بسم الله الرحمن الرحیم
نکاتی راجع به مطالب بحوث در صور تعارض عام با مفهوم موافق
مطلب اول: در بحوث صورت سومی ذكر كرده كه عام اخص مطلق از منطوق باشد وسه فرض برای آن مطرح کرده است:
فرض اول: منطوق به لحاظ موردی که عام میخواهد آن را تخصیص بزند مفهوم موافق داشته باشد.
مثال: عام: يجب اكرام الفقیه.
منطوق: لا يجب اكرام کل عالم.
مفهوم موافق: لازم عدم وجوب اكرام فقيه عدم وجوب اكرام مطلق عالم است.
بحوث گفته: عام که تخصیص میزند منطوق را، مفهوم موافق او هم از بین میرود.
توضيح اينكه ايشان فرض كرده فقط عدم وجوب اكرام فقيه مستلزم عدم وجوب اكرام عالم غير فقيه است، ولي عدم وجوب اكرام عالم غير فقيه مستلزم عدم وجوب اكرام فقيه نيست، مثل لا يجب اكرام العالم الفاسق كه روشن است تخصيص ميزند يجب اكرام العالم با اينكه وجوب اكرام عالم فاسق به اولويت وجوب اكرام عالم عادل را اثبات ميكند.
فرض دوم: مفهوم موافق مربوط به مورد تخصيص نخورده منطوق "لا يجب اكرام العلماء" كه عدم وجوب اكرام عالم غير فقيه است باشد، يعنى لازمه آن عدم وجوب اكرام فقيه هم هست در این فرض این منطوق با خطاب "اكرم الفقهاء" تعارض ميكند مثل اينكه خطابي قدر متيقن عام را از او خارج يكند "لا يجب اكرام العالم العادل" با "يجب اكرام العالم" تعارض ميكند.
فرض سوم: مفهوم موافق لازم أصل منطوق "لا يجب اكرام العالم" باشد يعني لازم عدم وجوب اكرام يك فرد عالم هم عدم وجوب اكرام فقيه فاسق باشد كه خطاب عام "يجب اكرام الفقيه" را به اين لازم تخصيص ميزنيم (بر اساس قاعده ای که مشهور اصولیین قبول دارند که اگر دو خطاب داشتیم که امر دائر بود که از عموم یکی از این دو خطاب رفع ید کنیم یا اصل خطاب دیگر را طرح کنیم عقلاء از عموم خطاب اول رفع ید کرده و اصل خطاب دوم را حفظ میکنند و همین نکته تقدیم خطاب خاص بر عموم عام است.) ميشود يجب اكرام الفقيه العادل بعد با ان عموم لا يجب اكرام العالم را تخصيص ميزنيم.
البته این فرض مشروط به عدم تخصيص اكثر است.
مطلب دوم: در بحوث صورت جهارمی ذکر کرده که نسبت بین عام ومنطوق عموم من وجه باشد مثل "يجب اكرام الفقهاء" و "لا يجب اكرام العالم الفاسق" كه اين هم چند فرض دارد
فرض اول: مفهوم موافق لازم اصل منطوق باشد یعنی اگر حکم منطوق ثابت باشد ولو در یک مورد آن مفهوم ثابت است وآن مفهوم تمام ماده افتراق عام را بگیرد.
بحوث: چون از تقدیم مجموع منطوق ومفهوم موافق آن بر عام الغاء عام لازم مي آيد ولذا اول مورد افتراق عام را به سبب مفهوم موافق اصل منطوق از عام اخراج ميكنيم (والا اكر اين كار را نكنيم رفع يد از اين مفهوم موافق موجب الغاء منطوق رأسا لازم مي آيد) انوقت عام را بر اطلاق منطوق نسبت به ماده اجتماع مقدم ميكنيم تا الغاء عام لازم نيايد نتيجه ان اختصاص منطوق به مورد افتراق ان از عام خواهد شد.
اشکال ما: در اینکه مورد افتراق عام را به وسیله مفهوم موافق اصل منطوق اخراج میکنیم شکی نیست ولی با مقدار حجیت عام که مورد اجتماع ان با منطوق است منطوق را تخصیص بزنیم مبتني بر قبول نظريه انقلاب نسبت در عامين من وجه است مثل يستحب اكرام العالم ويكره اكرام الفاسق كه اگر خطاب سوم آمد يجب اكرام العالم العادل، بخواهيم خطاب يكره را در مورد عالم فاسق بر خطاب يستحب مقدم كنيم الغاء اصل خطاب سوم ويا خطاب يستحب لازم مي آيد، که ما قبول داریم.
در حالي كه ايشان در ص 298 جلد هفت بحوث اين را قبول نكرده است، لازم به تذکر است: اینکه انقلاب نسبت با مخصص منفصل حاصل بشود یا با مدلول التزامی اصل یکی از دو خطاب عامین من وجه حاصل بشود فرقی نمیکند.
فرض دوم: مفهوم موافق لازم اصل منطوق باشد مثل فرض قبلی ولی مفهوم موافق مخصص بعض افراد مورد افتراق عام باشد نه تمام ان یا معظم ان.
بحوث گفته منطوق ومفهوم موافق ان عام را تخصیص میزنند چون عموم معارضه میکند با تمام مدلول منطوق بسبب وجود لازم منطوق.
اشكال ما: این کلام وجهی ندارد چون ولو باید از بعض مورد افتراق عام به خاطر مفهوم موافق اصل منطوق رفع ید کنیم ولی باز بعد از ان نسبت بین عام ومنطوق عموم من وجه هست ووجهی برای تقدیم یکی بر دیگری در مورد اجتماع نیست.
فرض سوم: مفهوم موافق لازم مورد اجتماع منطوق با عام باشد، بحوث گفته حکم این فرض مانند اینست که اصلا منطوق مفهوم موافقی نداشته چون عام ومنطوق در مورد اجتماع تعارض وتساقط میکنند وبه تبع ان موضوع مفهوم موافق هم از بین میرود.
اشكال ما: اگر مفهوم موافق مورد اجتماع منطوق، همه مورد افتراق عام را شامل شود منطوق به ضم لازمش که مفهوم موافق است میشود اعم مطلق از عام، وبعد از تقديم عام بر او مختص ميشود به مورد افتراقش از عام.
واگر مفهوم موافق مورد اجتماع منطوق بعض مورد افتراق عام را بگيرد نسبت همجنان عموم من وجه مي ماند واين دو خطاب در مورد اجتماع وآن بخش از مورد افتراق عام تعارض وتساقط ميكنند.
فرض چهارم: مفهوم موافق لازم مورد افتراق منطوق از عام، ومستوعب تمام مورد افتراق عام از منطوق باشد، كه متباين ميشوند.
از عموم خطاب اول رفع ید کرده و اصل خطاب دوم را حفظ میکنند و همین نکته تقدیم خطاب خاص بر عموم عام است.
بله اگر مفهوم موافق لازم إطلاق منطوق نسبت به بعض مورد افتراقش از عام باشد منطوق اعم مطلق از عام میشود چون میشود تخصیص داد منطوق را به غیر ان مورد از بقیه موارد افتراق از عام، در حالي كه عام اخص مطلق از اوست واگر او را کلا بر عام مقدم کنیم موردی برای عام نمی ماند.
فرض پنجم: همان فرض چهارم بجز اینکه مفهوم موافق اصل مورد افتراق منطوق مستوعب تمام مورد افتراق عام نباشد، به نحوی که ممکن باشد تخصیص عام به سایر موارد افتراقش که منطوق اخص مطلق از عام میشود وعام را حمل بر ان موارد افتراق میکنیم.
فرض ششم: همان فرض قبلی بجز اینکه مفهوم موافق اطلاق مورد افتراق منطوق بلحاظ فردی باشد وامکان حمل منطوق بر سایر موارد افتراق او هم باشد که نسبت همچنان عموم من وجه می ماند.
Osul_66_14011010_40kbps.mp3
10.56M
📢 #صوت_اصول
📚 جلسه: 66
🎧 نسخه کمحجم 40kbps
📆 تاریخ: شنبه 1401/10/10
🆔 @usol_shahidi
Osul_66_14011010_128kbps.mp3
33.71M
📢 #صوت_اصول
📚جلسه: 66
🎧 نسخه با کیفیت 128kbps
📆 تاریخ: شنبه 1401/10/10
🆔 @usol_shahidi
جلسه 66 اصول.pdf
286.5K
تعارض عام با مفهوم ج۳
📚 موضوع جلسه:
۱. تتمه بحث از تخصیص به مفهوم موافق و مخالف.
۲. مناقشه در اشکال محقق خوئی به صاحب کفایه.
📅۱۴۰۱-۱۰-۱۰
🆔 @usol_shahidi
Osul_67_14011011_40kbps.mp3
10.94M
📢 #صوت_اصول
📚 جلسه: 67
🎧 نسخه کمحجم 40kbps
📆 تاریخ: یکشنبه 1401/10/11
🆔 @usol_shahidi
Osul_67_14011011_128kbps.mp3
34.91M
📢 #صوت_اصول
📚جلسه: 67
🎧 نسخه با کیفیت 128kbps
📆 تاریخ: یکشنبه 1401/10/11
🆔 @usol_shahidi
جلسه 67 اصول.pdf
290.2K
تعقب الاستثاء للجمل المتعددة
📚 موضوع جلسه:
۱. دفع شبهه استحاله رجوع استثنا به جمیع جمل.
۲. کلام محقق خوئی در تصویر صور ثلاثه و مناقشه در آن.
۳. کلام مرحوم امام و مناقشه در آن.
۴. کلام صاحب کفایه. (و هو المختار)
📅۱۴۰۱-۱۰-۱۲
🆔 @usol_shahidi
Osul_68_14011012_40kbps.mp3
9.4M
📢 #صوت_اصول
📚 جلسه: 68
🎧 نسخه کمحجم 40kbps
📆 تاریخ: دوشنبه 1401/10/12
🆔 @usol_shahidi
Osul_68_14011012_128kbps.mp3
29.99M
📢 #صوت_اصول
📚جلسه: 68
🎧 نسخه با کیفیت 128kbps
📆 تاریخ: دوشنبه 1401/10/12
🆔 @usol_shahidi
نکته تکمیلی بعد از درس راجع به کلام درسنامه اصول:
تعجب است از صاحب درسنامه اصول که در بحث رجوع ضمیر در مراد جدی به بعض افراد عام مثل «و المطلقات یتربصن بانفسهن ثلاثة قروء ... و بعولتهن أحق بردهن» نپذیرفت که ظهور سیاقی در وحدت مراد جدی از ضمیر و مرجع آن حتی موجب اجمال جمله اولی شود. بلکه قائل شد که ظهور آن در عموم منعقد می شود، چه مقید جمله ثانیه متصل باشد چه منفصل. در حالی که در اینجا (تعقب الاستثناء للجمل المتعددة) ظهور سیاقی در وحدت مراد جدی از ضمیر و مرجع آن را منشأ تقید جمله اولی به این قید استثناء قرار داده است. جمع بین این دو مطلب درست نیست. اما ما در هر دو قائل به اجمال شدیم بدون اینکه تهافت لازم بیاید.
جلسه 68 اصول.pdf
282.4K
تخصیص کتاب به خبر واحد
📚 موضوع جلسه:
۱. تتمه بحث تعقب استثنا و دفع یک شبهه.
۲. نقد و بررسی دلیل اول مانعین تخصیص کتاب به خبر واحد.
📅۱۴۰۱-۱۰-۱۲
🆔 @usol_shahidi
جلسه 69 اصول.pdf
281.7K
تخصیص کتاب به خبر واحد ج۳
📚 موضوع جلسه:
نقد و بررسی وجوه ثلاثه مانعین.
📅۱۴۰۱-۱۰-۱۳
🆔 @usol_shahidi
Osul_69_14011013_40kbps.mp3
10.03M
📢 #صوت_اصول
📚 جلسه: 69
🎧 نسخه کمحجم 40kbps
📆 تاریخ: سهشنبه 1401/10/13
🆔 @usol_shahidi
Osul_69_14011013_128kbps.mp3
32M
📢 #صوت_اصول
📚جلسه: 69
🎧 نسخه با کیفیت 128kbps
📆 تاریخ: سهشنبه 1401/10/13
🆔 @usol_shahidi