان ارواحنافداه جدا کرده است. 💢عمر بیشتر، زندگی بیشتر، کامجویی بیشتر، در کنار زن و فرزندمان خوش و خرّم زندگی کنیم، گرفتاری نداشته باشیم... - ⭕️پس حجّة ابن‌الحسن امام زمان ارواحنافداه چه می‌شود؟ - باشد هر وقت امام زمان ارواحنافداه آمد ان‌شاءاللّه می‌رویم... توجیه می‌کنیم. نه، این نیست. جمع باشد.
از خیابان آرام آرام در حال گذر بودم!🤔 . 🌷اولین کوچه به نام شهید همت؛ محمد ابراهیم با صدایی آرام و لحنی دلنشین... نامم را صدا زد! گفت: توصیه ام بود! چه کردی؟... جوابی نداشتم؛ سر به زیر انداخته و گذشتم...😞 . 🌷دومین کوچه شهید عبدالحسین برونسی؛ پرچم سبز سلام الله علیها بر سر این کوچه حال و هوای عجیبی رقم زده بود! انگار همین جا بود... عبدالحسین آمد! صدایم زد! گفت: سفارشم توسل بود به حضرت زهرا و رعایت خدا... چه کردی؟ جوابی نداشتم و از 😓 از کوچه گذشتم... . به سومین کوچه رسیدم! 🌷شهید محمد حسین علم الهدی... به صدایی ملایم،اما محکم مرا خواند! گفت: و در کجای زندگی ات قرار دارد؟ چیزی نتوانستم جواب دهم! با چشمانی که گوشه اش نمناک شد! سر به گریبان؛ گذشتم... . به چهارمین کوچه! 🌷شهید عبدالحمید دیالمه... آقا وحید بر خلاف ظاهر جدی اش در تصاویر و عکس ها! بسیار مهربان و آرام دستم را گرفت؛ گفت: چقدر برای روشن کردن مردم! کردی؟! برای خودت چه کردی؟! برای دفاع از !؟! همچنان که دستانم در دستان شهید بود! از او جدا شدم و حرفی برای گفتن نداشتم...😓 . 🌷به پنجمین کوچه و شهید مصطفی چمران... صدای نجوا و شهید می آمد! صدای و ناله در درگاه پروردگار... حضورم را متوجه اش نکردم! شدم😓، از رابطه ام با پروردگار... از حال معنوی ام... گذشتم... . 🌷ششمین کوچه و شهید عباس بابایی... هیبت خاصی داشت... مشغول تدریس بود! مبارزه با ، نگهبانی ... کم آوردم...😭 گذشتم... . 🌷هفتمین کوچه انگار بود! بله؛ شهید ابراهیم هادی... انگار مرکز کنترل دل ها بود!! هم ! هم ! هم ! مراقب دل های دختران و پسرانی بود که در خطر لغزش و تهدیدشان می‌کرد! را دیدم... از کم کاری ام شرمنده شدم😞 و گذشتم... . 🌷هشتمین کوچه؛ رسیدم به شهید محمودوند... انگار پازوکی هم کنارش بود! پرونده های دوست داران شهدا را می‌کردند! آنها که اهل به وصیت شهدا بودند... شهید محمودوند پرونده شان را به شهید پازوکی می سپرد! برای ارسال نزد ... . پرونده های باقیمانده روی زمین! دیدم وساطت میکردند،برایشان... . اسم من هم بود! وساطت فایده نداشت... از تا ! فاصله زیاد بود...😭😭😭 . دیگر پاهایم رمق نداشت! افتادم... خودم دیدم که با چه کردم! تمام شد... . از کوچه پس کوچه های دنیا! بی شهدا، نمی توان گذشت... 🌷🌿🌷🌿🌷🌿